معاد در قرآن | ۱۲
گاهی انسان در حال خواب انواع حیوانات درنده و گزنده را مشاهده میکند که به او حمله میکنند، از گزند آنها رنج میبرد، فریاد میزند، ناله میکند و از شدت ناراحتی عرق میریزد، در صورتی که بدن او در بستر آرمیده آسیبی ندیده است. گاهی هم خوابهای شیرین و لذتبخش میبیند و از مشاهداتش لذت میبرد، در صورتی که تن او از این لذتها بهرهای ندارد. برزخ و لذتهای انسان در جهان برزخ میتواند همینگونه باشد.
معاد در قرآن | ۱۱
عالم برزخ و ساکنان آن مادی نیستند ولی جسمانی هستند. مقدار، شکل، طول، عرض و عمق دارند. عالم برزخ از لحاظ رتبهی وجودی فوق جهان طبیعت و محیط بر آن میباشد. انسانها در جهان برزخ، بر طبق اندوختههای دنیوی خود، زندگی خوب یا دشواری را خواهند داشت. پس از عالمِ برزخ عالم یا عوالم دیگری است، به نام عالم یا عوالم عقول مجرده که در فلسفه اشراق وجود آنها به اثبات رسیده است.
معاد در قرآن | ۱۰
بدن انسان دو طرف و دو جنبه دارد: یکی متغیر و متجدد و متبدل و فانی به طوری که آنی به یک حال باقی نمیماند و لا ینقطع اجزای او میمیرد و از نو زنده میشود. ودیگری ثابت و دائم، و اول فرع است، و دوم اصل، اول عرض است و دوم جوهر، و نفس هرقدر در مدارج کمال ترقی و تعالی نمود جنبه حقیقی بدن مصفیتر و قویتر و شدیدتر و لطیفتر میگردد و اتصال وی به نفس بیشتر میشود ...
معاد در قرآن | ۹
احتمال اول مردود است، چون بنابراین فرض، قالب برزخی بدن دنیوی نیست که انسان بوسیله آن کارهای نیک یا عملهای زشت را انجام داده باشد تا استحقاق پاداش خوب یا کیفرهای سخت را داشته باشد. به علاوه، روح انسان بعد از تجرّدِ کامل و ترک بدن دنیوی چه نیازی دارد تا در قالب پیش ساخته برزخی که بدن دنیوی او هم نیست مستقر گردد.
معاد در قرآن | ۸
پیامبر سخنان جبرئیل را با گوش باطن میشنید و با زبان باطن با او سخن میگفت سؤال فرشتگان از میت نیز باید همین گونه باشد. فرشتگان با نفس و روح مجرد میت سخن میگویند. او نیز با گوش جان سؤال فرشتگان را میشنود و با زبان باطن پاسخ میدهد. به همین جهت اگر ضبط صوتی در قبر گذاشته شود صدایی را ضبط نخواهد کرد.
معاد در قرآن | ۷
معلوم است که امر وجودی میتواند آفریده شود نه امر عدمی. جالب این جاست که در آیه مذکور موت (مرگ) قبل از حیات (زندگی) ذکر شده است. آنچه درباره موت و حیات میتوان گفت این که دو مرتبه وجودی نفس انسان هستند. نفس انسان در مرتبه حیات به گونهای است که در ادامه زندگی و کسب کمالات به بدن مادی خود نیاز دارد و از نوعی زندگی مخصوص برخوردار است، ولی بعد از مرگ به گونهای میشود که بدون بدن مادی میتواند به حیات خود ادامه دهد.
معاد در قرآن | ۶
همهی پدیدههای جهان آفریده خدا هستند. نهایت این که دوگونه پدیده و دو نوع ایجاد داریم. مادی و مجرد. خدای متعال پدیدههای مادی را از طریق علل و اسباب به آنها وجود میدهد، از این نوع ایجاد در قرآن به عنوان «خلق» یاد شده و در زمان و به تدریج وجود پیدا میکنند. ولی در ایجادِ پدیدههای مجرد، تدریج و زمان وجود ندارد.
معاد در قرآن | ۵
مثلاً ما آتش خارجی را علت احراق و حریق پنبه را معلول آن میدانیم و میگوییم آتش علت است و احتراق پنبه معلول. ولی علیت صفت زایدی بر آتش نیست. چنین نیست که در خارج آتشی داشته باشیم و وصف علیتی، بلکه عقل انسان است که بامقایسه بین آتش و احتراق پنبه علیت و معلولیت را از آنها انتزاع و بر آنها حمل میکند. علیت در خارج واقعیت دارد ولی نحوه وجود آتش است نه صفتی زاید بر آن.
معاد در قرآن | ۴
موجودات دارای نفس هستند، مثل انواع گیاهان که نفس نباتی دارند، و انواع حیوانات که نفس حیوانی دارند، و انسان که نفس انسانی دارد. در گیاهان گفته میشود: گرچه بدن آنها از عناصر مختلف جمادی مانند آب، هوا، مواد معدنی، املاح، انرژی، انواع فلزات، ترکیب یافته و آنها نفس ندارند ولی با توجه به این که در این ترکیب تازه، آثار جدیدی پیدا شده مانند...
معاد در قرآن | ۳
انسان برای زندگی جاویدان در جهان آخرت آفریده شده است نه برای نابودی و فنا. هدف خدای متعال در آفرینش انسان این بوده که در این جهان با اخلاق نیک و عمل صالح، نفس خویش را پرورش دهد و برای زندگی زیبا و جاویدان در جهان آخرت آماده گردد.
معاد در قرآن | ۲
گرچه پیامبران در طول تاریخ و از جمله حضرت آدم که نخستین انسان بود و ابوالبشر نامیده میشود، در پیدایش عقیده به خدا و زندگی پس از مرگ نقش داشتهاند ولی آنان نیز مخترع این عقیده نبودهاند بلکه از راه بیدار ساختن فطرتها در تحکیم عقاید و تزکیه و تهذیب نفوس میکوشیدند. و چون دعوت آنها بر پایه فطرت استوار بود توفیق مییافتند.
معاد در قرآن | ۱
این قبیل پرسشها در طول تاریخ مطرح بوده و ذهن انسانها را همواره مشغول ساخته و میسازد و در صدد یافتن پاسخ قانعکننده بوده است. از همین رهگذر دانشمندان و فیلسوفان کوشش کردهاند بدین پرسشها پاسخ دهند تا وجدان حق جوی خود را قانع سازند و حاصل پژوهشهای خود را در اختیار دیگر انسانها قرار دهند.
معاد و جهان پس از مرگ| ۴۰
انسان بى درد، بى خبر از مسؤولیتها، دور از مسیر هدف نهایى آفرینش و گم کرده راه در بیابان زندگى، باید تکان شدید بخورد و مخصوصاً در آن محیط خواب آلود عصر جاهلیت باید فریادى سخت و تکان دهنده او را بیدار و هشیار سازد و چیزى بهتر از توجه به حوادث هولناکى که در زندگى آینده در پیش است نمىتواند این نقش را ایفا کند.
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۹
بهشت و دوزخ برزخى، کانونى از نعمت و عذاب است براى نیکوکاران و بدکاران در «جهان برزخ» یعنى عالمى که در میان دنیا و آخرت قرار دارد، چنانکه دربارهی شهیدان راه خدا مىخوانیم که «آنها زندهاند و در پیشگاه پروردگار متنعمند»...
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۸
چگونه میتوان پذیرفت که انسانى تمام عمر خود را که حداکثر هشتاد یا صد سال بوده کار خوب یا بد کرده است ولى میلیونها میلیون سال - و بیشتر - پاداش و کیفر ببیند؟!
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۷
در پاداشها و مجازاتهاى الهى که از هر نظر حساب شده است، و دور از اشتباهات و غلط کاریهائى است که قوانین بشرى معمولاً از آنها خالى نیست، این تناسب دقیقاً در میان «اعمال» از یکسو و پاداش و کیفر آنها از سوى دیگر وجود دارد.
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۶
اعمال و سخنانى که از ما سر مىزند به صورت انرژیهاى گوناگون در فضاى اطراف ما پراکنده مىشوند، و روى در و دیوار و حتى بدن ما و زمینى که بر روى آن زندگى مىکنیم اثر مىگذارند اثرى جاودانى و فناناپذیر و براى همیشه در پروندهی جهان طبیعت بایگانى مىشوند، زیرا فنا و نابودى در اینجا مفهوم ندارد.
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۵
اصولاً مجازات یا از روح انتقامجویى سرچشمه مىگیرد یا براى عبرت دیگران و یا تربیت خود خلافکاران است. و هیچ یک از این سه موضوع دربارهی کیفرهاى پس از مرگ درست نیست. اما انتقام و انتقامجویى از ساحت پاک پروردگار بدور است...
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۴
در میان هر قوم و ملتى مقیاس سنجشهائى براى تعیین ارزشها وجود دارد که مىتوان گفت سرنوشت ملتها را همین «مقیاس سنجشها» تعیین مىکند، فىالمثل مقیاس سنجش «علم و عالم» و دانش و دانشمند در دنیاى مادى ماشینى چیزى است و در مکتب انبیاء و رجال آسمانى و وحى چیز دیگر.
معاد و جهان پس از مرگ| ۳۳
نباید فراموش کنیم که روح و جسم ما یک بایگانى عجیب اسرارآمیز از تمام اعمال و رفتار و سخنان عمر ماست، یعنى همانطور که غذاهائى از آغاز عمر تاکنون خوردهایم در جسم ما - بدون استثناء اثر گذارده، و آثار هر یک از آنها در خون ما، در سلولهاى بدن، در استخوان و رگ و پى ما وجود دارد...