جایگاه خمس| ۱
اهمیّت خمس
پرسش ۱. اهمیّت خمس را بیان فرمایید.
«خمس» یکی از فرایض اسلامی است. قرآن مجید در بیان اهمیّت آن، ایمان را با آن پیوند داده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ بِاللهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛
و بدانید که هر چه غنیمت گرفتید، یک پنجم آن برای خدا و رسول و از آن خویشاوندان {او} و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است؛ اگر به خدا و آنچه بر بندهی خود (حضرت محمّد) در روز جدایی {حق از باطل}- روزی که آن دو گروه با هم روبهرو شدند- نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خدا بر هر چیز تواناست.»[1]
خمس و جهاد دو اصل از ریشه ایمان است و صداقت آن به وسیلهی مبارزه با مال اندوزی و تطهیر نفس خود، از مظاهر فریبنده دنیا و تزکیه آن از آزمندی و حرص تجلّی مییابد.
خداوند متعال، خمس را به پیامبر اسلام و ذریّه گرامی او، جهت اکرام و احترام آنان، اختصاص داده است.
حضرت باقر (ع) فرموده است: «برای هیچ کس جایز نیست از مالی که خمس به آن تعلّق گرفته، چیزی بخرد؛ مگر این که حق ما را به ما برساند».[2]
عمران بن موسی میگوید: آیه خمس را بر حضرت خواندم، پس فرمود: «هر آنچه از آن خدا است، به پیامبر میرسد و هر آنچه از آن پیامبر گردد، به ما (اهل بیت) خواهد رسید.» سپس فرمود: «خداوند ارزاق مؤمنان را به پنج قسمت به آنان ارزانی داشته است، تا یکی را در راه خدا انفاق کنند و چهار قسمت را به حلال بخورند ... این دستورها سخت و دشوار است و کسانی به آن عمل میکنند و سختیها را تحمّل دارند که خداوند آنان را در راه ایمان امتحان کرده است».[3]
دلیل خمس
پرسش ۲. دلیل وجوب خمس- به ویژه خمس درآمد- چیست؟
یکی از واجبات مهم مالی در اسلام «خمس» است که از فروع دین و جزء عبادات شمرده میشود. از (این) رو باید با قصد قربت انجام گیرد. تمام مذاهب اسلامی (شیعه و سنّی) در اصل وجوب خمس، اتفاق نظر دارند. تنها اختلاف میان آنان، موارد و مصارف آن است؛ لذا بیشتر اهل سنّت بر این باورند که تنها به غنایم جنگی و گنج خمس تعلّق میگیرد.[4] امّا فقیهان شیعی معتقدند: خمس در هفت چیز واجب است: 1. غنایم جنگی، 2. غواصی (اشیایی که با فرو رفتن در آب دریاها به دست میآید)، 3. گنج، 4. معدن، 5. سود تجاری، 6. مال حلال مخلوط به حرام، 7. زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد.
پنج قسم اوّل مورد اتفاق شیعه و دو قسم اخیر نظر مشهور آنان میباشد.
آنچه که اکنون در مورد بحث و پژوهش است، خمس سود و درآمد کسب میباشد. خداوند متعال میفرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ...»[5] این آیه - که به آیه خمس معروف است- به نظر فقیهان شیعی نه تنها بر وجوب خمس غنایم جنگی دلالت میکند؛ بلکه شامل هرگونه درآمد کسب نیز میباشد. واژه «غنیمت» از نظر لغت معنای گستردهای دارد و به هرگونه درآمد و فایدهای که به انسان میرسد، گفته میشود.[6]
غنیمت جنگی و سود تجارت، هر دو غنیمت شمرده میشوند و مشمول آیه میگردند. البته هر چند شأن نزول آیه در مورد غنایم جنگی است، ولی این سخن معروف است که شأن نزول، هیچ گاه مخصوص نیست و نمیتواند آیه را به آن محدود کند. در تقریرات درس حضرت آیة الله بروجردی چنین آمده است:
درست است که آیه در مورد خاص نازل شده است؛ ولی هیچ گاه مورد، مخصِّص نیست و دانشمندان اهل سنّت هم- که خمس را در غیر غنایم جنگی انکار نمودهاند- در حالی که آیه در غزوه بدر نازل شده، آن را شامل تمامی جنگها شمردهاند و اگر قرار بود مورد خاص، در آیه مخصّص باشد، باید آن را محدود به جنگ بدر بدانند.[7]
گذشته از همه اینها، در روایت معتبری (معروف به صحیحه علی بن مهزیار)، امام جواد (ع) غنیمت در آیه را به معنای گستردهای در نظر گرفته و آن را به درآمد کسب تفسیر نموده است. در بخشی از آن آمده است:
«فامّا الغنائم و الفوائد فهی واجبه علیهم فی کل عام قال الله تعالی: و اعلموا انّما غنمتم من شیء فانّ لله خمسه...».[8]
در این حدیث از امام (ع) واژه «الفوائد» را در کنار «الغنائم» جای داده و هر دو را مصداق آیه قلمداد نموده است و تردیدی نیست که منظور از «فواید» هرگونه سود و درآمدی است که به انسان میرسد. بنابراین از مجموع موارد و قراین یاد شده، به دست میآید که خمس درآمد در قرآن، به صراحت از آن یاد شده و بر وجوب آن دلالت میکند؛ به ویژه آن که حضرت (ع) نیز از آن معنای وسیعی را دریافته و برای ما تبیین و تفسیر کرده است. چنانچه کسی در تمام آنچه که بیان شد، اشکال کند و آیه را در خمس غنایم جنگی منحصر کند، در پاسخ خواهیم گفت: به جز قرآن، روایات متعددی از ائمه (ع) وارد شده است که به خوبی بر وجوب خمس درآمد دلالت میکند.[9] و تمامی فقیهان شیعی نیز به آنها استناد جسته و در کتابهای فقهی خود ذکر کردهاند.
گفتنی است که از سویی اکثر اهل سنّت، خمس در غیر غنایم جنگی را انکار نمودهاند و از دیگر سوی، دسترسی به صندوق زکات بر سادات بنی هاشمی (را) حرام شمردهاند در حالی که در بین این دسته نیز، همانند سایرین یتیم و مسکین به چشم میخورند. اکنون این سؤال پیش میآید، که فقرای سادات بنی هاشم، از چه بودجهای امرار معاش کنند؟ با این اعتقاد که جنگ در تمام دوران زندگی و در همه جوامع پابرجاست و همیشگی نیست که بتوانند از خمس غنایم جنگی ارتزاق کنند.[10]
زمان تشریع خمس
پرسش ۳. اگر خمس سود تجارت و کسب یک فریضه است، چرا دیر هنگام وضع شده و ائمّه معصومین (ع) در زمان متأخر آن را واجب کردهاند؟
تردیدی نیست که آیه خمس در عصر رسالت نازل شده و پیامبر اکرم(ص) این فرضیه را به اجرا درآوردهاند و آنچه مسلّم است این که حضرت رسول(ص) خمس غنایم جنگی را اخذ میکرد. اما خمس سود تجارت بنا به ضرورت و مصالحی تا عصر امامان (ع) به تأخیر افتاد. شاید ضرورت را بتوان در چند امر خلاصه کرد:
1. خمس با زکات این تفاوت را دارد که منفعت زکات به عموم مسلمانان برمیگردد؛ ولی موضوع خمس به شخص پیامبر اکرم و خویشان او اختصاص دارد؛ لذا مصلحتی بر اجرای آن نمیدیدند.[11]
2. در عصر رسالت، فقر عمومی بر جامعه حاکم بود و مسلمانان به جهت تنگدستی، قدرت پرداخت خمس را نداشتند. از این رو پیامبر اکرم(ص) از بیان و جمعآوری خمس درآمد صرفنظر کردند.
3. رویکرد سیاسی مهمترین عاملی بود که نگذاشت، ائمّه معصومین تا زمان امام باقر (ع) به بعد، این فرضیه الهی را به اجرا درآورند، زیرا جلب و جمع اموال، از وظایف سلطان بوده و هرکس با آنان رقابت میکرد، به عنوان فرد متمرد از قانون و مخالف حاکمیّت و به اتهام جمعآوری سلاح و توطئه علیه رژیم، تحت تعقیب قرار میگرفت. اما پس از برقراری آزادی نسبی در عصر عباسیان و شرایط موجود بر ائمّه (ع)، این امکان را داد تا به طور غیر علنی خمس را از مسلمانان دریافت کنند.[12]
4. پیامبر اسلام(ص) از یک سو به جهت ارتباطش با غیب میدانستند که در آیندهی نه چندان دور، امر خلافت و حکومت از مسیر اصلی خود - که شایسته آنان است- منحرف شده و به دست نا اهلان و غاصبان زورگو میافتد و از دیگر سوی خمس «وجه الاماره» است و باید به دست حاکم و سلطان سپرده شود و اگر حضرت رسول(ص) وجوب خمس درآمد کسب را بیان و آشکار میکردند؛ این امر فرصتی را برای حاکمان جور پیش میآورد تا با دستاویز شرعی، اموال مسلمانان را به غارت برند و بر ظلم و ستم خود بیفزایند. این پیشبینی و تیزبینی حضرت(ص) باعث شد که این حکم الهی در پردهی خفا پنهان بماند.[13]
پینوشتها
[1]. انفال (8)، آیهی21.
[2]. «لَا یَحلّ لِاحدٍ اَن یَشتَری مِنَ الخمسِ حَتَی یَصلَ اِلَیَنا حَقّنَا»: وسائل الشیعه، ج6، باب1، ح4.
[3]. «ما کان الله فهو لرسوله و ما کان لرسوله فهو لنا ثم کان و الله لقد یسّر الله علی المؤمنین ارزاقهم بخمسه دراهم قبلوا لربّهم واحداً و اکلوا اربعه احلّاء ثم قال هذا من حدیثنا صعب مستصعب لایعمل به و لا یصبر علی الّا ممتحن قلبه للایمان»: همان، ابواب ما بجیب فیه الخمس، باب1، ح6.
[4]. ر.ک: مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، ص186 و خویی، سید ابوالقاسم، مستند العروه الوثقی، کتاب الخمس، ص197.
[5]. متن کامل آیه با ترجمه در پرسش1 ذکر شده است.
[6]. ر، ک: مجمع البحرین، لسان العرب، تاج العروس، ماده ((غنم)).
[7]. زبدة المقال، ص5.
[8]. وسائل الشیعه، ج6، باب8، ابواب ما یجب فیه الخمس، ح5.
[9]. ر.ک: وسائل الشیعه، ابواب ما یجب فیه الخمس و ابواب الانفال.
[10]. مستند العروة الوثقی، کتاب الخمس، ص343.
[11]. خویی، سیدابوالقاسم، مستند العروه الوثقی، کتاب الخمس، ص196.
[12]. مدرسی، محمّد تقی، احکام الخمس، ص16.
[13]. هاشمی شاهرودی، سیّد محمود، کتاب الخمس، ج2، ص45.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سیدمجتبی حسینی
توفیقاتتون روزافزون