کد مطلب: ۳۳۲۰
تعداد بازدید: ۱۵۵۳
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۴
نگاهی بر زندگی امام علی(ع)| ۷
شمشیر برّان علی(ع) در میدان نبرد بدر، دشمنان را یکی پس از دیگری کشت، تا سپاه اسلام پیروز گردید، در این هنگام علی(ع) ۲۵ سال داشت.

نگاهی بر زندگی علی(ع) بعد از هجرت، در عصر پیامبر(ص)| ۱


زندگی درخشان و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی علی(ع) در مدینه در عصر رسول خدا(ص) پر از شهامت، ایمان، فداکاری، تدبیر، اخلاق و عظمت بسیار بلند انسانی و اسلامی است که ما در این کتاب که بنایش بر اختصار است ناگزیریم از صد نمونه، یک نمونه، بلکه از هزار نمونه، به چند نمونه قناعت کنیم، و تنها با یاد فرازهای برجسته زندگی او بهره بگیریم.
 

علی(ع) در سال اوّل هجرت


۱- تلاش علی(ع) در مسجدسازی


جمع شدن مهاجران مسلمان در مدینه، و وجود مسلمانان که در مدینه سکونت داشتند، نیاز به یک پایگاه مجهّز برای نماز و تبلیغ اسلام و سایر شئون اسلامی داشت، از این‌رو لازم بود که در مدینه مسجدی ساخته شود، تا مسلمین در وقت‌های مخصوص در آنجا اجتماع کنند و به تدبیر امور بپردازند، مسجد در اسلام تنها مرکز عبادت و پرستش نبود، بلکه سنگری بود که هم به عنوان کلاس معارف و احکام اسلام، از آن استفاده می‌شد، و هم مرکز جنبش‌های اسلامی و هم مجلس مشورت و ...
پیامبر(ص) در همان نخستین ماه هجرت، دستور ساختن مسجدی را در همان مکانی که شتر پیامبر(ص) در آنجا زانو به زمین زد، و در همان جایی که «اسعد بن زُراره» با جمعی، قبل از ورود پیامبر(ص) به مدینه اقامه‌ی نماز جماعت کردند، صادر کرد.
این مسجد به صورت نخستین به‌ طور ساده ساخته شد، که امروز با عظمت و شکوه، به عنوان «مسجدالنّبی» در مدینه معروف است.
پیامبر(ص) کارهای ساختن این مسجد را بین مسلمانان تقسیم نمود، و هر گروهی را تحت نظارت شخصی قرار داد.
حضرت علی(ع) با شور و تلاش خاصّ، بر کار آن گروهی نظارت می‌کرد که عمّار یاسر در میان آن گروه بود، و خود آن حضرت نیز کار می‌کرد.
 

۲- عقد برادری پیامبر(ص) با علی(ع)

 
پنجاه روز یا هشت ماه از آغاز هجرت گذشته بود، تمرکز مسلمانان مختلف با فرهنگ‌ها و نژادهای گوناگون در مدینه، و تشکیل حکومت نوپای اسلامی در زیر یک پرچم، نیاز به یک پیوند محکم و منسجم و فراگیر، بین افراد داشت، از این‌رو پیامبر(ص) براساس مأموریّت از جانب خداوند، به ماجرای «عقد اخوّت» بین افراد اقدام نمود، سیصد نفر از مهاجران و انصار را دو نفر دو نفر، برادر نمود، این کار مهم پایان یافت، ناگاه علی(ع) با چشم اشکبار به رسول خدا(ص) عرض کرد: «یاران خود را با یکدیگر برادر نمودید، پس برادری من چه شد؟».
در این هنگام پیامبر(ص) به علی(ع) رو کرد و فرمود:
«اَنْتَ اَخِی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»:
«تو در دنیا و آخرت، برادر من هستی».[1]
و در نقل جابر انصاری آمده، پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود:
«اَنْتَ اَخِی وَ اَنَا اَخُوکَ، فَاِنْ ناکَرَکَ اَحَدٌ فَقُلْ اَنَا عَبْدُاللهِ وَ اَخُو رَسُولِ‌اللهِ لا یَدَّعِیها بَعْدَکَ الّا کذّاب.»
«تو برادر من هستی و من برادر تو هستم، هرکس منکر آن شد، بگو من بنده‌ی خدا و برادر رسول خدایم، چنین ادّعایی را غیر از تو جز دروغگو نمی‌کند».[2]
 

۳- بسته شدن درهای خصوصی مسجد، جز درِ خانه‌ی علی(ع)

 
یکی از اموری که در سال اوّل هجرت رخ داد این بود که پس از پایان ساختمان مسجد، در اطراف مسجد خانه‌هایی ساخته شد، هر یک از مسلمانان در خانه‌ای می‌زیست، از هر خانه‌ای یک در خصوصی به مسجد باز بود، صاحب آن خانه از آن در وارد مسجد می‌شد، از طرف خداوند فرمان رسید که همه‌ی آن درهای خصوصی بسته شود جز در خانه‌ی پیامبر(ص) و علی(ع)، این موضوع به عنوان حدیث «سَدُّ والْاَبْواب» معروف گردید.[3]
 

۴- ازدواج با حضرت زهرا(س)

 
یکی از حوادث سال اوّل هجرت، که از بزرگترین افتخارات زندگی علی(ع) است، خواستگاری آن حضرت از حضرت زهرا(س) است که مورد پذیرش پیامبر(ص) و زهرا(س) قرار گرفت، و سپس در سال دوّم هجرت اصل ازدواج انجام گردید.
توضیح اینکه: خواستگاران بسیاری از شخصیّت‌های آن عصر، حضرت زهرا(س) را برای همسری خود، از پیامبر(ص) خواستگاری کردند، پیامبر(ص) به هیچ یک از آنها پاسخ مثبت نداد.
امام باقر(ع) فرمود: ابوبکر و عمر، و عبدالرحمن ‌بن عوف هر کدام جداگانه به محضر رسول خدا(ص) آمدند و از حضرت زهرا(س) خواستگاری نمودند، پیامبر(ص) از آنها روی گردانید، تا اینکه حضرت علی(ع) به محضر پیامبر(ص) آمد و خواستگاری کرد، پیامبر(ص) بی‌درنگ پاسخ مثبت به او داد، و به او فرمود: چه چیز را مهریّه قرار می‌دهی؟
علی(ع) عرض کرد: «شمشیر و اسب و زره و شتر آبکش دارم».
پیامبر(ص) فرمود: امّا شمشیر و شتر آبکش و اسب برای تو لازم است، زیرا در جنگ با مشرکان لازم داری، فقط زره می‌ماند که من آن را به عنوان مهریّه زهرا(س) می‌پذیرم.
حضرت علی(ع) آن زره را به ۴۸۰ درهم قَطَری فروخت و آن را به رسول خدا(ص) تحویل داد، و رسول خدا(ص) با آن پول، جهیزیّه حضرت زهرا(س) را فراهم نمود.
در اینجا به این سخن امام صادق(ع) توجه کنید که فرمود:
«لَوْلا اَنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَ اَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ لِفاطِمَةَ(س) ما کانَ لَها کُفْوٌ عَلی ظَهْرِ الْاَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ»:
«اگر خداوند متعال، علی(ع) را برای فاطمه(س) نمی‌آفرید، در سراسر زمین از حضرت آدم(ع) گرفته تا هر انسانی بعد از او، همسر همتایی برای فاطمه(س) پیدا نمی‌شد».[4]
 

علی(ع) در سال دوّم هجرت

 

۱- شرکت علی(ع) در جنگ‌های اسلامی

 
در عصر پیامبر(ص)، بعد از هجرت، ۲۷ «غزوه» [یعنی جنگی که شخص پیامبر(ص) در آن شرکت داشت و فرمانده‌ی لشگر اسلام بود] با مشرکان و کافران، رخ داد، حضرت علی(ع) در تمام این غزوه‌ها جز در جنگ تبوک، شرکت نمود، ولی در ماجرای جنگ تبوک که در سال نهم هجرت رخ داد، پیامبر(ص) علی(ع) را در مدینه جانشین خود ساخت، تا آن حضرت در غیاب پیامبر(ص) مدینه را از گزند منافقان و دشمنان، حفظ نماید، با توجّه به اینکه حفظ مدینه و نگهبانی از همسران و کودکان سپاه اسلام از خطر دشمنان داخلی و خارجی، جهاد بسیار بزرگ و مهم بود.
علی(ع) در بعضی از سَرِیّه‌ها [یعنی جنگ‌هایی که پیامبر(ص) در آن شرکت نداشت] نیز حضور داشت.
اینک در اینجا به چند نمونه از دلاوری‌های علی(ع) در جنگ بدر، که در سال دوّم هجرت رخ داد توجّه کنید:
 

تماشای چهره‌ی علی(ع) در آینه‌ی جنگ بدر

 
برای اینکه به نقش جهاد علی(ع) در پیروزی سپاه اسلام در جنگ بدر پی‌ببریم، به نمونه‌های زیر توجّه کنید:
 

یک: آب آوردن علی(ع) از چاه بدر

 
در شبی که فردای آن جنگ بدر رخ داد، لشگر دشمن در نزدیک چاهی بود که از آب آن چاه برای آشامیدن، استفاده می‌کرد، سپاه اسلام در سوی دیگر آن چاه بود، و آب آوردن از آن چاه، بسیار خطرناک بود، پیامبر(ص) به سپاه خود خطاب کرده و فرمود: «چه کسی برای ما آب می‌آورد؟».
تنها علی(ع) پاسخ داد: «من می‌آورم».
آنگاه آن حضرت مشکی برداشت و خود را به آن چاه رسانید و مشک را به درون چاه دراز نمود و پر از آب کرد و بیرون کشید، ولی هماندم بادی تند وزید و آب آن مشک به زمین ریخت، علی(ع) استقامت کرد و بار دیگر مشک را در درون چاه دراز نمود، و آن را پر از آب کرده بیرون کشید، باز باد تندی وزید و آب آن را ریخت، علی(ع) باز استقامت نموده و مشک را به درون چاه دراز کرد و پر نمود و بیرون کشید، برای بار سوّم نیز باد تندی وزید و آب آن را ریخت، علی(ع) از این سه پیش‌آمد، در آن لحظه خطرناک، نهراسید و خسته نشد، برای بار چهارم، مشک را به درون چاه دراز کرد و پر از آب کرده و بیرون کشید، و مشک پر از آب را به حضور پیامبر(ص) آورد، و ماجرا را به عرض پیامبر(ص) رسانید.
پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: باد اوّل بر اثر عبور جبرئیل با هزار فرشته بود که بر تو سلام کردند، باد دوّم بر اثر عبور میکائیل، با هزار فرشته، و باد سوّم عبور اسرافیل با هزار فرشته بود که هر کدام از کنار تو رد شدند و بر تو سلام کردند[5] [سلام و درود آنها، به خاطر جانبازی و شجاعت بی‌نظیر و استقامت عجیب علی(ع) بود، تا از آن بزرگمرد عمل، قدردانی نمایند].

 
دو: کشته شدن نیمی از مقتولین به دست علی(ع)

 
در جنگ بدر، سپاه اسلام با اینکه ۳۱۳ نفر بودند، ولی سپاه کفر بیش از سه برابر بودند، سپاه اسلام پیروز گردید، سپاه کفر با دادن هفتاد کشته و هفتاد اسیر، شکست خورد و عقب‌نشینی کرد.
سیره‌نویسان می‌نویسند، نیمی از کشته شدگان سپاه کفر، به دست پرتوان حضرت علی(ع) کشته شدند، بعضی را تنها خودش کشت و در کشتن بعضی دیگر، با رزمندگان اسلام، شرکت داشت.
شمشیر برّان علی(ع) در میدان نبرد بدر، دشمنان را یکی پس از دیگری کشت، تا سپاه اسلام پیروز گردید، در این هنگام علی(ع) ۲۵ سال داشت.[6]
 

سه: علی(ع) در نخستین حمله جنگ بدر

 
در آغاز جنگ بدر، سه نفر از قهرمانان نامدار دشمن به نام‌های: «عُتبة‌ بن ربیعه» و برادرش «شِیبه» و پسرش «ولید بن عُتبه» به میدان تاختند و مبارز طلبیدند، سه نفر از جوانان مسلمان مدینه به میدان آنها رفتند، ولی آن سه نفر دشمن فریاد زدند: «این‌ها همتای ما نیستند، پسرعموهای ما را به جنگ ما بفرستید».
پیامبر(ص)؛ علی(ع) و حمزه و عُبَیدة ‌بن حارث (پسرعموی خود) را به میدان فرستاد، جنگ شدیدی درگرفت، به مناسبت هماهنگی سنّ و سال، علی(ع) در برابر ولید، حمزه در برابر شیبه، و عُبَیده در برابر عتبة قرار گرفتند و با همدیگر جنگیدند، طولی نکشید که علی(ع) با چابکی ویژه‌ای، ولید را به خاک هلاکت افکند، و حمزه(ع) شیبه را کشت، عبیده همچنان با هماوردش می‌جنگید، و هر دو به همدیگر ضرباتی زدند، در این هنگام علی(ع) پیش دستی کرد و با ضربات خرد کننده‌ای، عتبه را کشت.
به این ترتیب لشگر قریش در همان آغاز، ضربه‌ی سخت خوردند، به‌ طوری که روحیه‌ی خود را باختند.
مطابق بعضی از روایات، حضرت علی(ع) در کشتن «شیبه» نیز به حمزه کمک کرد، از این‌رو هند جگرخوار در سوگ پدر و برادرش (عتبه و ولید) و عمویش (شیبه) خطاب به علی(ع) چنین گفت:
ما کانَ لِی عَنْ عُتْبَةٍ مِنْ صَبْرٍ/ اَبِی وَ عَمِّی وَ شَقَیقُ صَدْرِی
اَخِی الَّذِی کانَ کَضَوءِ الْبَدْرِ/ بِهِم کَسَرْتَ یا عَلِیُّ ظَهْرِی:
«در مورد پدرم عتبه و عمویم شبیه و برادرم ولید که پاره‌ی دلم بود و چهره‌ای مانند ماه تابان داشت، کاسه‌ی صبرم لبریز شده است».
ای علی! تو با کشتن این افراد پشتم را شکستی.[7]
 

خودآزمایی

 
1- دو مورد از فعالیت‌های و رویدادهای زندگی حضرت علی(ع) را در سال اول هجرت به صورت مختصر بیان کنید.
2- حضرت علی(ع) در کدام غزوه‌ شرکت نداشتند؟
3- در آغاز جنگ بدر، حضرت علی(ع) با چه کسی مبازره کرد؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. ینابیع المودّه، ج ۱، ص ۲۲۶.
[2]. الغدیر، ج ۳، ص ۱۱۵.
[3]. صواعق ابن حجر، ص ۷۸ (فصل ثناء الصّحابه لعلی (ع))
[4]. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۱.
[5]. اعلام الوری (شیخ صدوق)، ص ۱۹۲.
[6]. همان، و بحار، ج ۱۹، ص ۲۹۱.
[7]. کامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۸۱ – کشف الغمّه، ج ۱، ص ۲۴۳ و ۲۴۷.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: