کد مطلب: ۳۰۴۰
تعداد بازدید: ۱۴۱۱
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۱:۵۶
اخلاق و روان‌کاوی از نظر اسلام| ۴
تمام اعمال از اثر محبّت است. زیرا انجام هر عمل مترتب بر اراده و اراده متّکی به شوق و محبّت است و اگر عملی‌‌ محبوب نباشد این مراحل نخواهد بود و عملی وجود نخواهد یافت. پس باید گفت تمام کارها و فعالیّت‌های فردی، اجتماعی و سیاسی بر اساس محبّت است.
عشق و زندگی
تمامی‌‌ موجودات جهان‌آفرین در پرتو یک نور ‌می‌درخشند و یک انرژی حیات‌بخشی در اصول و رعیان کلیّه ممکنات سریات دارد، هم او از افق نقره‌فام صبحگاهی، خورشید طلایی ظاهر ‌می‌سازد تا پرده‌های زربفت خود را بر کنگره کاخ‌ها و قلّه کوه‌ها پهن کند و هم وی قطره دردانه شبنم را هم آغوش گلبرگ‌های رنگارنگ لطیف قرار داده است.
گاهی با گرداندن گردونه زمین به ‌دور خود شب و روز را پدید ‌می‌آورد که جهانٍ گرم فعالیّت و کار را در سیاهی اسرار‌آمیز شب فرو برد و زمانی با سیر دادن این مهد خاکی در مدار بیضی مانند خورشید، موجودات را صفا می‌دهد و گر‌می ‌‌بهار و تابستان را در دل گرفتگی و سرمای پاییز و زمستان داخل ‌می‌سازد و گلستان زیبا را به باد غارت بادهای مهاجم خزانی ‌می‌سپارد.
 این همان قدرتی است که امواج منفی الکترون‌های یک اتم را دیوانه‌وار با سرعت سرسام‌آوری به اطراف هسته مرکزی آن ‌می‌چرخاند. این موجود، نام زیبای لرزاننده دل‌های مشتاقان و پدیدآوردنده آزها و ایده‌های مهجوران است. گاهی از نام روان‌بخشش، قلب ‌مضطرب در امواج تلاطم زندگی آرامش ‌می‌گیرد و زمانی یاد فتنه انگیزش دل آرامی را به باد نگرانی، درد و رنج ‌می‌دهد. مردم او را محبّت ‌می‌گویند، و در نزد اهل دل عشق نام دارد.
فلک جز عشق محرابی ندارد          
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
جهان عیش است و دیگر رزق نازی         
همه بازی است الّا عشق بازی
نروید تخم کسی بی‌دانه عشق          
 کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان نیست        
 که بی او گل نخندید ابر نگریست
تمام فعالیّت‌های افراد بشر در زندگی بر محور عشق و محبّت قرار گرفته است و لذا بزرگ فیلسوف اسلامی ‌‌خواجه نصیرالدین طوسی ‌می‌‌فرماید: «وَ الفعل مِنَّا یَفتَقِرُ اِلَی تَصوّر جُزیی لِیَتَخَصَّصَ بِهِ الفِعل ثُمَّ شَوق ثمَّ اِرَادَة ثُمَّ حَرَکَة مِنَ العَضُلَاتِ.»
 از آن‌جا که بشر هر عملی‌‌ را که انجام ‌می‌دهد متّکی به شعور، ادراک اختیار و نفع‌طلبی ‌می‌باشد پس، باید مبادی مقدّماتی در کار باشد:
1. تصوّر عمل جزئی که ‌می‌خواهد در خارج انجام شود؛ قبل از ایجاد، شخص فاعل آن را با خصوصیّات و منافع تصوّر ‌می‌‌کند.
2. شوق به ایجاد عمل؛ بعد از آن که عمل جزئی را آن تصوّر نمود نسبت به آن شوق و علاقه در او ایجاد و عمل، محبوب او ‌می‌گردد.
3. اراده جازمه و عزم جازم به عمل؛ بعد از آن که عملی‌‌ محبوب و خواسته شخص گردید، تصمیم ‌می‌گیرد و اراده ‌می‌‌کند که آن را انجام دهد.
4. حرکت اعضاء برای انجام عمل.
پس تمام اعمال از اثر محبّت است. زیرا انجام هر عمل مترتب بر اراده و اراده متّکی به شوق و محبّت است و اگر عملی‌‌ محبوب نباشد این مراحل نخواهد بود و عملی وجود نخواهد یافت. پس باید گفت تمام کارها و فعالیّت‌های فردی، اجتماعی و سیاسی بر اساس محبّت است.
و اصولاً تشکیل اجتماع که در زندگی بشریّت نقش اوّل را ایفا ‌می‌‌کند بر اساس محبّت و دوستی استوار است. زیرا تا محبّت نباشد افرادی به گرد هم جمع نمی‌شوند و اگر عشق در افراد یک ملّت و جامعه نسبت به همدیگر وجود نداشته باشد ادامه زندگی برای آن مردم امکان‌پذیر نیست. انسان‌دوستی یکی از شریفترین و درخشان‌ترین عواطف بشری است. هر فردی از افراد از هر ملّت و نژاد باید طوری تربیت شود که خیرخواه بشر باشد و در باطن خود از نظر انسانی نسبت به تمام ملل و اقوام احساس محبّت کند. بشردوستی یکی از ارکان اساسی صلح جهان و از پایه‌های سعادت انسانی است. بشردوستی نشانه انسانیّت و علامت تکامل و تعالی روان بشر است. کسی که بشردوستی را درک نمی‌کند به محیط سراسر صفای انسانی راه پیدا نکرده است.
 پیشوای گرا‌می ‌‌اسلام امام موسی کاظم(علیه السّلام) فرموده است:
«أَهْلُ‏ الْأَرْضِ‏ مَرْحُومُونَ‏ مَا يَخَافُونَ وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.»[1]
«تمام مردم روی کره زمین مشمول رحمت و فیض الهی هستند، مادا‌می ‌‌که با این سه اصل اساسی عمل کنند: بشردوست باشند؛ در امانت‌ها خیانت نکنند؛ عملاً پیرو حقّ باشند.»
امام رضا (علیه‌السّلام) از امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) و آن جناب از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) نقل نمود که حضرت فرمود:
«لَا يَزَالُ‏ أُمَّتِي‏ بِخَيْرٍ مَا تَحَابُّوا- وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ اجْتَنَبُوا الْحَرَامَ- وَ قَرَوُا الضَّيْفَ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ أَدَّوُا الزَّكَاةَ- فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِينَ.»[2]
 «امّت من همیشه در خیر و نیکی خواهند بود در صورتی که دارای این صفات ششگانه باشند:
1. نسبت به هم مهربان باشند.
2. در امانت خیانت نکنند.
3. از حرام دوری کنند.
4. مهمان‌نواز باشند.
5. نماز را به پا دارند.
6. زکات را ادا نمایند.
پس هر گاه به این‌ها عمل نکنند مبتلا به قحطی و کوتاهی عمر ‌می‌شوند.»
نکته جالب توجّه در این روایت این است که وجود مقدّس پیغمبر رمز سعادت و نیک‌بختی بشر را عاملی دانسته که برگشت همه انسان‌ها به محبّت است و تمام آنها از عشق سرچشمه گرفته‌اند. باید بین افراد جامعه رشته محبّتی موجود باشد تا ‌آنان را از خیانت نسبت به یکدیگر بازدارد. و بایستی یک خاصیّت عشق خدایی بر دل و مغزشان حاکم باشد تا این که از فرمان وی پیروی کنند. عمل حرام مرتکب نشوند و در مقابل او به عنوان نماز خضوع و خشوع کنند. مهمان‌نوازی و دستگیری از هم‌نوعان به عنوان تأدیّه زکات نیز از اثر محبّت و مهربانی است.
پس نتیجه ‌می‌گیریم اوّلین شرط رفاه و آسایش یک فرد در زندگی اجتماعی‌اش این است که در محیط جامعه محبوب افراد قرار گیرد و مورد عشق سایرین واقع شود. بزرگ‌ترین وسیله جلب محبّت خوش‌روئی و ‌نرم‌خویی می‌باشد، کسی که دارای خلق خوش باشد تمام افراد به او علاقه‌مند خواهند شد. کسی که اخلاق نامأنوس و طبعش به گرفتگی و خشونت تمایل مخصوص دارد، ‌میان خود و دیگران دیواری به وجود ‌می‌آورد که ممکن نیست بتواند با پرتو درخشان مودّت رو‌به‌رو شود.
امیرالمؤمنین(علیه السّلام) فرمود:
«الْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَ لَا خَيْرَ فِيمَنْ‏ لَا يَأْلَفُ‏ وَ لَا يُؤْلَفُ.»[3]
«مؤمن الفت ‌می‌گیرد و خیری نیست در کسی که او با دیگران الفت نمی‌گیرد و مورد الفت سایرین هم واقع نشود.»
امام صادق(علیه السّلام)  نیز در این باره می فرماید:
«صَانِع المَعروفِ وَ حُسنِ البشرِ یَکسانُ المَحَبَّة.»[4]
 «آدم خوش‌رفتار و خوش‌رو محبوب واقع ‌می‌شود.»
حسن خلق نیرومندترین عا‌ملی‌‌ است که در تامین موفقیّت شخص اثر قطعی دارد. مثلاً پیشرفت یک مرکز معاملاتی به نسبت وسیعی وابسته به حسن خلق و گشاده‌رویی گردانندگان آن است. یکی از نویسندگان غربی ‌می‌گوید: «همه درها به روی شخص خوش خلق باز است، ولی اشخاص بد خلق باید برای ورود به جایی به درب بسته فشار بیاورند.»
 دکتر ساندرسن ‌می‌گوید: «در پیشگیری از بیماری‌ها و معالجه آنها نشاط یکی از عوامل مهم است. اغلب داروها به دنبال یک بهبودی مصنوعی و زودگذر عکس‌العمل ضعیف‌کننده‌ای تولید ‌می‌نماید. ولی نشاط تاثیر مداو‌می ‌‌به وجود ‌می‌آورد که در همه جای بدن منعکس ‌می‌گردد و نشاط چشم‌ها را پرفروغ و اندام را ظریف و قدم‌ها را محکم ‌می‌سازد. در اشخاص خوش خلق و با نشاط گردش خون سریع‌تر است، هوا بهتر وارد ریه ‌می‌شود و سلامت در بدن ریشه ‌می‌دواند.»[5]
رسول خدا(صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله و سلّم) فرمود:
«حُسْنُ‏ الْخُلُقِ‏ يُثْبِتُ‏ الْمَوَدَّةَ.»[6]
«اخلاق نیکو، مودّت و دوستی ایجاد می‌کند.»
امام صادق(علیه السّلام)  فرمود:
«الْبِرُّ وَ حُسْنُ‏ الْخُلُقِ‏ يَعْمُرَانِ‏ الدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ فِي الْأَعْمَار.»[7]
 «خوش‌رفتاری و نیکویی موجب آبادانی ممالک و اجتماعات ‌می‌شود و به ایجاد سلامتی در افراد بر عمر ‌آنان ‌می‌افزاید.»
پیغمبراکرم(صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله و سلّم) فرمود:
«ثَلَاثٌ يُصْفِينَ وُدَّ الْمَرْءِ لِأَخِيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقَاهُ بِالْبِشْرِ إِذَا لَقِيَهُ وَ يُوَسِّعُ‏ لَهُ‏ فِي‏ الْمَجْلِسِ‏ إِذَا جَلَسَ إِلَيْهِ وَ يَدْعُوهُ بِأَحَبِّ الْأَسْمَاءِ إِلَيْهِ.»[8]
 «سه چیز بر محبّت و دوستی مرد نسبت به برادر مسلمان ‌می‌افزاید:
1. در موقع ملاقات با گشاده‌رویی با او رو به رو بشود.
2. هرگاه خواست نزد وی بنشیند به او جای دهد.
3. وی را با نام نیکو صدا بزند.
دکتر نیکلا حداد مصری ‌می‌گوید: «یکی از آداب مجالست و معاشرت نرم‌خویی و خوش‌خلقی است. به طوری که هم‌نشینت را به اخلاق پاکیزه برسانی و از اعمال نکوهیده‌اش بازداری، به اسلوبی که دل‌گیر نشود و به طریقی که رنجیده خاطر نگردد.»[9]
نرم‌خویی و گشاده‌رویی رمز موفقیّت و کا‌میابی در تمام جریانات است. هدف هر اندازه بزرگ باشد، هنگامی ‌‌انسان به آن ‌می‌رسد که خوش‌رویی را پیشه خود قرار دهد. انسان با نیروی اخلاق و گشاده‌رویی افراد را به خود جذب ‌می‌کند. به طوری که در اجرای هدف وی را کمک ‌می‌کنند و انسان هر اندازه در جامعه بیشتر طرفدار داشته باشد به همان اندازه بر پیشرفت وی افزوده ‌می‌گردد.
 ساموئل اسمایلز ‌می‌گوید: «مَثَلی است مشهور که پیشرفت و کا‌میابی در زندگی هر قدر مربوط به قوای ذاتی و استعداد فطری شخص است. همانقدر هم مربوط به خلق نیکو و اعتدال مزاج او ‌می‌باشد. حقیقت امر این است که سعادت و نیک‌بختی اشخاص تا اندازه مهمّی مربوط به خوبی اخلاق و مهربانی آنها نسبت به دیگران است.»[10]
 
خودآزمایی
۱. چرا نرم‌خویی و گشاده‌رویی به عنوان کارآمدترین وسیله جلب محبّت افراد در جامعه است؟
۲. طبق فرموده پیامبر اکرم(صلی ‌الله‌ علیه ‌و آله و سلّم) چه مواردی بر دوستی میان مؤمنان می افزاید؟
 
پی‌نوشت‌ها
[1]. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 350.

[2]. صحیفة الامام الرضا علیه السّلام، ص 43.

[3]. کافی، ج 2، ص 102.

[4]. جامع السعادات.

[5]. راه زندگی ص 108

[6]. تحف العقول، ص 45.

[7]. کافی، ج 2، ص 100.

[8]. کافی ج 2، ص 634.

[9]. راه زندگانی ص 108.

[10]. راه زندگانی ص 108.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سیداحمد علم الهدی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: