نبوت خاصّه و عظمت پیامبر اسلام(ص)
اشاره
منظور از نبوت خاصّه، پیامبری خاتم پیامبران و برترین آنها، رسول گرامی اسلام حضرت محمّد بن عبدالله(ص) است که پس از نسخ آیین مسیح(ع) در مکّه ظهور کرد و در چهل سالگی خود به رسالت مبعوث شد. سیزده سال در مکّه و ده سال در مدینه بود و پس از ۲۳ سال دوران نبوتش، در مدینه رحلت کرد. نظر شما را به خلاصه و فهرستی از زندگی آن حضرت جلب میکنیم:
پیامبر اسلام(ص) در سال ۵۷۱ میلادی در روز جمعه ۱۷ ربیعالاول بعد از طلوع فجر، در مکّه چشم به جهان گشود. عبدالله پدر بزرگوارش قبل از ولادت پیامبر(ص) از دنیا رفت. عبدالمطلب جدّ پیامبر(ص) (پدر عبدالله) سرپرستی آن حضرت را بر عهده گرفت.
پیامبر(ص) در آن هنگام که شش سال داشت، با فراق مادرش آمنه(س) روبرو شد. آمنه(س) برای دیدار خویشانش از مکّه به مدینه رفته بود که هنگام بازگشت در روستای ابواء که در بین مدینه و مکّه واقع شده از دنیا رفت.[1] پس از گذشتن دو سال از وفات مادر پیامبر(ص) عبدالمطلب که در آن وقت ۱۱۰ سال داشت، از دنیا رفت. او هنگامی که در بستر وفات قرار گرفت، یکی از پسرانش به نام ابوطالب (پدر على(ع)) را طلبید و سرپرستی محمّد(ص) را بر عهده او گذاشت و در مورد احترام محمّد(ص) بسیار به او سفارش کرد. از آن پس ابوطالب سرپرست خوبی برای پیامبر(ص) بود و تا آخر عمر لحظهای از حمایت و یاری او دست نکشید. وی سرانجام در سال دهم بعثت از دنیا رفت و از آن پس پیامبر(ص) طبق دستور الهی از مکّه به سوی مدینه هجرت کرد.
پیامبر(ص) در ۲۵ سالگی با حضرت خدیجه(س) ازدواج کرد، در حالی که خدیجه (س) ۴۰ سال داشت و سرانجام در سال دهم بعثت از دنیا رفت. به این ترتیب رسول خدا(ص) ۲۵ سال با خدیجه (س) زندگی کرد.
بعثت پیامبر(ص)
پیامبر(ص) در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شد. آن حضرت بر فراز کوه حراء در میان غار حراء مشغول عبادت و مناجات با خدا بود که در روز ۲۷ رجب، پیک وحی، جبرئیل امین بر او نازل شد و مژدهی رسالت را به او داد و آیات اول تا پنجم سورهی علق را از جانب خدا برایش خواند.
آن حضرت سه سال مردم را مخفیانه دعوت به اسلام نمود، چرا که محیط مکّه و اطرافش آنچنان در لجنزار بتپرستی و خرافات و نخوت جاهلی غوطهور بود که آن حضرت نمیتوانست به طور آشکار مردم را به اسلام دعوت نماید. در عین حال در همین مدت سه سال، سخت در فشار آزار مشرکان بود، با این حال به گفته بعضی در این مدت چهل نفر به اسلام گرویدند. نخستین مردی که به اسلام گروید حضرت على(ع) بود و اولین زنی که اسلام را پذیرفت حضرت خدیجه(س) بود و این دو، مدتی به طور مخفیانه در پشت کوهها و در میان غارها با پیامبر(ص) نماز جماعت میخواندند.
پس از سه سال که از آغاز بعثت گذشت، آیههای ۹۴ و ۹۵ سوره حجر نازل شد و پیامبر(ص) را مأمور به آشکار ساختن دعوتش کرد. آن آیات چنین بود:
«فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ٬ إِنَّا كَفَّيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»[2]؛
«آنچه را مأمور هستی آشکارا بیان کن و به مشركان اعتنا نکن، ما تو را از گزند مسخره کنندگان حفظ خواهیم کرد.»
معجزات پیامبر(ص)
پیامبر(ص) برای اثبات نبوتش، آیات، نشانهها و معجزات بسیار و گوناگون داشت که مهمترین آنها قرآن بود که معجزه جاوید آن حضرت است. قرآن یکی از بزرگترین و مؤثرترین معجزات پیامبر(ص) بود و شاخههای اعجاز قرآن عبارت بودند از:
1- از نظر فصاحت و بلاغت. ۲- از نظر معارف الهی. ۳- از نظر تاریخ. ۴- از نظر علوم روز و اکتشافات علمی. ۵- از نظر وضع قوانین مترقی. ۶- از نظر اخبار غیبی. ۷- از نظر عدم تضاد و اختلاف.
پیامبر(ص) در راه ابلاغ اسلام، بسیار آزار دید. افرادی که به اسلام میگرویدند، جانشان در خطر شدید قرار میگرفت؛ عدهای کشته شدند، عدهای شکنجههای سخت دیدند و بعضی به حبشه و... هجرت کردند.
روزی مشرکان نزد ابوطالب عموی پیامبر(ص) آمده و گفتند: «پسر برادرت خدایان ما را دشنام میدهد، بر آیین ما عیب میگیرد، خردمندان ما را سبک مغز میخواند و پدران ما را گمراه میشمرد. یا باید خود، او را از این طریق بازداری و یا بین ما و او فاصله نباشی تا خود، او را به سزای عملش برسانیم.»
به طور مکرر ماجرای تبلیغ محمّد(ص) را به ابوطالب میگفتند و از او میخواستند تا جلو برادرزادهاش را بگیرد. تا روزی ابوطالب نزد محمّد(ص) آمد و ماجرا را به آن حضرت گفت. پیامبر(ص) احساس کرد که ابوطالب نسبت به حمایت او سست شده است، از اینرو این گفتار پرصلابت را به او فرمود:
«ای عمو! اگر مشرکان خورشید را در کف راستم و ماه را در کف چپم بگذارند که دست از این کار بردارم، دست بر نخواهم داشت تا اینکه خداوند آن را غالب سازد، یا من در این راه از بین بروم.» سپس گریه کرده و برخاست و به حرکت افتاد. ابوطالب او را صدا زد و گفت: «ای برادرزاده! برو هر چه دوست میداری بگو. سوگند به خدا من تو را تنها نخواهم گذاشت و تسلیم هیچ کس نخواهم کرد.»[3]
پیامبر(ص) کار خود را با دلگرمی بیشتر ادامه داد.
هجرت پیامبر(ص) به مدینه
یکی از حوادث مهم تاریخ زندگی پیامبر اسلام(ص) هجرت او از مکّه به مدینه است، چنانکه قرآن در آیه ۳۰ سوره انفال و آیه ۲۰۷ بقره به این مطلب اشاره کرده است.
هنگامی که مسلمانان در مکّه در فشار شدید آزار مشركان قرار گرفتند، پیامبر(ص) آنها را به هجرت به سوی مدینه دستور داد. مشركان احساس خطر شدید کردند، از اینرو سران آنها تصمیم گرفتند شخص پیامبر(ص) را قبل از هجرت، شبانه به قتل برسانند.
حضرت على(ع) آن شب، در رختخواب پیامبر(ص) خوابید و پیامبر(ص) نیمههای شب بیآنکه مشرکان متوجّه شوند، از مکّه خارج شده، سه روز در غار ثور پنهان شد، سپس به مدينه هجرت کرد.
وقتی به مدینه رسید، مردم مدینه استقبال شایانی از آن حضرت نمودند و به این ترتیب هجرت رخ داد. مسلمین بسیاری قبل و بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند و به مهاجران معروف شدند و مسلمین مدینه به نام انصار خوانده شدند. آنان کمکم به رهبری پیامبر اکرم(ص) حکومت اسلامی را تشکیل دادند. حضرت على(ع) و فاطمه(س) نیز از مهاجران بودند. پیامبر اکرم(ص) حدود ده سال پس از هجرت در مدینه ماندند و اسلام در پرتو تلاشهای مسلمین به رهبری پیامبر(ص) روز به روز، ماه به ماه و سال به سال به پیشرفتهای چشمگیری نائل شد. جنگها و مانورهای مختلفی رخ داد، مسلمانان در جنگها به ویژه در جنگ بدر و احد و موته، شهدای بسیار داده و با خون پاک خود درخت نوپای اسلام را آبیاری نمودند.
جانبازیها و قهرمانیهای امیرمؤمنان على(ع) در جنگها، به ویژه در جنگ بدر، احد، خندق و خیبر، باعث پیروزیهای عجیب و بسیار چشمگیر شد. مکّه در سال هشتم هجرت فتح گردید و در سال نهم هرگونه بت و بتپرستی در جزیرةالعرب ریشهکن شد. در این سال مردم فوج فوج به اسلام گرویدند، از اینرو آن سال به عنوان «عامّ الوُفود» (سال کوچ و ورود گروهها به مدینه برای پذیرش اسلام) لقب گرفت.
پیامبر(ص) در سال دهم هجرت، در آخرین حج شرکت نمود و مسلمین بسیار در این حج شرکت کردند و ماجرای غدیر و نصب حضرت على(ع) از سوی پیامبر(ص) به عنوان خلیفه بلافصل آن حضرت در برابر بیش از صد هزار مسلمان در صحرای غدیر، در روز ۱۸ ذیحجّه این سال رخ داد و مردم به دستور پیامبر(ص) با آن حضرت به عنوان امام بعد از پیامبر(ص) بیعت کردند.[4]
آیه ۳ سوره مائده به عنوان تکمیل دین نازل شد و پیامبر(ص) آن را برای مسلمانان خواند.
در سال یازدهم هجرت نیز حوادثی رخ داد که مهمترین آن، رحلت جانسوز پیامبر(ص) بود که در روز ۲۸ صفر سال ۱۱ هجرت در مدینه رخ داد و موجب عزای عمومی بسیار جگرسوز شد. به ویژه حضرت على(ع) و فاطمه(س) از سوگ فراق پیامبر(ص) بسیار اندوهگین شدند.
پیامبر(ص) در ۶۳ سالگی رحلت کرد و در خانهاش در کنار مسجدالنّبی به خاک سپرده شد.
پینوشتها
[1] سیره ابن هشام، ص ۱۷۷.
[2] حجر، آیه های ۹۴ و ۹۵.
[3] سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۲۸۴ و ۲۸۵؛ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص 489.
[4] الغدیر، ج ۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی