پندهای جاویدان

اشعار پندآموز| مدح على(ع) در شعر سعدی| بی‌اعتباری دنیا
پندهای جاویدان| ۳۷

اشعار پندآموز| مدح على(ع) در شعر سعدی| بی‌اعتباری دنیا

 ای به غفلت گذرانیده همه عمر عزیز تا چه داری و چه کردی، عملت کو و کدام؟|  توشه آخرتت چیست در این راه دراز که تو را موی سفید از اجل آورد پیام|  می توانی که فرشته شوی از علم و عمل لیک از ه مت دون ساختهای بادد و دام
اشعار پندآموز| ارزش قناعت | بر باد بودن بنياد عمر| لذت ترک لذت
پندهای جاویدان| ۳۶

اشعار پندآموز| ارزش قناعت | بر باد بودن بنياد عمر| لذت ترک لذت

کــــه تواند بدهد میوه رنگین از چوب؟ / یا که باشد که برآرد گل صدبرگ از خار؟ ایـن همه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بـــود بر دیوار کــوه و دریا و درختان همه در تسبیحند / نه همه مستمعان فهم کنند این اسرار
اشعار پندآموز| مکافات عمل| توسل به امام زمان(عج)
پندهای جاویدان| ۳۵

اشعار پندآموز| مکافات عمل| توسل به امام زمان(عج)

هـر که با پاکدلان صبح و مسایی دارد / دلـش از پـرتو اسرار صفایی دارد / زهد با نیت پاک اســت نه با جامه پاک / ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد / شمع خندید به هر بـزم،از آن معنی سوخت / خنده بیچاره ندانسـت کـه جایی دارد
اشعار پندآموز| عشق و ایثار امام حسین(ع) در روز ازل
پندهای جاویدان| ۳۴

اشعار پندآموز| عشق و ایثار امام حسین(ع) در روز ازل

امام سجّاد(ع) همان‌گونه که در دعای ۴۵ صحیفه سجّادیّه آمده در اواخر ماه رمضان آن‌ چنان با ماه رمضان وداع می‌کند که گویی مادر با جوانش که در بستر رحلت است وداع می‌نماید؛ وداعی بسیار جان‌سوز، با غمی جانکاه در اعماق قلبش.
اشعار پندآموز
پندهای جاویدان| ۳۳

اشعار پندآموز

پروردگارا! بنده گناهکار تو، در حالی که اعتراف به گناهان خود می‌کند، رو به درگاهت آورده، و دعا می‌کند. اگر بنده ات را ببخشی، از کرمت دور نیست، و اگر از در خانه‌ات رد کنی، چه کسی است جز تو که به بنده‌ات رحم کند؟
شیرین‌کاری‌های بهلول| ملانصرالدين و یهودی
پندهای جاویدان| ۳۲

شیرین‌کاری‌های بهلول| ملانصرالدين و یهودی

قاضی به یهودی رو کرد و گفت: از این پیرمرد چه می‌خواهی؟ مال و لباس و مرکبش را بی مورد ادّعا می‌کنی؟ تو بر گردن این بیچاره هیچ گونه حقّی نداری، سپس به ملّا رو کرد و گفت: برو سراغ کارت، این یهودی بر گردن تو حقّی ندارد، در نتیجه یهودی با دست خالی در حالی که قبا و مرکبش را از دست داده بود به طرف خانه‌اش بازگشت...
لطیفه‌های پندآموز| جواب‌های عمیق بهلول| پیغمبر خرها و گاوها نزد مأمون
پندهای جاویدان| ۳۱

لطیفه‌های پندآموز| جواب‌های عمیق بهلول| پیغمبر خرها و گاوها نزد مأمون

ای امیر مؤمنان! من پیامبر شما و علما و صلحا نیستم، من پیامبر این خرها و گاوها هستم؛ حیف است که شما امیر و رییس این گاوها و خرها باشید، اینها را بگذارید برای من!» مأمون خنده‌اش گرفت و او را آزاد کرد.
لطیفه‌های پندآموز| پاسخ بهلول به سؤال هارون| پیرزن و سیاه به بهشت نمی‌روند!
پندهای جاویدان| ۳۰

لطیفه‌های پندآموز| پاسخ بهلول به سؤال هارون| پیرزن و سیاه به بهشت نمی‌روند!

مستی کنار خیابان افتاده بود، پاسبان بالای سرش رسید و گفت: برخیز برویم. مست پرسید: به کجا برویم؟ پاسبان گفت: کلانتری. مست: اگر من می‌توانستم راه بروم به خانه خودم می‌رفتم و کنار خیابان نمی‌افتادم.
چند لطیفه پندآموز
پندهای جاویدان| ۲۹

چند لطیفه پندآموز

یکی از نشانه‌های خوش‌اخلاقی، مزاح کردن و شوخی نمودن در حدّ اعتدال است که موجب سرور و شادمانی مؤمن می‌شود. پیامبر اکرم(ص)؛ هرگاه یکی از مسلمانان را اندوهگین می‌دید، با او مزاح می‌کرد تا اندوه او را برطرف سازد.
ریشه چند ضرب‌المثل فارسی
پندهای جاویدان| ۲۸

ریشه چند ضرب‌المثل فارسی

برخی از مردم عقیده دارند که تمساح وقتی ‌که آدم می‌خورد، گریه می‌کند. از این‌رو کسی که گریه کند، امّا ته دلش غصّه‌دار نیست، می‌گویند: «اشک تمساح می‌ریزد» همانند شخصی که پوست پیاز می‌کند و گاز پیاز موجب اشک‌ریزی او می‌گردد.
تفسیر چند ضرب‌المثل| هم خدا، هم خرما| بار کج به منزل نمی‌رسد|دعوا سر لحاف ملا بود
پندهای جاویدان| ۲۷

تفسیر چند ضرب‌المثل| هم خدا، هم خرما| بار کج به منزل نمی‌رسد|دعوا سر لحاف ملا بود

روزی لقمان به فرزند خود گفت: «فرزند ارجمندم! دل خود را مقیّد به تحصیل رضای مردم مگردان، زیرا این موضوع از برای تو حاصل نمی‌شود، التفات به این کار نکن، بلکه خود را مشغول به کسب رضای خداوند گردان.
نشانه‌های فرزند غیرقانونی| شش دلیل بیچارگی انسان در برابر خدا
پندهای جاویدان| ۲۶

نشانه‌های فرزند غیرقانونی| شش دلیل بیچارگی انسان در برابر خدا

عمل قبیح زنا، زمینه میل به گناه را در فرزندی که از راه زنازاده شده پی‌ریزی می‌کند، اما اختیار را از او سلب نمی‌کند، او ممکن است با استقامت و پافشاری، از پیمودن راه انحراف اجتناب نماید، و با توجّه به این ‌که اگر او اعمال نیک ‌انجام دهد، اجر و پاداشش بیش از افراد دیگر است...
سزای ناشکری| اعتراض سلمان به ابوذر چه بود؟
پندهای جاویدان| ۲۵

سزای ناشکری| اعتراض سلمان به ابوذر چه بود؟

گویند عمادالدین فقیه، در شیراز می‌زیست، گربه‌ای داشت، هر وقت او به نماز می‌ایستاد، آن گربه به او اقتدا می‌کرد، رکوع و سجده و قیام را انجام می‌داد، و همین باعث شد که شاه شجاع‌الدین، ارادت خاصّی به عماد پیدا کرد.
هشت نکته برای رسیدن به سعادت در مکتب امام صادق(ع)
پندهای جاویدان| ۲۴

هشت نکته برای رسیدن به سعادت در مکتب امام صادق(ع)

دیدم گروهی را به مال افتخار می‌کنند و گروهی به‌ حسب و طایفه مباهات می‌نمایند و گروهی به... ولی مشاهده نمودم که خداوند متعال، افتخار عظیم را در تقوا قرار داده است...
دعای اثربخش حضرت سلیمان(ع)|پاسخ پرندگان به حضرت سلیمان درباره نحوه تخم‌گذاریشان
پندهای جاویدان| ۲۳

دعای اثربخش حضرت سلیمان(ع)|پاسخ پرندگان به حضرت سلیمان درباره نحوه تخم‌گذاریشان

جنّیان، گوهرهای درخشان از قعر دریا برای آن حضرت بیرون می‌آوردند و در آشپزخانه آن حضرت، روزی صد هزار گوسفند و چهل هزار گاو ... پخته می‌شد، با وجود این همه قدرت خوراک آن حضرت نان جو بود که با دست خودش درست کرده و می‌پخت.
گقتگوی حضرت عیسی(ع) با یک مرده| علت تنبیه پادشاه توسط معلمش
پندهای جاویدان| ۲۲

گقتگوی حضرت عیسی(ع) با یک مرده| علت تنبیه پادشاه توسط معلمش

معلّم: دیدم، به تحصیل علم و دانش علاقه وافر نشان می‌دهی و امیدوار شدم که بعد از پدرت (قباد) صاحب سلطنت شده و بر مسند پادشاهی تکیه زنی، خوشم آمد که مزه ظلم و ستم را به تو بچشانم تا به کسی ظلم نکنی.
پند ابلیس به حضرت موسی(ع)
پندهای جاویدان| ۲۱

پند ابلیس به حضرت موسی(ع)

یکی از اهل ریاضت، به در مسجدی رسید، شیطان را دید ایستاده پا را درون مسجد می‌گذارد و بیرون می‌آورد. به او گفت: «اینجا چه می‌کنی؟» گفت: «در این مسجد، جاهلی نماز می‌خواند و عالمی خوابیده است، من قصد دارم به جاهل برسم و در حال نماز او را فریب دهم، هیبت آن عالم نمی‌گذارد وارد مسجد شوم!»
چند داستان آموزنده| از شهامت علی اکبر(ع) تا ملی‌گرای نافرجام
پندهای جاویدان| ۲۰

چند داستان آموزنده| از شهامت علی اکبر(ع) تا ملی‌گرای نافرجام

وقتی موسی(ع) مشغول مناجات بود، ابلیس نزدیک او آمد، فرشته‌ای نزد ابلیس آمد و گفت: «در این حال از پیغمبر چه می‌خواهی؟» ابلیس گفت: «امیدوارم تا او را فریب دهم.»
داستان اصحاب رقیم
پندهای جاویدان| ۱۹

داستان اصحاب رقیم

روزی سه نفر در غاری که در کنار کوه بود مشغول عبادت بودند. طوفان شدیدی بروز کرد، ناگهان سنگی بسیار بزرگ از بالای کوه غلطید، و جلو آن غار را گرفت، به‌ طوری ‌که اصلاً روزنه‌ای به بیرون دیده نمی‌شد، آنان در پشت سنگ در میان تاریکی وحشت‌زا زندانی شدند...
آثار تقلید کورکورانه
پندهای جاویدان| ۱۸

آثار تقلید کورکورانه

داستان اصحاب کهف و «رقیم»، مشتمل بر خداشناسی و معاد شناسی و جزای اعمال، و قصّه‌ای شگفت‌انگیز و آموزنده بوده و چنان که از قرآن استفاده می‌شود، از داستان‌های واقعی باستانی است و تمام ملل توجّه به آن دارند، و در نظرها اعجاب‌آور می‌باشد.