انسان ۲۵۰ ساله| ۴۶
انتظار فرج، يعنى انتظار گشايش از كار انسانيت. امروز كار انسانيت در گرههاى سخت، پيچيده و گرهخورده است. امروز فرهنگ مادى، بهزور به انسانها تحميل شده است؛ اين یک گره است. امروز در سطح دنيا تبعيض، انسانها را میآزارد؛ اين گرهی بزرگىست. امروز كارِ ذهنيت غلطِ مردم دنيا را به آنجا رساندهاند كه فرياد عدالتخواه یک ملت انقلابى در ميان عربدههاى مستانهی قدرتگرايان و قدرتمندان گم میشود؛ اين یک گره است.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۵
اينهمه نيروهاى معطل طبيعى، اينهمه زمينهایی كه میتواند انسان را تغذيه كند، اينهمه قواى كشفنشده مانند نيروهایی كه قرنها در تاريخ بود مثلاً نيروى اتم، نيروى برق و الكتريسیته، قرنها بر عمر جهان میگذشت اين نيروها در بطن طبيعت بود، اما بشر آنها را نمیشناخت، بعد یک روزى بهتدريج استخراج شد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۴
امروز ما انتظار فرج داريم. يعنى منتظريم كه دست قدرتمند عدالتگسترى بيايد و اين غلبهی ظلم و جور را كه همهی بشريت را تقريباً مقهور خود كرده است، این غلبه را بشکند، اين فضاى ظلم و جور را دگرگون كند و نسيم عدل را بر زندگى انسانها بِوَزاند، انسانها احساس عدالت كنند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۳
اینكه آن بزرگوارها در غربتِ زیادى بودند، واقعاً همینطور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در كنار این، دربارهی این سه امام ـ از حضرت جواد تا حضرت عسكری ـ نكتهی دیگرى وجود دارد و آن این است كه هرچه به پایان دورهی حضرت عسكرى جلوتر میرویم، این غربت بیشتر میشود.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۲
انسان بزرگىست كه تمام دوران كوتاه زندگیاش ـ که در سن بیستوپنجسالگی به شهادت رسیده است ـ با قدرت مزوّر و ریاكار خلیفهی عباسى، مأمون، مقابله و معارضه كرد و هرگز قدمى عقبنشینى نكرد و تمام شرایط دشوار را تحمل كرد...
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۱
امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبانِ ممكن به همهی گوشها رساند. در وداع با حرم پیغمبر، در وداع با خانوادهاش هنگام خروج از مدینه، در طواف كعبه كه برای وداع انجام میداد، با گفتار و رفتار، با زبان دعا و زبان اشك، بر همه ثابت كرد كه این سفر، سفر مرگ اوست.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴۰
سوم اینكه مأمون با این كار، امام را كه همواره یک كانون معارضه و مبارزه بود در كنترل دستگاههای خود قرار میداد و بهجز خودِ آن حضرت، همهی سران و گردنكشان و سلحشوران علوی را نیز در سیطرهی خود در میآورد، و این موفقیتی بود كه هرگز هیچیک از اسلاف مأمون ـ چه بنیامیه و چه بنیعباس ـ بر آن دست نیافته بودند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۹
یکچنین شخصیتی مبارز، مجاهد، متصل به خدا، متوکل به خدا، دارای دوستانی در سراسر جهان اسلام و دارای نقشهای برای اینکه حکومت و نظام اسلامی را پیاده بکند، این بزرگترین خطر برای حکومت هارونیست؛ لذا هارون تصمیم گرفت که این خطر را از پیشِ پای خودش بردارد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۸
هیچكس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود كه نداند موسیبنجعفر براى چه دارد تلاش میکند و خودِ موسیبنجعفر در اظهارات و اشارات خود و كارهاى رمزیاى كه انجام میداد، این را به دیگران نشان میداد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۷
جریانهاى فكرى و عقیدتى در این دوران، برخى به اوج رسیده و برخى زاده شده و فضاى ذهنى را از تعارضات، انباشته و حربهاى در دست قدرتمداران، و آفتى در هوشیارى اسلامى و سیاسی مردم گشته و میدان را بر عَلَمدارانِ صحنهی معارف اصیل اسلامى و صاحبان دعوت علوى، تنگ و دشوار ساخته بود.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۶
در مذاكرات و آموزشهای امام به یاران و نزدیکانش، بهرهگیری از عامل «بینصیبی خلفا از دانش» بهعنوان دلیلی بر اینكه ازنظر اسلام، آنان را حق حكومتكردن نیست، به وضوح مشاهده میشود؛ یعنی اینكه امام همان مضمون متعرضانهای را كه درس فقه و قرآن او دارا بوده، صریحاً نیز در میان میگذارده است.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۵
امام در مواردی به این بسنده نمیكند كه امامت را برای خویش اثبات كند؛ بلكه همراه نام خود، نام امامان بهحق و اسلاف پیشین خود را نیز یاد میكند و در حقیقت سلسلهی امامت اهلبیت را متصل و جداییناپذیر مطرح میسازد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۴
امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. اما مرد علم و دانش بودنش را همه بسیار شنیدهاید؛ محفل درس امام صادق و میدان آموزشى كه آن بزرگوار بهوجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگى امامان شیعه بینظیر بود...
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۳
امام از درگیرشدن با قدرت مسلط، در صحنهای حاد و پیکاری رویاروی اجتناب میورزد؛ دست به شمشیر نمیبَرد و دستهایی را هم كه عجولانه و چپروانه قبضهی شمشیر را فشرده، برمیگشاید و آنها را به تیزبینی و موقعشناسی بیشتر وادار میسازد...
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۲
امام وارد میشود و بر خلافِ رسم و سنت معمول كه هر تازهواردی باید به خلیفه، آن هم با ذكر لقب مخصوص (امیرالمؤمنین) سلام دهد، به همهی حاضران رو میكند و با اشارهی دست، آنان را مخاطب میسازد و میگوید: السّلام علیکم. و آنگاه بیآنكه منتظر اجازه بماند، مینشیند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۱
از نخستین لحظات، تلاش وسیع و پُردامنهی امام و یاران راستین او در اشاعهی دعوت هدفدار و زیر و رو كُنِ تشیع، مَطلعی تازه میگیرد. گسترش دامنهی این دعوت چنان است كه علاوه بر مناطقِ شیعهنشین ـ مانند مدینه و كوفه ـ مناطق جدیدی، بهویژه بخشهایی از كشور اسلامی كه از مركز حكومت بنیامیه دور است نیز بر قلمرو طرز تفكر شیعی افزوده میشود.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳۰
بعضى از سلاطین و زمامدارانى كه بهعنوان خلافت پیغمبر بر سر كار آمدند ـ مثل بنیامیه و مروانیها ـ اینها بههیچوجه شایستهی آن نبودند كه بر جامعهی اسلامى حكومت كنند و در دوران زمامدارى خودشان انواع فسق و ظلم و فساد و تبعیض و جهل و خلاصه انحرافهاى گوناگون وجود داشت.
انسان ۲۵۰ ساله| ۲۹
برای ایجاد یک جامعهی اسلامی، زمینهی فکری و ذهنی از همهچیز لازمتر و مهمتر است و این زمینهی ذهنی و فکری در آن شرایطی که آنروز عالم اسلام وجود داشت، کاری بود که بایستی در طول سالیان درازی انجام بگیرد، و این همان کاری بود که امام سجّاد با همهی زحمت و توانفرسایی به عهده گرفت.
انسان ۲۵۰ ساله| ۲۸
تاآنجاییکه من در زندگی امام سجّاد(ع) نگاه کردهام و یادم هست، نشانی از یک تعرضِ صریح و قاطع از قبیل آنچه که در زندگی بعضی از ائمهی دیگر، مثل امام صادق(ع) در دوران بنیامیه یا امام موسیبنجعفر(ع) هست، در زندگی امام سجّاد(ع) مشاهده نمیکنیم.
انسان ۲۵۰ ساله| ۲۷
مسئلهی امامت در زبانِ ائمه یعنی مسئلهی حکومت، فرقی بین مسئلهی ولایت و مسئلهی امامت در زبان ائمه نیست. اگرچه ولی و امام ممکن است معناهای متفاوتی داشته باشند، اما این دو مسئله ـ مسئلهی ولایت و مسئلهی امامت ـ در زبان ائمه یکی است، مراد یکی است.