ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۸
ولایت و قدرت تصرّف در اکوان، به این نحو که خداوند متعال اشیا را تکویناً فرمانبر و مطیع او قرار دهد، مانند نرم شدن آهن برای داوود نبی(ع) جایز است و شرک و تفویض نیست.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۷
معنای دیگر ولایت تشریعی، ولایتی است که کسی بر حسب تشریع و حکم خدا، بر چیزی یا شخص یا اشخاصی داشته باشد، که از آن تعبیر به ولایت شرعیه نیز میشود. وقتی این ولایت را به «تشریعیه» توصیف نماییم، در مقابل ولایت تکوینیه است که به تکوین و احداث خارجی موجود شده، نه به تکوین انشایی و اعتباری.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۶
یکی از حقایق آزادیبخش توحیدی اسلام که درک آن دلیل رشد فکری است، همین است که فردی مالک مقدّرات فرد دیگر نیست و حق استضعاف احدی را ندارد و حدود و نظامات فقط از جانب خدا تعیین میشود و جاری ساختن نظامات دیگر، خروج از عبودیت خدا و تجاوز به حریم حکومت و قوانین اوست...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۵
آنچه به نظر ما تصرّف و اختيار و ولايت بر کائنات است، تصرف و اختيار به نحوى كه مردم بر خود و افعال خود و آنچه مسخّر آنهاست دارند، نمىباشد؛ بلكه در اين تصرّفات فاعل بلاواسطه خداست ـ چنانکه اشاعره از اهل سنّت، در مورد افعال عباد همين حرف را زدهاند...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۴
خدا ذاتاً و فعلاً ولىّ و مولى است و هيچكس و هيچ ممكنى با خدا در اين صفت شريك نيست؛ امّا اعطاى ولايت تكويناً و احداثاً يا جعلاً و تشريعاً، به نحوى كه همان ظهور ولايت مطلقه الهى ذاتاً و فعلاً و استمرار فعلى آن باشد و تفويض هم نباشد، جايز است و ظهور سعه همان ولايت الهى خواهد بود...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۳
امكان دارد كه خداوند متعال به خاصّ از بندگانش (از فرشته و انسان)، بهجهت اظهار رفعت و علوّ شأن يا تأييد آنها و اتمام حجت بر ديگران، يا مصالح ديگر ولايت و قدرت در تصرّف در کائنات يا مأموريتهاى خاصى ـ مثل تدبير امور ـ عطا كند...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۲
اگر بگوييم: خدا به انسان قدرت تصرّف در کائنات مىدهد، يا ولايت به او عطا مىكند، يا او را قادر بر تصرف در کائنات مىآفريند و يا ممكنات را فرمانبر او قرار مىدهد، اولى و اقرب به معارف توحيدى و ابعد از شائبه شرك است، تا اينكه گفته شود: خدا انسان را متصرّف در کائنات مىآفريند.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۱
اگر خدا چيزى را اراده كند، با امر «كُن» و «باش» ايجاد كرده و به وجود مىآورد، نه اينكه اوّل عقل را بيافريند و بعد به آن نحوى كه فلاسفه در نزول فيض وجود مىگويند، مراتب سافل به تأثير علل يكى پس از ديگرى در معلولات ايجاد شود تا برسد به عالم ماده و طبيعت يك شىء مادى مثلاً موجود گردد.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱۰
اين ولايت و قدرت به دو نحو تصور مىشود؛ يكى به اين نحو كه: به نفس ولىّ تأثيرى اعطا شود كه بتواند اين تصرفات را بنمايد، و ديگر به اين نحو كه: خداوند متعال اكوان را مطيع و فرمانبر و مسخّر او قرار دهد...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۹
مراد از قلب، عقل است و بديهى است كه عقل، جهات تكوينى وجود انسان را اداره نمىكند؛ بلكه اين تشبيه به ملاحظه امور غيرتكوينى و جهاتى است كه متعلق تكاليف واقع مىشود و در آن، انتظام و ترتيب و حساب و حفظ نظام و امر به معروف و نهى از منكر و تعليم و تربيت و رتقوفتق و تعاون و رفع خصومات و اختلافات لازم مىگردد.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۸
در ولايت تكوينى، ممكن است تكوين صفت ولايت باشد و در مقابلِ ولايت ازلى قديمى و غيرحادث و غيرتكوينى الهى اطلاق شود و بهعبارتديگر، به آن ولايت غيرتكوينى الهى اطلاق شود و بهعبارتدیگر، از آن ولايت حادث و ايجادشده اراده شود.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۷
شخص پيغمبر اكرم(ص) هم، اگر به فرض محال، وارد اين ميدان شوند كه بخواهند مثل قرآن را بياورند، عاجز خواهند شد.
بنابراين، اين فعل خارق و معجز ـ يعنى قرآن ـ كه از يك بُعد و يك نظر داراى صد و چهارده معجزه است، فعل خداست و دليل بر اين است كه قرآن وحى خداست...
ولایت تکوینی و تشریعی| ۶
ابنخلدون، فيلسوف و جامعهشناس، بعد از آنكه به صدور خوارق از نبىّ و ولىّ اعتراف مىكند، بين نبىّ و ولىّ در اين جهت، به اين نحو فرق مىگذارد كه: خوارق نبىّ، مانند صعود به آسمان و نفوذ در اجسام و احياى موتى و سخنگفتن با ملائكه است، امّا از ولىّ، كمتر و محدودتر است، مثل تكثير قليل و خبر از غيب و امثال آن.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۵
همانطور كه خدا اين عالم ماده و ظاهر را از عناصر و بسائط مىآفريند، باطن عالم و ارواح را نيز از انوار حضرات معصومين(ع)، خلق فرمايد و از آن عالم معنا به اين عالم غيب مدد بدهد، چنانکه از نور آفتاب و هوا و مواد زمين، به انسان و جنبندگان ديگر و نباتات مدد مىبخشد..
ولایت تکوینی و تشریعی| ۴
غلوى كه در كتب فقه و كلام از آن بحث شده و قائل به آن كافر و نجس شمرده شده اين است كه پيغمبر اكرم و ائمه طاهرین(ع) را خدا و معبود بداند، يا ايشان را در الوهيت و ربوبيت و خالقيت و رازقيت شريك خدا بداند
ولایت تکوینی و تشریعی| ۳
اعتقاد به قادر بودن عبد، به طور ارتباط و غيرمستقل و بإذناللّه، بر اماته و احيا و شفاى بيماران و خلق و رزق، نه به عنوان اداره امور و خلق خلايق و ترتيب دادن نظام كلّى ارزاق و برقرار داشتن سازمان كائنات؛ بلكه طبق حِكم و مصالح عارضى و ثانوى، كه در داخل اين سازمان مناسب مىشود، شرك نيست.
ولایت تکوینی و تشریعی| ۲
در میان مسائل و اصولی که دعوت اسلام بر آن قرار دارد، موضوع و پایهای مهمتر و اساسیتر از «توحید» نیست. چنانکه عقیدهای خطرناکتر فاسدتر و باطلتر از «شرک» و «غلوّ» نیست، آن را باید اثبات کرد و هرچه روشنتر و وسیعتر و خالصتر و پاکتر فراگرفت و این را باید طرد کرد
ولایت تکوینی و تشریعی| ۱
خوشبختانه یا متأسفانه، بیشتر آنان که در انکار ولایت تکوینی و تشریعی مبالغه دارند، معنای صحیح آن را درک نکرده و ندانسته و متعصّبانه و از راه لجاج و عناد انکار میکنند، چنانکه بسیاری از معترضان و مخالفان آنها نیز از ناحیه علم و آگاهی همطراز آنها هستند.