معنا و مفهوم صبر و اقسام آن
صبر به معنای مقاومت قلبی، استقامت، شجاعت و دوری از هرگونه ضعف و تزلزل است. اهل لغت، صبر را این گونه معنا کردهاند:
صَبْرَ صَبْراً عَلَی اْلأَمْرِ: جَرُأَ و شَجَعَ وَ تَجَلَّدَ؛[1]
صبر بر چیزی: جرأت، شجاعت، ایستادگی و شکستناپذیری در آن چیز است.
نیز گفته شده است:
اَلصَّبْرُ کُفُّ النَّفْسِ عَنْ هُواها؛[2]
صبر، خودداری نفس از هواهای نفسانی است.
بنابراین صبر هرگز به معنای تحمّل بدبختیها و تن دادن به ذلّت، و دست روی دست نهادن و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست؛ بلکه برعکس، صبر به معنای مقاومت و سختکوشی و شکستناپذیری و دوری از هرگونه بیتابی و اظهار عجز و تسلیم و خودباختگی و به معنای مبارزه با طاغوت است؛ هم طاغوت درون (نفس) و هم طاغوت بیرون (ستمگران و مستبدان).
دلیل ما بر این که صبر به معنای مقاومت و سختکوشی است، آن است که در قرآن میخوانیم:
(إِنْ کُنْتُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِأَتَیْنِ و إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِأۀٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً)؛[3]
اگر از شما بیست تن، شکیبا باشند، بر دویست نفر پیروز شوند؛ و اگر از شما صد تن باشند، بر هزار تن از کافران پیروز میشوند.
بنابراین، صبر به معنای مقاومت شدید است که روحیه و استقامت یک نفر مسلمان را به ده برابر و بیست برابر میرساند. اگر صبر به معنای تحمّل بدبختیها و دست روی دست گذاشتن بود، قطعاً نمیتوانست روحیهی مبارزه مسلمان و نبرد او با دشمن را بیست برابر نماید.
با بررسی آیات و روایات، استفاده میشود که صبر و استقامت، مفهوم وسیعی دارد، که در مجموع میتوان آن را به هفت شاخه تقسیم نمود:
1ـ صبر در میدان جنگ.
2ـ صبر در برابر مصایب و گرفتاریها.
3ـ صبر در برابر مشکلات، دردها، رنجها و بلاها.
4ـ صبر در برابر گناه و ارتکاب معاصی.
5ـ صبر در هنگام نعمت و فراوانی آن.
6ـ صبر در اطاعت و انجام تکالیف.
7ـ صبر در اثبات حقّ در برابر باطل.
به این ترتیب، صبر و مقاومت گاهی جنبهی نظامی دارد و گاه جنبهی اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، عبادی و عقیدتی.
صبر دارای مراحل و درجاتی است، و پیروزی کامل از آنِ کسی است که به درجات عالی صبر و استقامت برسد.
صبر یک امر معنوی است، نه ساختگی و ظاهری؛ یعنی سراسرِ روح و روان و وجود انسان. در پرتو صبر، آمیخته با مقاومت و شکستناپذیری میگردد و با چنین روحیّهای وارد صحنه زندگی میشود. روشن است که چنین صبری، نتیجهبخش است و آثار درخشانی را در پی خواهد داشت. هر که به مقامی و درجهای نایل شده در پرتو چنین صبری بوده است، و هر کس به هر اندازه که در ذلّت و شکست غوطهور شده، ناشی از عدم صبوری و استقامت او بوده است.
صبر و استقامت از دیدگاه قرآن
واژه صبر و استقامت با تعبیرات گوناگون، در قرآن، بیش از صد بار تکرار شده است. این نشان میدهد که خصلت صبر از دیدگاه قرآن، از اهمیّت بالایی برخوردار است و قرآن تأکید خاصّی دارد که پیروانش دارای این خصلت باشند. در این جا نظر شما را به ذکر چند آیه جلب میکنیم:
1ـ (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا و رابِطُوا واتَّقُوا الله لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛[4]
ای کسانی که ایمان آوردهاید! (در برابر هوسها و مشکلات) استقامت کنید؛ و در برابر دشمنان (نیز)، پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا پروا کنید، شما رستگار شوید.
2ـ (واسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوۀِ)؛[5]
از صبر و نماز، یاری جویید.
3ـ (وَاللهُ مَعَ الصّابِرِینَ)؛[6]
خداوند همراه صبرکنندگان است.
4ـ (وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ)؛[7]
خداوند صبرکنندگان را دوست دارد.
5ـ (و إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُورِ)؛[8]
و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه کنید (شایستهتر است زیرا) این از کارهای مهم و اطمینانبخش است.
6 ـ (بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یأْتُوکَمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَۀِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَۀِ مُسَوِّمِینَ)؛[9]
آری (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد.
7ـ (وَ ما یُلَقّاها اِلاَّ الَّذِین صَبَروا)؛[10]
و به مقام ارجمند حلم نمیرسند جز آنان که صبر و استقامت دارند.
8 ـ (و إِنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ)؛[11]
و اگر صبر و استقامت کنید، برای شما بهتر است.
پاداش عظیم صبر
شاید بتوان ادّعا کرد که هیچ چیزی مانند صبر و استقامت، دارای پاداش نیست؛ چرا که هر کار نیکی بدون صبر و استقامت، به طور کامل تحقّق نمییابد و یا اصلاً تحقق نمییابد. بروز گناهان و فسادها بر اثر نبودن این خصلت است، از این رو، در قرآن و روایات، پاداشهای عظیمی به صبرکنندگان وعده داده شده است؛ به عنوان نمونه:
1ـ (أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ و رَحْمَۀٌ و أُولئِکَ هُمُ الْمُهتَدُون)؛[12]
آنان همانهایی هستند که مشمول درودها و الطاف پروردگارشان هستند و آنان همان هدایت یافتگان میباشند.
2ـ (وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ)؛[13]
و به کسانی که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش خواهیم داد.
3ـ (سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ)؛[14]
سلام بر شما به خاطر آنچه را که صبر کردید.
4ـ (و جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّۀً و حَرِیراً)؛[15]
خداوند در برابر صبر آنان، بهشت و لباسهای حریر بهشتی را به آنان پاداش میدهد.
5ـ (إِنَّمَا یُوَفَّی الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ)؛[16]
همانا صبرکنندگان، پاداش خود را، بیحساب دریافت میدارند.
6ـ (وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ)؛[17]
و (رحمت و الطاف خدا را) به صبرکنندگان مژده بده.
7ـ (إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ المَلائِکَۀُ أَلّا تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا و أَبْشِرُوا بِالْجَنَّۀِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعُدُونَ)؛[18]
همانا کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یکتاست، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است.
در روایات نیز سخن از پاداشهای عظیمِ صابران، بیشمار آمده است. در این جا به ذکر چند نمونه میپردازیم.
امام صادق(ع) فرمود:
مَنِ ابْتُلِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ بِبَلاءٍ فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِیدٍ؛[19]
هر کس از مؤمنان به بلایی گرفتار شود و صبر کند، دارای پاداش هزار شهید است.
رسول خدا(ص) در گفتاری، بعد از تقسیم صبر به سه قسم، یعنی صبر در برابر مصیبت، صبر در راه اطاعت و صبر در برابر گناه، فرمود:
فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمُصَیبَۀِ حَتّی یَرُدَّها بِحُسْنِ عَزائِها، کَتَبَ اللهُ لَهُ ثَلاثَمِائَۀَ دَرَجَۀٍ؛ مابَیْنَ الدَّرَجَۀِ إِلَی الدَّرَجَۀِ، کَمابَیْنَ السَّماءِ إِلَی اْلاَرْضِ؛ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَی الطّاعَۀِ کَتَبَ اللهُ لَهُ سِتَّمِائَۀَ دَرَجَۀٍ ما بَیْنَ الدَّرَجَۀِ کَمابَیْنَ تُخُومِ اْلأَرْضِ إِلَی الْعَرْشِ؛ وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِیَۀِ، کَتَبَ اللهُ لَهُ تِسْعَمِائَۀَ دَرَجَۀٍ؛ ما بَیْنَ الدَّرَجَۀِ اِلَی الدَّرَجَۀِ، کَما بَیْنَ تُخُومِ اْلأَرْضِ إِلی مُنْتَهی الْعَرْشِ؛[20]
هر کسی در برابر مصیبت، صبر کند تا آن را با نیکوترین وجه سپری نماید، خداوند برای او سیصد درجه مقرّر میکند که فاصلهی هر درجه تا درجهی دیگر، به اندازه فاصلهی بین آسمان و زمین است؛ و هر کس بر اطاعت خدا صبر کند، خداوند برای او ششصد درجه مقرّر فرماید که فاصله هر درجه با درجهی دیگر به اندازه فاصلهی بین قعر زمین تا عرش باشد؛ و هر کس در برابر گناه، صبر و استقامت کند، خداوند برای او نهصد درجه مقرّر فرماید که فاصلهی هر درجه با درجهی دیگر به اندازه فاصلهی قعر زمین تا پایان عرش باشد.
عبدالله بن ابی یعفور (یکی از شاگردان امام صادق(ع)) میگوید: به علّت بیماریهای شدید، در محضر امام صادق(ع) گله کردم. امام صادق(ع) به من فرمود:
لَوْ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ ما لَهُ مِنَ اْلأَجْرِ فِی الْمَصائِبِ لَتَمَنَّی أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقارِیض؛[21]
اگر مؤمن، عظمت پاداش مصائب (در صورت صبر) را بداند، آرزو میکند که با قیچیها قطعه قطعه گردد.
امیر مؤمنان(ع) در وصف پرهیزکاران فرمود:
صَبَرُوا أَیّاماً قَصِیرَۀً أَعْقَبَهُمْ راحَۀً طَوِیلَۀً؛[22]
آنان چند روز اندکِ دنیا صبر کردند و به دنبال آن در آخرت به آسایش طولانی نایل شدند.
امام صادق(ع) فرمود:
کَمْ مِنْ صَبْرِ ساعَۀٍ قَدْ أَوْرَثَتْ فَرَحاً طَوِیلاً؛[23]
چه بسیار صبر یک ساعته که موجب شادی طولانی خواهد شد.
صبر در گفتار امامان(ع)
در شأن و اهمیّت صبر، صدها روایت وارد شده است کمتر موضوعی این همه مورد توجّه پیامبر(ص) و امامان(ع) قرار گرفته و این مطلب بیانگر ارزش بسیار صبر است. در این جا از میان صدها روایت، نظر شما را به چند روایت جلب میکنیم.
امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:
أَیُّهَا النّاسُ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ لادِینَ لِمَنْ لاصَبْرَ لَهُ؛[24]
ای مردم! بر شما باد به صبر؛ زیرا آن کس که صبر ندارد، دین هم ندارد.
رسول خدا(ص) فرمود:
لَیْسَ مِنّا مَنْ ضَرَبَ الْخُدُودَ، وَ شَقَّ الْجُیُوبَ وَ دَعا بدَعْوَی الْجاهِلِیَّۀِ؛[25]
از ما نیست کسی که (در برابر مصائب) به صورتش لطمه بزند و گریبانش را پاره کند و همچون نوحهگران عصر جاهلیّت، نوحه سر دهد.
نیز فرمود:
عَلامَۀُ الصّابِرِ فِی ثَلاثٍ: أَوَّلُها، أَنْ لایَکْسَلَ، وَالثّانِیَۀُ أَنْ لایَضْجَرَ، وَالثّالِثَۀُ أَنْ لایَشکو مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛[26]
انسان صبور سه نشانه دارد: 1ـ بیحوصلگی را از خود دور کند. 2ـ بیقراری و ضجّه و زاری نکند، 3ـ از خداوند متعال، گله نکند. سپس فرمود: کسی که بیحوصلگی کند، حق را تباه میسازد و کسی که بیقراری میکند، شکر الهی را ادا نخواهد کرد و کسی که از پروردگارش گله کند، گناه نموده است.
جابر میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: صبر جمیل (نیکو) چیست؟ فرمود:
ذلِکَ صَبْرٌ لَیْسَ فِیهِ شَکْویً إِلَی النّاسِ؛[27]
آن صبری است که در آن، گله نمودن از مردم وجود ندارد.
امام باقر(ع) فرمود: پدرم هنگام وفات، مرا به سینهاش چسبانید و فرمود: تو را به همان چیزی که پدرم هنگام وفات به من وصیّت کرد و پدرانش آن را به او وصیّت کرده بودند، سفارش مینمایم:
یا بُنَیَّ اِصْبِرْ عَلَی الْحَقِّ وَ إِنْ کانَ مُرّاً؛[28]
ای پسرم! بر حقّ صبر کن؛ گرچه تلخ باشد.
امیر مؤمنان علی(ع) فرمود:
وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ؛ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ اْلإِیمانِ کَالرَّأسِ مِنَ الْجَسَدِ....؛[29]
و بر شما باد به صبر؛ چرا که صبر نسبت به ایمان، مانند سر نسبت به بدن است. بدنی که بیسر است خیری ندارد، همچنین ایمانی که توأم با صبر نباشد، خیری در آن نیست.
امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که انسان را در قبرش مینهند نماز او در جانب راستش قرار میگیرد، زکاتش در جانب چپش و نیکیهایش بر بالای سرش و صبر او در یک طرف آنها میایستد. هنگامی که دو فرشتۀ نکیر و منکر برای سؤال و جواب نزد او میآیند، صبر به نماز و زکات و نیکی میگوید:
دُونَکُمْ صاحِبَکُمْ، فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ؛[30]
مواظب رفیق خود باشید، اگر درمانده شدید من حاضرم، (و آمادهی دفاع از او میباشم).
نمونهها
امامان(ع) اُسوهی صبر و قهرمان استقامت بودند و حتی یک بار در تمام مصایب و حوادث تلخ زندگیشان دیده نشد که لحظهای بیصبری کنند و کاری که برخلاف صبر است انجام دهند. در این جا به ذکر چند نمونه از صبر آنان میپردازیم:
نمونه اوّل
شهادت جانگداز حضرت زهرا (س) و حوادث تلخ و شرایط سخت بعد از رحلت رسول خدا(ص)، برای علی(ع) بسیار جانفرسا و دشوار بود. هیچ چیزی نمیتوانست امیرمؤمنان علی(ع) را در برابر آن حفظ کند جز صبر و استقامت. او در پرتو صبر و استقامت به زندگی خود ادامه داد و فرمود:
فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا أَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجاً؛[31]
سرانجام دیدم صبر و شکیبایی به عقل و خرد نزدیکتر است؛ از این رو صبر کردم با این که (بر اثر فشار حوادث تلخ) همچون کسی بودم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان، راه گلویش را گرفته است.
نیز فرمود:
وَ صَبَرْتُ مِنْ کَظْمِ الْغَیْظِ عَلی أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ، وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفارِ؛[32]
و با فرو خوردن خشم، در امری که از حنظل تلختر و از تیری دم شمشیر برای قلب دردناکتر بود! صبر نمودم.
نمونه دوم
امام صادق(ع) فرمود:
کانَ عَلِیٌّ (ع) إِذا أَهالَهُ أَمْرٌ فَزِعٌ، قامَ إِلَی الصَّلاۀِ، ثُمَّ تَلا هذِهِ اْلآیَۀَ: (و اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوۀِ)[33]؛[34]
هرگاه امیر مؤمنان علی(ع) در برابر حوادث بسیار تلخ و شکننده قرار میگرفت، برمیخاست و نماز میخواند و سپس این آیه را تلاوت میکرد: (وَاسْتَعِنُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوۀِ)؛ از صبر و نماز یاری جویید.
نمونه سوم
امام حسین(ع) در روز عاشورا، در برابر سختترین و غمبارترین حوادث، هر چه به شهادت نزدیکتر میشد، چهرهاش شادتر میگردید. یاران به همدیگر میگفتند: به چهرهی امام حسین(ع) بنگرید که نشان میدهد، هیچگونه باکی از مرگ ندارد.
امام حسین(ع) یاران را دلداری میداد و میفرمود:
صَبْراً بَنِی الْکِرامِ؛
ای فرزندان شرف و کرامت! صبور و بردبار باشید.
حمید بن مسلم میگوید:
فَوَاللهِ ما رَأیْتُ مَکْثُوراً قَطُّ قَدْ قُتِلَ وُلْدُهُ و أَهْلُ بَیْتِهِ و أَصْحابُهُ، أَرْبَطَ جأشاً، وَلا أَمْضی جَناناً مِنْهُ؛
سوگند به خدا! هرگز مرد مغلوب و گرفتاری مانند حسین(ع) را ندیدم که فرزندان و خاندان و یارانش کشته شده باشند و در عین حال دلاورتر و استوارتر و قویتر از آن حضرت باشد.
آن حضرت در لحظات شهادت نیز در مناجاتش با خدا، از صبر و استقامت میگفت و عرض میکرد:
صَبْراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ؛[35]
پروردگارا! بر قضای تو صبر و استقامت میکنم.
نمونه چهارم
مفضّل بن عمر، یکی از شاگردان برجسته امام صادق(ع) پسری به نام اسماعیل داشت که از دنیا رفت. او در برابر این مصیبت بیتابی میکرد. امام صادق(ع) فرزندش، موسی بن جعفر(ع) را نزد او فرستاد و فرمود: سلام مرا به مفضّل برسان و به او بگو:
إِنّا اُصِبْنا بِإِسْماعِیلَ فَصَبَرْنا، فَاصْبِرْ کَما صَبَرْنا، إِنّا إِذا أَرَدْنا أَمْراً و أَرادَ اللهُ أَمْراً سَلَّمْناهُ لِأَمْرِاللهِ؛[36]
همانا مصیبت (فرزندم) اسماعیل به ما رسید، صبر کردیم، تو هم مانند ما صبر کن! ما هرگاه ارادهی کاری میکنیم و خدا ارادهی دیگری دارد، تسلیم فرمان خدا میشویم.
نمونه پنجم
امام صادق(ع) در بستر احتضار، آنچنان بر اثر بیماری رنجور شده بود که (گویی) جز سرش چیزی باقی نمانده بود. یکی از اصحاب به بالینش آمد، وقتی که آن حضرت را با آن حال دید، بیاختیار گریه کرد.
امام صادق(ع) فرمود: «چرا گریه میکنی؟»
عرض کرد: آیا من شما را در این حال بنگرم و گریه نکنم؟
امام صادق(ع) فرمود:
لاتَفْعَلْ! فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ تَعَرَّضُ کُلَّ خَیْرٍ، إِنْ قُطِعَ أَعْضاؤُهُ کان خَیْراً لَهُ و إِنْ مَلِکَ ما بَیْنَ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ کانَ خَیْراً لَهُ؛[37]
گریه نکن! همانا همهی خوبیها به مؤمن عرضه میشود؛ اگر اعضای او را قطع کنند برای او خیر است و اگر مالک بین مشرق و مغرب گردد، برای او خیر است.
پینوشتها
[1] - المنجد، واژه «صبر».
[2] - مجمع البیان، ج 1، ص 99.
[3] - انفال (8) آیه 65.
[4] - آل عمران (3) آیه 200.
[5] - بقره (2) آیه 45.
[6] - انفال (8) آیه 66.
[7] - آل عمران (2) آیه 146.
[8] - آل عمران (2) آیه 186.
[9] - فصلّت (41) آیه 35.
[10] - نساء (4) آیه 25.
[11] - نساء (4) آیه 25.
[12] - بقره (2) آیه 157.
[13] - نحل (16) آیه 96.
[14] - رعد (13) آیه 24.
[15] - انسان (76) آیه 12.
[16] - زمر (39) آیه 10.
[17] - بقره (2) آیه 155.
[18] - فصلّت (41) آیه 30.
[19] - اصول کافی، ج 2، ص 92.
[20] - اصول کافی، ج 2، ص 91.
[21] - اصول کافی، ج 2، ص 255.
[22] - نهج البلاغه، خطبه 193.
[23] - بحارالأنوار، ج 71، ص 91.
[24] - بحارالأنوار، ج 48، ص 92.
[25] - صحیح بخاری، ج 4، ص 223.
[26] - بحارالأنوار، ج 4، ص 223.
[27] - اصول کافی، ج 2، ص 93.
[28] - اصول کافی، ص 91. منظور از این صبر، صبر در عقیده میباشد.
[29] - نهجالبلاغه، حکمت 82 .
[30] - اصول کافی، ج 2، ص 90.
[31] - نهجالبلاغه، خطبه 3.
[32] - نهجالبلاغه، خطبه 217.
[33] - بقره (2) آیه 45.
[34] - تفسیر صافی، ذیل آیه 45 سوره بقره.
[35] - مقرّم، مقتل الحسین، ص 345.
[36] - مشکاۀ الأنوار، ص 56.
[37] - مشکاۀ الأنوار، ص 95.
محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی