شرح خطبه قاصعه | ۴۲
سوگند به خدا(ى بزرگى) كه آن حضرت را به حق مبعوث فرمود! درخت از جاى كنده شد و با ریشههایش در حالى كه بانگى شدید صدایى همچون صداى بالهاى پرندگان داشت، حركت كرد و در پیشگاه رسول خدا(ص) ایستاد. و این در حالى بود كه شاخه بلند خود را بر پیامبر خدا(ص)، و بعضى از شاخههایش را بر كتف من كه سمت راست آن حضرت بودم، انداخت.
شرح خطبه قاصعه | ۴۱
آغاز وحى و بعثت پیامبر رحمت(ص)، نورافشانى بىنظیرى بود كه تنها به حال كسانى سودبخش نبود كه خود با تعمّد و لجاج حجابهاى سنگین بر چشم بسته، و با دل سیاه خویش وجود نور و فرستندهی نور را منكر شدند،هرچند همچون شناختى كه از فرزندان خود داشتند با معرفى كتابهاى آسمانى قبلى به خوبى از ویژگىهاى مختلف حضرت آگاهى داشتند...
شرح خطبه قاصعه | ۴۰
امام(ع) به پیوستگى این ارتباط مبارك اشاره فرموده و بر «پا جاى پاى پیامبر والامقام(ص) نهادن خود» تأكید كردند و از برافراشتن پرچمى از پرچمهاى هدایت و اخلاق نیك در هر روز یاد كردند و از عنایت ویژهی آن سرور كائنات(ص) به خود در اهتمام بلیغ به سرمشق گرفتن از آن الگوهاى نورانى خبر دادند و سخن را به خلوتهاى وصفناشدنى پیغمبر اكرم(ص) با حضرت حقتعالى كشانده و ...
شرح خطبه قاصعه | ۳۹
امام(ع) به پیوستگى این ارتباط مبارك اشاره فرموده و بر «پا جاى پاى پیامبر والامقام(ص) نهادن خود» تأكید كردند و از برافراشتن پرچمى از پرچمهاى هدایت و اخلاق نیك در هر روز یاد كردند و از عنایت ویژهی آن سرور كائنات(ص) به خود در اهتمام بلیغ به سرمشق گرفتن از آن الگوهاى نورانى خبر دادند ...
شرح خطبه قاصعه | ۳۸
جملات پرصلابت و متقن آن بزرگوار، در ذهن مخاطبان آن روز، صحنههاى بسیار حساسى از هماوردخواهى پهلوانان سپاه كفر را تداعى مىكرد كه با سكوت وحشتبار نیروهاى خودى گره خورده بود و غرّشهاى شیرافكن آن شیر خدا را به یاد مىآورد كه دقایقى بعد صاعقههاى عظیم از عذاب الاهى را بر سر اهریمنان فرود مىآورد و سپاه اسلام قوت مىگرفت و از داشتن چنین فرمانده دلاورى بر خود مىبالید.
شرح خطبه قاصعه | ۳۷
ازدواج موقت نیز كه از احكام شناخته شدهی دین بوده و هست، به راحتى با این منطق كه با زنا فرقى ندارد، دستخوش تغییر شد. غافل از آنكه اولاً این حكمى قانونمند و تعریف شده است كه «در شرایط خاص خود» معضلاتى را از سر راه برمىدارد و با طبیعت انسان و زمینههاى مختلف زندگى او سازگارى دارد، و ثانیاً همان تفاوتى كه ازدواج دایم با عمل منافى با عفت دارد، ازدواج موقت نیز چنین تفاوتى را داراست.
شرح خطبه قاصعه | ۳۶
امام(ع) براى شكستن چنان جوّى به ناچار مىبایست با بیانات روشنگر و دلنشینشان به رفع شبهات بىپایهی این و آن بپردازند تا هم راه براى حقجویان آن دوران هموار شود و هم رهنمودى رهگشا براى همیشهی تاریخ به یادگار باقى بماند و مشعلى فروزنده فراسوى آیندگانى باشد كه راهى جز مسیر حقمحوران نپویند، و همواره معیارهایى را كه خالق هستى ارائه كرده، نصبالعین خویش قرار دهند.
شرح خطبه قاصعه | ۳۵
تو به جاى اینكه به بالا بنگرى، توجه خود را به پایین معطوف كردهاى (ملاك را در افراد مىسنجى در حالى كه حق معیار است، نه افراد) تو از حق گذشتهاى (و معیار را گم كردهاى) همانا حق و باطل با (گرایش خاص) مردم قابل شناسایى نیست. لكن (خودِ) حق را بشناس، آنگاه برحق بودن موضع افراد را با دقت در اینكه چه كسى پویندهی آن است، به دست بیاور، و باطل را هم بشناس تا بر حق بودن موضع كسى كه از آن اجتناب مىكند پى ببرى.
شرح خطبه قاصعه | ۳۴
در مورد فضاى موجود زمان صدور خطبه لختى بیندیشیم. امام(ع) در اواخر زندگانى سراسر هدایت، و در عین حال پرفراز و نشیبشان، فتنههاى جمل، صفین و سرانجام نهروان را فرو نشاندند؛ در این هنگام است كه براى اثبات حقانیت موضع والاى خویش، موقعیت بسیار نزدیك و منحصر به فردِ خود نسبت به رسول مكرم اسلام(ص) را به زیبایى به تصویر مىكشند.
شرح خطبه قاصعه | ۳۳
یكى از مواردى كه خداى تعالى چند بار در قرآن كریم از آن یاد فرموده، و در سوره مباركه اعراف مشروحتر مطرح شده، داستان آموزندهی «اصحاب سبت» است. عدهاى از بنىاسرائیل مجاور دریا زندگى مىكردند و از راه ماهىگیرى روزگار مىگذرانیدند، دستور الاهى بر ممنوعیت ماهىگیرى در روز شنبه صادر شد و براى امتحان آنان ماهىها در روز شنبه حضور چشمگیر در ساحل مىیافتند و در دیگر روزهاى هفته، خبرى از آنها نبود.
شرح خطبه قاصعه | ۳۲
امروز هم افرادى كه در رؤیاى شیطانى فشردن دست صفا و صمیمیت با امریكایىها هستند و به آنان با دیدهی دوستانى ارزشمند مىنگرند، حقیقتاً خود، امریكایى هستند. البته نه از نظر ملیت و نژاد؛ بلكه از نظر اعتقاد و طرز تفكر؛ چرا كه خدا و پیامبر(ص) با كسى شوخى ندارند و آیات نورانى قرآن كهنهشدنى نیست ...
شرح خطبه قاصعه | ۳۱
«حق دانستن تمام پیامهاى الاهى و اعتقاد به لازم بودن پیروى از آنان است»، چه جزئیات آن را بدانیم یا ندانیم. هیچگاه سخن از لزوم شناسایى و بررسى تكتك پیامهاى خداوند و ویژگىهاى آنها به میان نیامده است. بله، آنچه به عملكرد انسان مربوط مىشود و از محدودهی قدرت و اختیار انسان خارج نیست، طبعاً باید با شناخت و بصیرت همراه باشد.
شرح خطبه قاصعه | ۳۰
ایمان عبارت است از پذیرش قلبى، و به زبان آوردن و به كارگیرى اعضا و جوارح در راستاى آن (پذیرش و باور).
حال اگر بدون باور قلبى، فقط به زبان شهادتین را اقرار كرد، مادام كه نهان وى آشكار نشده، احكام ظاهرى اسلام بر او جارى است. و اگر به راستى چنین ادعایى برخاسته از اعتقاد درون را با انجام اعمال خداپسند همراه كرد، در جرگهی اهل ایمان وارد شده است.
شرح خطبه قاصعه | ۲۹
در عبارات نورانى قبل و بعد این جمله، سخن از همدلى و یگانگى به میان آمده كه قطعاً بدون در نظر گرفتن چنین شیرازهاى گرانسنگ تحقق نخواهد یافت. این رهبرى الاهى است كه به لحاظ ریشه داشتن در قلوب آحاد اهل ایمان، محورى مقتدر و ارزشمند براى همصدایى و همسویى دینباوران خواهد شد.
شرح خطبه قاصعه | ۲۸
نداى مخالفت با حجاب یك روز از فرانسه برمىخیزد، یك روز چنین زمزمهاى از آلمان به گوش مىرسد و روزى از بلژیك و دیگر كشورها گوش دل را مىآزارد؛ البته همه این توطئهها تحت رهبرى امریكاى جهانخوار سامان مىگیرد. این رژیم سلطهگر با اذنابش در اصل ریشهكن كردن اسلام مشتركند و اگر اختلافى داشته باشند، بر سر تقسیم غنایم است.
شرح خطبه قاصعه | ۲۷
از آنجا كه نزاع و خونریزى عادت دیرینهی آنان بوده است و طبعاً به كشته شدن مردها مىانجامید، زنان و دختران سرنوشتى جز اسارت نداشتند. این نابخردان به جاى از بین بردن زمینهی درگیرى و پدید نیامدن چنین وضعیت خفّتبارى، دختران را از ابتدا از بین مىبردند تا اگر در جنگى شكست خوردند دشمن بر ناموسشان مسلّط نشود!
شرح خطبه قاصعه | ۲۶
آنها را از سرزمینهاى حاصلخیز و پرنعمت، و كنارههاى دجله و فرات و نقاط سرسبز و خرّم به زمینهاى كمگیاه و بىآب و علف و محل وزش بادها، با وضعیت بسیار بد اقتصادى تبعید نمودند، و آنان را در حال فقر و تنگدستى همنشین شتران رها كردند. خانههایشان پستترین خانههاى مردمان، و محل زندگىشان خشكترین مناطق بود.
شرح خطبه قاصعه | ۲۵
تسلیم شدن به قدرتهاى شیطانى و اظهار دوستى عاجزانه و خفّتبار نسبت به آنان، از نظر اسلام كاملاً مردود و غیر قابل قبول است؛ ولى از آنجا كه آغاز و انجام این دین الاهى محبت و دوستى است،[7] هرگونه رفتار صمیمى و دوستانه با پیروان مكاتب ـ در چارچوبهاى كه بیان شد ـ مورد توصیهی پیشوایان معصوم دین است.
شرح خطبه قاصعه | ۲۴
مسلماً با دلدادگى به محبوب بىمثالى كه همه چیز در كف باكفایت اوست، آنچنان صلابتى در انسان پدید مىآید كه همهی ناهموارىها را به راحتى پشت سر مىگذارد، و با همه دشوارىها مقابله كرده و سر تسلیم در مقابل هیچ مشكلى خم نخواهد كرد.
شرح خطبه قاصعه | ۲۳
همان تعصّبات قومى و پندارهاى واهى در مورد برترى «ملیّت» یا «زبان» و یا «رنگ» خاصى، سبب شد كه مهربانى و الفتْ جاى خود را به بغض و كینه بدهد، و در نتیجه به جاى آسایش و امنیّت، وحشت و خشونت حاكم شود. به جاى اینكه شهروندان در پیشرفت و تعالى یكدیگر بكوشند و در پیشبرد جامعهی خویش همفكرى و همنوایى داشته باشند، آب به آسیاب دشمن ریختند، و از درون، زمینهی تسلط نامبارك او را فراهم كردند.