اشاره
«حنظله»(۱) فرزند «اسعد» كه او فرزند شبام بن عبدالله از قراء و بزرگان شيعه است. او از قبيله همدان بود. حنظله مردي فصيح، بليغ و شجاع بود. او پسري به نام علي داشت كه در تاريخ از او ياد شده است. (۲) ابنشهر آشوب از او با نام «حنظله بن عمرو الشيباني» ياد كرده است.(۳) او پس از شهادت «برير» روانه ميدان شد، در حالي كه فريادش بلند بود:«اي قوم! من بر شما از روزي سخت، مثل روز احزاب و مانند حال و روز قوم نوح، عاد، ثمود و كساني كه پس از آنها بودند بيمناكم؛ آري، خداوند قصد ظلم و تعدي به بندگانش را ندارد؛ (۴) و اي قوم! من بر شما از روز تناد و فريادخواهي ميترسم. روزي كه همه روي برگردانيد، براي شما در برابر خداوند پناهي نيست، و هر كس را كه خداوند در بيراهه وانهد، براي او راهنمايي نيست. (۵)
اي قوم! حسين را نكشيد كه شما را خداوند به عذابي ريشهكن ميسازد، و البته هر كه افترا پيشه كند نوميد گردد». (۶) .امام حسين عليهالسلام در حالي كه او را مخاطب قرار داد، از خداي تعالي بر او پاداش نيك درخواست كرد و فرمود:«اي پسر سعد! خداوند تو را مورد مهرباني قرار دهد. هر آينه، اينها همان زماني كه به حق دعوت كردي و دعوتت را اجابت نكردند و به سوي تو حملهور شدند تا خون تو و يارانت را بريزند سزاوار عذاب گشتند. (ديگر دير شده) چه اينها برادران نيكوكار تو را كشته) و دستشان به خون آنها آلوده شده است(۷) حنظله گفت:اي فرزند رسول خدا! شما درست فرمودي. فدايت شوم،(۸) شما از من داناتر و به درك حق سزاوارتريد.(۹)
درسي كه ميتوان گرفت:
نكته اينجاست كه حنظله، در برابر قومي كه مدعي مسلماني است، ولي از قرآن بيخبر است، با تكيه به سه آيه (سوره مباركه غافر، آيات ۳۳، ۳۱، ۳۰ و طه ۶۱) ديدگاه خود را بيان ميكند. شگفت اين كه امام سخن او را اصلاح ميكند و بيان ميدارد كه اكنون جاي استفاده از اين آيات نيست؛ چرا كه اينها با شروع به خونريزي، ديگر خود را مستحق و سزاوار عذاب خداوند كردهاند. اين انذار پيش از اين درگيري نتيجهبخش و كارآمد بود؛ ولي الآن براي بازگشت قدري دير شده است. توجه به اين نكته، شعار «ما با همه، در هر حال با لبخند برخورد ميكنيم» را رد ميكند، آري لبخند و موعظه و پند براي بيداري جاهلان است؛ ولي اگر كسي به حد عناد و لجاجت رسيد و دست به جنايت و ريختن خون اين و آن زد، ديگر روش امام مقابله مناسب است: (و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة»)؛ (۱۰) آنها را بكشيد تا فتنهاي باقي نماند.
شهادت حنظلة
پس از آن «حنظله» از امام پرسيد:«آيا به سوي آخرت شتاب نكنم؟ و به برادرانم ملحق نشوم؟»(۱۱) امام فرمود:«حركت كن به خير دنيا و آن چه در آن است، و (بشتاب) به سوي حكومتي كه كهنه نگردد» به او اذن جهاد داده است. او اين گونه با امام خداحافظي كرد: «سلام بر تو اي اباعبدالله! درود خداوند بر شما و بر اهل بيت شما، (خداوند) بين ما و شما در بهشتش آشنايي برقرار كند»سپس امام فرمود: «آمين، آمين» (۱۲) و به كارزار پرداخت تا به فوز شهادت دست يافت. (۱۳) .در زيارت ناحيه مقدسه آمده: «السلام علي حنظلة بن اسعد الشبامي؛ (۱۴) درود بر حنظله پسر اسعد شبامي».
------------------------------------------------------
پی نوشتها:
۱. اين نكته برير اشاره به بيان نبي اكرم است كه فرمود من از ميان شما ميروم اما دو چيز گرانمايه را به امانت مينهم، آن قرآن و اهل بيت من است.
۲. مقتل الحسين مقرم، ص ۲۸۵ و ۲۸۶؛ نفس المهموم، ص ۱۴۷
۳. تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۳۱ - ۴۳۳؛ مقتل الحسين مقرم، ص ۳۰۹ و ۳۱۰؛ الكامل في التاريخ، ج ۲، ص ۵۶۵
۴. فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين؛ پس از آن كه بر تو علم آمد و كسي به شما احتجاج در آنباره كرد، پس بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان، زنانمان و زنانتان، و جان خودمان و جان خودتان را بخوانيم و سپس مباهله كنيم و هر كس، لعنت خداوند را بر دروغگو قرار دهد». آل عمران، آيه ۶۱
۵. شيخ طوسي او را از اصحاب امام حسين عليهالسلام دانسته است. رجال شيخ طوسي، ص ۷۳
۶. ابصار العين، ص ۱۳۰
۷. مناقب آل ابيطالب، ج ۴، ص ۱۱۳
۸. يا قوم اني اخاف عليكم مثل يوم الاحزاب مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود، و الذين من بعدهم و ماالله يريد ظلما للعباد.»
۹. يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد. يوم يولون مدبرين مالكم من الله من عاصم و من يظلل الله فماله من هاد. غافر، آيه ۳۲ - ۳۰
۱۰. يا قوم لاتقوا حسينا، فيسحتكم الله بعذاب و قد خاب من افتري طه، آيه ۶۱
۱۱. رحمك الله انهم قد استجيبوا العذاب حين ردوا عليك ما دعوتهم اليه من الحق و نهضوا اليك ليستجيبوك و اصابك، فكيف، فكيف بهم الان و قد قتلوا اخوانك الصالحين.»
۱۲. قال: صدقت، جعلت فداك!» تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳
۱۳. قال، صدقت، جعلت فداك! انت افقه مني و احق بذلك». موسوعة كلمات امام حسين عليهالسلام، ص ۴۵؛ تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۴۳؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج ۲، ص ۲۴؛ بحارالانوار، ۴۵، ص ۲۳؛ بحراني، العوالم، ج ۱۷، ص ۲۶۷
۱۴. بقره، آيه ۱۹۳