نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۲۱
از اهواز بیرون نروید، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه روزه بگیرید، خود را بشویید و لباسهایتان را تمیز کنید و در روز جمعه (برای نماز) آشکار شوید و با هم دعا کنید، در این صورت، زلزله از شما دفع میگردد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۲۰
امام جواد(ع) فرمود: مرگ برای مؤمن، همان حمّام است و آن، آخرین منزلگاه و مرحلهی شستشو و پاکسازی از آلودگیهای گناه میباشد، بنابراین اگر به سوی مرگ رفتی، در حقیقت از همهی اندوهها و رنجها رهیدهای و بهسوی شادی رو آوردهای، پس هیچ غم را به خود راه نده.»
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۹
امام جواد(ع) از آن کتک خوردهی بینوا دلجویی فرمود، و مبلغی پول به او داد، تا لباسش را که پاره شده بود ترمیم نماید، و معاش زندگیش را تأمین کند، به این ترتیب امام با دلجویی و مهربانی به او، او را راضی و خشنود نمود.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۸
عبداللهبن رزین میگوید: در مدینه بودم، امام جواد(ع) را میدیدم که هر روز به مسجدالنّبی میآمد، در صحن مسجد به نزد قبر پیامبر(ص) میرفت و بر پیامبر(ص) سلام میکرد، سپس به طرف خانهی حضرت فاطمه زهرا(س) باز میگشت و نعلینش را از پایش بیرون میآورد و در آنجا نماز میخواند...
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۷
گرچه معتصم عبّاسی نسبت به امام جواد(ع) چون آتشی زیر خاکستر بود، و به دنبال حیله و فرصت بسر میبرد، تا امام جواد(ع) را به قتل برساند، ولی اگر اتّفاقی نمیافتاد، شاید شهادت امام جواد(ع) چند سال تأخیر میافتاد، امّا تحریکات ابن ابیدُواد قتل آن حضرت را جلو انداخت.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۶
امام جواد(ع) در این لحظهی سخت وداع، دو فرزندش حضرت هادی و موسی مبرقع را به حضور طلبید. حضرت هادی را در کنارش (یا در دامنش) نشاند و فرمود: «چه دوست داری تا در این سفر عراق به عنوان هدیه برای تو بیاورم؟»
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۵
روزی صبح زود به زندان برای دیدار او رفتم دیدم نگهبانان و دربانان و دستاندرکاران جلسه تشکیل دادهاند و میگویند: «آن مردی که ادّعای پیامبری میکرد و در زندان بود گم شده و هیچ معلوم نیست که به کجا رفته، آیا در زمین فرو رفته و یا پرندهای او را ربوده است؟»
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۴
امام جواد(ع) هنگامی که با اُمّالفضل دختر مأمون ازدواج کرد، سالها گذشت او دارای فرزند نشد، چرا که او عقیم و نازا بود، امام جواد(ع) با کنیزی پاک سرشت به نام سمانه که از اهالی مغرب بود ازدواج کرد، و از او در سال ۲۱۲ هجری قمری دارای فرزند شد، که همان حضرت هادی(ع) باشد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۳
یکی از کارهای مهمّ امام جواد(ع) در مدینه، حفظ حوزهی علمیّه تشیّع بود که آغاز آن از جانب امام صادق(ع) تأسیس شده بود، امام جواد(ع) شاگردان پدر و اجدادش را به دور خود جمع کرد، و به ترتیب شاگردان تازه پرداخت...
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۲
خداوند از فرشتگان و انسانها، رسولانی را بر میگزیند.» (پس با گزینش خدا، شک و گمان پیدا نمیشود) و چگونه ممکن است که مقام پیامبر از کسی که برگزیدهی خدا است به کسی که سابقه شرک دارد، منتقل شود.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۱
مأمون گفت: «وای بر شما من این نوجوان (حضرت جواد) را از شما بهتر میشناسم، علم این خاندان از علم خدا و الهام الهی سرچشمه میگیرد، همواره پدران او در علم دین و ادب در درجهی عالی قرار داشتند و از دیگران بینیاز بودند...
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۱۰
توطئهی سیاسی مأمون در مورد امام جواد(ع) نیز بر همین اساس بود، که با نزدیک شدن به آن حضرت، شیعیان را طرفدار خود کند، او حتّی دخترش اُمالفضل را همسر امام جواد(ع) گردانید، و هدفش از این کار این بود که همهی علویان و شیعیان را از خود راضی نگهدارد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۹
چند مسأله از او سؤال شد، ولی او جواب نادرست داد، حاضران متحیّر و اندوهناک شدند و فقهای مجلس، پریشان گشتند، تصمیم گرفتند که برخیزند و آن خانه را ترک کنند، و با خود میگفتند: اگر حضرت جواد(ع) پاسخ سؤالات ما را میدانست، عبدالله جواب نادرست به ما نمیداد...
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۸
مأمون گفت: «راست گفتی و پدرانت و جدّت راست گفتند، و پروردگارت راست گفت.» آنگاه حضرت جواد(ع) را سوار بر مرکب کرد، و سپس دخترش اُمّالفضل را به عقد ازدواج او درآورد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۷
امام جواد(ع) در همان دوران نوجوانی در بغداد، مورد توجه عظیم مردم بوده، که مردم با شور و هیجان برای دیدارش، ازدحام میکردند و سر میکشیدند، و شکوه ملکوتی و بیان شیوای او، حتی غیرشیعیان امامیه را، به خود جلب میکرد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۶
در تاریخ امامان شیعه(ع) برای اولین بار، شخصی در خردسالی، در هفت یا هشت سالگی به مقام امامت میرسید و او حضرت جواد(ع) بود و بعد از او این موضوع درمورد فرزندش امام هادی(ع) (در حدود هشت سالگی) و سپس درمورد حضرت مهدی(عج) (در پنج سالگی) رخ داد.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۵
اباصلت مطابق وصیت امام رضا(ع)، هنگام خاکسپاری بدن مطهّر آن حضرت، کلمات و دعاهایی را خواند، و دید آبی در درون قبر ظاهر شد و سپس ماهیهای کوچک آشکار شدند، و در این بین ماهی بزرگ آمد و همۀ آن ماهیهای کوچک را خورد، و آنگاه ناپدید شد...
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۴
عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا، به چشم درد مبتلا شدم، هر دو چشمم چنان که میبینی نابینا شده است.»
حضرت جواد(ع) فرمود: «نزدیک من بیا.» نزدیک رفتم، دستش را دراز کرد و بر چشمم کشید، همان دم، چشمانم سلامتی خود را بازیافتند و بینا شدند.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۳
محمد بن سنان میگوید: از درد چشم به امام رضا(ع) شکایت کردم، کاغذی را برداشت، و برای حضرت جواد(ع) که در آن وقت، کمتر از سه سال داشت، نامه نوشت، و آن را به خدمتکار داد تا به حضرت جواد(ع) برساند، و به من فرمود: همراه خدمتکار نزد حضرت جواد(ع) برو.
نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)| ۲
حضرت رضا(ع) به قدری به فرزندش حضرت جواد(ع) علاقه داشت که طول شب را در کنار گهواره او به سر میبرد، و با سخنانی او را خندان و شاد میکرد.