کد مطلب: ۴۰۲۴
تعداد بازدید: ۶۷۰
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۹
تجلی توحید در نظام امامت| ۲
اسلام، دین خداست دین توحید است و دین همه پیغمبران و پیروان راستین‌شان؛ دین حضرت خاتم‌الانبیاء(ص) است، نه برای دین حقّ اسمی بهتر از این اسم می‌توان یافت، و نه برای بشر، واقعیت و اصالتی اصیل‌تر و عالی‌تر از مفهوم این اسم...

گفتار دوّم: تجلّی توحید در اسلام
 


تجلّی توحید در اسلام، به قدری نیرومند و پرتلألؤ است که اسلام و توحید و موحّد و مسلم، مانند دو لفظ مترادف، مفهوم واحد یافته، و به گفته بیگانگان [خاورشناسان] - مثل گوستاو لوبون - عقیده توحید، تاج افتخاری است که در بین ادیان بر سر اسلام نهاده شده است.[1]
اسلام، دین خداست دین توحید است و دین همه پیغمبران و پیروان راستین‌شان؛ دین حضرت خاتم‌الانبیاء(ص) است، نه برای دین حقّ اسمی بهتر از این اسم می‌توان یافت، و نه برای بشر، واقعیت و اصالتی اصیل‌تر و عالی‌تر از مفهوم این اسم و این از قضایایی است که می‌گویند: «قیاساتها معها» دلیلش با خودش می‌باشد، و خودش دلیل خودش است.
دین حقّ غیر از اسلام، به حقّ نخواهد بود و هر تعبیر دیگری که از دین حقّ بشود، اگر مفهومش، مفهوم کلمه «اسلام» یا کلماتی که در لغات دیگر با آن مترادفند، نباشد، دین حقّ نیست. خدا واحد است و دین حقّ واحد است و آن اسلام است که در مفهومش هیچ‌گونه دوگانه‌خواهی و دوگانه‌پرستی و شرک نیست. تسلیم خدا بودن، و فرمانبردار و فرمان‌پذیر بی‌قید و شرط او بودن، هم به اعتقاد و هم به عمل، اسلام است. برای انسان هم، عالی‌تر از این، مقام و مرتبه‌ای نیست و کمالی از این بالاتر نمی‌شود. لذا خداوند متعال پیغمبر جلیل خود حضرت خلیل(ع) را در قرآن مُسِلم خوانده است و از پسران یعقوب(ع) حکایت می‌فرماید که در پاسخ پدرشان که در هنگام درگذشت از این جهان، به آن‌ها گفت:
«ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی»
«بعد از من چه کسی را می‌پرستید؟»
گفتند:
﴿نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبَآئِکَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً وَاحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[2]
«خدای تو و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان او هستیم».
بنابراین اگرچه اسلام، عنوان و نام و رسالت دعوت حضرت خاتم‌الانبیاء(ص) می‌باشد و پس از ظهور آن حضرت، بر غیر آنچه آن حضرت به آن رسالت داشته، صحّت اطلاق ندارد؛ امّا این نامگذاری و حصر عنوان اسلام به این دین، برای این است که اسلام خالص است و اسلام هیچ‌کس جز به تسلیم در برابر این دین و پذیرفتن احکام و محرمات و واجبات آن محقق نمی‌شود و یکی از شواهد بر خاتمیت این دعوت و بقای آن تا روز قیامت این است که در عصری که مفهوم اسلام مجهول و ناشناخته مانده بود و نام‌ها و عنوان‌ها و برچسب‌های ناجور، به ادیانی که سابقه الهی و حقانیت داشتند، زده بودند و نه فقط این نام‌ها نارسا و معرّف حقیقت آنها نبود، بلکه با اسلام مغایر و منافی بود، در چنین زمانی، این دعوت بر اساس وحی الهی، اسلام را به جهانیان عرضه کرد و صریحاً در مثل آیه‌ی:
﴿وَ مَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ﴾[3]
«هر کس غیر از اسلام دینی را اختیار کند هرگز از او پذیرفته نیست».
و آیه‌ی:
﴿إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللهِ الأِسْلامُ﴾[4]
«همانا دین (پسندیده و پذیرفته شده) در نزد خدا اسلام است».
اسلام را یگانه راه نجات اعلام کرد. و در آیاتی مثل آیه‌ی:
﴿فَلاَ وَ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُوا فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیماً﴾[5]
«نه چنین است قسم به خدای تو که اینان به حقیقت اهل ایمان نمی‌شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حاکم کنند و آنگاه هر حکمی که بکنی هیچ گونه اعتراض در دل نداشته و کاملا از جان و دل تسلیم فرمان تو باشند».
و آیه‌ی:
﴿وَ ما کانَ لِمُؤْمِن وَ لاَ مُؤْمِنَة إِذَا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾[6]
«هیچ مرد و زن مؤمنی را هنگامی که خدا و رسولش در کاری حکم کنند اراده و اختیاری نیست».
و آیه‌ی:
﴿وَ مَن یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی﴾[7]
«و هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آورده و نیکوکار باشد چنین کسی به محکم ترین رشته الهی چنگ زده».
و آیه‌ی:
﴿(وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّن دَعا إِلَی اللهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ﴾[8]
«چه کسی در جهان، از آن کس که خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و همی به عجز و لابه گفت که من تسلیم خدایم، بهتر و نیکوکارتر است».
و آیات دیگر، ویژگی‌ها و آثار و جلوه‌های اسلام و حقیقت دین را به نحوی که هیچ تعلق و وابستگی به گروه و نژاد و منطقه‌ای نداشته باشد و اصول و فروع آن فطری و خردپسند و در همه زمان‌ها و عصرها، وحدت دینی را تأمین نماید، روشن فرمود؛ که پس از چهارده قرن، یگانه بیان کامل و جامع و بی‌بدیل، دین حقّ است و الی الابد هم بی‌بدیل خواهد بود. همه باید به این دین بگروند و همه باید ندای وحدت سردهند و اسلام را که عالی‌ترین و کامل‌ترین طرح وحدت است، بپذیرند و شعارهای وحدت:
﴿إِنَّ أَکْرَمَکمْ عِندَ اللّهِ أَتْقَیکُمْ﴾[9]
«همانا گرامی‌ترین شما، نزد پروردگار پرهیزکار و باپرواترین شماست».
و «الناسُ کُلُّهُم بَنُو آدَمَ وَ آدَمُ خُلِقَ مَنَ التُّرابِ وَ لا فَضْلَ لِعَرَبی عَلی عَجَمیٍّ وَ لا عَجَمِیٍّ عَلی عَرَبِیٍّ وَ لا أَحْمَر عَلی أبْیَضَ وَ لا أَبْیَضَ عَلی أَحْمَرَ إِلّا بِالتَّقْوی»[10]
«همه مردم فرزند آدمند و آدم از خاک خلق شده و هیچ فضل و برتری بر هیچ عربی نسبت به عجمی و بر هیچ عجمی بر عربی و بر هیچ سرخ پوستی به سفید پوستی  و بر هیچ سفید پوستی به سرخ پوستی نیست مگر به تقوا».
را سردهند و زبان حال و مقال همه مردم جهان، از هر نژاد، و اهل هر قاره و شهر و روستا این باشد:
الصینُ لَنا وَ الْعَرَبُ لَنا / وَالْهِنْدُ لَنا وَالْکُلُّ لَنا
أَضْحَی الْإِسْلامُ لَنا دینًا / وَ جَمیعُ الْکَوْنِ لَنا وَطَنًا
تَوْحیدُ اللهِ لَنا نُورٌ / أَعْدَدْنا الرُوحَ لَهُ سَکَنًا
«چین مال ماست و عرب از آن ماست و هند برای ماست، همگی مال ماست. اسلام دین ما و همه‌ی هستی وطن ما شد. عقیده به توحید خدا برای ما نور و روشنایی است. جان و روح خود را جایگاه و مسکن برای این عقیده آماده کرده‌ایم». 


خودآزمایی
 

1- به چه دلیل خداوند متعال پیغمبر جلیل خود حضرت خلیل(ع) را در قرآن، مُسِلم خوانده است؟
2- علت نامگذاری و حصر عنوان اسلام به این دین را بیان کنید.
3- یکی از شواهد بر خاتمیت دین اسلام و بقای آن تا روز قیامت چیست؟
 

پی‌نوشت‌ها


1 لوبون، تمدن اسلام و عرب، ص ۱۴۳.
2 بقره، ۱۳۳.
3 آل عمران، ۸۵.
4 آل عمران، ۱۹.
5 نساء، ۶۵.
6 احزاب، ۳۶.
7 لقمان، ۲۲.
8 فصلت، ۳۳.
9 حجرات، ۱۳.
10 طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج۱۸، ص ۱۳؛ ر.ک: کراجکی، معدن‌الجواهر، ص۲۱؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج۶، ص۹۹.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: