کد مطلب: ۶۷۷۸
تعداد بازدید: ۲۴۰
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۸
آشنایی با وظایف و حقوق زن | ۱۸
چرا زن باید «منشى» باشد و مرد، «پزشك»؟! باید پزشک متخصص، زن باشد منشی‌اش هم زن باشد، تزریقات و سایر خدمات را هم خودشان تأمین کنند. این، شأنی نیست که خانمی منشی پزشک مرد شود، یا مثلاً در حال عمل جراحی دستیار او باشد. زن مقامش طوری است که باید بالاتر از این حد سیر کند، نه این‌که بیاید به همین قانع باشد که مثلاً در بیمارستان پرستار شود.

بخش دوّم: حقوق و وظایف زن در آینه  پرسش و پاسخ | ۴

 

مسئولیت‌های مشخصی که اسلام به طور مشترک بر عهده‌ی زن و مرد گذاشته چیست؟

پاسخ:

انسان در میان سایر مخلوقات خداوند، موجودی ممتاز است. یکی از مسئولیت‌هایش این است که نوع خود را حفظ کند تا باقی بماند. چون انسان‌ها موجوداتی نیستند که اگر منقرض شوند، لطمه‌ی مهمی به جایی وارد نشود. موجودات کاملی هستند که اشرفند و غایتِ آفرینش‌اند، از این‌رو، اولین وظیفه‌ای که بر عهده‌ی آدمیان نهاده شده، تولید نسل و تکثیر و بقای خودشان است. البته وسیله‌اش را نیز که همان غریزه‌ی جنسی است در ذات زن و مرد قرار داده است.

علامه طباطبائی رحمه الله در تفسیرشان فرموده‌اند: تأمین این نیروی جنسی در انسان سرپوشی است روی آن واقعیتی که خداوند می‌خواهد انسان‌ها نسل خود را باقی بگذارند و این وظیفه بر عهده‌ی زن و مرد هر دو نهاده شده است و هر دو منشأ بقای نسل‌اند. قرآن نیز همین مسئله را ذکر کرده و مثلاً در آیه‌ی شریفه‌ی:

«يا أَيُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثى» اولاً: «ناس» را مخاطب قرار داده است که اعم از زن و مرد است و بعد می‌فرماید: ما شما را از یک مذکر و یک مؤنث آفریدیم. این‌جا باز هر دو را با هم ذکر کرده و تفاوتی هم در این جهت ندارند. و بعد در آخر آیه هم می‌گوید:

«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُمْ»[1] در این‌جا هم بین زن و مرد هیچ امتیازی قائل نیست. چنان‌که مرد می‌تواند باتقوا باشد زن هم می‌تواند. چنان‌که هر دو می‌توانند انحراف پیدا کنند.

مسئولیت مشترک دومی که برای انسان قرار داده شده، این است که باید نفس خود را تکامل بدهد و از این دنیا برای آخرت استفاده کند و دنیا و آخرت را آباد نماید. این تکامل نفسانی و سیر و سلوک معنوی و تکامل در زندگی دنیوی و اخروی، مسئولیت مشترکی است که بر عهده‌ی انسان‌ها نهاده شده است و زن و مرد در این جهت یکسانند. آیات فراوانی در این‌باره داریم که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»[2]؛ هرکس عمل صالحی انجام بدهد، چه مرد باشد و چه زن، در حالتی که ایمان داشته باشد او را حیات طیب و زندگی پاک می‌دهیم.
زندگی طیب در دنیا و آخرت با هم است. زندگی دنیا و آخرت از هم جدا نیست و در همین دنیاست که وارد زندگی طیب می‌شود و در آخرت نیز آن را ادامه می‌دهد. در ادامه‌ی آیه می‌فرماید:

«وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛[3] ما اینان را در برابر عمل‌هایی که انجام می‌دهند بهترین جزاها را می‌دهیم.
در این‌جا باز ملاحظه می‌کنید که تصریح می‌کند که هر یک از زن و مرد اگر این عمل را انجام بدهند، «حيات طيب» به آنها داده خواهد شد.
باز آیه‌ی دیگری هست که:

«أنِّى لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»؛[4] ما عمل هیچ کسی را باطل و ضایع نمی‌کنیم، چه مرد باشد چه زن. و این جمله‌ی آخر جالب است که «بعضكم من بعض»، می‌توان گفت که یعنی بعض مردها از بعض مردها هستند یا بعض زن‌ها از بعض زن‌ها هستند یا بعض مردها و بعض زن‌ها از یکدیگرند و به هر حال می‌خواهد بگوید که زن و مرد در این جهت هیچ فرقی ندارند. همه با هم هستید و این زندگی را باید با هم ادامه بدهید و در رسیدن به غایت و کمال انسانی همکاری کنید.
در قرآن همان‌طور که به سبب ایمان و عمل صالح از بعضی مردها تعریف کرده از بعضی زنان صالح هم تعریف کرده است؛ مثلاً از حضرت مریم تعریف خیلی جالب و زیبایی دارد:

«وَ إِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ العالَمِينَ»[5]؛ در این‌جا ملائکه گفتند: ای مریم! خدا تو را برگزیده است و پاکت گردانده است و تو را بر همه‌ی زنان عالم امتیاز داده؛ و این خیلی فضیلت است و یا مثل آسیه زن فرعون که او هم باز همین طور است. در قرآن از او تجلیل شده است:

«وَضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ»؛[6] خداوند مثال زده است، برای مؤمنین زن فرعون را وقتی که گفت:

«إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَك بَيْتاً فِى الجَنّةِ»؛[7] «پروردگارا برای من جایگاهی در بهشت قرار بده» و «وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ»؛[8] از فرعون با آن وضع طاغوتی‌اش مرا نجات بده، من نمی‌خواهم در این دستگاه باشم و «وَنَجِّنِى مِنَ القَوْمِ الظّالِمِينَ»؛[9] و مرا از این قوم ظالم نجات بده.
جالب این است که خداوند متعال زن فرعون را به عنوان نمونه برای مؤمنین مثال زده «للذين آمنوا» یعنی برای همه‌ی مردان و زنان مؤمن. می‌خواهد به آنها بگوید که ببینند این یک زن است که به چنین مقامی می‌رسد. این خیلی فضیلت است که قرآن یک زن نمونه را الگویی خوب برای مردان قرار می‌دهد.
باز یکی از امتیازها و وظایف مشترکی که انسان‌ها دارند، تحصیل علم و دانش است. خداوند متعال انسان را به گونه‌ای آفریده است که می‌تواند علوم مختلفی را اعم از عقلی و تجربی کسب کند و شرافتش هم به سبب همان علمش است. ارزش انسان به علم است و زن و مرد در این جهت تفاوت ندارند. همین طور که خداوند متعال به مردها استعداد تحصیل دانش داده به زن‌ها نیز همین استعداد را داده است و تفاوتی در این جهت ندارد. خود این مسئله که استعداد به هر دو داده شده دلیل آن است که بایداز آن بهره‌برداری کرد. خداوند هر چیزی را که به انسان‌ها داده غایتی هم برایش پیش‌بینی کرده است. اگر قرار بود که زن‌ها دنبال تحصیل علم نروند، قطعاً خداوند استعدادش را به آنها نمی‌داد؛ پس باید به دنبال آن بروند و با مردها در این جهت کاملاً مشترکند.
علاوه بر این‌که ما می‌بینیم در قرآن هر جا که از علم تعریف شده امتیاز مخصوصی به مردها داده نشده است و زن‌ها نیز همین امتیازها را دارند. در روایات هم دستور به تحصیل علم فراوان است. مانند روایت معروفی که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «طلب العلم فريضه على كل مسلم» طلب علم واجب است بر هر مسلم. و همین‌طور که عرض کردم با تعبیر «مسلم» مذکر و مؤنث یک‌سان به حساب رفته‌اند. علاوه بر این‌که در بعضی از نقل‌ها «فريضة على كل مسلم و مسلمه» وارد شده است، اما اگر کلمه «مسلمه» را هم نداشته باشد باز برای این منظور کافی است. «الا ان الله يحب بغاة العلم» یعنی بدانید که خداوند متعال، جویندگان علم را دوست دارد.
در این‌جا لازم می‌دانم به طور سربسته بگویم: اگر زن و مرد هر دو برای تحصیل علم استعداد دارند و اگر اسلام این وظیفه را از هر دو خواسته و اگر قرآن فرقی بین زن و مرد نگذاشته است، پس یکی از کارهای مهمی که بانوان باید به آن توجه داشته باشند، همین تحصیل علم و تکمیل دانش خودشان است. زنان باید سعی کنند حقی را که خدا به آنها داده، بگیرند. انسان با همین علم و دانش است که به تمدن و توسعه و ترقی می‌رسد و عالمان و دانشمندان انسان را به این مقام از ترقی و تکامل رسانده‌اند. مسئولیت این کار بر عهده‌ی انسان‌ها است. هم زن و هم مرد، تفاوتی نمی‌کند. تقریباً نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می‌دهند. اینها باید در خودکفایی تلاش کنند، چون نصف جامعه‌ی ما زن است. طبعاً باید نصف دانشگاه‌ها، دبیرستان‌ها، مدارس ابتدایی و راهنمایی باید زنانه باشد و چه بهتر که همه‌ی ارکان آن را خودشان اداره کنند؛ یعنی از راننده گرفته تا مستخدم و دبیر و آموزگار و استاد، همه از خود خانم‌ها باشد. چون نصف این جامعه زن است، باید نصف بیمارستان‌ها و آزمایشگاه‌ها و سایر مراکز وابسته به این رشته متعلق به زنان باشد. چون همان‌طور که مردها احتیاج دارند زنها هم دارند. بسیار به‌جاست که زنان در این عرصه‌ها خودکفا باشند؛ یعنی استاد، پزشک، متخصص، پرستار، دربان، راننده و همه عوامل دیگر را از خودشان داشته باشند و از مردها بی‌نیاز باشند. نصف پزشک‌ها در ایران باید زن باشند، بلکه نصف هم بیشتر؛ چون زنان معمولاً مراجعه‌ی بیشتری به پزشک دارند. در مراحل عالی، در تخصص و فوق تخصص هم باید نیمی از پزشکان ما زن باشند. در یکی از کشورهای غربی یکی از دانشجویان ما، همسرش تازه وضع حمل کرده بود. او می‌گفت: خانمم راضی نبود که عمل زایمانش را مرد انجام دهد. وقتی این موضوع را به رئیس بیمارستان گفتم، پزشک متخصص و سایر خدمات را از خود خانم‌ها گذاشتند و همه‌ی کارها را زنان انجام دادند. چقدر خوب و شرافت‌مندانه است که زن خودش را بالاتر از این بداند که مرد او را معاینه کند. اینها واقعیاتی است که باید خود زن‌ها دنبالش بروند.
زنان به یادگرفتن مسائل دینی، فقه، احکام و عقاید هم نیاز دارند. نصف مراکز دینی ما باید دراختیار خانم‌ها باشد. نصف سخنران‌ها باید زن باشند. خودشان برای خودشان، مجالس درس و بحث و سخنرانی داشته باشند. اتفاقاً زبان و نیازهای یکدیگر را بهتر می‌فهمند و حرف‌هایشان در یکدیگر بهتر تأثیر دارد و چقدر زیباست که زن‌ها بگویند ما خودمان کارآمد و مستقل هستیم و می‌خواهیم در امور دینی هم مستقل باشیم. مدرس و مجتهد و سایر متخصصین مورد نیاز این رشته را از خودمان تربیت و تأمین می‌کنیم، تحقیق می‌کنیم، کتاب می‌نویسیم، سخنرانی می‌کنیم، همه را خودمان اداره می‌کنیم. چرا زنان نتوانند این کارها را بکنند؟!
حتی در خصوص مرجعیت دینی و فتوا باید گفت همان‌طور که زن با داشتنِ شرایط و شایستگی‌ها می‌تواند پزشک ماهر شود و مرجعِ درمان بیماری گردد در زمینه‌ی مرجعیت دینی هم می‌تواند چنین شود. مرجعیت مسائل مختلف و شرایط خاصی دارد و معیار آن این است که مرجع، فقیهی باتقوا و عدالت و سایر خصوصیات باشد که بتواند مسائل را خوب استنباط کند. حال، اگر یک زن به این مرحله رسید که بتواند مسائل را استنباط کند، مانعی وجود ندارد. اما اگر به آن معیارها و شرایط نرسند طبیعی است که اگر یک مرد فقیه‌تری وجود داشته باشد، باید از او تقلید کرد.
چرا باید خانم‌های تحصیل‌کرده به حد کافی نداشته باشیم که در بعضی جاها به ناچار مردها باید در دبیرستان‌های دخترانه‌ی ما تدریس کنند؟!
چرا زن باید «منشى» باشد و مرد، «پزشك»؟! باید پزشک متخصص، زن باشد منشی‌اش هم زن باشد، تزریقات و سایر خدمات را هم خودشان تأمین کنند. این، شأنی نیست که خانمی منشی پزشک مرد شود، یا مثلاً در حال عمل جراحی دستیار او باشد. زن مقامش طوری است که باید بالاتر از این حد سیر کند، نه این‌که بیاید به همین قانع باشد که مثلاً در بیمارستان پرستار شود. درست است که پرستاری شغل شریفی است و از زن بهتر ساخته است، اما مگر تخصص در پزشکی از زن ساخته نیست؟! زن‌های بسیار پراستعدادی داریم. اینها باید بروند دنبال این کارها، این است که به آنها شخصیت می‌دهد.
خوب است جامعه‌ی بانوان کاری کنند که شخصیت خود را در برابر مردها ظاهر کنند. اگر بخواهند می‌توانند. من دیده‌ام خانم‌هایی که در علوم و در کارهای مختلف بسیار عالی‌اند و از بعضی مردها هم بهترند. مردها متأسفانه گاهی خودمحوری‌شان سبب می‌شود که نگذارند زنان به مراحل بالا برسند.
من شنیدم که مثلاً در مورد تخصص، نوعاً پزشکان مرد حاضر نمی‌شوند که خانمی بیاید نزد آنها تخصص ببیند. چراکه شاید گمان می‌کند با تخصص او فردا خودش کنار زده می‌شود! من نظرم این است که ما بر اساس آمارهایمان، باید پذیرفتن دانشجویان پسر را در رشته‌های پزشکی به حداقل برسانیم؛ در عوض دانشجویان دختر را بیشتر برای این رشته‌ها بپذیریم تا این دو در همه‌ی سطوح عمومی، تخصص و فوق تخصص متعادل شوند. آن وقت است که زنان می‌توانند بگویند که ما دنبال استقلال خودمان رفتیم و حالا واقعاً مستقل شده‌ایم. رشد و استقلال به این نیست که حالا بیاییم مثلاً ورزش کنیم. ورزش چیز خوبی است، اما این بازی دادن زن‌هاست که به صورت افراطی به ورزش تشویقشان کنند، زیرا زن از این جهت مثل مرد است و می‌تواند خودش ورزش کند. این‌که چیزی نیست که شما بر سر زن‌ها منت بگذارید که اجازه می‌دهید ورزش کنند. اگر متخصص و متفکر شدند ارزش دارد.
من از خانم‌ها هم تعجب می‌کنم اینها گاهی حق و ارزش واقعی خود را ندیده می‌گیرند و دنبال این چیزها می‌روند. آنها باید بگویند اجازه دهید ما اشتغال داشته باشیم، اما اشتغال در کجا؟ فقط در حد کارهای پایین و مثلاً منشی‌گری یک پزشک مرد؟ ارزش زن که فقط این نیست. درباره‌ی روحانیت و حوزه‌ها نیز همین طور. من واقعاً می‌گویم که اگر درست این کار را انجام بدهیم، اگر درست برنامه‌ریزی کنیم نصف طلبه‌ها باید زن باشند؛ اما بدیهی است که آنها درس‌های معینی را که برایشان مناسب است باید بخوانند و بتوانند در این جهت هم مستقل باشند و تخصص‌های خاص خود را داشته باشند. البته این مسئله قابل بحث است، که علی‌رغم این‌که زنان حق دارند به همه‌ی رشته‌های علوم بپردازند اما آیا به صلاح خانم‌ها و کل جامعه هست که زنان در همه‌ی رشته‌ها مشغول شوند و آیا برخی رشته‌ها اولویت و تناسب خاصی ندارد؟ به هر حال ما زن بودن زن و اوضاع خاص زن و خانواده و حتی جامعه را نباید نادیده بگیریم.

خودآزمایی

1- مسئولیت‌های مشخصی که اسلام به طور مشترک بر عهده‌ی زن و مرد گذاشته چیست؟
2- مواردی را در قرآن بیان کنید که به سبب ایمان و عمل صالح از بعضی زنان صالح تعریف شده است.

پی نوشت ها

[1]. حجرات (49) آيه 13.
[2]. نحل (16) آيه 97.
[3]. همان.
[4]. آل‏عمران (3) آيه 195.
[5]. همان، آيه 43.
[6]. تحريم (66) آيه 11.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: