فصل چهارم: سیمای برزخ، در روایات اسلامی در اینجا برای آشنایی بیشتر با جهان برزخ و خصوصیّات آن، به ذکر چند نمونه از روایات، با شرح کوتاهی دربارهی پارهای از آنها میپردازیم:
۱- امام کاظم(ع) فرمود:
«مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا وَ شِيعَتِنَا وَ لَمْ يُحْسِنِ اَلْقُرْآنَ عُلِّمَ فِي قَبْرِهِ لِيَرْفَعَ اَللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ اَلْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آيَاتِ اَلْقُرْآنِ يُقَالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ اِرْقَ فَيَقْرَأُ ثُمَّ يَرْقَى.»
«هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد، در قبرش به او تعلیم میدهند، تا خداوند بدینوسیله درجاتش را بالا ببرد، چرا که درجات بهشت به اندازهی آیات قرآن است، به او گفته میشود بخوان و بالا رو او میخواند (و از درجات بهشت) بالا میرود.»[1]
فلسفهی وجودی عالم برزخ از این روایت و امثال آن، استفاده میشود که یکی از فلسفههای وجود عالم برزخ این است که در آن، پارهای از کمبودهای تعلیم و تربیت مؤمنان، جبران میگردد. درست است که آنجا جای عمل صالح نیست، ولی چه مانعی دارد که محل معرفت بیشتر و آگاهی و تکامل افزونتر باشد.
دربارهی تکامل نفوس در عالم برزخ، روایات متعدد وارد شده، از جمله:
پیامبر(ص) فرمود:
«إِنَّ أَطْفَالَ شِيعَتِنَا مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ تُرَبِّيهِمْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ»
«همانا کودکان شیعیان ما از مؤمنان را، حضرت زهرا(س) تربیت میکند.»[2]
و در ضمن روایتی از معصومین(ع) در مورد معراج پیامبر اسلام(ص) آمده: رسول خدا(ص) در شب معراج عبور میکرد، دید پیرمردی زیر درختی نشسته و کودکانی در اطراف او هستند، از جبرئیل پرسید: این پیرمرد کیست؟
جبرئیل: «این پیر، پدر تو ابراهیم خلیل است».
پیامبر: این کودکان چه کسانی هستند؟
جبرئیل: اینها اطفال مؤمنان هستند که حضرت ابراهیم(ع) به آنها غذا میدهد».[3]
۲- امام صادق(ع) فرمود:
«مَنْ انْكَرَ ثَلاثَةَ اشْياءَ فَلَيْسَ مِنْ شيعَتِنا: الْمِعْراجَ ، وَ الْمَسْأَلَةَ فِىالْقَبْرِ، وَ الشَّفاعَةَ.»
«کسی که سه چیز را انکار کند، از شیعیان ما نیست: ۱. معراج پیامبر اسلام(ص) ۲. سؤال در قبر ۳. شفاعت». [4]
شرح کوتاه: در این روایت، سؤال قبر که بخشی از ویژگیهای عالم برزخ است، به عنوان یکی از حوادث و اعتقاد مسلّم اسلام در ردیف عقیده به معراج و شفاعت، ذکر شده و این نشان میدهد که اعتقاد به وجود عالم برزخ، از ضروریات اسلام است، به طوری که انکار آن موجب بیرون رفتن از مرز تشيّع و اسلام ناب چهارده معصوم(ع) میباشد.
٣- امام صادق(ع) ضمن گفتاری، به یکی از شیعیان فرمود:
«أَمَّا فِي الْقِيَامَه فَکُلُّکمْ فِي الْجَنَّه بِشَفَاعَةِ النَّبِيِّ الْمُطَاعِ أَوْ وَصِيِّ النَّبِيِّ وَلَکنِّي وَاللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْکُمْ فِي الْبَرْزَخِ»
«امّا در قیامت، همهی شما با شفاعت پیامبر(ص) که شفاعتش پذیرفته میشود، یا با شفاعت وصیّ پیامبر(ص)، در بهشت هستید، ولی سوگند به خدا در مورد شما در عالم برزخ، ترس دارم».[5]
نیز امام صادق(ع) ضمن گفتاری فرمود:
«وَاللَّه ما اَخافُ عَلَيْكُمْ اِلّا البَرْزَخَ»
«سوگند به خدا من تنها از برزخ، بر شما میترسم»
سپس فرمود:
«فَأَمَّا إِذَا صَارَ الْأَمْرُ إِلَيْنَا،فَنَحْنُ أَوْلَى بِكُمْ»
«امّا هنگامی که امور در دست ما قرار گرفت، ما سزاوارتر به شفاعت از شما هستیم.»[6]
شرح کوتاه: مطابق این روایات، شفاعت اولیاء خدا در عالم برزخ، محدود است و ترس و نگرانی وجود دارد که شفاعتی در کار نباشد.
از طرفی طبق روایات متعدّد و حکایت مانند حکایت سید حِمَیری[7] هنگام مرگ و... بعضی از مؤمنین مشمول الطاف خاص و نجاتبخش پیامبر(ص) و امامان(ع) میشوند که میتوان این الطاف خاص را، به عنوان شفاعت آنها، یاد نمود، در این صورت این سؤال مطرح میشود که این دوگانگی روایات را چگونه باید هماهنگ کرد؟
پاسخ آن که در عالم برزخ، شفاعت به طور عموم برای همه نیست، پس نمیتوان به شفاعت در عالم برزخ دل بست و امیدوار بود به حدی که ایجاد غرور کند، ولی شفاعت به افراد خاص که بر اثر تلاشهای صادقانه و مجاهدتهای مخلصانه در دنیا، توانستند گناهان خود را جبران کنند، خواهد رسید؛ بنابراین، آن روایاتی که شفاعت در عالم برزخ را نفی میکند، منظور شفاعت عمومی همانند شفاعت روز قیامت است و آن روایاتی که الطاف خاص و نجاتدهندهی اولیاء خدا را در عالم برزخ، ثابت مینماید، منظور شفاعت آنها در مورد افراد خاص و برجسته است و محدود به حدّ ویژهای میباشد.
۴- رسول خدا(ص) فرمود:
«إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ النَّارِ يُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حینَ يَبْعَثُكَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»
«هنگامی که یکی از شما از دنیا برود، اگر از اهل بهشت باشد جایگاهش در بهشت و اگر از اهل دوزخ باشد، جایگاهش در دوزخ است و به او گفته میشود: «این جایگاه تو است هنگامی که خداوند تو را در قیامت مبعوث میکند»[8]
شرح کوتاه: این حدیث، بیانگر وجود دوزخ و بهشت برزخی است، و حاکی است که صبح و شام، جایگاه انسانها را در عالم برزخ، هر کدام به تناسب راه و روش آنها، به آنها نشان میدهند، و آنها در جهان برزخ، یا در عذاباند و یا در نعمت الهی به سرمی برند.
۵- شخصی از امام حسن مجتبی(ع) پرسید: مرگ چیست؟
آن حضرت در پاسخ فرمود:
«أعظَمُ سُرورٍ يَرِدُ علَى المُؤمنينَ إذ نُقِلوا عَن دارِ النَّكَدِ إلى نَعيمِ الأبَدِ ، و أعظَمُ ثُبورٍ يَرِدُ علَى الكافِرينَ إذ نَقَلوا عَن جَنَّتِهِم إلَى نارٍ لَا تَبيدُ و لا تَنفِدُ»
«مرگ بزرگترین شادی است که بر مؤمنان وارد میشود، چرا که آنها از خانه پررنج به سوی نعمتهای ابدی روانه میشوند، و بزرگترین عذاب است که بر کافران وارد میگردد، چرا که از بهشت خود به سوی آتش همیشگی و فناناپذیر روانه میشوند».[9]
۶- امام صادق(ع) فرمود: قبر، هرروز سخنی دارد و آن اینکه میگوید:
«أنا بَيتُ الغُربةِ، أنا بَيتُ الوَحشَةِ، أنا بَيتُ الدُّودِ، أنا القَبرُ، أنا رَوضَةٌ مِن رِياضِ الجَنّةِ أو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النارِ.»
«من خانهی غربت، خانهی وحشت و خانهی کِرم هستم؛ من قبرم، من باغی از باغهای بهشت، یا گودالی از گودالهای دوزخ هستم».[10]
۷ - امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که انسان از دنیا میرود و او را میان قبرش مینهند، شخصی در برابر او مجسّم میشود و میگوید:
«يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً كَانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِانْقِطَاعِ أَجَلِكَ وكَانَ أَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وكُنْتُ عَمَلَكَ فَبَقِيتُ مَعَكَ أَمَا إِنِّي كُنْتُ أَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ»
«ای آقا! ما سه چیز بودیم: ۱. رزق و روزی تو که با فرا رسیدن مرگ تو، قطع شد ۲. بستگان تو که تو را در اینجا نهادند و از تو روی برگرداندند و رفتند ۳. من عمل تو هستم که همراه تو باقی هستم، با اینکه من در نزد تو بیارزشتر از دو چیز دیگر بودم.[11]
۸- روزی رسول خدا(ص) از کنار قبری که یک روز قبل شخصی را در آن دفن نموده بودند، عبور کرد. دید بستگانش در کنار آن قبر گرد هم آمده و گریه میکنند، پیامبر(ص) به آنها فرمود:
«لَرَكعَتانِ خَفيفَتانِ مِمَّا تَحتَقِرُونَ أحَبُّ إلى صاحِبِ هذا القَبرِ مِن دُنياكُم كُلِّها.»
«انجام دو رکعت نماز سبک که شما آن را کوچک میشمرید، برای صاحب این قبر بهتر از همهی دنیای شما است».[12]
شرح کوتاه: گریه کردن بر ميّت، نه دردی را دوا میکند و نه موجب ثواب و شادی برای او میشود؛ اگر حقیقتاً کسی دلش به حال میّت میسوزد، بهتر است با انجام اعمال نیک و نثار ثواب آن به روح او، او را شاد نماید، مثلاً دو رکعت نماز بخواند و ثوابش را به روح او اهداء کند، که طبق روایت فوق، برای میّت بهتر از همهی دنیای بستگان او است.
9- امام صادق(ع) فرمود: «هنگامی که مؤمن از دنیا رفت، به او گفته میشود، از غمهای دنیا خلاص شدی و هماکنون رسول خدا(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) پیش روی تو هستند.» [13]
۱۰- امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که به قبر نگاه کردی، بگو:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْها رَوْضَةً مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَ لَا تَجْعَلْها حُفْرَةً مِنْ حُفَرِ النِّيرَانِ«
«خدایا! این قبر را، باغی از باغهای بهشت قرار بده و آن را گودالی از گودالهای دوزخ قرار نده»[14]
۱۱- امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید:
«فَإِنَّكُمْ لَوْ قَدْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ، وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ لَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ ما قَدْ عايَنُوا، وَ قَرِيبٌ ما يُطْرَحُ الْحِجابُ»
«اگر آنچه مردگان پس از مرگ مشاهده کردهاند، شما هم میدیدید، وحشت میکردید و میترسیدید و (سخنان حق را) میشنیدید و اطاعت میکردید، ولی آنچه آنها دیدند، از شما پوشیده است، اما به زودی پردهها کنار میرود» (و شما نیز مشاهده خواهید کرد).[15]
شرح کوتاه: جمله « لَوْ قَدْ عَايَنْتُمْ» بیانگر آن است که هنگام مرگ، پرده از پیش چشم انسان به کنار میرود و او حقایق را به روشنی مینگرد.
دانشمند معروف، «ابن ابی الحدید» میگوید: ممکن است مقصود این باشد که همه هنگام مرگ، امام علی(ع) را میبینند، سپس اشعاری را که (مضمون آن را) امام علی(ع) به حارث همدانی فرموده نقل میکند، که دو شعر نخست آن این است:
يَا حَارُ هَمْدَانَ مَنْ يَمُتْ يَرَنِي/ مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قُبُلا
يَعْرِفُنِي طَرْفُهُ وَ أَعْرِفُهُ / بِعَيْنِهِ وَ اسْمِهِ وَ مَا فَعَلا[16]
سپس ابن ابی الحدید میگوید: «کلام فوق امام علی(ع) (فرازی از خطبه ۲۰) دلالت دارد که «عذاب قبر»، صحیح است و همهی اصحاب ما (معتزله) بر این عقیدهاند، ولی مخالفان، یعنی اشاعره و... آن را انکار میکنند»[17].
۱۲- شخصی از رسول خدا(ص)پرسید: «عزرائیل، روح مؤمن را چگونه قبض میکند؟».
پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «عزرائیل وقتی که برای قبض روح مؤمن وارد میشود، همانند بنده ذلیل در برابر مولایش، در پیشگاه مؤمن توقف میکند و با همراهانش نزدیک مؤمن نمیآید، مگر این که نخست بر آن مؤمن سلام میکند و او را به بهشت مژده میدهد».[18]
۱۳- رسول خدا(ص) در ضمن گفتاری فرمود:
«مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً ... أَلَا وَمَنْ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنْكَرُ وَ نَكِيرٌ»
«کسی که با داشتن «حُب آل محمّد(ص)» بمیرد، شهید مرده است. آگاه باشید. کسی که با داشتن حب آل محمّد(ص) بمیرد، فرشتهی مرگ (عزرائیل) او را به بهشت مژده دهد، و سپس دو فرشته منکر و نکیر (در عالم قبر) او را به بهشت مژده دهند».[19]
۱۴- امام باقر(ع) فرمود:
«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَمُوتُ وَ لَا كَافِرٍ فَيُوضَعُ فِي قَبْرِهِ حَتَّى يُعْرَضُ عَمَلُهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ عَلَى عَلِيٍّ(ع) فَهَلُمَّ جَرّاً ...»
«هیچ مؤمنی و هیچ کافری نیست، مگر اینکه هنگامی که او را در قبرش مینهند، اعمال او بر رسول خدا(ص) و امام على(ع) و امامان دیگر، ارائه میشود».[20]
خودآزمایی
1- یکی از فلسفههای وجود عالم برزخ چیست؟
2- منظور روایاتی که شفاعت در عالم برزخ را نفی، و روایاتی که الطاف خاص و نجاتدهندهی اولیاء خدا در عالم برزخ را ثابت مینماید، را بیان کنید.
3- جمله « لَوْ قَدْ عَايَنْتُمْ» بیانگر چه موضوعی است؟
پینوشتها [1]. . فروع کافی، ج ۲، ص ۶۰۶ (باب فضل حامل القرآن، حدیث ۱۰).
[2]. . بحار، ج ۶، ص ۲۲۹.
[3]. . امالی صدوق، ص ۲۶۹ تا ۲۷۱.
[4]. . بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۲۳
[5]. . فروع کافی، ج ۳، ص ۲۴۲.
[6]. . نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۵۳ / بحار، ج ۶، ص ۲۱۴.
[7]. شاعر حماسهسرای اهلبیت (ع).
[8]. مجمعالبیان، ج ۸، ص ۵۲۶.
[9] . بحار، ج ۶، ص ۱۵۴.
[10] . فروع کافی، ج ۳، ص ۲۴۰.
[11] . فروع کافی، ج ۳، ص ۲۴۲.
[12] . مجموعه ورّام، مطابق نقل میزان الحکمه، ج ۸ ص ۱۳.
[13] . بحار، ج ۶، ص ۱۸۴.
[14] . بحار، ج ۸۲، ص ۵۳.
[15] . نهجالبلاغه، خطبه ۲۰.
[16] . این ماجرا قبلاً ذکر شد.
[17] . شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۲۹۸ و ۲۹۹
[18] . بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۶۷.
[19] . تفسیر کشّاف، ج ۴، ص ۲۲۰.
[20] . بحار، ج ۶، ص ۱۸۳.