کد مطلب: ۳۳۳۷
تعداد بازدید: ۱۶۶۵
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۶
نگاهی بر زندگی امام علی(ع)| ۲۰
حضرت علی(ع) طبق معمول، سحرگاه به سوی مسجد آمد، همین که وارد مسجد شد، ابن ملجم به آن حضرت حمله کرد و ضربتش را بر فرق سر او وارد ساخت.

حضرت علی(ع) در عصر خلافت خود| ۴


ضربت خوردن امیر مؤمنان علی(ع)


گروهی از فراریان خوارج، در مکّه در مذاکره‌ی محرمانه‌ی خود به این نتیجه رسیدند که سه نفر باید اعدام گردد: معاویه، علی(ع) و عمروعاص، سه نفر از آنها خود را برای اجرای این کار آماده ساختند، ابن‌ملجم داوطلب برای کشتن حضرت علی(ع) شد، او بی‌آن که مقصود خود را به کسی بگوید وارد کوفه شد و در کوفه با هم مسلکان خود، محرمانه تماس گرفت، سرانجام زنی به نام قُطّام و دو مرد به نامهای وَرْدان و شبیب، همدست شدند تا سحرگاهان شب ۱۹ ماه رمضان، در مسجد کوفه در محراب عبادت [یا هنگام ورود حضرت علی (ع) به مسجد] با شمشیر به آن حضرت حمله کرده  و او را بکشند، قُطّام شمشیرهایی را که زهرآلود کرده بود به دست آنها داد، آنها جریان را به اشعث ‌بن قیس نیز گفته بودند، اشعث نیز با آنها هم‌رأی بود و برای کمک به آنها به مسجد آمده بود.
حضرت علی(ع) طبق معمول، سحرگاه به سوی مسجد آمد، همین که وارد مسجد شد، ابن ملجم به آن حضرت حمله کرد و ضربتش را بر فرق سر او وارد ساخت.[1]
در روایت مشهود آمده: آن حضرت، سحرگاه طبق معمول به مسجد آمد، بالای بام رفت و هنگام سپیده‌ی سحر، اذان گفت، سپس از بام پائین آمد و به محراب رفت و مشغول نماز نافله‌ی صبح شد، وقتی که خواست سر از سجده‌ی اوّل رکعت اوّل نماز بردارد، ابن ملجم از تاریکی استفاده کرده خود را کنار محراب رسانید و آن چنان بر فرق همایون علی(ع) شمشیر زد که فرق آن بزرگوار تا نزدیک پیشانی‌اش شکافته شد.
در آن هنگام فرمود:
«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلی مِلَّةِ رَسُولِ‌اللهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ:
به نام خدا و برای خدا و بر دین رسول خدا، به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم».
سپس مقداری از خاک محراب را برداشت و روی زخم سرش پاشید و این آیه را خواند:
«مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً اُخْری:
ما شما را از خاک آفریدیم و در آن باز می‌گردانیم، و از آن نیز بار دیگر شما را بیرون می‌آوریم» (طه – ۵۵).
به این ترتیب امام بزرگوار غرق در خون شد، و یاران آمدند و آن حضرت را به خانه بردند و در بستر شهادت قرار گرفت.[2]
نکته قابل توجّه این که امیر مؤمنان علی (ع) در هیچ یک از کارهای بزرگ خود، مانند فتوحات و... نگفت «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه»، ولی در اینجا که ندای شهادت و خشنودی خدا و عاقبت به خیری به گوش جانش رسید، گفت: «به خدای کعبه رستگار شدم».
و آه و فریاد نکشید، از درد و مرگ چیزی نگفت، وای و واویلا سر نداد، بلکه گفت: «به خدای کعبه رستگار شدم!».
درود باد بر آن ملّتی که رهبر وی/ چنان بلند مقام و چنین خطیر آمد[3]
 

وصیّت حضرت علی(ع)

 
هنگامی که حضرت علی(ع) در بستر شهادت قرار گرفت، به فرزندانش حسن و حسین(ع) و به سایر بستگان خود و بر هر که وصیّت‌نامه‌اش به او می‌رسد، وصیّتی کرد که جمله‌های آن در موارد بیست‌گانه‌ی زیر خلاصه می‌شود:
۱- شما را به تقوا و پرهیزکاری و ترس از خدا وصیّت می‌کنم.
۲- دنیا پرست نباشید، گرچه دنیا به سراغ شما آید.
۳- از آنچه از امور دنیا از دستتان می‌رود، افسوس نخورید.
۴و۵- حقّ بگوئید و برای پاداش الهی کار کنید.
۶و۷- دشمن ظالم و یار مظلوم باشید.
۸- تقوا و نظم در امور را رعایت کنید.
۹- بین افراد خود را اصلاح دهید، که من از جدّتان رسول خدا (ص) شنیدم فرمود:
«صَلاحُ ذاتِ الْبَیْنِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةَ وَ الصِّیامِ:
اصلاح بین مردم از نماز و روزه (یا از یک سال نماز و روزه) شما برتر است».
۱۰- خدا را خدا را!، در مورد «یتیمان»، نکند آنها گاهی سیر یا گاهی گرسنه بمانند، نکند آنها بر اثر عدم رسیدگی، در حضور شما از بین بروند.
۱۱- خدا را خدا را! در مورد «همسایگانتان» که با آنها خوش رفتاری کنید، چرا که آنها مورد سفارش پیامبر(ص) هستند، آن حضرت همواره نسبت به همسایگان سفارش می‌کرد، تا آنجا که ما گمان کردیم بزودی سهمیّه‌ای را در مورد ارث بردن همسایه از همسایه، قرار خواهد داد.
۱۲- خدا را خدا را! در مورد «قرآن»، نکند دیگران از عمل به قرآن، از شما پیشی گیرند.
۱۳- خدا را خدا را! در مورد «نماز»، چرا که نماز ستون دین است.
۱۴- خدا را خدا را! در مورد «خانه‌ی پروردگارتان» (کعبه)، تا آن هنگام که هستید آن را خالی نگذارید، که اگر خالی گذارده شود، مهلت داده نمی‌شوید (و بلای الهی شما را فرا خواهد گرفت).
۱۵- خدا را خدا را! در مورد «جهاد» با اموال و با جان‌ها و زبان‌های خود در راه خدا.
۱۶و۱۷و۱۸- و بر شما لازم است که پیوندهای دوستی بین خود را محکم کنید، و بذل و بخشش را فراموش نکنید، و از قهر شدن و قطع رابطه بین خود بر حذر باشید.
۱۹- امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکید، که در صورت ترک، اشرار بر شما مسلّط شوند، در این صورت هر چه دعا کنید به استجابت نمی‌رسد.
۲۰- سپس در مورد ضارب خود «ابن ملجم» چنین سفارش کرد؛ اگر از دنیا رفتم (و تصمیم قصاص داشتید) یک ضربت به او بزنید تا ضربتی در برابر ضربتی باشد، او را مُثْلَه نکنید (یعنی گوش و بینی و اعضاء او را نبرید) که من از رسول خدا (ص) شنیدم فرمود: «از مُثله کردن بپرهیزید گرچه نسبت به سگ گزنده باشد»[4].
 

وصیّت در مورد غسل و کفن و دفن

 
حضرت علی (ع) به دو فرزندش حسن و حسین(ع) فرمود: «وقتی از دنیا رفتم مرا غسل دهید، و کفن و حنوط نمائید و شبانه به طور مخفیانه، جنازه‌ی مرا حمل کنید، شما پشت سر تابوت را بلند کنید، جلو تابوت را دیگران (فرشتگان) بلند می‌کنند، هر کجا که جلو جنازه بر زمین نهاده شد، پشت سر جنازه را بر زمین نهید».
و مطابق روایت دیگر، سپس فرمود: در این هنگام خاک آن زمین را که جنازه بر آن نهاده شده، بردارید، لوحی مشاهده می‌کنید، که در آن نوشته شده، حضرت نوح(ع) آن قبر را برای علی‌بن ابیطالب(ع) آماده کرده است، مرا در همانجا دفن نمایید.
امام باقر(ع) فرمود: حضرت علی(ع) در کنار قبر حضرت نوح(ع) به خاک سپرده شد.[5]
 

سفارش علی(ع) به مخفی نمودن قبر خود

 
حضرت علی(ع)، دشمنان بسیار داشت، از جمله آنها معاویه و طرفدارانش، خوارج بودند، عداوت و کینه‌توزی آنها در حدّی بود که قبر مطهّر علی(ع) از دستبرد نبش و اهانت آنها، محفوظ نبود، از این‌رو حضرت علی(ع) در وصیّت خود به فرزندانش فرمود: «مرا شبانه به خاک بسپارید، و در دفن او تنها چهار نفر یعنی حسن و حسین، محمّد حنفیّه و عبدالله ‌بن جعفر (شوهر زینب) حاضر بودند، و طبق بعضی از روایات حضرت امّ‌کلثوم (س) نیز حاضر بود.
امیرمؤمنان (ع) به فرزندش حسن (ع) فرمود: «برای من چهار قبر در چهار محل حفر کن: ۱- در مسجد کوفه ۲- در رحبه (صحن مسجد یا میدان کوفه) ۳- در سرزمین نجف ۴- در خانه‌ی جُعدة‌بن هُبَیره»، منظور آن حضرت از این وصیّت این بود که کسی به قبر او اطّلاع نیابد.
آن بزرگوار در اواخر شب ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجرت به لقای الهی پیوست، و قبل از طلوع فجر همان شب، به خاک سپرده شد.
فرزندان علی(ع) همه‌ی وصیّت‌های آن حضرت را انجام دادند، مطابق بعضی از روایات، مرقد مطهّر علی(ع) تا زمان امام صادق (ع)، و به قولی تا عصر حکومت هارون‌الرّشید، مخفی بود.[6]
 

خودآزمایی

 
1- گروهی از فراریان خوارج، در مذاکره‌ی محرمانه‌ی خود به این نتیجه رسیدند که چه افرادی باید اعدام گردند؟
2- چرا حضرت علی(ع) وصیت کردند که محل دفنشان مخفی بماند؟
3- سه مورد از وصیت‌های حضرت علی(ع) را بیان کنید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] اعلام الوری، ص ۲۰۱ – تتمة المنتهی، ص ۲۴ – بحار، ج ۴۲، ص ۲۲۹ – ۲۳۱.
[2] منتهی الآمال، ج ۱، ص ۱۲۸.
[3] ماجرای ضربت خوردن حضرت علی (ع) در حال نماز و در محراب عبادت، در کتابهایی مانند: کشف الغمّه، ج ۲، ص ۶۳ (تألیف علی‌بن عیسی اِرْبِلی، وفات شده در سال ۶۹۳ ﻫ.ق)، امالی طوسی، ج ۹، ص ۶۵۰ – بحار، ج ۴۱، ص ۲۰۵ و ۲۰۶.
[4] نهج‌البلاغه، نامه ۴۷.
[5] بحار، ج ۴۲، ص ۲۱۳ تا ۲۲۲.
[6] اقتباس از اصول کافی، ج ۱، ص ۴۵۶ – انوار البهیّه، ص ۱۰۸ – بحار، ج ۴۲، ص ۲۲۰ و ۲۱۶ و ۲۱۴.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: