در این جمله نورانی، حضرت اشاره میکند به یکی دیگر از صفات متّقین، با تقوا کسی است که هنگام برخورد با حرام چشم خود را میبندد و نگاه نمیکند از این جمله استفاده میشود که خداوند دیدن بعضی از دیدنیها را حرام کرده است و ما اجازه نداریم که نگاه خود را آزاد بگذاریم.
نکته مهم این است که در عبارت، تعبیر به «عمّا» شده است یعنی از هر چه منظرهی حرام است چشمپوشی میکند معلوم میشود نگاه حرام، فقط منحصر به دیدن زن نامحرم نیست بلکه منظرههای حرام، متعدّد است به عنوان نمونه:
1. دیدن پسر بچّه زیبا صورت به قصد شهوت
2. دیدن عکس زن نامحرم
3. دیدن فیلمهای منافی با عفّت و تحریککننده غریزهی جنسی و افتادن در وادی گناه
4. نگاه کردن به مواضع خاص زنهایی که محرم انسان هستند یعنی آن مواضع ممنوعه، مثل مادر خواهر دختر عمّه خاله مادرزن و شبیه اینها، مواضع ممنوعه عبارت است از آرنج دست به بالا از زانوی پا به بالا از گردن به پائین که شامل سینه و کمر و فرج و پشت آنها (دُبُر) میشود.
5. نگاه کردن به عورت یکدیگر که در این مسئله مرد و زن حکم مساوی دارند یعنی مردها نمیتوانند به عورت یکدیگر نگاه کنند و زنها هم همینطور، و در این مسئله بین شخص مُرده و زنده فرقی نمیکند یعنی انسان اجازه ندارد به عورت شخص مُرده هم نگاه کند این نگاه حرام است.
6. نگاهکردن به داخل خانه همسایه از درب باز همسایه و یا از پشت بام خانه خودش داخل خانه همسایه را نگاه کند.
ولی مهمترین مصداق نگاه حرام، نگاه به نامحرم میباشد و متأسّفانه امروز، یکی از گناهانی که در جامعه شایع شده است و عدّه زیادی گرفتار این معصیت شدهاند همین چشمچرانی است، از نظر قرآن مجید و از نظر روایات معصومین(ع) و از نظر فتاوای همه مراجع تقلید و فقهایِ عظام، نگاه به زن اجنبیّه و نامحرم به طور مسلّم حرام است که این نگاه حرام شامل نگاه به دختری که 9 سال آن تمام شده است (یعنی بالغ شده) هم میشود. البته نکته مهم این است که در روایات آمده که ما 2 نگاه داریم:
1. نگاه حلال
2. نگاه حرام
نگاه حلال مثلاً کسی که قصد ازدواج با دختری یا زنی را دارد میتواند به تمام هیکل او نگاه کند. البته به دو شرط: 1. به قصد شهوت نباشد. 2. به قصد و نیّت ازدواجکردن، باشد.
دومین نگاه حلال آن نگاهی است که در خیابانها به هنگام عبور و مرور به زن نامحرم میافتد. یعنی از روی عمد نه، بیاختیار، چون انسان نمیتواند چشمان خود را ببندد و راه برود در اثر رفت و آمد در معابر گاهی چشم انسان به حرام میافتد اگر اصرار بر نگاهکردن نداشته باشد و اگر ادامه ندهد آن نگاه حلال است و حرام نیست به عبارت دیگر نگاهکردن حرام است نه افتادن نگاه، مثل این میماند که صدای حرام و موسیقی به گوش انسان بخورد بدون اینکه توجه کند به موسیقی، این اشکالی ندارد.
یعنی گوش دادن به موسیقی حرام است نه اینکه به گوش تو این صدا برسد.
رسول الله(ص) به علی(ع) فرمود ای علی نگاه اوّلی که به نامحرم میافتد برای تو حلال است ولی اگر نگاه دوم را کردی یعنی ادامه به نگاه دادی برای تو ضرر است در عالم آخرت.« کتاب من لایحضره الفقیه ج 4 ص 11»
قابل ذکر است که در میان اعضاء و جوارح ما پردازشترین و قیمتیترین آنها عضو چشم است و از بزرگترین نعمتهای الهی در وجود انسان است که ما قدر آن را نمیدانیم.
با این وجود علی(ع) فرمودند هیچ عضوی در بدن انسان مثل چشم، کم شکر و سپاس نیست یعنی عضوی که از همهء اعضاء بدن، شکر و سپاس او کم است چشم است سعی کنید خواستههای او را اجابت نکنید که شما را از یاد خدا غافل میکند. «بحار ج 104، ص 36»
و عجیب است که در روایت آمده است سه چیز از سه چیز سیر نمیشود. 1. عالم از علم 2. زمین از بارش باران 3. چشم از نگاه کردن.
و گاهی اینطور میشود که امام صادق(ع) فرمود:
چه بسا هنگامی که حسرت و آه طولانی به همراه دارد.
«وسائل الشیعه ج 14 ص 138»
یعنی انسان نگاه میکند به زن نامحرم و دل او هوس میکند و این امر طبیعی است که انسان به هر زنی که نگاه کرد و میل به او پیدا کرد، نصیب او نمیشود و نمیتواند به او برسد پس در نتیجه در حسرت و افسوس طولانی گرفتار میشود.
از طرفی دیگر در روایات اینطور آمده است که رسول خدا فرمود: چشمهای خود را از حرام ببندید تا منظرههای عجیب را نشان شما بدهند منظرههایی که از دید بقیهی مردم مخفی است یعنی چشم ظاهری خود را از حرام بپوشانید تا چشم باطن شما باز شود. «بحار ج 104 ص 41»
در روایت جالبی علی(ع) فرمود:
هر کس چشم خود را از حرام بپوشاند قلب و دل او راحت میشود و در آسایش به سر میبرد. غررالحکم
حضرت یحیی بن زکرّیا فرمود:
مرگ در نظر من از نگاه حرام محبوبتر است. «بحار ج 104 ص 42»
رسول خدا(ص) فرمود:
در حدیث آمده که هر عضوی میتواند زنا کند مثلاً زنای زبان سخنان شهوتآمیز با نامحرم و زنای گوش استماع سخنان شهوتآمیز نامحرم و زنای پوست، لمس بدن نامحرم است و زنای چشم نگاه به حرام است. «بحار ج 104 ص 36»
در روایت آمده نگاه حرام تیری است مسموم از تیرهای شیطان که به طرف انسان پرتاب میکند. «بحار ج 104 ص 40»
خوشا به حال کسی که مواظب باشد این تیر مسموم به او اصابت نکند.
حضرت عیسی فرمودند: اگر کسی به زنی نگاه حرام کرد و میل به آن زن پیدا کرد به تحقیق در دل و قلب خود زنا کرده است. بعد فرمودند اگر چشم راست تو خیانت کرد و به حرام نگاه کرد آن چشم را از جا بیرون بیاور و دور بینداز به دلیل اینکه اگر یکی از اعضاء بدن تو از بین برود و ناقص بشود برای تو بهتر است از اینکه در روز قیامت تمام جسد تو در آتش جهنّم بسوزد. «بحار ج 14 ص 317 »
و همچنین حضرت عیسی فرمودند: از نگاه به حرام بپرهیزید چون نگاه حرام بذر شهوت را در قلب میکارد و این نگاه کافی است که صاحب آن در فتنه بیفتد.
«بحار ج 104 ص 41»
رسول خدا(ص) فرمودند هر کس به زن نامحرم نگاه کند و دو چشم خود را از حرام پر کند روز قیامت 2 میخ آهنی در چشمان او فرو میکنند و هر 2 چشم او را پر از آتش میکنند و به همین کیفیت هست تا حساب و کتاب همه مردم تمام بشود سپس دستور داده میشود او را به آتش بیندازند.«بحار ج 76 ص 366»
در حدیث آمده است که کسی که به ناموس مؤمنین به چشم حرام نگاه میکند نماز او قبول نمیشود و همچنین آن کسی که اگر زنی پیشنهاد زنا به او بدهد او بپذیرد نمازش قبول نمیشود.
در روایت آمده اگر زن شوهردار، چشم خود را از نگاه به مرد نامحرم پر کند خداوند بر او غضب شدید میکند. «بحار ج 104 ص 37»
امام صادق(ع) فرمود: اگر کسی چشمش به زنی بیفتد و چشم خود را ببندد و یا نگاه به آسمان کند خداوند برای او یک حورالعین تزویج میکند. «بحار ج 104 ص 39
در حدیث عجیبی آمده که اگر در ماه رمضان شخص روزهدار به پشت زنی نگاه کند و دقّت کند به طوری که حجم استخوانهای باسن او از پشت لباس معلوم شود روزهی خود را باطل کره است. بحار ج 96 ص 290
علی(ع) فرمودند کوری و نابینایی بهتر است از اینکه چشم باشد و آنقدر به نامحرم نگاه کند. «بحار ج 77 ص 284»
رسول خدا(ص) فرمود هر کس چشم خود را از حرام پر کند خداوند در روز قیامت چشمان او را از آتش پر میکند مگر اینکه توبه کند و از این گناه برگردد و دیگر تکرار نکند. «بحار ج 76 ص 334»
در روایت آمده است هر کس نگاه اولی او به زنی بیفتد و بعد ادامه به نگاه ندهد و چشم خود را ببندد خداوند او را موفّق میکند به عبادتی که حلاوت و شیرینی آن عبادت را در قلب خود مییابد.
در روایت آمده اگر کسی زنی را دید و از او خوشش آمد بلافاصله به منزل بیاید و با همسر خود نزدیکی کند و اگر همسری ندارد 2 رکعت نماز بخواند و از فضل و رحمت خدا بخواهد که زنی را نصیب او کند که با او ازدواج کند خداوند از فضل و رحمت خود حاجت او را روا میکند. «غررالحکم»
در روایت آمده است که نگاه کردن انسان را به زناکردن هدایت میکند.
در روایت آمده که رسول خدا(ص) فرمودند شما به من تعهد بدهید به 6 دستور عمل کنید من ضمانت میکنم شما را به بهشت ببرم.
1. وقتی سخن میگوئید دروغ نگوئید.
2. وقتی وعده میدهید خلف وعده نکنید.
3. وقتی امین مردم شدید خیانت در امانت نکنید.
4. چشمهای خود را از حرام ببندید.
5. شهوات حرام را کنترل کنید.
6. جلوی زبان و دست خود را بگیرید.
در روایت آمده به کسانی که به حرام نگاه میکنند از طرف آسمان خطاب میشود ای بیحیا هیچ میدانی منزل تو عاقبت خانه قبر است نگاه نکن... و فرمودند چند عمل سبب فشار قبر است. 1. غیبت 2. تهمت 3. بداخلاقی با زن و بچّه 4. پرهیز نکردن از ترشح ادرار 5. نگاه به نامحرم.
این روایت هم بسیار ارزنده و تکاندهنده است.
حضرت یوسف سه سال در منزل عزیز مصر پادشاه مصر با زلیخا زندگی میکرد. زلیخا اظهار محبّت و عشق به یوسف میکرد و او را به طرف خود دعوت میکرد که خواستههای نفسانی زلیخا را اجابت کند.
در این چند سال زلیخا روی پاشنههای پای خود راه میرفت مثل زنی که کفش پاشنه بلند بپوشد که شکل و هیئت خاصّی به اندام زن میدهد که بسیار تحریککننده میباشد زلیخا اینطور راه میرفت که یوسف را تحریک کند. در روایت آمده است که یوسف سر خود را پائین میانداخت و زلیخا را نگاه نمیکرد البته از ترس خداوند.
زلیخا روزی به یوسف گفت سر خود را بالا کن و مرا نگاه کن (من محتاج به نگاه تو هستم) چرا به من نگاه نمیکنی.
یوسف گفت میترسم اگر به تو نگاه کنم کور بشوم از این عبارت میتوان استفاده کرد که عاقبت چشمچرانی ممکن است به کوری و نابینایی منجر بشود.
زلیخا گفت چقدر چشمان تو زیباست. یوسف گفت اتّفاقاً دو چشم انسان اولین عضوی است که در قبر از بدن انسان جدا میشود و روی صورت انسان میافتد. زلیخا گفت چقدر تو خوشبو هستی. یوسف گفت پس از دفن من سه روز که گذشت بیا و مرا بو کن که اگر مرا بو کنی از من فرار میکنی.
زلیخا گفت چرا نزدیک من نمیشوی یوسف گفت چون میخواهم به خداوند نزدیک بشوم.
زلیخا گفت فرش من از حریر است بیا روی این فرش بخواب و خواسته مرا برآورده کن. یوسف گفت میترسم خدا اسم مرا از افراد بهشتی قلم بگیرد. زلیخا گفت تو را به دست شکنجهگرها میدهم که تو را عذاب کنند یوسف گفت انشاءالله خداوند مرا کمک میکند. «بحار ج 12 ص 270»
در داستان حضرت موسی آمده است که وقتی از مصر خارج شد راه مدین را در پیش گرفت (مدین شهری است) چون به چاه مدین رسید مشاهده کرد گروهی از چوپانها به گوسفندان خود آب میدهند ولی 2 دختر ایستادهاند و چند گوسفند را مواظبت میکنند و به آنها آب نمیدهند. موسی به آنها گفت شما چرا به گوسفندان خود آب نمیدهید گفتند ما منتظریم چوپانها گوسفندان خود را آب بدهند بعد ما آب میدهیم چون نمیخواهیم با مردها مختلط بشویم پدر ما «حضرت شعیب» پیرمرد است نمیتواند این گوسفند را آب بدهد. موسی با قدرت و قوّت بسیار از چاه آب کشید و به گوسفندان این دخترها آب داد و بعد در سایهای استراحت کرد این 2 دختر به منزل رفتند و یکی از آنها برگشت و به موسی گفت پدر هم تو را میخواهد و میخواهد اجرت کار شما را به شما پرداخت کند (معلوم میشود دخترها، دختران حضرت شعیب بودند و قضیه را به پدرشان نقل کردهاند حضرت موسی به نزد شعیب آمد و ماجرای خویش را بازگو کرد. حضرت شعیب گفت به موسی نترس خداوند شما را از قوم ظالمین نجات میدهد یکی از دختران به پدرش گفت این جوان را اجیر کن ]یعنی حضرت موسی[ چون این جوان هم قوی است هم امین است حضرت شعیب گفت قوی بودن حضرت موسی را فهمیدم چون به گوسفندان شما آب داد و اما امین بودن او را از کجا فهمیدی آن دختر گفت وقتی به طرف منزل میآمدیم من میخواستم جلو راه بروم به عنوان راهنما و حضرت موسی به پشت سر من دنبال من بیاید ولی حضرت موسی قبول نکرد و فرمود من جلو میروم و شما دنبال و پشت سر من بیا برای اینکه من کسی هستم که به پشت زنها نگاه نمیکنم تو اگر جلو بروی من مجبورم به پشت تو نگاه کنم. «من لایحضره الفقیه ج 4 ص 12»
پایان
قرآن مجید میفرماید:
خداوند به چشم خائن هم آگاهی کامل دارد.
چشم خائن را در احادیث اینطور معنا کردهاند که طوری به نامحرم، نگاه کند (مرموزانه) که گوئیا نگاه نکرده است یعنی اگر کسی دقت کند به او نمیتواند بفهمد که او مشغول نگاه کردن به حرام است. «معانی الاخبار ص 144»
در پایان این بحث قابل ذکر است که قرآن مجید هم میفرماید:
ای رسول ما به مؤمنین بگو به حرام که میرسند چشمان خود را ببندند یعنی نگاه نکنند و حافظ شهوات خود باشند و همچنین به زنهای مؤمنه بگو که به مردها با نگاه حرام نگاه نکنند و حافظ شهوات خود باشند.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
عباس ابوالحسنی