حضرت علی از آغاز تا هنگام هجرت پیامبر(ص)| ۲
تربیت علی(ع) تحت نظارت دقیق پیامبر(ص)
روانشناسان میگویند: «سه اصل در تکوین شخصیّت انسان اثر مستقیم و نقش اساسی دارد: ۱- وراثت ۲- تربیت ۳- محیط»، در مورد حضرت علی(ع) هر سه اصل بهطور کامل وجود داشت.
در مورد آموزش و تربیت او، پیامبر اسلام(ص) او را تحت نظر خود بزرگ کرد، در همان ده سال آغاز عمر علی(ع) که وقت شکلگیری شخصیّت انسان است، پیامبر(ص) چون پدری آگاه و مهربان در کنار علی(ع) میزیست و هیچگاه از او جدا نمیشد، محیط زیست او نیز، همواره از بتپرستان جدا بود، برای اینکه این مطلب را به روشنی دریابیم، به فرازی از سخن علی(ع) که در نهجالبلاغه آمده توجّه کنید:
«وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِی مِنْ رَسُولِالله (ص) بِالْقَرابَةِ الْقَرِیبَةِ، وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِیصَةِ وَضَعَنِی فِی حِجْرِهِ وَ اَنَا وَلَدٌ یَضُمُّنِی اِلی صَدْرِهِ وَ یَکْنُفُنِی فِی فِراشِهِ وَ یُمِسُّنِی جَسَدَهُ، وَ یُشِمُّنِی عَرْفَهُ وَ کانَ یَمْضَغُ الشَّیْیءَ ثُمَّ یُلْقِمُنِیهِ»:
«شما به خوبی موقعیّت مرا از نظر خویشاوندی و نزدیکی و مقام و جایگاه ویژه در نزد پیامبر(ص) میدانید، او مرا (همچون فرزندش) در آغوش خود میفشرد، و در استراحتگاه مخصوص خود جای میداد، و دست به بدنم میمالید، بوی پاکیزهی او را استشمام میکردم، غذا را میجوید و در دهانم میگذاشت»[1].
***
چند سال قبل از بعثت، خشکسالی و قحطی، سراسر حجاز را فراگرفت، پیامبر(ص) به عمویش عبّاس، پیشنهاد کرد که عمویش ابوطالب عیالوار است، سزاوار است نزد او برویم و سرپرستی فرزندان او را بر عهده بگیریم.
عباس این پیشنهاد را پذیرفت و با هم نزد ابوطالب آمدند، و تصمیم خود را با او در میان گذاشتند، پس از گفتگو، پیامبر(ص) سرپرستی علی(ع) را بر عهده گرفت، عبّاس سرپرستی جعفر را بر عهده گرفت، و حمزه نیز عهدهدار سرپرستی «طالب» شد[2].
از این پس، علی(ع) در خانهی پیامبر(ص) زندگی میکرد، و همیشه شب و روز در تحت نظارت و مراقبت تربیتی دقیق پیامبر(ص) قرار گرفت.
علی(ع) همسفر و همدم پیامبر(ص) بر فراز کوه حرا
پیامبر(ص) قبل از بعثت همه سال در ماه رمضان بر فراز کوه حِراء میرفت، و در غاری که در آنجا بود به عبادت و مناجات با خدا مشغول میشد، و غیر از ماه رمضان نیز در هر ماه چند بار در شب و روز به آنجا میرفت[3].
مطابق روایات، پیامبر(ص) علی(ع) را نیز همراه خود به آن جایگاه رفیع میبرد، چنانکه علی(ع) در فرازی از گفتارش میفرماید:
«وَ لَقَدْ کانَ یُحاوِرُ فِی کُلِّ سَنَةٍ بِحِراءَ، فَاَراهُ وَ لا یَراهُ غَیْرِی»:
«پیامبر(ص) مدّتی از سال را بر فراز کوه حِراء میرفت، و تنها من او را میدیدم، و کسی جز من او را نمیدید»[4].
چند خاطرهی شیرین از کودکی علی(ع)
در اینجا به چند خاطرهی شیرین از کودکی علی(ع) گوش جان فرا دهید:
۱- نوشته لوْح سبز و نامگذاری علی(ع)
در مورد نامگذاری علی(ع) روایت شده: ابوطالب شبانه علی(ع) را که در آن هنگام، نوزاد بود، از مادرش گرفت و به سینهاش چسبانید و همراه مادرش فاطمه به بیرون مکّه، به سرزمین اَبْطح (مسیر سیل، بین مِنی و مکّه) رفتند، در آنجا ابوطالب با خدای خود چنین مناجات کرد:
یا رَبِّ هذَا الْغَسَقِ الدَّجِیِّ/ وَالْقَمرِ الْمُنَْبَلِجِ الْمُضِیِّ
بَیِّنْ لَنا مِنْ حُکْمِکَ الْمَقْضِیِّ/ ماذا تَری فی اِسْمِ ذَا الصَّبِیِّ:
«ای پروردگاری که شب تاریک و ماه روشن و روشنیبخش را آفریدی!
برای ما بیان کن که نام این کودک را چه بگذاریم؟».
در این هنگام چیزی همانند ابر، بر روی زمین آشکار شد، ابوطالب آن را گرفت و با کودک، به سینهاش چسبانید، و به خانه بازگشت، چون صبح شد، آن چیز شبیه ابر را نگاه کرد، دید لوح سبزی است و در آن چنین نوشته شده است:
خُصِّصْتُما بِالْوَلَدِ الزَّکِیِّ/ وَالطاهِرِ الْمُنْتَخَبِ الرَّضِیِّ
فَاِسْمُهُ مِنْ شامِخٍ عَلِیِّ/ عَلِیُّ اُشْتُقَّ مِنَ الْعَلِیِّ:
«شما دو نفر به فرزند پاک، وارسته، برگزیده و شایسته، اختصاص یافتید.
نام او از مقام شامخ خدا سرچشمه میگیرد، نام او علی(ع) است که از صفت علیِّ خدا، گرفته شده است».
ابوطالب در این وقت، نام او را علی گذاشت، و آن لوح سبز را در گوشهی راست کعبه آویزان کرد[5].
و در کتب اهل تسنّن آمده، که ابوطالب، در درون خانهی کعبه مناجات فوق را [با اندکی تفاوت] نمود، و پاسخ آن را همانجا شنید[6].
۲- بتشکنی علی(ع) در دوران کودکی
روزی ابوطالب پسرش علی(ع) را که در آن هنگام کودک بود، دید که بتها را میشکست [با توجّه به این که در آن عصر، همهی مردم – جز اندکی – بتپرست بودند، و جرم بتشکنی مساوی با اعدام بود]، ابوطالب سراسیمه به خانه آمد و به همسرش فاطمه گفت: «امروز علی(ع) را دیدم که بتها را میشکند، ترسیدم بزرگان قریش با خبر شوند و به او آسیب برسانند».
فاطمه گفت: «شگفتا! من خبری عجیبتر از این به تو بدهم: آن هنگام که علی(ع) بچه بود و در رحم من قرار داشت، کنار کعبه رفتم و به قصد پرستش خدا (نه پرستش بتها) به طواف کعبه پرداختم، وقتی که در طواف کعبه به روبروی محل بتها میرسیدم، احساس میکردم علی(ع) در رحم آن چنان دو پای خود را فشار میداد، که من از نزدیک شدن به جایگاه بتها ناتوان میشدم [و احساس میکردم که فرزندم نسبت به بتها اظهار بیزاری میکند][7].
۳- کُشتی گرفتن علی(ع)
ابوطالب ورزش کُشتی را دوست داشت، از اینرو پسران و پسر عموهای خود را به گرد هم جمع میکرد، و به آنها میگفت: دو نفر دو نفر کشتی بگیرند، [در آن وقت علی(ع) کودکی بود و کمتر از ده سال داشت] ابوطالب میدید، پسرش علی(ع) با هر کسی کشتی میگیرد، بر او پیروز میشود، هنگامی که منظرهی پیروزی علی(ع) را میدید، با احساسات پرشور میگفت:
«ظَهَرَ عَلِیٌّ، ظَهَرَ عَلِیٌّ»:
«علی(ع) پیروز و غالب شد».
از اینرو آن حضرت به لقب «ظَهیر» (پیروز) خوانده میشد.
جالب این که حضرت علی(ع) هنگامی که بزرگ شد، مانند قبل، ورزش کشتی را دوست داشت، با دلیران و قهرمانان کشتی میگرفت و بر آنها پیروز میشد، و همیشه برنده بود نه بازنده[8].
۴- پیوستن علی(ع) به پیامبر(ص) در ده سالگی
در آغاز بعثت، روزی ابوطالب(ع) دید که پسرش علی(ع) که در آن هنگام، ده ساله بود، با پیامبر اسلام(ص) هم عقیده شده، و با او نماز میخواند، با نگاه مهرانگیز به علی(ع) گفت: «این دینی را که برگزیدهای، چگونه و چیست؟».
علی(ع) در پاسخ فرمود: «ای پدر! ایمان آوردهام به خدا و رسول خدا(ص)، و پیامبر(ص) را در آنچه آورده تصدیق نمودهام، و همراه او برای خدا نماز میخوانم و از او پیروی میکنم».
ابوطالب [نه تنها فرزندش علی(ع) را نهی نکرد، بلکه او را تشویق کرد و به او] گفت:
«اَما اِنَّهُ لَمْ یَدْعُکَ اِلّا اِلَی خَیْرٍ فَالْزِمْهُ»:
«آگاه باش، محمّد(ص) تو را جز به خیر و سعادت دعوت نمیکند، پس به او بپیوند و ملازم او باش»[9].
خودآزمایی
1- در زمان خشکسالی و قحطی که چند سال قبل از بعثت روی داد، چه کسی سرپرستی علی(ع) را بر عهده گرفت؟
2- نام حضرت علی(ع) از چه صفتی سرچشمه میگیرد؟
3- به چه دلیل به حضرت علی(ع) لقب «ظَهیر» دادند؟
پینوشتها
۱. نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه).
۲. سیره ابن هشام، ج۱، ص ۲۶۳ – بحار، ج ۳۵، ص ۱۱۸ و ۱۱۹.
۳. بحار، ج ۱۷، ص ۳۰۹.
۴. نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲ (قاصعه).
۵. مناقب آل ابیطالب، ج ۲، ص ۱۷۴.
۶. الغدیر، ج ۷، ص ۳۴۷ به نقل از کفایة الطّالب، ص ۲۶۱.
۷. بحار، ج ۴۲، ص ۱۸.
۸. مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۹.
۹. سیرهی ابن هشام، ج ۱، ص ۲۶۴.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی