حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۲۲
آری، دین نمیگوید دنیا را هیچ و پوچ بدان و اصلاً برای آن تلاش نكن بلكه میگوید دنیا و زندگی دنیا را هدف از آفرینش خود قرار نده و تمام نیروهای جسمی و روحیت را به پای آن نریز بلكه آن را وسیلهای برای رسیدن به قرب خدا و حیات ابدی قرار بده!
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۲۱
انفاقتان، مجاهدتتان، تمام اعمال و رفتار و گفتارتان باید در راه خدا و برای تقرّب به خدا و نزدیك شدن به خدا انجام شود وگرنه باطل و بی ارزش خواهد بود و در روز جزا در نجاتتان اثربخش نخواهد بود! حال، راه خدا و نزدیك شدن به خدا چه معنایی دارد؟
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۲۰
آیا معنای برائت تنفّر و انزجاز روحی از اخلاق و اعمال دشمنان دین خدا نیست؟ تنها داد و فریاد و شعار دادن، آن برائت قلبی و رزق روحی كه خدا داده است به حساب نمیآید.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۹
مراقب باشیم كه خودمان مشمول لعن خود نگردیم! آخر تنها خواندن و تلفّظ به الفاظ كه سازندگی ندارد! در صورتی كه زیارت عاشورا خود یك مكتب تربیتی است و باید در دامن خود قهرمانان مبارزه با كفر و الحاد و بیدینی و ظلم بپروراند و جدّاً برائت از دشمنان آل محمد را در دل و جانشان بنشاند.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۸
ما برای اثبات رذالت و خباثت دشمنان اهل بیت طوری میگوییم و میخوانیم كه عزّت آن عزیزان را تبدیل به ذلّت میكنیم و خودمان هم نمیفهمیم و میپنداریم كه وظیفهی نوكری را خوب انجام دادهایم.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۶
از نظر عقل واجب است كه اگر انسان در شرایطی قرار گرفت كه برای تأمین حیات ابدیش باید از حیات فناپذیر دنیوی دست بردارد، باید آن كار را انجام بدهد و حیات فانی را فدای حیات باقی بنماید. برای حضرت سیّدالشهداء(ع) نیز شرایطی پیش آمد...
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۵
ممكن است انسانی از شدّت فقر و بینوایی یا سبب دیگری از زندگی سیر شده باشد و خود را به كام مرگ بیفكند. امّا همسر فرعون در یك محیط كاملاً اشرافی و از هر جهت غرق در رفاه، زندگی میكند و تمام آنچه را كه یك زن در آرزوی آن است، او دارد و از هیچ جهت كمبودی ندارد...
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۴
امام حسین(ع) در كار خود برای مردم هیچگونه ابهامی باقی نگذاشت تا كسی گمان نكند من برای به دست آوردن حكومت میروم و به طمع رسیدن به مقام و منصبی دنبال من بیاید. همه بدانند كه من برای كشته شدن در راه خدا میروم!
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۳
عقیلهی بنیهاشم(ع) با این بیان نشان داد كه هر گریه و هر اشك و آهی مطلوب خدا نیست! آن گریه و اشكی مطلوب است كه از فكری صحیح و عقلی متین نشأت گرفته و از روی معرفت و شناخت خدا و اولیای خدا تحقّق یابد و با سوختن دل همراه باشد. این گریه و اشك و آه است كه حقّ را زنده میكند و باطل را میمیراند.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۲
زیارت عاشورا در هر زمانی نمایشگر نهضت و قیام حسینی علیه یزیدیان است و میخواهد در مکتب خویش امّتی معترض به راه و رسم پیروان آل ابیسفیان بپروراند که مجال رشد و نموّ به طرز تفکّر شیطانیِ آلزیاد و آلمروان ندهند! وگرنه بدن آن جرثومههای فساد هزار و چهارصد سال پیش پوسیده و نابود شده است.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۱
عاقبت خسته شد. دید دیگر توانایی حمله و رجعت مکرّر را ندارد. یک حملهی ممتد به لشکر برد و آنها را تا فاصلهی دوری عقب زد و برای وداع آخر به خیمهگاه آمد. از اسب پیاده شد داخل خیمهی فرزند بیمارش، زینالعابدین(ع) رفت و کنار بسترش نشست و وصیّتهایی کرد.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۱۰
امام(ع) فردای آن روزیعنی در روز هشتم ذیحجّه از مكّه خارج شد در حالی كه آن روز همه رو به مكّه میآیند تا مناسك حجّ را انجام بدهند! آری امام میخواست كارش پر سرو صدا و سؤالانگیز انجام شود. بیرون آمدنش از مدینه سؤالانگیز بود كه چرا آنحضرت با اهل و عیال از زادگاه و وطن مأنوسش خارج شده است؟!
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۹
معاویه برای مردم ناشناخته بود و او را آدم خوب و مؤمنِ متعهّد به نماز و قرآن میپنداشتند و میگفتند: چرا با او بجنگیم؟ حضرت امام حسن(ع) دید اگر با معاویه در بیفتد و جنگی بهوجود بیاید، مردم حقّ را به معاویه میدهند و امام را ریاستطلب میپندارند و میگویند: معاویه صحابی پیامبر اكرم(ص) و کاتب وحی است و چه اشکالی دارد كه حكومت دست او باشد؟
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۸
روز عاشوراست. عاشورا روز نهضت انسانیت در مقابل حیوانیت است. روز نهضت حقّ در مقابل باطل و روز نهضت عدل در مقابل ظلم است. بنابراین نهضت عاشورا، نهضت یك فرد و یك گروه نیست؛ نهضت نوع انسان است زیرا انسان در هر زمانی خواهان حقّ و متنفّر از باطل است.
حسین(ع)؛ چراغ حیات و کشتی نجات| ۷
هماکنون خطابِ حضرت سیدالشهداء(ع) به دنیای امروز است. میفرماید: ای مسلمانان؛ ای كشورهای اسلامی كه میبینید این ستمگران مستكبر با مسلمانان چه میکنند و چگونه ملّتهای مسلمان را به خاك و خون میكشند؛ شما آخر مسلمانید، عالمان و مفسّران و قاریان قرآنید!
حسین(ع)؛چراغ حیات و کشتی نجات| ۶
اسامی ائمّهی اطهار(ع) در قرآن نیامده و لازم هم نبوده است؛ زیرا وقتی منافقان به قدرت میرسیدند، آیاتی را كه با كمال صراحت، غاصب بودنشان را نشان میداد تحریف كرده و از قرآن برمیداشتند. چون پس از رسیدن به قدرت میتوانستند هر كاری بكنند.
حسین(ع)؛چراغ حیات و کشتی نجات| ۵
وقتی كسی ادّعا میكند که: «من رسول و فرستادهای از جانب خدایم» مردم عاقل نباید به صرف ادّعا، گفتار او را بپذیرند؛ بلكه باید از او درخواستِ دلیل كنند؛ یعنی، از او بخواهند برای اثبات صدق ادّعای خود، دلیل روشنی اقامه كند. در اصطلاح علم كلام، از این دلیل، به معجزه تعبیر میشود.
حسین(ع)؛چراغ حیات و کشتی نجات| ۴
احسان به والدین، نه تنها وظیفه مسلمان، بلكه وظیفهی انسان است. یعنی انسان از آن نظر كه انسان و آدم است، موظّف به احسان به والدین میباشد! و لذا دین ما كه درس انسانیت و آدمیت میدهد، دربارهی احسان به والدین تأكیدات فراوان دارد؛ به ویژه دربارهی مادر كه مشقّات دوران حمل و رضاع را متحمّل میشود.
حسین(ع)؛چراغ حیات و کشتی نجات| ۳
منظور از شرك این است كه مخلوقی از مخلوقات خدا را همانند خدا، مستقلّ در وجود و ایجاد بدانیم و معتقد باشیم كه او، آن مخلوق، نه در هستی خود، نیاز به خالق دارد و نه در اثرگذاری و انجام كاری؛ این، معنای شرك است.