کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِی «26» وَ قِیلَ مَنْ راقٍ «27» وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ «28» وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ «29» إِلى رَبِّكَ یوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ (۳۰)
این چنین نیست [که میپندارد]، هنگامی که جان به گلوگاه رسد، (۲۶) و [کسان بیمار] گویند: درمان کنندهی این بیمار کیست؟ (۲۷) و [بیمار] یقین میکند [که با رسیدن جان به گلوگاه] زمان جدایی [از دنیا و ثروت و زن و فرزند] فرا رسیده است! (۲۸) و [از سختی جان کندن] ساق به ساق به هم میپیچد؛ (۲۹) آن روز، روز سوق و مسیر به سوی پروردگار توست. (۳۰) (قیامت)
همانگونه که گفته شد، مرگ آغاز مشاهدهی سزای اعمال است. از این رو، مرگ کافران و فاجران با مؤمنان تفاوت دارد. گروه اول با مشاهدهی فرشتهی مرگ، به وحشت فرو میروند که اکنون زمان جدایی از دلبستگیهایشان فرا رسیده است. فرشتگان قبض روح با اهانت و تحقیر بر صورتشان سیلی میزنند که جانهای خویش را بیرون آورده و خود را برای عذابی خوارکننده آماده سازید. (انعام، ۹۳) این آیات نیز از سختی جان کندن آنان و ناکارآمدی قدرتهای پوچ خیالی در آن لحظه حکایت میکند.
امام سجاد(ع):
«وَ اللهِ إنَّ الْقَبْرَ لَرَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ أوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّار؛ به خدا سوگند؛ قبر یا باغی از باغهای بهشت است و یا چاهی از چاههای سوزان دوزخ.» خصال: ج۱ ص۱۲۰ ح۱۰۸.
نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت