ولایت فقیه | ۲۰
روشن است كه اگر فقط یكى از دو مسئلهی فوقالذّكر اتفاق بیفتد مشكلى نخواهد بود؛ یعنى اگر فقط این باشد كه مجلس خبرگان ولىّ فقیه را عزل كند او از این سمت بركنار خواهد شد. و اگر هم فقط این باشد كه رهبر و ولىّ فقیه حكم به انحلال مجلس خبرگان كند این مجلس منحل خواهد شد و باید با برگزارى انتخابات، مجلس خبرگان جدیدى تشكیل شود.
ولایت فقیه | ۱۹
بنابراین نسبت به ولىّ فقیه و رهبرى نظام اسلامى، درصدر همهی شرایط و صلاحیتها و مقدم بر همهی آنها ویژگى فقاهت و شناخت تحقیقى از اسلام و احكام قرار دارد و احراز وجود این ویژگى در رهبر بسیار مهم و حیاتى است كه آن هم از عهدهی كسانى بر مىآید كه خودشان متخصّص در این رشته یعنى فقاهت و اجتهاد باشند. البته همانگونه كه ذكر شد تقوا و آشنایى نسبت به سیاست و مسائل اجتماعى روز نیز، هم در خبرگان رهبرى و هم در شخص رهبر اهمیت دارد و لحاظ مىشود.
ولایت فقیه | ۱۸
پس از آن كه انتخابات را بر اساس این قوانین و مقررات برگزار كردیم و اولین دولت و مجلس را تشكیل دادیم آنگاه این اولین دولت و مجلس تصویب مىكند كه این انتخابات برگزار شده با همین قوانین و مقررات معتبر است و بدین صورت این اولین انتخابات، وجهه و پشتوانهی قانونى و معتبر پیدا مىكند.
ولایت فقیه | ۱۷
آیا راه درست و منطقى آن این است كه این مسئله را به رفراندوم عمومى بگذاریم و با انجام یك انتخابات سراسرى، مستقیماً از همهی مردم نظر بخواهیم؟ یا اینكه روش صحیح و علمى این كار آن است كه به متخصصان مربوطه، كه در اینجا همان فقها هستند، مراجعه كنیم و از آنان بخواهیم شایستهترین فرد براى تصدّى این مقام را از میان خودشان انتخاب كنند؟
ولایت فقیه | ۱۶
در مورد ولىّ فقیه نیز مسئله به همین صورت است؛ یعنى اوّلاً باید كسى باشد كه حدّ نصاب همهی این سه شرط (فقاهت، تقوا، كارآیى در مقام مدیریت جامعه) را داشته باشد و ثانیاً در مجموع امتیازاتى كه از این سه ملاك كسب مىكند از دیگران برتر و بالاتر باشد. با این حساب، اگر مثلاً شخصى فقیه هست و در مقام مدیریت امور اجتماعى نیز فرد كارآمدى است امّا تقوا ندارد، یا فقیه هست و تقوا هم دارد امّا از نظر قدرت مدیریت حتى نمىتواند خانوادهی پنج نفرى خودش را بهدرستى اداره كند، چنین افرادى...
ولایت فقیه | ۱۵
مسئلهی ولایت فقیه، جداى از بحث تقلید و از باب دیگرى است. اینجا مسئلهی حكومت و ادارهی امور جامعه مطرح است. ولایت فقیه این است كه ما از راه عقل یا نقل به این نتیجه رسیدیم كه جامعه احتیاج دارد یك نفر در رأس هرم قدرت قرار بگیرد و در مسائل اجتماعى حرف آخر را بزند و رأى و فرمانش قانوناً مطاع باشد.
ولایت فقیه | ۱۴
این قاعده، در مورد قوانین كشور خودمان نیز جارى است. یعنى هر قانونى اعمّ از قانون اساسى یا قوانین مصوب مجلس شوراى اسلامى و سایر قوانین اگر به طریقى تأیید و امضاى دین و خدا را نداشته باشد از نظر ما هیچ اعتبارى نداشته و در نتیجه هیچ الزامى را براى ما ایجاد نخواهد كرد؛ همان گونه كه در مورد قانون اساسى و سایر قوانین زمان طاغوت نیز همین حكم وجود داشت و ما هیچ ارزش و اعتبارى براى آنها قایل نبودیم.
ولایت فقیه | ۱۳
ولایت مطلقهی فقیه بدان معناست كه دامنهی اختیارات و ولایت فقیه محدود به حدّ ضرورت و ناچارى نیست بلكه مطلق است و حتى جایى را هم كه مسئله به حدّ ناچارى نرسیده ولى داراى توجیه عقلى و عقلایى است شامل مىشود و براى ساختن بزرگراه و خیابان و پارك و دخالت در امور اجتماعى، لازم نیست مورد از قبیل فرض اول باشد بلكه حتى اگر از قبیل فرض دوم هم باشد ولىّ فقیه مجاز به تصرف است و دامنهی ولایت او این گونه موارد را هم شامل مىشود.
ولایت فقیه | ۱۲
كسى كه در زمان ما مىخواهد از قول پیامبر(ص) یا امام صادق و سایر ائمه(ع) حدیث و روایتى را نقل كند باید به طریقى احراز كرده باشد كه این حدیث واقعاً از پیامبر یا امام صادق یا امام دیگر است، و در غیر این صورت حق ندارد و نمىتواند بگوید امام صادق چنین فرموده و اگر در حالى كه آن حدیث و روایت به هیچ طریق معتبرى برایش ثابت نشده معهذا آن را به امام صادق و یا سایر ائمه و معصومین(ع) نسبت دهد از مصادیق كذب و افتراى بر پیامبر و امامان خواهد بود كه گناهى بزرگ است.
ولایت فقیه | ۱۱
اگر بگوییم در زمان عدم حضور معصوم(ع) غرض خداوند به اجراى احكام اجتماعى اسلام تعلّق نگرفته و خداوند از آنها دست برمىدارد و آنها را تعطیل مىكند و تنها به احكام فردى اسلام از قبیل نماز و روزه و حج و طهارت و نجاست اكتفا مىكند لازمهی این فرض،نقض غرض و خلاف حكمت و ترجیح مرجوح از جانب خداوند است كه محال است.
ولایت فقیه | ۱۰
امّا واقعیت این است كه چنین تصوّرى درست نیست و در این رابطه باید بگوییم كه اوّلاً اینگونه نیست كه هر مسئلهاى كه از مسائل علم كلام و از فروعات مربوط به اصول دین باشد تقلید در آن جایز نیست و حتماً هر شخصى خودش باید با دلیل و برهان معتبر آن را اثبات كند بلكه بسیارى از مسائل كلامى وجود دارد كه مردم باید در آن تقلید كنند و ببینند كسى كه صاحب نظر در آن زمینه است چه مىگوید.
ولایت فقیه | ۹
در نقد این دو استدلال باید بگوییم امّا در مورد اینكه گفته مىشود از نظر اسلام مردم بر جان و مال خودشان تسلّط دارند و حق دارند هرگونه كه خودشان مىخواهند و مایلند در آن تصرف كنند، سؤال ما این است كه چه كسى گفته است كه نظر اسلام این است و مردم چنین حقّى را دارند؟ بلكه بر عكس، همهی مسلمانها مىدانند كه انسان حق ندارد هرگونه كه دلش مىخواهد رفتار كند و در خودش تصرف نماید؛ ما حق نداریم چشم خود را كور كنیم؛ حق نداریم دست خودمان را قطع كنیم؛ حق نداریم اعضا و جوارح بدن خودمان را بسوزانیم و فاسد كنیم.
ولایت فقیه | ۸
بر اساس تفكّر اسلامى، همهی انسانها عبد و مملوك خدا هستند؛ آن هم نه ملك اعتبارى و قراردادى كه بر اساس جعل و اعتبار بوجود آمده باشد بلكه ملك حقیقى؛ یعنى حقیقتاً هیچ جزء از وجود ما از آن خودمان نیست و هستى ما تماماً از اوست و هیچ چیز حتى یك سلّول هم كه متعلّق به خودمان باشد و ما آن را بوجود آورده باشیم نداریم.
ولایت فقیه | ۷
دوران غیبت و عدم حضور امام معصوم(ع): اگر نگوییم اتّفاق و اجماع فقهاى شیعه اما قطعاً مىتوان گفت اكثریت قریب به اتّفاق فقهاى شیعه نظرشان براین است كه در زمان غیبت امام معصوم هم، مانند زمان پیامبر و زمان حضور امام معصوم(ع) مشروعیت حكومت از طرف خداست ولى تحقّق عینى و استقرار آن با پذیرش مردمى و اقبال جامعه به آن است.
ولایت فقیه | ۶
مفهوم مقابل مشروعيت در اينجا مفهوم «غصب» است و منظور از حكومت نامشروع براساس اين اصطلاح، حكومت غاصب است. بنابراين، براساس تعريفى كه ما از مشروعيت ارائه داديم فرض دارد كه حكومتى در عين حال كه رفتارش خوب و عادلانه است اما غاصب و نامشروع باشد.
ولایت فقیه | ۵
ظاهر امر این است كه دارند غذا مىخورند و شكمشان سیر مىشود اما واقع این است كه همین چیزى را كه مىخورند در واقع آتشى است كه در قیامت ظاهر خواهد شد و با آن خواهند سوخت و همین غذایى را كه مىخورند عذاب جهنّم آنها خواهد شد. و اگر كسى همین غذایى را كه مىخورد براى این باشد كه بدنش نیرو و قوّت بگیرد تا بتواند خدا را عبادت و اطاعت كند، خودِ این غذا خوردن عبادت مىشود و شخص به سبب آن مستوجب ثواب مىگردد و برایش بهشت مىسازد.
ولایت فقیه | ۴
بزرگترین آیهی قرآن مربوط به قرض دادن است كه تأكید مىكند اگر پولى را به كسى قرض مىدهید از او نوشته و رسید بگیرید و پول را در حضور دو شاهد به او بدهید و اگر اتفاقاً در جایى هستید كه قلم و كاغذى نیست تا رسید بگیرید، كسى هم نیست تا شاهد باشد در چنین جایى رهن بگیرید یعنى در مقابل این پولى كه به او قرض مىدهید یك شىء قیمتى از او بگیرید و هر وقت پولتان را پس داد آن رابه او برگردانید.
ولایت فقیه | ۳
پاپها و كلیسا با در اختیار داشتن تجارتها و صنایع بزرگ و همچنین برخوردارى از موقوفات و زمینهاى كشاورزى وسیع و فراوان، از قدرت اقتصادى و نظامى عظیمى بهره مىبردند و عملاً به گونهاى شده بود كه حاكمیت و نفوذ خود را بر سراسر قارّهی اروپا تحمیل مىكردند و براحتى در مقابل حكّام و سلاطین سرزمینهاى دیگر صف آرایى مىكردند و با آنها درگیر مىشدند.
ولایت فقیه | ۲
حكومت كردن به معناى خاصّش و اینكه كسى مباشرت در كارها داشته باشد و امور را مستقیماً رتق و فتق نماید اختصاص به افراد انسان دارد و به این معنا بر خداوند متعال صدق نمىكند.
ولایت فقیه | ۱
انحراف ابتدا در زمینهی شناختهاى مردم پدید مىآید. یعنى آن جایى كه مردم از شناخت صحیح نسبت به مبانى و اصول اسلامى غفلت مىكنند و آگاهى آنها كم مىشود، دستهاى شیطنتآمیز مشغول به كار شده و افكار نادرستى را بجاى معارف اسلام ترویج مىنمایند و با آب و رنگ اسلامى و بكارگیرى شگردها و ابزارهاى تبلیغاتى به تدریج افكار مردم را از مسیر صحیح منحرف مىكنند.