کد مطلب: ۶۵۱۰
تعداد بازدید: ۲۸۲
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۵
جهاد با نفس؛ مهم‌ترین جهاد فراموش شده | ۵
می‌‏توان گفت: تمامی اضطراب‏ها، نگرانی‏ها و ناكامی‏‌های بشر امروز، از استفاده‌ی بی‌رويّه و يا سوء استفاده از نعمت‏های خدادادی است؛ مثلاً: غذاها، ويتامين‏ها، كالری‏ها برای سلامت و شادابی بدن ما آفريده شده، ولی كمبود يا زياده‌روی در استفاده از قند، چربی، آهن و... هر دو باعث بيماری است و استفاده منظّم و كنترل شده و به اندازه‌ی اين‌ها، باعث سلامت و طول عمر است.

بخش دوّم: رابطه‌ی خودسازی با خودشناسی | ۳


مبارزه با نفس


برای تبيينِ جنگ با خود ناگزيريم چند مقدمه ذكر كنيم:


الف) حقيقت واحده


جسم و جان آدمی، يك حقيقت را تشكيل می‏دهند و اندام، ابزار روح است؛ مثلاً اگر انسان بخواهد در اين جهان به رنگ‏ها و اشيای اطراف خود بنگرد با ابزار چشم می‏نگرد و شخص كور، از نعمت نگاه بی‌نصيب است. روح ما صداهای گوناگونی را می‏شنود، درك می‏كند، لذت می‏برد يا ناراحت می‏شود، ولی در اين دنيا تا گوش نباشد نمی‏تواند بشنود.
ازاين‏رو، روح و تن، با همديگر يك انسان را تشكيل می‏دهند و در جهان كنونی نه بدن به تنهايی می‏تواند زندگی و فعاليت كند، نه روح تنها و شخصيت انسان كه مركّب از جسم و جان است و دارای درجات و مراتبی است و فعاليت‌ها، خواسته و غرايز گوناگونی دارد. برای اين كه حدّ و مرز خوبی‏ها و بدی‌ها، ارزش‏های مثبت و منفی، فضايل و رذايل روشن شود از جنبه‏‌های خوب خويش تعبير می‏كنيم: من انسانی، ملكوتی، روحانی، معنوی و به جنبه‏‌های منفی اشاره می‏كنيم: بُعد حيوانی، خواسته‏‌های نفسانی، مادّی. بديهی‏است بين اين دو مرتبه‌ی شخصيت ما و خواسته‌هايش، همواره كشمكش و نزاع هست. هرگاه گفتيم: نفس انسان ارزش‏مند است، از عالم ملكوت آمده، سرچشمه‌ی خوبی‏هاست و بايد در تكامل جان و رشد شخصيت خويش كوشيد، «مرتبه‌ی عالی نفس» مورد نظر است.
و آن‏گاه كه گفته می‏شود: «نفس دشمن تو می‏باشد، به نفس خويش اعتماد مكن كه تو را نابود می‏كند، جهاد با نفس، جهاد اكبر است»، منظور مرتبه‌ی پايين شخصيت آدمی است.


ب) محبّت به خويشتن


بديهی است كه هر فردی خودش را دوست می‏دارد و نيز هر چه مرتبط با خويش است را می‏خواهد. پدر و مادر و فرزند و ساير بستگان، قوم و قبيله، كشور و مليّت و... رشد و تكامل خود، ثروت و سرمايه خود، مقام و منصب خود و هر اثر و هنر و صنعتی را كه پديد آورده، همه و همه را دوست می‏دارد.


ج) عشرت طلبی


هر كسی خوش‏گذرانی، شهوت‏رانی، كام‏جويی، رياست و قدرت، ثروت و انواع التذاذها، تفريح‏ها و بهره‏مندی‏ها را دوست می‏دارد.


د) سيری ناپذيری


سيری ناپذيری و عطش كمال بالاتر و والاتر، در وجود همگان هست. تفاوت در ديدگاها و انتخاب مسيرهاست. افرادی كه سعادت خويش را در بندگی و تقرّب به خدای تعالی می‏دانند از عبادت، انفاق، ايثار و... خسته و سير نمی‏شوند. اوليای الهی نمونه‌‏های عينی اين نوع بوده و هستند.
حضرت خديجه(س) ثروت‏مندترين و با شخصيت‏‌ترين زنان زمان خويش بود و تمامی ثروت و موقعيت خويش را در راه خدا فدای مردم كرد. حضرت علی(ع) اموالش را انفاق، ايثار و وقف می‏نمود، بلكه تمامی‏ هستی خويش از قبيل: وطن، آسايش، جان و... خويش را در طبق اخلاص نهاده و در راه خدا دادند. اگر فرضاً ميلياردها برابر آنچه داشتند، ثروت و موقعيت می‏داشتند باز همين كار را می‏كردند و هيچ‌گاه سير و متوقّف نمی‏ماندند.
عالمان ربّانی، از كلينی تا خمينی و از شيخ‌الطائفه‌ی طوسی تا آية الله بروجردی(رحمهم ‏الله)، كه همه‌ی هستی و همه‌ی عمر خويش را در راه تعليم و تعلّم علوم آل محمد(ص) مصرف كردند، اگر فرضاً عمر نوح(ع) هم می‏داشتند و گنج قارون، باز همين كار را می‏كردند و خسته نمی‏شدند، مگر هنگامی كه مركب تن، فرتوت و فرسوده شود و از حركت باز ايستد.
عابدان و زاهدان واقعی تا زنده بودند، تمامی همّ و غّمشان در عبادت و زهادت بود. شهدای فراوانی بودند كه سخن شهدای كربلا را به دل داشتند، همان‌گونه كه در شب عاشورا بيان كردند كه اگر هزار جان داشتيم، دوست می‏داشتيم در ياری امام حسين(ع) فدا كنيم.
كسانی هم كه در مسير شهوت‏رانی، بولهوسی و خوش‏گذرانی، رياست طلبی و... می‏افتند، يا كمال و سعادت خويش را در اين راه می‏دانند، تا جايی كه بتوانند به راه خود ادامه می‏دهند. نمونه‏‌اش بسياری از خلفا و شاهان و سران ستم در طول تاريخ و رياست پرستان و آدم كشانی چون يزيد و حجّاج تا هيتلر و... كه برای حفظ قدرت و تقويت و توسعه‌ی رياست، اگر می‏توانستند ميلياردها برابر جناياتی كه كردند ادامه می‏دادند.
اگر تمامی ثروت‏های كره‌ی زمين از آغاز تا انجام هستی در دست يك شخص پول‏‌پرست باشد، سير نمی‏شود و به فكر دست‌اندازی به ساير كرات برمی‌آيد. بنابراين، داشتن خواسته‏‌های نامحدود (خصلت) سيری‌ناپذيری ويژگی نفس انسان است.


ه) نعمت‏ها و لذت‏ها برای انسان


تمامی نعمت‏های الهی و همه‌ی لذّت‏های بدنی و روحی را خداوند برای انسان آفريده است. آيات متعددی از قرآن اشاره دارد كه آنچه در زمين است را خداوند در تسخير شما قرار داد و برای شما آفريد. ازاين‏رو، می‏توان گفت: اسلام طرف‏دار استفاده از لذت‏ها و نعمت‏ها و كامرانی‏‌هاست، ولی در محدوده حفظ جنبه‌ی انسانيت.


و) كنترل و هدايت ميل‏ها و غرايز


پيش‏روی بی حد و مرز در عرصه‌ی خواسته‌های معنوی، نظير دانشجويی، تقوا، ايثار و فداكاری موجب تكامل و ترقی بيشتر است و مشكلی ايجاد نمی‏كند، ولی پيش‏روی بی‌حساب و كتاب در مسير خواسته‏های مادّی، برای فرد و اجتماع، مشكل ساز است. و می‏توان گفت: تمامی اضطراب‏ها، نگرانی‏ها و ناكامی‏‌های بشر امروز، از استفاده‌ی بی‌رويّه و يا سوء استفاده از نعمت‏های خدادادی است؛ مثلاً: غذاها، ويتامين‏ها، كالری‏ها برای سلامت و شادابی بدن ما آفريده شده، ولی كمبود يا زياده‌روی در استفاده از قند، چربی، آهن و... هر دو باعث بيماری است و استفاده منظّم و كنترل شده و به اندازه‌ی اين‌ها، باعث سلامت و طول عمر است.
كودكی كه تازه راه افتاده، اگر رها باشد دوست دارد هر غذا و هر شی‏ء مسموم، كثيف، حتی نجاست و خاك را در دهان بگذارد و بخورد و اگر جلوگيری نشود به خوردن خاك معتاد می‏شود. هنگامی كه دوران دبستان را می‏گذراند در خوردن برخی غذاها، مثل انواع شيرينی‏ها زياده‌‏روی می‏كند، زيرا لذّت آنی و زودگذر را احساس می‏كند و نمی‏داند استفاده‌ی بی‏رويّه از شيرينی‏ها تعادل قند خونش را به هم می‏ريزد و در آينده بيماری قند و يرقان و... می‏گيرد، ولی مادر آگاه و دل‏سوز، او را در خوردن شيرينی كنترل می‏كند و از خوردن خاك، صد در صد جلوگيری می‏كند.
اگر بنا بگذاريم، دبستانی را به ميل دانش‌آموزان اداره كنيم و به سبك دموكراسی هر چه خواستند انجام شود، معلوم است دوست دارند به جای درس‏های دشوار رياضی، جغرافی و... هر روزه ورزش، اردو و يا تفريح و تعطيل باشد، زيرا خواسته‌ی كنونی نوجوانی و افق ديد او همين اندازه است، ولی دبيران پخته كه سعادت دراز مدّت آنان را، در راه‌يابی ‏به دانشگاه و رسيدن به مدارج و معارج بالا می‏دانند، نوجوان را به كارهايی وا می‏دارند كه برايش ناپسند و دشوار است.
كودك نمی‏داند كه آزادی مطلق و زياده‌روی در خوراك، منجر به نابودی‏اش می‏گردد.
مبارزه با نفس، به معنای محروميت از كام‏روايی و لذت‏جويی نيست، بلكه كنترل و تنظيم بهره‏مندی از نعمت‏ها و لذّت‏هاست و يك مسلمان، عقل و شرع را شايسته‌ی برنامه‌ريزی و ارائه قانون تنظيم روابط انسان در برخورد با ديگران يا خواسته‏‌ها می‏شناسد.
مبارزه با هوای نفس؛ يعنی زندگی به سبك اسلامی كه برخوردار از نعمت‏ها و لذّت‏های حلال و مشروع است، هم در اين جهان و هم در آخرت.
اسلام نمی‏گويد غذا نخور، از شهوت و لذت محروم باش، می‏گويد پرخوری، حرام‌خوری يا بی‌بند و باری و بولهوسی، مانع سعادت شماست. قرآن می‌فرمايد:
چه كسی ‏زينت خدايی و روزی‏‌های پاك را كه خداوند برای بندگان خود پديد آورده حرام كرده است؟... بگو: همانا پروردگار من كارهای زشت را، چه پيدا و چه پنهان، حرام كرده، نيز گناه و ظلم به ناحق را.[1]
دين، حفظ جان و سلامت را از مهم‏ترين واجبات می‏داند و از كسانی كه نمی‏توانند روزه بگيرند، تكليف روزه را برمی‏دارد، ازدواج را بهترين نردبان تعالی و ترقّی معنوی می‏داند، پس «مبارزه با نفس»؛ يعنی مبارزه با بی‌برنامگی و يا افراط و تفريط در استفاده از نعمت‏ها و لذّت‏ها برای رسيدن به نعمت‏های برتر و بهتر.
خواسته‏ ها و اميال هرزه و حرام را هوای نفس می‏ناميم و مبارزه با افراط‏ها و انحراف‏ها را كه در ادبيات دينی، گناه و حرام ناميده می‏شود، مبارزه با نفس می‏گويند، زيرا نفس سيری‏‌ناپذير انسان عاشق لذت‏های آنی و كنونی است. حتی اگر منافع دراز مدت و مصالح معنوی و روحی انسان بر باد رود. اگر معتادان، يك لحظه در آغاز اعتياد، با هوای نفس خويش مبارزه كرده بودند، عمری اسير چنگال اعتياد خانمان‏سوز نمی‏شدند.
نمونه‌هايی از گفتار حضرت اميرالمومنين(ع) درباره‌ی ارزش‏مندی نفس را يادآوری می‏شويم:
ـ نفس گوهری گران‏بهاست، هر كه آن را صيانت و حفاظت كند، آن را به مقام عالی و والا رسانده و هر كه آن را رها و مبتذل سازد، آن را پست و بی‌ارزش كرده است.[2]
ـ هر كس كه منزلت نفس خويش را بداند آن را با لذت‏های زودگذر به پستی نمی‏كشد.[3]
ـ هر كس به شرافت نفس خويش پی برد آن را از خواسته‏‌های پست و آرزوهای باطل صيانت خواهد كرد.[4]
ـ آن كس كه نفسش والا و شريف باشد، عواطفش زياد خواهد بود.[5]


خودآزمایی


1- اسلام طرفدار چگونه استفاده‌ای از لذت‏ها و نعمت‏ها است؟
2- معنای مبارزه با نفس چیست؟

 

پی نوشت ها


[1]. اعراف، آيه‏های 32 و 33: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِی الحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ القِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ * قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّىَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالبَغْىَ بِغَيْرِ الحَقِّ ...».
[2]. تميمی آمدی، غررالحكم، ح 3494: «إنّ النفسَ لجوهرةٌ ثمينةٌ، من صانَها رفعَها و من ابتَذلَها وضَعَها».
[3]. همان، ح 8758: «مَن عرفَ نفسَه، لم يُهنِها بالفانيات».
[4]. همان، ص710: «مَن عرفَ شرفَ معناه صانَه عن دنائة شهوتِه و زور مناه».
[5]. همان، ح 8163: «من شَرُفَت نفسُه، كَثُرت عواطفُه».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی‌مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: