پیدایش مذاهب | ۳۶
ممکن است مذاهب بتپرستی را از این راه توجیه کرد، امّا مذاهب راستین که بر نفی هر گونه بت و بتپرستی استوار است و به موجودات جهان طبیعت همچون یک دانشمند طبیعی مینگرد، و هیچگونه روح خاصّ و احترام ویژهای برای آنها قائل نیست، جز این که نظام شگرف آنها را در پرتو علم دلیل بر وجود آفرینندهی جهان میگیرد، هیچگاه نمیتوان از این طریق توجیه کرد.
پیدایش مذاهب | ۳۵
انکار نمیکنیم که اقوام وحشی از نظر جنسی قید و بند چندانی نداشتند، ولی با این حال عواملی که به این موضوع دامن بزند و آن را در محرّکترین صورت خود جلوه دهد، نیز در میان آنها نبود، یا وسایل آن را نداشتند، در حالی که اروپا و آمریکای قرون اخیر، علاوه بر حذف بسیاری از قیود اخلاقی و اجتماعی مربوط به مسائل جنسی، از تمام وسایل برای بر افروختن آن کمک میگیرند.
پیدایش مذاهب | ۳۴
گفتار فروید در این مورد بسیار شبیه به یک داستان فانتزی یا یک خواب پریشان، و یا اساطیر و افسانههای کهن است و در هر مرحله قابل ایراد و انتقاد میباشد، به عنوان مثال در افسانهی او حسّ انحصارطلبی و حسادت که عامل خودکامگی پدر و واکنشهای شدید پسران قبیله معرّفی شده، قبل از غریزهی جنسی و مشتقّات آن، قرار گرفته وگرنه چه دلیلی داشت که آن پدر خیالی، تمام زنان را منحصر به خود کند و چه مانعی داشت هم خود و هم دیگران از آنها بهره ببرند، آیا او در تمام شبها و روزها به همهی زنان قبیله، نیاز جنسی داشت؟
پیدایش مذاهب | ۳۳
فروید از این هم پیشتر رفته و اساس مطالعات خود را بر خانوادهی موهومی قرار میدهد که از یک پدر و تعدادی زن، پسر و دختر تشکیل شده است. «پدر» یا «رییس قبیله» مالکیّت جنسی همهی زنان را برای خود محفوظ میداشت، یعنی زنان و دختران را تصرّف کرده و با پسران خود که به منزلهی رقبای جنسی و مدّعیان قدرت او بودند، به سختی و خشونت رفتار میکرد.
پیدایش مذاهب | ۳۲
تأثیر غیر قابل انکار عدم درک صحیح از مسائل مذهبی، و بدآموزیها، و سوء تعبیرها در این زمینه ـ به خصوص در مسألهی مورد بحث ـ در بیشتر موارد در میان افراد بیسواد و یا کم سواد و به طور کلّی افراد تعلیم نیافته دیده میشود، و آنها هستند که شاید چنین میپندارند، که برای پی بردن به جهان ماورای طبیعت باید به سراغ پدیدههایی رفت که علل آن هنوز شناخته نشده و آن را دربست در اختیار عامل ماورای طبیعی میگذارند.
پیدایش مذاهب | ۳۱
مهمّترین عیب این فرضیّه آن است که با اساسیترین دلیل توحید و خداشناسی که «برهان نظم» است، تضادّ غیرقابل انکاری دارد. زیرا فلاسفهی الهی از قدیمترین ایّام تا به امروز، برای اثبات مقصود خود روی نظام کائنات و جهان هستی تکیه میکردند و وجود این نظام را نشانه و گواه زندهی وجود یک مبدأ علم و قدرت و تأثیر او در ابداع و خلقت جهان میدانستند.
پیدایش مذاهب | ۳۰
پایه گذاران این فرضیّه در حقیقت هیچگونه دلیلی بر اثبات احتمال دوّم ندارند و سخنان آنها ـ چنان که دیدیم ـ از دایرهی شرح ادّعا فراتر نمیرود، همین قدر میگویند در مذهب این اثر وجود دارد، امّا به چه دلیل عامل پیدایش بوده معلوم نیست...
پیدایش مذاهب | ۲۹
با این همه، او بعد از ذکر این انگیزهها، چنین اظهار عقیده میکند که یک معنای واقعی از وجود خدا ورای این اوهام وجود دارد که تعداد معدودی آن را دریافتهاند، سپس اعتقاد خود و دانشمندان بزرگ را به یک نوع اعتقاد مذهبی اظهار داشته و آن را به نام: «احساس مذهبی آفرینش یا وجود» نامیده و در جای دیگر از آن به عنوان «شکل تحیرّی شعفآور از نظام عجیب و دقیق کاینات» یاد کرده و آن را چراغ راه کاوشهای زندگی دانشمندان میداند.
پیدایش مذاهب | ۲۸
مسألهی مهم این است که باید «اثر» و «انگیزه» را از هم تفکیک کنیم، همیشه آثار یک پدیده نمیتواند دلیل بر وجود آن بوده باشد، به خصوص اگر روی قسمت خاص و معیّنی از فواید آن انگشت بگذاریم. به عنوان مثال؛ انسان به خاطر حسّ کنجکاوی همواره میخواهد بیشتر بداند و این انگیزه او را به سوی دانشها سوق میدهد، درست است که این دانشها آثار فراوانی در زندگی او از خود بجای میگذارد، ولی گاهی هیچ یک از آنها برای او معلوم نبوده و یا اگر بوده محرّک نبوده است.
پیدایش مذاهب | ۲۷
شکّی نیست که مفهوم «دعا» و خواندن غیر خدا که در آیات متعدّدی از آن نهی شده، این نیست که صدا زدن و خواندن کسی به نامش و گفتن یا حسن و یا احمد ممنوع یا شرک باشد و در این نیز نباید تردید کرد که خواندن کسی و درخواست انجام کاری که در قدرت و توانایی اوست، گناه و شرک نیست، زیرا تعاون یکی از پایههای زندگی و حیات اجتماعی است و تمام پیامبران و امامان نیز چنین کاری داشتهاند حتّی وهّابیان هم آن را ممنوع ندانستهاند.
پیدایش مذاهب | ۲۶
اینها همهی خاصیّت شفاعت در عرف عام و معنای نادرست آن است؛ ولی شفاعت در شکل صحیح و با شرایط و کیفیّت و خصوصیّات و ویژگیهایی که در بالا به آن اشاره شد، هیچ یک از این عیوب را به خود راه نمیدهد. تشویق به گناه نمیکند، بلکه وسیلهای برای ترک گناه است. دعوت به سستی و تنبلی نمیکند، بلکه با ایجاد روح امیدواری، نیروهای انسان را برای جبران خطاهای گذشته، بسیج مینماید.
پیدایش مذاهب | ۲۵
امّا ایمان به شفاعت روزنهای به سوی روشنایی به روی او میگشاید و امید به آمرزش، او را به کنترل خویش و تجدیدنظر و حتّی جبران گذشته، تشویق میکند، حسّ انتقامجویی در او تحریک نمیگردد و آرامش روانی به او امکان تبدیل شدن به یک عنصر سالم و صالح را میدهد.
پیدایش مذاهب | ۲۴
مضمون صدر حدیث این است که شفاعت شامل مرتکبان کبائر میشود. ولی ذیل حدیث روشن میکند که شرط اصلی پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانی است که مجرم را به مرحلهی ندامت و خودسازی و جبران برساند و از ظلم، طغیان و قانونشکنی برهاند و بدون آن شفاعت ممکن نیست.
پیدایش مذاهب | ۲۳
مفهوم دیگر شفاعت آن است که در منابع مذهبی وارد شده و آن بر محور دگرگونی و تغییر موضع «شفاعت شونده» دور میزند، یعنی شخص شفاعتشونده موجباتی فراهم میسازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیلهی ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحقّ بخشودگی گردد، و همانطور که خواهیم دید ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیلهی اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیداری و آگاهی آنها است.
پیدایش مذاهب | ۲۲
بعضی آنچنان مسألهی سوگواری را تحریف کردهاند که درست به نتیجهای بر ضدّ اهداف اصلی آن رسیدهاند، تا آن جا که ریختن یک قطره اشک را جانشین انجام تمام «رسالتها» و «مسئولیّتها» قرار داده، بلکه با انجام این عمل مصونیّتی برای خود، در مقابل هر گونه عمل خلاف، ظلم، ستم و گناه پنداشتهاند، همان مظالم و گناهانی که ریختن قطرات خون شهیدان به خاطر مبارزه با آن بود.
پیدایش مذاهب | ۲۱
ایستادگی در برابر مشکلات و ناملایماتی که در راه انجام وظیفه وجود دارد و گاهی بعضی از افراد با دیدن چهرهی مشکلات چنان دستپاچه میشوند که از نیمه راه بازمیگردند، ولی پرورش روح رضا و تسلیم به انسان این امکان را میدهد که مشکلات را در خود هضم کرده و از مسیر خود منحرف نشود و کوشش و تلاش را تا رسیدن به نتیجهی نهایی ادامه دهد، آیهای که حال یاران پیغمبر(ص) را در غزوهی احد بیان میکرد، اشاره به این نوع رضا و تسلیم است.
پیدایش مذاهب | ۲۰
هیچگاه استعمارگران جهان برای نیازهای واقعی زندگی، دیگران را استثمار نمیکنند. این نیازهای کاذب و «حرص» است که آنها را دعوت به این اعمال غیر انسانی و ظالمانه میکند، همین روح تشنهی پر توقّع است که به آنها میگوید، به آتش جنگها دامن بزنند تا سلاح بیشتری بفروشند، در دنیا تخم نفاق بپاشند، تا روح گرسنهی خود را سیر کنند، گرچه هیچگاه از این راه نیز سیر نمیشوند.
پیدایش مذاهب | ۱۹
بنابراین منتظران واقعی مهدی(ع) باید تمام کوشش و تلاش خود را در بالا بردن سطح آگاهی مردم جهان به کار برند و عواقب دردناک وضع موجود را به آنها تفهیم کنند و لزوم دگرگونی سریع را در سرحدّ یک امر ضروری گوشزد نمایند، نه این که خود در مسیر ظلم و ستم گام نهند.
پیدایش مذاهب | ۱۸
مگر سایر پیامبران الهی و مصلحان آسمانی چنین برنامهای داشتهاند که او هم داشته باشد؟! مگر او یک استثنا در عالم خلقت است؟! مگر شخص پیامبر اسلام(ص) از تمام امکانات و اسباب طبیعی برای پیشبرد اهداف خود استفاده نمیکرد؟! مگر در میدان نبرد، هیچ یک از محاسبات و نقشهها را از نظر دور میداشت؟!
پیدایش مذاهب | ۱۷
«انتظار» یا آیندهنگری به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند، به عنوان مثال بیماری که انتظار بهبودی میکشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری یا فراق فرزند ناراحت بوده و برای وضع بهتری میکوشد، همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی است، این دو حالت را دارد.