فرهنگ کار و تجارت در قرآن و روایات
روابط تجاری در زندگی انسانها، سوابقی طولانی دارد، خداوند متعال انسان و جهان را بر اساس حکمت و رحمت طوری آفریده، که برای تأمین نیازمندیهای خویش به حاصل فکر و کار دیگران نیازمند است.
انسان از یک سو با طبیعت در ارتباط است و با کار تولیدی به روش ستقیم از سفره گسترده خدا در جهان بهره میبرد و از سوی دیگر با انسانها پیوند دارد و به دستاورد کار و اندیشه دیگران احساس نیاز میکند.
نیاز متقابل انسانها به محصول کار و کوشش یک دیگر زمینه را برای پیدایش موضوع تجارت و داد و ستد پدید میآورد.
تجارت و مبادله در زندگی انسانها کاری طبیعی و عاقلانه و مشروع است و در قرآن مجید از آن به عنوان ابتِغاءَ فَضلِ اللهِ[1] ـ یعنی جستجوی بخشش الهی یاد میکند و پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است:
الجالبُ اِلی سُوقِنا کَالمجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ وَالمُحتَکرُ فی سُوقِنا کَالْمُلحِدِ فِی کِتابِ الله ـ یعنی آنکه به بازار ما چیزی وارد کند مانند آن کسی است که در راه خدا جهاد میکند و آن که در بازار ما احتکار کند مانند کسی است که در کتاب خدا کافر به شمار رفته است.[2]
امّا از آنجا که انسان منهای ایمان به خدا و قیامت، به جانوری خطرناک تبدیل میگردد و آزمندی بر فطرت پاک و رهنمودهای عقل پیروز میگردد، این رابطه عاقلانه و طبیعی مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفته و میگیرد.
انحراف بازرگانی از مسیر طبیعی سبب شده است که اصل آن از سوی برخی دیدگاههای اقتصادی، غیر منطقی و ناعادلانه قلمداد شود.
تجارت اگر به معنای مبادله عادلانه دستاوردها، انتقال کالاها، برداشتن بار سنگین فروش از دوش تولیدگر و کاهش زحمات مصرف کننده باشد، نه تنها غیر منطقی و استثمارگرانه نیست بلکه خدمت به تولیدگر و مصرف کننده هر دوتاست. تجارت حلقه ارتباط تولیدات و نیازهاست و اگر در روایات اسلامی میخوانیم که پیامبر اسلام(ص) فرموده است:
التّاجِرُالصَّدُوقُ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ یَوْمَ القیامَةِ ـ بازرگان راستگو روز قیامت در سایه حمایت خداست.[3]
این گونه بازرگانی و تجارت مورد توجه است، تجارتی که در آن، آخرت بر دنیا حاکم باشد و اعتقاد بر اقتصاد و عبادت بر تجارت، اینگونه بازرگانی تلاش در جهت تأمین نیازمندیهای شخصی و خانوادگی و گامی به سوی کمک به جامعه بشری و خود نوعی عبادت الهی است.
امّا اگر تجارت وسیلهای برای بهره کشی و استثمار تولیدگر یا مصرف کننده و یا خدای نکرده هر دو باشد و با ایجاد انحصارات تجاری و تولیدی و با سازش با حکومتهای ستمگر و سلطه بر ابزارهای تبلیغاتی جهان، منابع اولیّه و گرانبهای دنیای محرومین را همراه با کار و زحمت انسانهای مظلوم به بهایی ناچیز در خدمت غارتگران بین المللی و دستیاران ایشان قرار دهد و ابزار سلطه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بر کشورهای محروم و مستضعف گردد، این گونه تجارت باطل و حرام است.
تجارتی که مواد مرگبار و سلاحهای جهنّمی در اختیار بیدادگران، دُزدان و غارتگران حقوق مظلومان قرار دهد، مشروع نیست. تجارتی که مواد زیان بخش همچون هروئین، تریاک، مشروبات الکُلی و امثال آن را ترویج کند و گسترش دهد جایز نیست. تجارتی که حق تولید و توزیع و آزادی انتخاب شغل را از دیگران بگیرد حلال نیست.
تجارتی که توأم با رباخواری باشد، جنگ با خدا و پیامبر است. تجارتی که همراه با کم فروشی و گران فروشی باشد، مورد تأیید اسلام نیست. تجارتی که از گرفتاری و ناچاری مردم سودجویی کند خداپسندانه نیست. خرید و فروشی که مواد آلوده و پاک نشدنی، مردار، سگ، خوک و امثال آن را در اختیار انسانها بگذارد مورد تأیید نیست.
تجارت با اموال مسروقه و غارت شده جایز نیست و خریدار و فروشنده وظیفه دارند، مال را به صاحب اصلی آن برگردانند.
نظام جمهوری اسلامی که برخاسته از نظام عقیدتی اسلام است، خود را موظّف میداند در روابط بینالمللی و فعالیتهای داخلی در چهارچوب قوانین زندگی ساز آن رفتار نماید. روابط بازرگانی مثل دیگر روابط در صورتی مورد قبول نظام است که:
* به استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مسلمین ضربه نزند.
* زمینه سلطه تدریجی بیگانگان بر کشورهای اسلامی را فراهم نیاورد.
* تصرّف بی جهت در اموال دیگران، «اکل مال بالباطل» نباشد.
* معاملات به شيوه «غررى»[4] و قمارآلود انجام نگیرد.
* کمک به بیداد گران و تقویت ظالمان نباشد.
* حق تولید و تجارت دیگران را سلب نکند.
* همراه با ربا خواری و احتکار نباشد.
* کالای تجاری، مواد زیانبخش و ابزار گمراه گری عقیدتی و اخلاقی مثل برخی فیلمها و نشریات نباشد.
* با رضایت طرفین معامله انجام گیرد.
* تقلّب و غشّ در کالا و قیمت راه نیابد.
نکات یاد شده بخشی از اصول حاکم بر بازرگانی اسلامی است که، جمهوری اسلامی به آن پایبند است. علاوه بر اصول مزبور، در اسلام برای برقراری روابط اولویتهایی تعیین شده است.
جمهوری اسلامی، کشورهای اسلامی، شرکتهای مسلمان و اشخاص مسلمان و کشورهای همسایه و ممالکی که انگیزه و سابقه سلطه جویی نداشته باشند، در شرایط مساوی بر دیگران مقدم میدارد و به خاطر پاسداری از اصول مکتبی خود منافع اقتصادی فراوان را نادیده میگیرد و زیانهای مادی را تحمّل میکند و این شعار را از امام علی(ع) آموخته است که:
اَلْمَنِيَّةُ وَلا الدَّنِيَّةُ، التَّقَلُّلُ وَلا التَّوَسُّلُ.[5] مرگ آری، زبونی هرگز، کمبود آری، وابستگی هرگز!
بازرگانان مسلمان و دست اندرکاران تجارت در دیگر کشورهای اسلامی هم همین انتظار میرود که اهداف عالی قوانین ارزشمند اسلام را در نظر داشته باشند و کار تجارت را در چهارچوب اصول مکتبی و قوانین اسلامی انجام دهند، بلکه همچون بازرگانان صدر اسلام تجارت را راهی برای تبلیغ اسلام و رهایی بشریت از چنگال شرک و فساد بشناسند.
ابتدای این درسنامه از آیات آسمانی قرآن کریم و روایات نورانی معصومین(ع)، با موضوعات کسب و کار آغاز میکنیم و آن را به همه کسانی که به دنبال تجارت و کسب روزی حلال هستند اهداء میکنیم. باشد که آیات الهی و سخنان رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) بر قلب هر بازاری جای گیرد تا لایق مدال پرافتخار الکاسب حبیب الله شوند.[6]
[1]. سوره جمعه آیه ۱۰.
[2]. نهجالفصاحه، کلام/۱۳۱۷.
[3]. میزان الحکمة، ج۸/ص۵۲۸.
[4]. کلمه غرر از غَرَّ وَ غُرُور (به ضم غین) و غِرَّه به معنای فریب دادن و تطمیع به باطل است.
[5]. نهجالبلاغه، حکمت ۳۹۶.
[6]. با استفاده از مقدمه کتاب چهل حدیث بازار نوشته دانشمند معظم حجت الاسلام والمسلمین محمود مهدیپور ـ چاپ نشر معروف.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت الاسلام و المسلمین محمّدحسین فلاحزاده