قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت

شاهدان آفرينش عالم
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۶

شاهدان آفرينش عالم

بنابراين بشر عادی می‌تواند در مسير تفكّر و تحقيقات علمی‌ دچار لغزش شود امّا خاندان عصمت(ع) از اين لغزش در امانند و هيچ‌گاه حوزه‌ی درک آنان به خلاف واقع راه نمی‌يابد؛ چون با خالق هستی‌ ارتباط دارند و از دريچه‌ای كه خالقشان به فضای جانشان باز كرده عالم را مشاهده می‌كنند و لذا جز حقيقت نمی‌بينند.
اندوه آل محمّد(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۵

اندوه آل محمّد(ع)

آيا انصافاً ما مسلمانيم؟ زندگی‌ ما صِبْغَه‌ی الهی‌ و رنگ اسلامی‌ دارد؟ اگر هم‌اكنون امام زمان ـ عجّل‌اللهُ‌ تعالی ‌فرجه‌الشّریف ـ در میان ما ظاهر شوند، زندگی‌ ما را به عنوان زندگی‌ يک مسلمان می‌پسندند؟ وضع بازارها و خيابان‌ها، خانواده‌ها و اختلاط مردان و زنان، فرهنگ و جامعه‌ی ما را قبول دارند؟ و دردناک‌تر اينكه باور نداريم از مسير حركت منحرف شده است.
کاهش معنویّت
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۴

کاهش معنویّت

تدريجاً قوّت ايمان مردم رو به كاستی‌ می‌گذارد و هوی به جای خدا در دلها حاكم می‌شود، دنيا بزرگ‌ترين آرزوی مردم می‌گردد، تمام حركت‌ها و فعّالیّت‌های آنان بر محور دنيا می‌چرخد تا آنجا كه به وظايف دينی‌ و اعمال عبادی هم رنگ دنيا می‌زنن...
افشای باطن حسن بصری
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۳

افشای باطن حسن بصری

امام می‌خواست چهره‌ی منافقانه‌ی او و امثال او را، كه در پشت چهره‌ی مؤمنانه خود پنهان كرده بودند و مردم ظاهربين را فريب می‌دادند...
مراد از شهرهای مبارک
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۲

مراد از شهرهای مبارک

پس تنها كسانی‌ كه معارف و احكام دين خود را به وسيله‌ی فقها‌ی شيعه از اهل بيت(ع) می‌گيرند و به آن عمل می‌كنند، با امنيّت و اطمينان خاطر در صراط مستقيم دين حركت می‌كنند و در روز جزا از عذاب خدا در امانند و اين است معنای اين آيه از سوره‌ی سبأ.
گرگ در پناه امام(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۱

گرگ در پناه امام(ع)

به سمت مكّه می‌رفتيم. من سوار بر درازگوشی‌ بودم و ايشان سوار بر استر. ناگهان گرگی‌ از بالای كوه به سمت ما آمد. من سخت وحشت كردم، ديدم مستقيم به سمت امام باقر(ع) رفت و آن حضرت هم استر را نگه داشت.
کراماتی از امام باقر(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۸۰

کراماتی از امام باقر(ع)

گفتم: آخر، راحله و مركبت كو؟ گفت: پاهای من. گفتم: زاد و توشه‌ات چيست؟ گفت: تقوای من. گفتم: همسفرت كيست؟ گفت: مولای من. گفتم: تو كه هستی‌؟ گفت: من از قوم عربم. گفتم: روشن‌تر بگو. گفت: از قريشم. گفتم: روشن‌تر. گفت: از هاشمیّونم.
ملاقات طایفه‌ی جنّ
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۹

ملاقات طایفه‌ی جنّ

چندی نگذشت، ديدم دوازده نفر از محضر امام بيرون آمدند با چهره‌ها و لباس‌های مخصوصی‌ كه برای من نامأنوس بود؛ سلام كردند و عبور كردند.
بيگانه با قرآن و عترت(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۸

بيگانه با قرآن و عترت(ع)

روزی پيامبر به نخلستان آمد و افراد مشغول تلقيح نخل‌ها بودند و شكوفه‌های نر را به شكوفه‌های ماده می‌رسانند. پرسيد: چرا اين كار را می‌كنيد؟ گفتند: برای اين‌كه خرما ثمر خوبی‌ بدهد. گفت: اگر اين كار را نكنيد، بهتر است. آنها به حرف پيامبر عمل كردند و تلقيح نكردند و خرماها فاسد شد.
استعمال معانی مجازی در قرآن
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۷

استعمال معانی مجازی در قرآن

گفتم: آقای عزيز، در تمام اين آيات معانی‌ مجازی مراد است، نه معانی‌ حقيقی‌ الفاظ. در قرآن استعمال مجازی استعارات و كنايات فراوان وجود دارد. معانی‌ حقيقی‌ در اين موارد اين نيست كه خدا چشم و صورت و دست داشته باشد. گفت: خير، در قرآن استعمال مجازی نيست و همه جا معنای حقيقی‌ مراد است.
حروف آفت
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۶

حروف آفت

جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسول‌الله، تمام سوره‌های قرآن حرف «ف» دارد و «ف» از حروف کلمه‌ی آفت است؛ تنها سوره‌ای که «ف» ندارد سوره‌ی حمد است، لذا این سوره را چهل بار بر آب بخوانید و به بدن تبدار کودک بپاشید، شفا خواهد یافت.
حدیث توحید
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۵

حدیث توحید

«این حدیث را با این سند بر هر مریضی بخوانند، شفا پیدا می‌کند و اگر بر کسی که بر اثر بیماری صرع بیهوش شده است بخوانند، به هوش می‌آید و اگر آن را بنویسند و در میان آبی بشویند و به دردمندی بدهند تا بنوشد، دردش آرام می‌گیرد».
سند طلایی حدیث توحید
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۴

سند طلایی حدیث توحید

از این جهت دارای سند طلایی است و هیچ حدیثی از حیث موثّق بودن راویان به پای این حدیث نمی‌رسد و این درخشندگی را ندارد...
تحریف حدیثی درباره خلقت آدم
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۳

تحریف حدیثی درباره خلقت آدم

از این‌گونه تحریفات، هم در آیات قرآن و هم در روایات فراوان وجود دارد؛ حتّی پیامبر اکرم(ص) را تحریف معنوی کرده‌اند. اینها مخرّب دینند؛ امّا آن دسته از علما و بزرگان شیعی که سر سفره‌ی خاندان عصمت(ع) نشسته‌اند و از منبع وحی الهی الهام گرفته‌اند، ناصر دین و مروّج قرآن بوده‌اند.
نزاع زن و شوهر
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۲

نزاع زن و شوهر

این حرف برای همه تعجّب‌آور بود. حضرت فرمود: ای زن، تو مرا می‌شناسی؟ گفت: البتّه؛ اسم شما را شنیده‌ام، امیرالمؤمنین هستید؛ امّا ا نزدیک شما را زیارت نکرده بودم. حضرت فرمود: امّا من تو را می‌شناسم. اسمت این است و پدر و مادرت این و از فلان قبیله‌ای و...، درست است؟ گفت: بله. حضرت فرمود: یادت هست در جوانی با مردی به طور موقّت و پنهان از خانواده‌ات ازدواج کردی؟
هدف از آفرینش انسان
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۱

هدف از آفرینش انسان

فلاح و رستگاری انسان در گرو تزکیه‌ی نفس است. ولی متأسّفانه ما در مقام تزکیه‌ی گوهر نفس خود بر نمی‌آییم و به اصلاح خود نمی‌پردازیم. ما زمین را می‌شکافیم و از دل آن، نفت، آهن، نقره، مس و ... بیرون می‌آوریم و آنها را در تصفیه‌خانه‌ها با کمال دقّت تصفیه می‌کنیم؛ امّا گویی تا به حال به این حقیقت پی نبرده‌ایم که معدن وجود خودمان بیش از همه‌ی معدن‌ها جواهرات و ارزش دارد.
دعبل خُزاعی
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۷۰

دعبل خُزاعی

قصیده را از اوّل تا آخر خواندم. مرا پیش رئیسشان بردند كه بر سر تلّ خاكی به نماز ایستاده بود. تعجّب كردم كه نماز و راهزنی! پس از فراغت از نماز، مرا به او معرّفی كردند. او خیلی تعجّب كرد و سپس وقتی مطمئن شد كه دعبل هستم، دستور داد تمام اموال كاروان را برگرداندند.
درمان عُجب و خودپسندی
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۶۹

درمان عُجب و خودپسندی

امام نیم‌خیز شده بود تا برخیزد و به اتاق خود برود. دیدم نشست. فرمود: احمد، قصّه‌ای برایت بگویم. وقتی صعصعة بن سوهان، از اصحاب جدّم امیرالمؤمنین(ع) مریض شد، امیرالمؤمنین(ع) به عیادت او رفت و كنار بسترش نشست و دست بر پیشانی او گذشت و او را مورد ملاطفت قرار داد.
ایمان به امامت امام رضا(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۶۸

ایمان به امامت امام رضا(ع)

برای این كه بتواند پول‌ها را نگه دارد، منكر امامت امام رضا(ع) شد و لذا گفت: امام هفتم آخرین امام است و غایب شده و باید برای اصلاح كلّی عالم ظهور كند و من باید پول‌ها را كه سهم امام است نگه دارم تا پس از ظهور آن حضرت تحویل ایشان بدهم.
عجز مردم از شناخت امام(ع)
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۶۷

عجز مردم از شناخت امام(ع)

امام امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: رسول اكرم(ص) در حال احتضار مرا در آغوش كشید، دهان بر گوش من نهاد و هزار باب علم به رویم گشود و از هر باب آن، هزار باب دیگر به رویم گشوده شد.