کد مطلب: ۵۱۳۳
تعداد بازدید: ۵۴۴
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۰
ربا و بانکداری اسلامی| ۱۸
اگر از بانک‌ها به طور صحیح استفاده شود و بانک، یک بانک سالم و اسلامى باشد، براى زندگى در جوامع امروزى جزء ضروریات و واجبات است و مصداق روشن «تعاوَنُوا عَلَى الْبِرَّ وَالتَّقوى» مى‌باشد.

بخش سیزدهم: طرح بانکداری بدون ربا

 
در بحث‌هاى گذشته پنج مسأله‌ی مهم که عمده‌ترین مسائل باب تحریم ربا بود با دلایل آن گذشت، اکنون نوبت آن رسیده است که به مسأله‌ی بانک‌ها در دنیاى امروز بپردازیم.


فلسفه‌ی تشکیل بانک‌ها


بانکداری در دنیاى امروز، جزء واجبات اقتصاد است؛ به گونه‌اى که اگر کسى تصور کند مى‌شود بانک را از زندگى اقتصادى مردم حذف کرد اشتباه بزرگى مرتکب شده است، چرا که اگر بانک نباشد یا چرخ‌هاى اقتصاد به کلّى متوقف مى‌شود و یا با مشکلات بزرگى مواجه خواهد شد.
بنابراین نباید و نمى‌توان بانک را از زندگى کنونى حذف کرد، بلکه باید اصلاح و اسلامى شود و این دو، از هم جدا هستند.


خدمات بانک‌های سالم


یک بانک سالم مى‌تواند خدمات زیادى به مشتریان خود و مردم ارائه دهد و در تسهیل و پیشرفت امور اقتصادى خرد و کلان جامعه مؤثر باشد؛ و ما در اینجا به هفت خدمت عمده‌ی آن اشاره مى‌کنیم.[1]
 

۱. بانک، مرکز مطمئنّی برای حفظ اموال مردم است


در زمان‌هاى گذشته مردم ناچار بودند سرمایه‌هاى خود را در منزل نگهدارى کنند، کسانى که سرمایه‌ی اندکى داشتند مشکل چندانى نداشتند، ولى کسانى که ثروت متوسط یا زیادى داشتند دائماً در اضطراب و ناراحتى بودند، به همین جهت گاهى سرمایه و ثروت خویش را در زمین دفن مى‌کردند و گاهى آن را در میان دیوارهاى قطور جاسازى مى‌نمودند، بعضى از اوقات در سقف خانه‌هایشان پنهان مى‌کردند و... خلاصه براى حفظ ثروت خود دائم در حال ترس و نگرانى بودند؛ نه تنها ترس از اموال، بلکه ترس از جان خود نیز داشتند. چون گاه براى دفاع از اموال خود، جان خود را در معرض خطر قرار مى‌دادند.
اینجا بود که بشر به فکر چاره‌اى افتاد که تمام سرمایه‌ها یک جا جمع شود و از آنجا محافظت جدّى و قوى صورت پذیرد و این مکان، همان بانک بود که به وسیله‌هاى مختلف از قبیل نگهبانان، گاوصندوق‌ها، دزدگیرها و... از آن محافظت مى‌شود. و بدین وسیله اضطراب و نگرانى صاحبان سرمایه‌ها برطرف شد و اگر براى بانکها جز همین خدمت نباشد براى فلسفه تأسیس آنها کافى بود.


۲. بانک وسیله‌ای مطمئن برای نقل و انتقالات مالی


یکى از فلسفه‌هاى تأسیس بانک‌ها نقل و انتقالات سریع، مطمئن و آسان پول است، اگر بانک نبود نقل و انتقال پول در معاملات بسیار مشکل بود؛ تصور بفرمایید که اگر منزلى مثلاً به قیمت 30 میلیون تومان به کسى فروخته شود و بخواهند پول‌ها را شمارش کنند و نقل و انتقال بدهند چه کار مشکلى است، فقط شمردن پول‌ها ساعت‌ها و شاید روزها طول مى‌کشد، ولى با وجود بانک‌ها این کار بسیار ساده و آسان و مطمئن است، هر کس یک حساب براى خود در بانک باز مى‌کند و خریدار با نوشتن یک چک 30 میلیون تومانى به راحتى معامله را انجام مى‌دهد و فروشنده چک را به حساب خود مى‌گذارد و نقل و انتقال در یک دقیقه به راحتى و بدون هیچ‌گونه خطر و ضرر و هزینه‌اى انجام مى‌شود. بى آن که حتّى یک اسکناس را شمارش کنند، یا زحمت نقل و انتقال آن را متحمّل شوند.
اگر بانک نبود واقعاً زندگى اقتصادى در دنیاى امروز متوقّف و یا حدّاقل با مشکلات بزرگى مواجه مى‌شد و این فلسفه نیز به تنهایى براى تأسیس بانک‌ها کافى است.
سؤال: دو فلسفه‌اى که ذکر شد و فلسفه‌هایى مانند آن، ضرورت تأسیس بانک را براى ثروتمندان و سرمایه‌داران بیان مى‌کند، بانک براى عموم مردم چه فایده‌اى دارد؟
پاسخ: اوّل اینکه: ثروت‌هاى کلان فقط در اختیار ثروتمندان نیست، بلکه بیت‌المال مسلمین و ثروت دولت‌ها که مربوط به تمام مردم مى‌شود نیز از این خدمت بانک مستثنا نیست؛ اموال بیت‌المال و ثروت‌هاى دولتى، سرمایه‌هاى مؤسسات وابسته به دولت، وجوهات شرعیه و... نیز به وسیله‌ی همین بانک‌ها حفظ و نقل و انتقال مى‌شود.
دوم اینکه: براى نگهدارى ثروت‌هاى کوچک و متوسط و نقل و انتقال آنها نیز وجود بانک‌ها نقش مؤثّرى دارد.


۳. بانک، ابزاری برای نقل و انتقال سرمایه‌ها


فرض کنید اگر بانک نبود و مى‌خواستید سرمایه‌اى را از یک شهر به شهر دیگر، یا از کشورى به کشور دیگر، یا از قارّه‌اى به قارّه‌ی دیگر، براى انجام معاملات و مبادلات میان شهرها و کشورها ببرید، چقدر مشکل بود.
در سابق که بانک نبود چه فاجعه‌هایى در همین راستا رخ مى‌داد، سرقت‌ها، راهزنى‌ها، قتل‌ها، غارت‌ها، ناامنى‌ها و... از جمله مشکلات زندگى گذشته بود، علاوه بر سختى‌ها و مرارت‌ها و نگرانیهایى که در انتقال پول‌ها وجود داشت.
ولی اکنون بانک‌ها با یک تلفن، بدون انتقال یک اسکناس، این کارها را در زمان بسیار کوتاهى انجام مى‌دهند و اموال سنگینى را از شرق عالم به غرب عالم مى‌برد و آب از آب تکان نمى‌خورد و داد و ستدها و فعالیت‌هاى اقتصادى با سرعت و سهولت و اطمینان خاطر صورت مى‌گیرد.


۴. بانک، محل تجمیع اموال و سرمایه‌های راکد


هر کس از افراد جامعه مقدارى سرمایه دارد ـ کم، متوسط یا زیاد ـ که در بسیارى از اوقات اینها راکد و بى‌مصرف است، حتّى کسانى که اهل تجارتند مجبورند مقدارى از سرمایه خود را براى ضرورت‌ها و نیازهاى پیش‌بینى نشده و غیرمنتظره نزد خود راکد نگهدارند، خلاصه این سرمایه‌هاى راکد که در دست افراد، پراکنده است، به طور مجموع میلیاردها و میلیاردهاست که راکد و معطل و بى فایده است.
امّا وقتى این سرمایه‌هاى متفرق و پراکنده و راکد و سرگردان ـ هر چند کم باشد ـ در مرکزى جمع آورى شود تبدیل به سرمایه‌ی عظیمى مى‌شود که اگر از آن بهره‌بردارى سالم شود، خدمات بسیار بزرگ و ایده‌آلى را با آن مى‌توان انجام داد.
بنابراین تجمیع اموال و سرمایه‌هاى راکد و تبدیل آنها به ثروت کلان سودآور، یکى از خدمات بزرگ یک بانک سالم است.
اگر در این مسأله دقّت بیشترى کنیم به نکات تازه‌اى مى‌رسیم که در واقع مالک اصلى اموال و ثروت‌هاى مردم بانک‌ها هستند، چون مردم به طور دائم با چک‌ها معامله مى‌کنند و پول نقد همه آنها در دست بانک‌ها مى‌ماند و بانک مى‌تواند با آن سرمایه گذارى کند.
معمولاً بانک‌ها مى‌دانند چه مقدار از پول‌هاى مردم را باید نگهدارند و چه مقدار از آن را مى‌توانند سرمایه‌گذارى کنند؛ مثلاً 20 درصد آن را نگه مى‌دارند و 80 درصد آن را سرمایه‌گذارى مى‌کنند و اگر برنامه‌ریزى شود که بانک‌ها از این پول‌ها و سرمایه‌ها فقط به نفع خودشان استفاده نکنند، بلکه این سرمایه‌هاى عظیم و کلان را در مسیر منافع مردم بکار گیرند، این کار خدمت بسیار بزرگى به تأمین منافع توده‌هاى مردم خواهد بود.


۵. فعالیت‌های اقتصادی با سرمایه‌ی دیگران


در جامعه افرادى هستند که داراى سرمایه‌هایى هستند ـ کم یا زیاد ـ ولى قدرت استفاده و بهره‌گیرى از سرمایه‌ی خویش را ندارند؛ که این مسأله علل زیادى دارد:
1. ضعف مدیریّت.
2. کهولت سن و ضعف جسمانى.
3. بیمارى و نداشتن سلامت کافى.
4. صغر و عدم رشد کافى؛ مانند کودکان یتیمى که ارثى از پدرشان به آنها رسیده است، و امثال اینها.
در اینجا یک بانک سالم مى‌تواند به این نوع افراد خدمت بزرگى کند، به این کیفیت که سرمایه‌هاى اینها را بگیرد و با آن تجارت کند و در قالب مضاربه و یا سایر عقود اسلامى کار کند، مقدارى سود براى خود بردارد و مقدارى را هم به صاحب سرمایه بدهد، که بدین صورت هم سرمایه معطل نمى‌ماند و هم مشکلى از صاحب سرمایه حل مى‌شود، و پول او تحلیل نمى‌رود.
روشن است که این خدمات هر کدام به تنهایى براى تأسیس بانک‌ها کافى است.


۶. اعطای تسهیلات بانکی به مدیران فاقد سرمایه


اشخاصی هستند که به عکس افرادى که در قسمت قبل ذکر شد؛ قدرت مدیریت براى تولید و تجارت را دارند ولى سرمایه‌ی لازم را ندارند. اینها افرادى هستند که از مسائل کشاورزى، تجارت و صنعت آگاهى کافى دارند، ولى پول و سرمایه‌اى که در این راستا به کار گیرند را ندارند، در اینجا بانک سالم به این افراد سرمایه‌اى مى‌دهد که با آن کار کنند، و با آنها شریک مى‌شود و از آن به تسهیلات بانکى یا تسهیلات اعتبارى تعبیر مى‌کنند که این کار هم به نفع جامعه است و هم به نفع بانک، و هم به سود خود این افراد.
این‌گونه برنامه‌ها هر قدر توسعه یابد به سود جامعه است و در ایجاد اشتغال و حرکت‌هاى اقتصادى فوق‌العاده مؤثر است، مشروط بر اینکه توأم با برنامه‌ریزى دقیق باشد.


۷. سیاست‌گذاری پولی


و بالاخره فلسفه‌ی مهمّ هفتم که از طریق بانک‌ها صورت مى‌گیرد مسأله‌ی سیاست‌گذارى پول و کنترل حرکت‌هاى تورمى و ایجاد شتاب به هنگام لزوم شتاب است.
مى‌دانیم اگر پول در دست مردم زیاد شود موجب تورم مى‌شود؛[2] چون پول زیاد، قدرت خرید مردم را زیاد مى‌کند و هنگامى که قدرت خرید زیاد شود تقاضا افزوده مى‌شود و تعادل عرضه و تقاضا به هم مى‌خورد و باعث گرانى اجناس مى‌شود و این مسأله موجب ضرر و زیان همه‌ی قشرها، بخصوص قشر آسیب‌پذیر است و از طرفى اگر پول در دست مردم کم شود باعث ضرر تولیدکنندگان و خدمات‌دهندگان مى‌شود، چون تقاضا کم و عرضه زیاد مى‌گردد و عرضه‌ی زیاد و تقاضاى کم باعث تنزّل قیمت‌ها و ارزانى فوق‌العاده‌ی اجناس مى‌شود و این مسأله موجب ضرر تولیدکنندگان مى‌گردد و بسیارى از آنها در چنین شرایطى ورشکست مى‌شوند.
در اینجا لازم است کسى یا مؤسسه‌اى باشد که حالت تعادل را در جامعه حفظ کند و این همان سیاست‌گذارى پولى بانک‌هاست که وقتى پول در دست مردم زیاد شود، با سیاست‌هاى خاصى پول‌ها را جذب بانک مى‌کنند و هنگامى که پول کم شود، پول به بازار تزریق مى‌نمایند، در نتیجه بانک‌ها مى‌توانند نقش مؤثرى در حفظ منابع مصرف‌کنندگان از یک‌سو و حفظ سرمایه‌هاى تولیدى از سوى دیگر داشته باشند.
خلاصه اینکه فلسفه‌ی تشکیل بانک‌ها امور متعدّدى است که هفت مورد قابل توجّه آن، مواردى بود که به تفصیل گذشت و هر کدام به تنهایى براى تأسیس بانک‌ها کافى است.
سؤال مهم: آیا فلسفه‌هاى هفتگانه که براى تأسیس بانک‌ها گفته شد، ذاتاً مشروع است؟ و آیا هیچ یک از آنها مخالف شرع نیست و با احکام و دستورات اسلام منافات ندارد؟
پاسخ: اگر کمى در فلسفه‌هاى هفتگانه دقّت کنیم و دوباره آنها را مورد بررسى قرار دهیم، کاملاً امکان دارد که احکام اسلام در آن رعایت گردد.
بنابراین فلسفه‌هاى مذکور ذاتاً خلاف شرع نیست، پس تأسیس بانک سالم با اهدافى که ذکر شد و با شرایطى که بعداً خواهد آمد، نه تنها کار خلاف شرعى نیست، بلکه مصداق آیه‌ی شریفه‌ی «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ والتَّقوى»[3] مى‌باشد. بنابراین، نظریه‌ی کسانى که بانک را، به علت اینکه مؤسّس اوّلیّه‌ی آن غربى‌ها بوده‌اند، یک چیز نامشروع مى‌دانند، باطل است، اینها مى‌گویند که بانک وسیله‌ی استثمار مردم و ملت‌هاست، و توسط استثمارگران به وجود آمده است، به همین جهت بانک‌ها ذاتاً نامشروع هستند، ولى پاسخ این دلیل روشن است، به‌خاطر اینکه سوء استفاده از بانک‌ها در دنیاى امروز اگرچه جاى تردید نیست ولى مجرد سوء استفاده از چیزى، دلیل بر نامشروع بودن آن نیست؛ به عنوان مثال هواپیما یک وسیله‌ی بسیار آسان، راحت و خوب براى مسافرت‌هاست و زوّار بیت‌الله‌الحرام را در مدت زمان کوتاهى به سرزمین وحى منتقل مى‌کند ـ در حالى که در زمان‌هاى قدیم، همین سفر نه فقط بسیار طولانى و پرمشقت بود، بلکه مشکلات و خطرات و تلفات فراوانى داشت ـ حال اگر عدّه‌اى از جنایتکاران از این وسیله سوءاستفاده مى‌کنند و آن را تبدیل به بمب افکنى قوى مى‌نمایند و شهرها، مدارس، بیمارستان‌ها، کتابخانه‌ها، مساجد، معابد و مردم بى‌گناه را با آن نابود مى‌کنند، دلیل بر عیب این اختراع نیست و هیچ کس نمى‌گوید هواپیما به خاطر این سوءاستفاده‌ها نامشروع است.
بنابراین سوء استفاده از بانک‌ها و تبدیل آن در دنیاى امروز به یک وسیله براى استثمار ملّت‌ها، سبب نمى‌شود که بانک را نامشروع قلمداد کنیم.
کوتاه سخن اینکه اگر از بانک‌ها به طور صحیح استفاده شود و بانک، یک بانک سالم و اسلامى باشد، براى زندگى در جوامع امروزى جزء ضروریات و واجبات است و مصداق روشن «تعاوَنُوا عَلَى الْبِرَّ وَالتَّقوى» مى‌باشد.
آری اگر بانک سالم و اسلامى نباشد، بسیار خطرناک مى‌شود و یکى از معضلات و بدبختى‌هاى دنیاى امروز، همین بانک‌هاى رباخوار است؛ به گونه‌اى که بعضى از کشورهاى جهان سوم هرچه درآمد داشته باشند باید به عنوان سود وام‌هاى ربوى به این بانک‌ها بپردازند و صد البته که چنین بانک‌هایى از رباخواران اضعاف مضاعف که در آیات قرآن آمده به مراتب بدترند؛ چون آنها با سرمایه‌ی خودشان رباخوارى مى‌کردند و بانک‌هاى ربوى با سرمایه‌ی مردم دست به این جنایت مى‌زنند، چون غالب سرمایه‌هاى بانک‌ها از مردم است، بلکه گاهى بانک سرمایه‌اى به جز ساختمان بانک ندارد و یکى از برکات انقلاب اسلامى ایران، گام برداشتن در طریق اصلاح همین بانک‌هاى ربوى است که بعداً شرح آن خواهد آمد.
اگرچه تا اجراى کامل بانکدارى اسلامى هنوز فاصله‌ی زیادى داریم و این کار احتیاج به زمان، نظارت دقیق و جدّى و پى‌گیر و آموزش و تلاش دارد، ولى به هر حال گام‌هاى مؤثرى به سوى آن برداشته شده است.


خودآزمایی


1- خدمات عمده‌ی بانک‌های سالم را بیان کنید.
2- تأسیس بانک براى عموم مردم چه فایده‌اى دارد؟
3- آیا فلسفه‌هایی که براى تأسیس بانک‌ها گفته شد، ذاتاً مشروع است؟شرح دهید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. البته خدمات بانک‌ها به این هفت مورد خلاصه نمى‌شود، این‌ها مهمترین خدمات بانک هاست.
[2]. البته یکى از عوامل تورم پول زیاد است و تورم عوامل دیگرى غیر از آنچه گفته شد نیز دارد.
[3]. سوره‌ی مائده، آیه‌ی ۳.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: