امام هادی علیه السّلام از آغاز تولّد تا آغاز خلافت متوکّل عبّاسی| ۱
حضرت سَمانه مادر امام هادی علیه السّلام
حضرت سَمانه علیها السّلام از اهالی مغرب (حدود بین آفریقا و اندلس) بود که دست تقدیر او را به مدینه آورد و همسر امام جواد علیه السّلام گردید.
این بانوی با کمال، به قدری در راه کمالات و فضایل معنوی، ممتاز بود که او را سیّده و اُمُّ الفضل (مادر ارزشها) مینامیدند. در زهد و تقوا در عصر خود بینظیر بود و بیشتر روزهای سال، روزه مستحبی میگرفت.
هنگامی که سمانه با کاروان مغرب، به مدینه آمد و توسّط محمّد بن فرج به خانه امام جواد علیه السّلام راه یافت و همسر آن حضرت گردید، امام جواد علیه السّلام در شأن او چنین فرمود:
«اِنَّ اِسْمَها سَمانَةٌ، وَ اِنَّها اَمَةٌ عارِفَةٌ بِحقِّی، وَ هِیَ مِنْ نِساءِ الْجَنَّةِ، لا یُقَرِبُّها شَیْطانٌ مارِدٌ، وَ لا یَنالُها کَیْدُ جَبّارٍ عَنِید، وَ هِی کانَتْ بِعَیْنِ اللهِ الَّتِی لا تَنامُ، وَ لا تَخَلَّفَ عَنْ اُمِّهاتِ الصِّدِّیقین وَ الصّالِحِینَ:
نام او سَمانه است. او بانویی است که به حقّ مرا میشناسد. او از بانوان بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نشود و نیرنگ طاغوت عنود به او راه نیابد. او همواره مورد نظر لطف خداوندی است که هرگز خواب ندارد و همطراز مادران افراد صدّیق و صالح است.»
عالم بزرگ، سید مرتضی در کتاب عیون المعجزات، در شأن حضرت سَمانه مینویسد:
«وَ کانَتْ مِنَ القانِتاتِ:
او از بانوانی بود که در مقام عبادت خدا نهایت خشوع و خضوع را داشت و پیوندیش با خدا، بسیار گرم و تنگاتنگ بود.»[1]
آری، یک بانو میتواند به مقامی برسد که به فرمودهی امام جواد علیه السّلام شایستگی مادریِ افراد راستین و شایسته را پیدا کند و فرزانه ممتاز و ارجمندی همچون امام هادی علیه السّلام از دامن او برخیزد.
ولادت و نامگذاری امام هادی علیه السّلام
امام هادی علیه السّلام در روستای (و به تعبیر دیگر در مزرعه) «صریّا» که در یک فرسخی مدینه قرار داشت و امام کاظم علیه السّلام آن را احداث نموده بود، در روز سه شنبه نیمه ذیحجّه دیده به جهان گشود.[2]
امام جواد علیه السّلام نام او را علی نهاد. همنام اجداد پاکش امیر مؤمنان علی علیه السّلام و علی بن الحسین، امام سجّاد علیه السّلام و علی بن موسی الرّضا علیه السّلام و چه نامگذاری شایسته. چرا که شجاعت و بلاغت و سخنوری امیر مؤمنان علی علیه السّلام را داشت و در عبادت و تقوا و بندگی همچون سیّد ساجدان بود و در کمالات و سیاست و تدبیر، بسان حضرت رضا علیه السّلام بود.
کُنیه او را ابوالحسن نهاد چرا که یادآور شهامت و صبر ابوالحسن اوّل امام کاظم علیه السّلام بود و علم و حلم ابوالحسن دوّم حضرت رضا علیه السّلام را داشت.
به این ترتیب امامان علیهم السّلام به ما آموختند که نامهای زیبا برای فرزندان خود انتخاب کنیم و با کُنیه و لقبهای زیبا و معنیدار، به آنها احترام بگذاریم. چرا که احترام به کودک، نقش مهمّی در رشد روانی و بلوغ اخلاقی او دارد و او را از هر گونه عقده و احساس کمبود، دور میسازد.
امام هادی علیه السّلام لقبها متعدّدی مانند: نقی، هادی، امین، طیّب، فقیه، مؤتمن، متوکّل، عالم و... داشت که هر یک از این لقبها بیانگر یکی از صفات ارزشمند او است و او به طور کامل از آن صفات بهرهمند بود.[3]
شباهت به پدر
هنگامی که امام جواد علیه السّلام (در سال 220 هـ ق به دعوت اجباری معتصم) میخواست از مدینه به سوی بغداد حرکت کند، پس از آن که به جانشینی امام هادی علیه السّلام تصریح کرد، او را (که در آن هنگام هفت سال داشت) در آغوش گرفت و فرمود: «چه دوست داری تا از عراق برای تو هدیه و سوغاتی بیاورم؟»
حضرت هادی علیه السّلام عرض کرد: «شمشیری که گویا آتش شعلهور است.»
سپس امام جواد علیه السّلام به پسر دیگرش موسی توجّه کرد و فرمود: «تو چه دوست داری تا از عراق برایت به عنوان هدیه بیاورم؟»
موسی عرض کرد: یک اسب برایم بیاور (و به قولی گفت: فرش خانهای).
امام جواد علیه السّلام فرمود:
«اَشْبَهَنِی اَبُوالْحَسَنِ، وَ اَشْبَهَ هذَا اُمَّهُ:
ابوالحسن حضرت هادی، به من شباهت دارد و مانند من است، ولی موسی به مادرش شباهت دارد.»[4]
خواستهی امام هادی علیه السّلام از پدر، نشانهی شجاعت ذاتی او است. او شمشیر بُرّان میخواهد تا با آن شمشیر با طاغوتیان و دشمنان بجنگد و در پرتو جهاد و دفاع، از حریم دین و عدل اسلامی نگهبانی کند.
در مورد چهرهی ظاهری امام هادی علیه السّلام نوشتهاند: او قامتی معتدل، چهرهای سفید متمایل به سرخی، چشمهایی درشت، ابروانی گشاده، سیمایی شاداب و دلی آرام داشت. و در کتاب فصول المهمّه نقل شده آن حضرت گندمگون بوده.[5]
او همچون پدرانش، قامتی پرشکوه، وقار و هیبتی چشمگیر داشت، به گونهای که خود به خود حاضران و بینندگان را به خضوع و تعظیم در برابرش فرا میخواند. لذا در وصفش این چنین گفته شده است:
«او پاکیزهترین و خوشبوترین انسانها از نظر روح و روان و راستگوترین لهجه را داشت. از نزدیک نمکینترین و از دور کاملترین انسانها بود. هرگاه سکوت میکرد هیبت و شکوهش آشکار و چیره میشد و هرگاه سخن میگفت بها و مقامش چشمگیر میگردید. نشانهی خاندان رسالت از سیمایش میدرخشید، چرا که او میوهی درخت رسالت و شاخهای از باغستان نبوّت و گزیدهای از دودمان پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بود.»[6]
خودآزمایی
1- مادر امام هادی(ع) چه نام داشت؟
2- به چه دلیل مادر امام هادی(ع) را امّالفضل مینامیدند.
3- خواستهی امام هادی(ع)، هنگامی که امام جواد(ع) به دعوت اجباری معتصم میخواست از مدینه به سوی بغداد حرکت کند، نشانه چیست؟
پینوشتها
[1] ریاحین الشّریعه، ج 3، ص 23 - منتخب التّواریخ، ص 789، به نقل از اثبات الوصیّه مسعودی.
[2] الائمّة الاثنی عشر، هاشم معروف، ص 451 - بحار، ج 50، ص 114.
[3] بحار، ج 50، ص 114 - مناقب، ج 4، ص 401.
[4] عیون المجعزات، بحار، ج 50، ص 123.
[5] اعیان الشّیعه، ج 2، ص 37.
[6] همان مدرک.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی