گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۴
یکی از مقاصد مهمّ انبیا و رسولان الهی، جلوگیری از ظلم و تعدی و برقراری عدالت بوده است. چون با اندکی تأمل میتوان دریافت که تمام عالم بر اساس نظم و عدالت میچرخد و هر چیز در این عالم، حساب معیّنی دارد و خداوند که عادل علی الاطلاق است حکمتش اقتضا کرده که موجودی مختار به نام انسان خلق کند و به او دستور دهد که عادل باشد و کار خودش را بر طبق نظام کلی عالم برقرار کند. این دنیا، دارِ عمل است.
عطر معرفت | ۱۴
ای بندگان من! آيا چنين نيست كه چه بسا كسی حاجات بزرگی از شما میخواهد و شما حوايج او را بر نمیآوريد مگر اينكه در نزد شما كسی را كه محبوبترين مردم به نزد شماست، شفيع قرا دهد، آنگاه حاجات او را به احترام آن شفيع بر میآوريد؟ حال، آگاه باشيد و بدانيد گرامیترين خلق و افضل آنان نزد من محمّد است و برادر وی «علی» و «امامان» پس از آنها(ع) همانان که وسیلههای [خلق] به سوی من هستند.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۳
تو یک چیز را برای من ضمانت کن، من سه چیز را برایت ضامن میشوم. ضمانت کن که هر یک از دوستان ما را دیدی، احترام کنی و حاجتش را برآوری، من ضامن میشوم که هرگز سقف زندان بر سرت سایه نیفکند و تیزی شمشیر، پیکرت را فرا نگیرد و فقر و تنگدستی، به خانهات راه نیابد. ای علی! هر کس مؤمنی را شاد کند، خدا و پیامبر و ما را شاد کرده است.
آسیبهای اجتماعی | ۶۳
تقويت اراده و تلاش براى توانايى از گام هاى مهم در امر غلبه بر انحرافات جنسى و اخلاقى است. اگر افراد به تمام فنون درمان خودارضايى و انحرفات جنسى آشنايى داشته باشند، ولى اراده استفاده از آن ها و عزم راسخ در ترك خودارضايى را نداشته باشند، نتيجه اى به دست نمی آورند. از اين رو، تقويت اراده و داشتن تصميم جدّى بر ترك انحراف اخلاقى يكى از مسائل مهم براى درمان و غلبه بر ناهنجارى مزبور است.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۲
پس شهادت بر طبق حق، یکی از وظایف مسلمانان است. مسلمانِ با وجدان، خیلی باید دقت کند که اگر در موضوعی علم داشت شهادت بدهد وگرنه سکوت کند و حقّ کسی را ضایع نکند. مطلب دیگر اینکه وقتی بناست شهادتی داده شود، تنها باید نزد حاکم ادای شهادت کند و حق ندارد هر جا مینشیند آبروی شخص را بریزد و مرتکب غیبت شود؛ همانگونه که در روایات آمده بود. وضع شهادت نزدِ ما مسلمانها کاملاً تغییر کرده است.
عطر معرفت | ۱۳
به همين منوال اگر آن تأثّر قلبی كه از شنيدن آيات عذاب و تحذيرات خدا و اوليای خدا در انسان بهوجود میآيد و احیاناً چشمها را هم میگرياند و آه از سينه و داد از نای بر میآورد، طوری دردانگيز نباشد كه آن آدم گريان دلسوختهی نالان را از ارتكاب گناه و عصيان باز داشته و به طاعت حق وادارد، طبيعی است كه «خوف» به معنای واقعیاش نخواهد بود و تأثيری در سوق انسان به سوی خدا نخواهد داشت.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۱
همانطور که اشاره شد، هر فردی از افراد انسان باید به حقِّ خود قانع باشد و به حقوق دیگران تعدی نکند تا زندگی انسانها به خوبی اداره شود. اگر افراد به حقِّ خود قانع نباشند، نزاع و اختلاف در جامعه پدید میآید. لذا آن جامعه به کسانی که فصل خصومت کنند و جلوی تعدی را بگیرند، نیاز دارد.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۴۰
گروهی نیز که گمان میکردند با عدالت نمیشود زندگی کرد، به اشتباه خود پی میبرند، لذا میفهمند که درستی و راستی بهتر است. آنها هم خوب میشوند. ما مردم ذاتاً خوب هستیم، و وقتی خوبی را ببینیم، تشویق میشویم. ازاینرو، جامعهی ما به طرف خوبی میرود و هر یک به دیگری تأسّی میکند.
عطر معرفت | ۱۲
ولی از سوی ديگر [گناهانی آورده، از قبيل] اين را دشنام داد و آن را متّهم به بیعفتّی كرده، مال اين را خورده و خون آن را ريخته و ديگری را زده است و لذا از حسناتش بر میدارند و به اين و آن میدهند و اگر حسناتش به پايان رسيد و هنوز حقّ مردم بر ذمّهی اوست، از گناهان ذویالحقوق میگيرند و بر او میافكنند و سپس او را به آتش میاندازند.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۹
ما همواره داد از ظلم و تعدی و بیعدالتی میزنیم و از زندگی و رفتار اشخاص، اظهار نارضایی میکنیم و از برخورد اشخاص از قبیل دکتر و کاسب و تاجر و زارع و نوکر و ارباب، ناراضی هستیم. با این حال، روز به روز هم ظلم و ستم زیادتر میشود! علت این امر، چند چیز است: اول اینکه هیچکدام حاضر نیستیم به نظم و قانون مقیّد باشیم و در زندگی، افسارگسیخته نباشیم.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۸
دانهی گندمی را که دهقان در خاک میکارد چندی زیر خاک پنهان است، سپس رشد میکند و سبزهی نازکی از خاک بر میدمد. آنگاه نمو میکند تا ساقه میگیرد و خوشه میدهد و حاصلش میرسد. پس همین ثمر در تخم گندم بود، ولی در حال کُمون بود و برای بروزش مدتی لازم بود. همینطور است بیماریها؛ هر بیماری از زمانی که وارد بدن انسان میشود، تا زوالش چهار مرحله دارد: کمون، بروز، توقف و انحاط. همچنین است اعمال انسان.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۷
هنگامی که مسلمانان در صدد حمله به شام و فلسطین بودند، این دو ناحیه تحت نفوذ روم شرقی بود. فرمانداران رومی با مردم بدرفتاری میکردند و از هیچ گونه سختگیری دربارهی آنها دریغ نمیکردند. مردم از جور رومیان به تنگ آمده بودند و میخواستند به هر وسیلهی ممکن از قید بندگی آنها خلاص شوند.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۶
اگر ستمکاران تمام آنچه را روی زمین است، مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شَدید روز قیامت رهایی یابند و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر میشود که هرگز گمان نمیکردند. در آن روز اعمال بدی را که انجام دادهاند، برایشان آشکار میشود و آنچه را استهزا میکردند بر آنها واقع میگردد.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۵
مسائل شرعی را اشتباه نگوید و اخلاق مردم را فاسد نکند، چون پیشوای دین مردم است. اگر خوب باشد مردم به او اقتدا میکنند و اگر بد باشد مردم از دین، بریء میشوند. همین طور حاکم، راوی و شاهد باید عادل باشند. موضع چهارم، عدالت اجتماعی است؛ یعنی باید مَلَکهی عدالت بر اجتماع حکومت کند. مردم جامعه سعادتمند و زندگی آنها با آسایش همراه باشد. ولی اگر عدالت بر جامعه، حکومت نکند و مردم و حاکمان در طرف افراط یا تفریط باشند، جامعه هرگز روی خوشی و سعادت را نخواهد دید.
جهاد با نفس؛ مهمترین جهاد فراموش شده | ۵
میتوان گفت: تمامی اضطرابها، نگرانیها و ناكامیهای بشر امروز، از استفادهی بیرويّه و يا سوء استفاده از نعمتهای خدادادی است؛ مثلاً: غذاها، ويتامينها، كالریها برای سلامت و شادابی بدن ما آفريده شده، ولی كمبود يا زيادهروی در استفاده از قند، چربی، آهن و... هر دو باعث بيماری است و استفاده منظّم و كنترل شده و به اندازهی اينها، باعث سلامت و طول عمر است.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۴
هرگاه دو موجود با هم شباهت و سنخیت نداشته باشند، با یکدیگر الفت نمیگیرند، بلکه از هم میرمند و با هم میجنگند، اما به اندازهی شباهت و سنخیت با هم انس میگیرند. از این جهت، افراد یک نوع ـ مانندِ «کبوتر با کبوتر، باز با باز» ـ با هم بهتر انس میگیرند تا نوعی با نوع دیگر. طبق این قاعده، افراد انسان باید با هم الفت بگیرند، زیرا اوّلاً از حیث خلقت مانند یکدیگر هستند و فقط تفاوت اندکی در رنگ و قیافه دارند.
عطر معرفت | ۱۱
گاهی انسان به حقوق مردم تجاوز میكند، امّا آن را فراموش میكند. به طوری که اصلاً نمیداند دربارهی چه كسی بوده يا چه حقّی از فلان شخص تضييع شده است و يا آن كه میداند چه حقّی و از چه كسی ضايع نموده امّا راه جبران آن حق و تحصیل رضای صاحب حق، اكنون به رويش بسته است و به هيچ وجه از برای وی دسترسی به ذویالحقوق و وارث آنان ميسّر نیست.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۳
این نکته ناگفته نماند که مقصود این نیست که انسان، همهی مردم را خوب بداند و با کمال سادگی دین و دنیای خود را به آنها تسلیم کند، زیرا این کار هم خلاف عقل و دین است که آدمی تسلیم اشخاصی نیازموده و نشناخته، شود و به آنها اعتماد کند. مراد این است که آنها را بد ندانید، ولی تا هنگامی که خوبی آنها ثابت نشده، خوب هم ندانید.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۲
مراء، گاهی با ایرادگرفتن بر الفاظ دیگران، حاصل میشود؛ مثلاً شخصی واژهای را اشتباه، ادا میکند اینکه ما با صدای بلند به او بگوییم: آقا! این لفظ اشتباه است، خوب بود قبلاً حرفزدن را یاد بگیرید، بعد صحبت کنید! و به این طریق او را شرمنده کنیم. ولی بعضی اوقات بر مطلب کسی ایراد میگیریم؛ مثل اینکه مطلبی تاریخی یا سیاسی یا اقتصادی میگوید، بر او اعتراض میکنیم.
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۳۱
اشیا یا مرکّب هستند و یا مفرد و بسیط. مرکّب آن است که اشیای متعددی را کنار هم بگذاریم و از مجموع آنها چیزی موجود شده و اثری بر آن مجموع، مترتب شود؛ مثلاً فلان معجون عبارت است از دواهای متعدد که این مجموع اثری دارد، یا مثل لشکر و تیپ و هَنگ که عبارت هستند از تعداد معینی سرباز که اثرشان مثلاً فتح بلد یا مقابله با دشمن میباشد.