داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۱۰
آیا سخن خداوند را نشنیدهای که میفرماید: وَ لا یشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَداً: «کسی که امید لقای پروردگارش را دارد نباید کسی را در عبادت پروردگار، شریک سازد.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۹
امام رضا(ع) وقتی که این اسراف را از آنها دید، از روی ناراحتی فرمود: «سُبْحانَ اللهِ! اگر شما احتیاج ندارید، افرادی هستند که نیاز دارند، آنها را به نیازمندان بخورانید.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۸
آن کسی که کار نیکوی خود را بپوشاند، پاداش او برابر هفتاد حجّ (مستحبّی) است، و آن کس که آشکارا گناه کند، درماندهی بی چاره است، و آن کس که آن را بپوشاند، زیر پوشش آمرزش خدا است.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۷
حضرت رضا(ع) به میان حوض رفت و غسل کرد، و سپس در پشت آن حوض، نماز خواند، و همین برنامه، برای مردم سنّت گردید، میآمدند در آن حوض غسل میکردند، و سپس در پشت آن، نماز میخواندند و دعا میکردند...
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۶
در این هنگام مأمون دستور آزادی عابد را صادر کرد، و از مردم روی گردانید با حضرت رضا(ع) به تنهایی به صحبت پرداخت (و تمام کنیه و فکر و ذکر خود را در مورد قتل حضرت رضا(ع) به کار برد) تا اینکه آن حضرت را مسموم کرده و به شهادت رسانید.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۵
حضرت رضا(ع) فرمود: «مقداری زیره را با اویشان و نمک، مخلوط کن و بکوب و دو سه بار بر دهانت بگذار، خوب میشوی»، او رفت و همین دستور را انجام داد و سلامتی خود را بازیافت.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۴
حضرت رضا(ع) فرمود: آیا نشنیدهای که از پدر و اجداد خود که روایت کردهاند که عبدالله بن عبّاس(ره) گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم فرمود: حُبُّ عَلِیٍّ ایمانٌ وَ بُغْضُةُ کُفْرٌ: «دوستی با علی(ع)، ایمان است، و دشمنی با علی(ع)، کفر است»؟
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۳
وای بر شما! بدانید که شیعهی امیرمؤمنان علی(ع)، حسن و حسین(ع)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار و محمّد بن ابوبکر (سلام الله علیهم) هستند که در هیچیک از دستورهای علی(ع) سرپیچی نمیکردند، و هرگز مرتکب کاری که نهی شده بودند، نمیشدند، شما ادّعا میکنید که شیعه هستیم، ولی در اکثر اعمال، خلافکار و مقصّر هستید...
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۲
برخاستم و چوبی برداشتم و وارد خانه شدم، ناگاه ماری را دیدم که در درون خانه، حرکت میکرد، آن مار را کشتم، و آن بچه گنجشکها را از آسیب دشمنشان، حفظ کردم.
داستانهایی از حضرت امام رضا(ع) | ۱
امام هشتم(ع) برای آن کس که فرموده بود نماز تو تمام است چنین توضیح داد: «زیرا تو به مقصد دیدار سلطان (مأمون ظالم) آمدهای، بنابراین سفر تو سفر گناه است، و سفر گناه موجب قصر نماز نمیشود».