انسان ۲۵۰ ساله| ۱۵
در تاریخ خواندم كه هیچ قارى و محدث و راوى دین در دنیاى اسلام باقى نماند مگر اینكه دستگاه حكومت معاویه و جانشینان معاویه، آنها را وادار كردند كه در مذمت اهل بیت و در مدح دشمنان اهل بیت حدیث درست كنند و آیه تفسیر كنند و امثال اینها.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱۴
البته صلح، تحمیلى بود؛ اما بالاخره صلحى واقع شد. باید گفت حضرت، دل نداد. همین شرایطى كه حضرت قرار داد، در واقع پایهی كار معاویه را متزلزل كرد. خودِ این صلح و شرایط امام حسن(ع) همهاش یک مكر الهى بود.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱۳
در باب صلح امام حسن(ع) این مسئله را بارها گفتیم و در كتابها نوشتند كه اگر خود امیرالمؤمنین هم بهجاى امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممكن نبود كارى بكند، غیر از آن كارى كه امام حسن كرد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱۲
زنی، آنهم در سنین جوانى به جایی میرسد از لحاظ مقام معنوى كه بنا بر آنچه كه در بعضى از روایات هست، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او میآموزند و ارائه میدهند. محدثه است؛ یعنى كسىست كه فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱۱
ما باید خودمان را به این مركز نور نزدیک كنیم و نزدیک شدن به مركز نور، لازمهاش و خاصیتش، نورانیشدن است. باید نورانی بشویم؛ باید با عمل و نه فقط با محبت خالی، با عمل؛ عملی كه همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، به ما آن را املا میكند و آن را از ما میخواهد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱۰
در شخصیت این بزرگوار، زندگى و شهادت این بزرگوار، سه عنصر كه ظاهراً با یکدیگر خیلی هم سازگارى ندارند، جمع شده است. این سه عنصر عبارت است از: اقتدار، مظلومیت و پیروزى.
انسان ۲۵۰ ساله| ۹
در سه اردوگاه، امیرالمؤمنین با سه خط جداگانه که ناکثین و قاسطین و مارقین باشند، جنگید که هرکدام از این وقایع نشاندهندهی همان روح توکل به خدا و ایثار و دورشدن از منیت و خودخواهی در امیرالمؤمنین است و بالاخره در همین راه امیرالمؤمنین به شهادت رسید...
انسان ۲۵۰ ساله| ۸
مسئله این است برای او آنچه مطرح نیست «خود» است. بعد از آنیکه مسئلهی خلافت استقرار پیدا کرد و مردم با ابیبکر بیعت کردند و همهچیز تمام شد، امیرالمؤمنین کناره گرفت؛ هیچ جملهای، کلمهای، بیانی که حاکی باشد از معارضهی امیرالمؤمنین با دستگاه حکومت دیگر از او شنیده نشد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۷
در شدیدترین مراحل، امیرالمؤمنین ایستاد؛ هیچ برایش مطرح نبود كه اینجا خطر است. بعضیها با خودشان فكر میکنند كه ما خوب است جان خودمان را حفظ كنیم تا بعداً براى اسلام مفید واقع بشویم، امیرالمؤمنین هرگز خودش را با اینگونه معاذیر فریب نداد
انسان ۲۵۰ ساله| ۶
واژهی امامت ـ كه در اصل به معنای مطلق پیشوایی است ـ در فرهنگ اسلامی بیشتر بر مصداق خاصی از آن اطلاق میگردد و آن، پیشوایی و رهبری در شئون اجتماعی است؛ چه فكری و چه سیاسی. در هرجا از قرآن كه مشتقات واژهی امامت ـ مانند امام و ائمه ـ بهكار رفته، ناظر به همین معنای خاص، یعنی پیشوایی امت است.
انسان ۲۵۰ ساله| ۵
لزوم نصیحت ائمةالمسلمین یعنى دخالت در مسائل سیاسى و اعلام نظر به زمامداران و پیشوایان را مطرح كردند و آن را بهعنوان یک فریضه اعلام كردند، كه همهی مسلمین موظفند به زمامداران اسلامى نظرات خیرخواهانهی خودشان را بیان كنند و اعلان كنند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۴
هنگامىكه تهدید دلاوران و رزمندگان عرب و مسلمان براى كفار قریش آشكار شد، نیروهاى مسلحى را براى دفاع از زر خود و كالاى خود بهسوى مدینه گسیل كردند. مسلمانان بیشتر مایل بودند كه كاروان حامل ثروت و متاع را كه دفاعى هم چندان نداشت، توقیف كنند.
انسان ۲۵۰ ساله| ۳
یک عدهاى اسلام را فقط مسئلهی فردى دانستند، سیاست را از اسلام گرفتند... درحالیكه نبى مكرم اسلام در آغاز هجرت، در اولى كه توانست خود را از دشواریهاى مكه نجات بدهد، اولین كارى كه كرد، سیاست بود.
انسان ۲۵۰ ساله| ۲
پیغمبر نامهها نوشت، مجادلهها كرد، سخنها گفت، لشكركشیها كرد، سختیها كشید، در محاصرهی اقتصادى افتاد، كار به جایی رسید كه مردمِ مدینه گاهى دو روز و سه روز گاهی نان براى خوردن پیدا نمیکردند. تهدیدهاى فراوان از همه طرف، پیغمبر را احاطه كرد.
انسان ۲۵۰ ساله| ۱
زندگی ائمه(ع) را ما باید به عنوان درس و اسوه فرا بگیریم، نه فقط به عنوان خاطرههای شکوهمند و ارزنده؛ و این، بدون توجه به روش و منش سیاسی این بزرگواران، ممکن نیست. بنده شخصاً علاقهای به این بعُد و جانب از زندگی ائمه(ع) پیدا کردم...
نگاهی بر زندگی حضرت پیامبر اسلام(ص) | ۲۳
خدایا! همهی خطاها و گناهانم را بیامرز، خدایا! به من نعمت ببخش، و مرا زنده بدار و به من روزی بده و مرا برای کارهای شایسته و اخلاق نیک هدایت کن، چراکه جز تو کسی هدایت به کارهای شایسته نکند و جز تو کسی انسان را از کارهای بد باز ندارد.
نگاهی بر زندگی حضرت پیامبر اسلام(ص) | ۲۲
یکی از عوامل گسترش و حفظ اسلام و رهبر اسلام، حسن خلق و روش مهرآمیز پیامبر(ص) بود. بسیار دیده شد که افرادی در برابر عظمت اخلاق پیامبر(ص) آنچنان عوض میشدند که تمام تعصّبات و عادات چندین سالهی جاهلیت را کنار گذاشته و در خط پیامبر(ص) قرار گرفتند.
نگاهی بر زندگی حضرت پیامبر اسلام(ص) | ۲۱
در حقیقت سال دهم هجرت، سال وداع پیامبر و سال نتیجهگیری و تعیین رهبر و جانشين و سال کامل شدن دین و سال اتمام حجت بود، پیامبر(ص) با زحمات شبانهروزی و طاقتفرسای خود، بار مسئولیّت بزرگ رسالتش را به پایان رساند و به بهترین وجه موفّق گردید و زمینه پیروزی اسلام را در جهان ایجاد نمود.
نگاهی بر زندگی حضرت پیامبر اسلام(ص) | ۲۰
اواخر سال نهم هجرت بود که آیاتی از اوّل سورهی توبه (برائت) نازل گرديد، پیامبر(ص) از طرف خدا مأمور شد که شخصی را به مکّه بفرستد تا این آیات را در موسم حجّ برای مشرکان بخواند، مضمون این آیات این بود: «مشرکان باید هرچه زودتر کارهای خود را بر اساس یکتاپرستی تنظیم کنند، بت و بتخانه و بتپرستی از این پس قدغن است»
نگاهی بر زندگی حضرت پیامبر اسلام(ص) | ۱۹
بسیار جالب است که پیامبر(ص) از این سال به بعد، نامههای بسیار برای سران کشورها و قبائل و شهرها فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد، که از این نامهها ۱۸۵ نامه که پیامبر(ص) به عناوین مختلف نگاشته به دست آمده است.