کد مطلب: ۳۴۸۴
تعداد بازدید: ۳۸۳۰
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۰
تولی و تبری| ۳
بر هر انسانی لازم است که از روی دلیل و برهان با توجه به منابع اسلامی (قرآن و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله و روایات اهل بیت علیهم السلام و عقل) اصول دین را با توجه به وسع و توان خود بیاموزد...
در درس قبل فهمیدیم در کنار محبّت به اهل بیت علیهم السلام محبت به دشمنان ایشان نیز امکان ندارد. در این درس می خواهیم بررسی کنیم تولّی و تبرّی از اصول دین است یا از فروع دین و وظیفه انسان نسبت به آن چیست.
خداوند متعال خالق تمام موجودات هستی­، انسان را اشرف مخلوقات خود قرار داد و برای اینکه انسان در مسیر سعادت و رسیدن به مراتب عالی انسانی قرار بگیرد، به واسطه رسولش حضرت محمد صلّی الله علیه و آله  قرآن را در اختیار انسان قرار داد. خداوند این کتاب الهی را اینطور معرفی می کند:
«وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ»
و ما این کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است.
«وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ»
و هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است[1]. و هر آنچه برای سعادت و تعالی انسان لازم باشد در این کتاب بیان شده است.  امام صادق علیه السلام در ذیل این آیه می فرمایند: «خداوند متعال قرآن را برای بیان هر چیزی نازل کرد و چیزی را که مردم به آن احتیاج داشته باشند ترک نکرد مگر آنکه آن را در قرآن نازل کرد»[2].
یکی از مسائلی که خداوند در قرآن به تمام انسان ها معرفی می کند اسلام است و می فرماید:
«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ‏»
دین نزد خداوند فقط اسلام است[3].
دين در لغت در اصل به معنى جزا و پاداش است، و به معنى اطاعت و پيروى از فرمان نيز آمده است، و در اصطلاح عبارت از مجموعه قواعد و قوانين و آدابى است كه انسان در سايه آنها مى ‏تواند به خدا نزديك شود و به سعادت دو جهان برسد و از نظر اخلاقى و تربيتى در مسير صحيح گام بردارد.
اسلام  به معنى تسليم است، بنا بر اين معنى جمله «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» ‏اين است كه آيين حقيقى در پيشگاه خدا همان تسليم در برابر فرمان او است، و در واقع روح دين در هر عصر و زمان چيزى جز تسليم در برابر حق نبوده و نخواهد بود، منتها از آنجا كه آيين پيامبر اسلام، آخرين و برترين آيين ها است، نام اسلام براى آن انتخاب شده است[4] و هر كس غير از اسلام آيينى براى خود انتخاب كند از او پذيرفته نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ‏» و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است[5].
با توجه به آنچه که بیان شد اسلام یعنی تسلیم در برابر دستورات و قوانین و آدابی که از جانب خدا به واسطه رسولش به مردم ابلاغ شده است که شامل سه دسته است:
·        اول اصول دین که شامل برنامه های اعتقادی می باشد و پنج قسم است: توحید , عدل , نبوت , امامت و معاد
·        دوم برنامه های اخلاقی
·        سوم فروع دین که شامل دستورات عملی می باشد که مهم ترین آنها: نماز, روزه , خمس , زکات , حج , جهاد , امربه معروف و نهی منکر , تولّی وتبرّی  می باشد.
بر هر انسانی لازم است که از روی دلیل و برهان با توجه به منابع اسلامی (قرآن و سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله و روایات اهل بیت علیهم السلام و عقل) اصول دین را با توجه به وسع و توان خود بیاموزد، «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» خدا هيچ كس را جز به اندازه توانايى اش تكليف نمى كند هر كس عمل شايسته اى انجام داده به سود اوست، و هر كس مرتكب كار زشتى شده به زيان اوست[6].
 ولى در فروع دین اگر مجتهد بود یعنی توانایی استنباط احکام را از منابع اسلامی داشت، به آن عمل می کند ولی اگر توان اجتهاد را نداشت از کسی که توانایی آن را دارد - که در اصطلاح به آن مرجع تقلید می گویند- باید تقلید کند.
 

تولّی و تبرّی از اصول دین یا فروع دین؟
 

با توجه با آنچه که در درس اول گذشت اگر ما تولّی را به معنای دوست اخذ کردن و قبول ولایت و سرپرستی خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام بگیریم آنگاه از اصول دین می‏شود. ولی اگر  تولّی به معنی دوستی و همراهی با افراد با ایمان و تبری به معنی برائت از مشرکان و انزجار از گنه کاران باشد چنانچه در درس اول گذشت از فروع دین می شود.
در هر صورت اگر از اصول دین باشد بر هر انسانی لازم است از دل روایات و آیات آن را با برهان و استدلال بیاموزد و مصادیق آن را شناسایی کند و در صورتی که از فروع دین باشد از آنجایی که یادگیری احکام شرعی بر هر مکلفی ضروری است و وجوب عینی دارد، لازم است آن را بیاموزد و در زندگی به آن عمل کند. چنانچه در روایات تاکید فراوانی به آموختن مسائل دینی شده و کسی که مسائل دینی را نداند، مورد مذمت اهل بیت علیهم السّلام واقع شده است. امام صادق علیه اسلام می فرمایند:
«‏الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى سَرَابٍ بِقِيعَةٍ لَا تَزِيدُهُ سُرْعَةُ سَيْرِهِ إِلَّا بُعْداً»
كسی كه بدون علم و آگاهی اعمالش را انجام دهد مانند فردی است که به سمت سرابی در بیابان حركت كند لذا هر چه تندتر برود از مقصدش دورتر می ‌‌شود[7]. و در حدیث دیگری می فرمایند:
«حَدِيثٌ فِي حَلَالٍ وَ حَرَامٍ تَأْخُذُهُ مِنْ صَادِقٍ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ»
آموختن حدیث در مورد حلال و حرام از شخص صادق بهتر از دنیا و هر آنچه که در آن طلا و نقره باشد[8]. و از فرمایشات ایشان است که می فرمایند:
 «‏تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ وَ لَا تَكُونُوا أَعْرَاباً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِ اللَّهِ لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَمْ يُزَكِّ لَهُ عَمَلًا»
 در دین خدا تفقه کنید و مانند اعراب جاهلی نباشید (که احکام و معارف خدا را نمی داستند) پس قطعا کسی که در دین خدا تفقه نکند خداوند متعال در روز قیامت نگاه رحمت به او نمی کند و عمل او را پاک نمی نماید[9].
و در حدیثی امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
«تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِيلَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا وَ فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَوَاكِبِ وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ لَمْ يَرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا»
در دین خدا فقیه و دانا شوید زیرا فقه كلید بصیرت و شناخت است و مایه كامل شدن عبادت و وسیله رسیدن به مقامات بلند و مراتب عالی در دین و دنیا است، برتری فقیه بر عابد همچون برتری خورشید بر ستارگان است و هر كس در دین خود دانا و فقیه نشود خداوند عملی را از او نمی‌‌پسندد[10].
 

بررسی تقلید در اصول دین و فروع دین
 

خداوند از هر مکلفی می خواهد که در مسائل دینی و احکام اسلامی اعم از اصول دین و فروع دین, اعتقاد جازم داشته باشد و در ابتدا تقلید جایز نیست و خود انسان باید این احکام و مسائل را شناسایی کند، از طرفی استفاده از منابع دینی نیازمند تخصص لازم می باشد. به عنوان مثال یکی از منابع دینی، قرآن کریم است که زبان آن عربی است و لازم است برای فهم آن علومی مانند معانی بیان، بلاغت، قواعد دستور زبان عربی را بشناسیم. و از طرفی در الفاظ قرآن مطلق و مقید، عام و خاص، محکم و متشابه وجود دارد که تشخیص آن کار عموم مردم نیست.
 پس برای بهرمندی از این مسائل انسان باید تخصص کافی را به دست بیاورد که در اصطلاح به آن فرد مجتهد گفته  می شود، یا این توانایی را داشته باشد که تمام اقوال علما را در مسئله مورد نیاز جمع کند و به قدر متیقّن آن عمل کند که در اصطلاح به این عمل احتیاط می گویند و البته این مرحله هم کار عموم مردم نیست و نیازمند تخصص می باشد، و یا برای شناسایی و فهم آن به متخصص رجوع کند.
برای همه افراد که می خواهند احکام و مسائل دین اعم از اصول و فروع دین را بشناسند و به یقین برسند این سه راه متصور است، با این تفاوت که در اصول دین، متخصصین و خبرگانی هستند که ادله و شواهد خود را بر صحت و درستی گزاره های دینی در اختیار عموم می گذارند و مردم می توانند به آنها رجوع کنند. اما این به معنای تقلید نیست، بلکه به معنای این است که آنان کار علمی کرده اند و بیان خود را با استدلال و دلیل آورده اند و اگر  استدلال آنان را متقن نیافتند، نمی توانند حرف آنان را بپذیرند، بلکه باید برای پذیرش آن دلیل کافی داشته باشند. اما در فروع دین این امکان وجود دارد که به متخصص رجوع کنند و بدون تحقیق مطالب آنان را در فروع دین بپذیرند و به آن عمل کنند که در این صورت در اصطلاح به آن تقلید گفته می شود.
 

خودآزمایی
 

1-   تولّی و تبرّی از اصول دین است یا از فروع دین؟ توضیح دهید.
2-   آیا تقلید در اصول دین و فروع دین جایز است؟ توضیح دهید. 

 پی‌نوشت‌ها


[1]  سوره نحل آیه 89
[2]  اصول کافی ج 1 ص 59 ح 1
[3]  آل عمران آیه 19
[4]  تفسیر نمونه ج 2 ص 470
[5]  آل عمران آیه 85 ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
[6]  بقره آیه 286 ترجمه شیخ حسین انصاریان
[7]  الامالی شیخ مفید ص 42
[8]  المحاسن ج1 ص 229
[9] المحاسن ج1 ص 228
[10] تحف العقول ص 410 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مجید رضایی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: