شرح خطبه قاصعه | ۲۲
حقیقتاً اگر عموم مردم بر این ویژگى زیبا پایمردى و اصرار ورزند، و در هیچ امرى از جاده انصاف پاى برون ننهند، علاوه بر پیامدهاى فوقالعادهی اخروى، در همین جهان نیز بهشت زمینى و گلستانِ پررونقى را مىسازند و سعادت و صلاح را براى همگان رقم مىزنند.
شرح خطبه قاصعه | ۲۱
مقتداى تقواپیشگان(ع) توجه مخاطبان خود را به ارزشهاى راستین جلب كرده و آنها را درخور تأكید و اصرار دانستهاند و از آنان خواستهاند (به جاى پافشارى بر امور واهى) به صفات برجسته پیشینیان توجه كرده و سعى خود را در جهت حفظ و استمرار آن ویژگىها تنظیم كنند؛ مثلاً میهماننوازى و سخاوت، ترحم، غیرت، تواضع و فروتنى و دیگر صفات نیكشان را پررنگ كرده با عمل به لوازم آنها، جان خویش را به چنین زیور زیبایى بیارایند.
شرح خطبه قاصعه | ۲۰
اگر شما به ایرانى بودن خود مىنازید، دیگرى هم به افغانى بودن خود افتخار مىكند؛ سومى هم سكونت خود را در عراق ملاك فخر و مباهات قرار مىدهد و... . سرانجام هر ملیت و نژاد و رنگ و زبانى بدون ارائه هیچ گونه مزیت عقلانى و عقلایى، صِرفِ «خود بودن خود» را علَم كرده و در پى تحقیر و تمسخر دگران برمىآید؛ بنابراین همان گونه كه مىبینیم، «ناسیونالیسم» و «ملىگرایى» هیچ پایگاه متین و منطقى ندارد و معیار مناسبى براى طبقهبندى جوامع بشرى نیست.
شرح خطبه قاصعه | ۱۹
از مهمترین حكمتهاى تشریع عبادات این است كه به گونهاى تنظیم شده كه انسان با نهایت تذلل، پیشانى بر خاك بساید و در پیشگاه حقتعالى كمال كرنش و خاكسارى خود را ابراز دارد. و این با روح استكبارى كسانى كه خدمت پیامبر اكرم(ص) مىرسیدند و تقاضاى برداشتن وجوب سجده را داشتند، سازگار نبود.
شرح خطبه قاصعه | ۱۸
اوایل انقلاب لایحهاى در مورد قانونى كردن احكام قصاص مطرح شد، عدهاى از قاضیان وابسته به جبههی ملى طى اطلاعیهاى آن را خلاف حقوق بشر و مردود دانستند. بنیانگذار معظم نظام خروش برآورده و صریحاً آنها را به لحاظ مردود دانستن احكام اسلامى، محكوم به ارتداد كردند.
شرح خطبه قاصعه | ۱۷
حتى اگر رسیدنشان به خواستههاى نفسانى مستلزم لگدمال كردن ارزشهاى اخلاقى جامعه، ایجاد فساد و هلاكت نسلها و امكانات آنها باشد، برایشان اهمیتى ندارد. آنچه آنها را شیفته خود كرده، نیل به شهوتهاى گوناگون دنیاست...
شرح خطبه قاصعه | ۱۶
اگر كعبه معظمه در چنین موقعیت زیباى جغرافیایى واقع مىشد، دلها را براى دیدن آن مناظر و سیر و سفر به سوى آن دیار برمىانگیخت، و طبعاً پاداش چندانى هم در پى نداشت؛ ولى خداى تعالى خواسته است مردم رنج و زحمت تحمل كنند و در مقابل، پاداش نیكو دریافت دارند. این ظاهر قضیه است، و حقیقت مطلب هم «اظهار بندگى» و ترجیح اراده حقمتعال بر خواست نفسانى خود و تن دادن به فرمان اوست.
شرح خطبه قاصعه | ۱۵
حكمت آزمایش، و سرّ مطلب باید مخفى باشد تا این امر تحقق یابد، و الاّ اگر مثلاً آموزگار، دانشآموزان را از پرسشهاى امتحان كاملاً آگاه سازد، آزمایشى صورت نمىگیرد. طبعاً باید نوعى ابهام وجود داشته باشد تا افراد مختلف از یكدیگر جدا و بازشناسى شده و رتبهی آنها مشخص گردد.
شرح خطبه قاصعه | ۱۴
به راستى مگر نه این است كه این، روشنگرىِ آن عبد صالحِ حق تعالى است كه خدایش «صالح المؤمنین» لقب داده،[4] و شاهد رسالتِ والاترین رسولان(ص) مقرّرش فرموده،[5] و تحت اِشراف سرور كائنات(ص) از چشمه زلال وحى، بالاترین بهره را دریافته؟ مهربانْ آفریدگار بىهمتایى كه در جاىجاى كتاب هدایتش به نیكوترین بیان، بندگان را از آزمونهاى فراروى آنها به وضوح خبر داده است؛
شرح خطبه قاصعه | ۱۳
به همین دلیل اگر خداوند چنین مىكرد، راه امتحان بسته و نقض غرض مىشد؛ بنابراین آزمایش به عمل آمد تا معلوم شود چه كسى به خدا ایمان دارد و چه كسى هدفى جز دنیا در سر نمىپروراند، و بساط كیفر و پاداش گسترده باشد و عنوانهایى چون ایمان و كفر اختیارى مصداق خارجى پیدا كند.
شرح خطبه قاصعه | ۱۲
آزمایش باید به گونهاى باشد كه توان پاسخگویى وجود داشته باشد؛ مثلاً هیچ گاه حل فرمولهاى پیچیدهی ریاضى عالى را از یك دانشآموز ابتدایى نباید خواست؛ از این رو اگر خداوند یك هزارم امتحانهاى انبیا و اولیا را از ما به عمل آورد، همان اول مردود خواهیم شد.
شرح خطبه قاصعه | ۱۱
امیرالمؤمنین(ع) كه ترجمان راستین قرآن كریم هستند، بر اصل اساسى «درسآموزى از سرنوشت پیشینیان» تأكید فراوان دارند؛ نكته والایى كه در جاى جاى نهجالبلاغه حضرت ـ همچون كلام خداىتعالى در قرآن مجید ـ به زیبایى به چشم مىخورد.
شرح خطبه قاصعه | ۱۰
معمولاً ساربانها، مركبها را به دو صورت مىراندند: یكى از پشت سر، با خواندن «حُدى» و امثال آن، و یكى با كشیدن مهار از جلو. امام(ع) پیروان شیطان را به این دو حالت تشبیه فرموده و با این بیان، تسلیم كامل آنها را در مقابل تمام نیرنگهاى وى ترسیم فرمودند.
شرح خطبه قاصعه | ۹
در مصاف با دشمنتان، ابلیس و لشكریان وى، فروتنى را كمینگاه و سنگرى (ارزشمند و مغتنم) قرار دهید؛ زیرا او از هر امّت، لشكریان و یارانى پیاده و سواره دارد.
شرح خطبه قاصعه | ۸
ابلیس با به كارگیرى تمام امكانات خود و هماهنگى با شیطانهاى جنّى و انسانى با شدت و خشونت و بىرحمى كامل درصدد تنگ كردن عرصه بر شماست. او مىخواهد از همان راه استكبارى كه سببب بدبختى خودش شد، گمراهتان سازد. وى در این مسیر، از تمام ترفندهاى كهن و تجربهشدهی خود كمال بهرهبردارى را خواهد كرد.
شرح خطبه قاصعه | ۷
هنگامى كه ابلیس تأثیر وسوسههاى خود را ـ حتّى در آنانى كه از وى دل خوشى نداشتند و در مقابلش مىایستادند ـ ملاحظه كرد، حرص و طمعش افزون شد. او از آن پس با عزمى راسختر به اغواگرى پرداخت و آنچه در دلها به صورت «زمینهاى مناسب» پنهان بود، به فعلیت رسید كه تسلط كامل او و لشكریانش را در پى داشت.
شرح خطبه قاصعه | ۶
و اینگونه براى هر پیامبرى، شیاطینى از انسانها و جنیان قرار دادیم، برخى از آنان گفتار زینت داده شده را براى فریبكارى به برخى دیگر مىفرستند. و اگر پروردگارت مىخواست (چنین نكنند،) نمىكردند پس آنها را با دروغهایى كه مىبندند، به حال خود واگذار.
شرح خطبه قاصعه | ۵
آنچه را خداوند، با ابلیس انجام داد؛ مایه پند و عبرت قرار دهید؛ زیرا كه خداىتعالى عمل طولانى و تلاش بیوقفهی او را به خاطر ساعتى خودبزرگبینى محو و نابود ساخت؛ (ابلیسى كه) شش هزار سال عبادت كرده بود (و براى شما) معلوم نیست از سالهاى دنیا یا سالهاى آخرت بوده است.
شرح خطبه قاصعه | ۴
خودبزرگبینى، چیزى بود كه بود یا نبود آن مىبایست آشكار شود، و سجده بر حضرت آدم ـ على نبینا و آله و علیه السلام ـ با توجه به مادهی اصلى خلقت وى، وسیلهاى براى آزمایش قرار گرفت. آرى، این صفت، هنگام عمل ظاهر مىشود و در طرز رفتار، نشست و برخاست، توقعات و عكسالعمل در مورد انتقادها و تذكرات خود را نشان مىدهد.
شرح خطبه قاصعه | ۳
بر اساس تفاوتى كه بین تكبر و استكبار وجود دارد، استكبار در مورد خداوند راه ندارد، به خلاف تكبر؛ چرا كه استكبار در موردى است كه مدعى آن، «بزرگى» ندارد؛ بلكه خودش را به دروغ به آن منتسب مىكند؛ ولى تكبر هم در این گونه موارد به كار مىرود و هم در موردى كه حقیقتاً بزرگى وجود داشته باشد؛ یعنى در مورد خداى متعال.