از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۶
مگر نمیبینید كه به حقّ عمل نمیشود، و از باطل جلوگیری به عمل نمیآید؟ با چنین اوضاع و در چنین شرایطی افراد با ایمان حق دارند كه آرزوی مرگ و ملاقات پروردگار خویشتن نمایند. من مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمگران را جز رنج و ملال نمیدانم.
از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۵
جالب است بدانیم زهیربن قین چند روز قبل از واقعهی عاشورا از نظر فكری و اعتقادی گرایش به عثمان بن عفّان داشت و از او حمایت و طرفداری میكرد و بر اثر تبلیغات سوء دستگاه بنیامیه به حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) بدبین و بدگمان بود...
از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۴
انگیزهی من از این قیام جز این نیست كه به حقّ عمل شود، مگر نمیبینید به حقّ عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیگردد؟ من مرگ را سعادت میدانم و زندگی با ستمگران موجب ملال و دلتنگی است.
از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۳
امام(ع) روز هشتم ذیحجه از مكّه حركت كرد و به همهی حجّاج فهماند امسال وظیفهی شما این نیست كه در مكّه بمانید و طواف كعبه كنید و در مَسعی، سعی صفا و مروه كرده به عرفات بروید و در منی رمی جمرات كنید. امسال، وظیفهی شما غیر از این است.
از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۲
پیغمبراكرم(ص) در هر موقعیت و شرایطی كه پیش میآمد احترام ویژهای برای حسین بن علی(ع) قائل بود؛ به طوری كه وقتی او را میدید با آن كه كودك كم سنّ و سالی بود آغوش پرمهر خود را میگشود و لبهای او را میمكید و زیر گلو و سینهاش را میبوسید.
از حسین(ع) گفتن تا حسینی شدن| ۱
بعضی فقط حقّ را طالبند و قلباً آرزو دارند كه ای كاش حقّ حاكم میشد و باطل از بین میرفت و میگویند چه خوب میشد كه حقّ حاكمیت پیدا میكرد! ولی در مقام عمل در زندگی شخصی حاضر به اجرای فرمان حقّ نیستند.