چرایی خلقت شرور
این روزها صحبت از بلاها و مصیبتها و بیماریهای واگیر و بهخصوص مسئلهی کرونا در میان است؛ بلایی که بسیاری از کشورها را فرا گرفته و روزبهروز هم شیوع بیشتری پیدا مییابد. دربارهی اینگونه مسائل، سؤالات فراوانی از قشرهای مختلف در سطوح متفاوتِ فهم و تحصیل و معرفت و ایمان مطرح میشود؛ از جمله میپرسند: این آفات و بلیاتی که پدید میآیند و گاهی گسترش مییابند و بسیاری از کشورها را فرامیگیرند، و حتی افراد بیگناه و اطفال را مبتلا میکنند چه حکمتی دارند؟ بر این اساس میکوشیم بحث نسبتاً جامعی که دستکم شامل عناوین این موضوع باشد، ارائه دهیم؛ هر چند زیرعنوانهای هر بخش بهطور کامل بررسی نشود.
این بحث در دو حوزه قابل طرح است: حوزهی نظری و حوزهی عملی. منظور این است که یک وقت ما از نظر عقلی و فلسفی میخواهیم بفهمیم وجود این بلاها و آفتها، یا به اصطلاح، این شرور، چه توجیه عقلانیای دارند و چرا و چگونه در عالم رخ میدهند (بحث نظری) و یک وقت میخواهیم ببینیم وظیفهی انسان در این موقعیتها چیست (بحث عملی). بنابراین بحث را بهطور کلی به دو بخش میتوان تقسیم کرد: 1. بخش نظری؛ 2. بخش عملی.
در بخش نظری، تا آنجا که ما با بحثهای اعتقادی و فلسفی پیشین آشنا هستیم، مسئلهی شرور از قدیمترین مباحثی که درباره شناخت هستی مطرح بوده است. در این عالم چیزهایی وجود دارد که انسان از آنها منتفع میشود، لذت میبرد و شاد میگردد. همچنین چیزهای دیگری هم وجود دارد که یا موجب درد و رنج میشود یا مانع کارهای خیر و تحقق خیراتِ بیشتر میگردد.
گرایشی که به دهریین نسبت میدهند و مقتضای گرایش ماتریالیستی است این است که همهی این شرور لازمهی طبیعت این عالم است. براساس نگرش ماتریالیستی، نمیتوان برای عالم، برنامهی منظم و حساب شدهای تعیین، و روشن کرد که چگونه بوده و چگونه هست و چگونه خواهد شد. براساس اصول ماتریالیستی، این پرسشها پاسخ قطعی ندارند. عالمی که ما در آن زندگی میکنیم همین است که هست، تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است! این گرایشی است که اصلاً وارد مباحث الهی و خداشناسی و حکمتهای آفرینش و این موضوعات نمیشود. این افراد، تدبیر حکیمانهای را بر عالَم حاکم نمیدانند. طبعاً ما هم این گرایش را به کلی کنار میگذاریم و میگوییم؛ آن موضوع نظریِ مورد بحث ما برای کسانی مطرح میشود که قائل به آفریدگار حکیم باشند. چنین کسانی بهراحتی میپذیرند که آفرینشِ خوبیهای این عالم از سَرِ حکمت و مصلحت بوده، و صفات حُسنای الهی باعث شده که اینها را خلق کند، اما به شرور که میرسیم کار، دشوار میشود.
از دوران باستان کسانی قائل به ثنویت شدند و گفتند این عالم دو مبدأ دارد: مبدأ خیر و مبدأ شر. گروهی این دو مبدأ را در عرض هم قائل بودند که میتوانیم دیدگاه آنها را «ثنویت عرضی» بنامیم؛ چنانکه به بعضی از حکمای قدیم چنین گرایشی نسبت داده شده است که قائل به دو مبدأ مستقل از هم (یکی منشأ خیرات، و دیگری منشأ شرور) بودهاند: آن یکی ذاتش اقتضای خیر دارد و مبدأ همهی خیرات عالم است؛ و دیگری ذاتش اقتضای شر دارد و مبدأ همهی شرور عالم است.
کسان دیگری قائل شدند که خدا (اهورا مزدا) همه چیز را آفرید، و از جملهی آنها اهریمن بود که مبدأ شرور عالم شد. این شرور از اهریمن است و انتساب آن به خدای آفریدگار نیز بهواسطهی اهریمن است، و چون او خالق اهریمن است، خالق کارهای او هم بهشمار میآید. این ثنویت را «ثنویت طولی» نام میگذاریم. چه بسا این افراد بگویند خدا از آفرینش اهریمن و افعال او خشنود نباشد؛ چیزی شبیه آنچه در تورات آمده است که بنابر آن خدا بعد از آفریدن آدم و حواء و خوردن ایشان از درخت ممنوعه، از خلقت آنها پشیمان شد!
آنچه در این باب مستقیماً با اعتقادات توحیدی و ادیان الهی و بهخصوص دین اسلام ارتباط پیدا میکند این است که قائل باشیم به اینکه کل هستی یک آفریدگار دارد و او واجد همهی کمالات و صفات خیر است و هیچ نقص و شری در وجودش نیست؛ همه چیز آفریدهی اوست و او همه چیز را براساس حکمت و مصلحت آفریده است.
بعد از طرح اجمالی دیدگاه توحیدی در این باب، پرسش مهمی رخ مینماید: «شرور را خداوند برای چه خلق کرده است؟» به بیان دیگر، از نظر عقلی چگونه میتوان توجیه کرد که خدای حکیمی این شرور را بیافریند که خیر محض است و جز خیر چیزی را نمیخواهد و هیچ صفت زشت و هیچ عامل شری در وجودش نیست؟
بحثهای بسیار عمیق و گستردهای در اینباره، در طول دورههای مختلف تاریخ اسلام در بین اندیشمندان درگرفته که مشهورترین پاسخ فلسفی این است که این شرور در واقع اموری عدمیاند و در حقیقت، عنوان «خلق» و «ایجاد» و «صدور» و... بر آنها صدق نمیکند.
این تحلیل، هر چند اشکال دقیق فلسفی مربوط به مناسبات علت و معلول را برطرف میکند ـ چگونه از علتی که خیر محض است معلولی صادر میشود که شر است ـ این پرسش همچنان باقی میماند که چرا عالَم بهگونهای خلق نشده که این امور عدمی از آنها انتزاع نشوند؟ آتشی که میسوزاند، بیماریای مانند سرطان یا کرونا که انسان را از پا در میآورد، و امثال اینها، اموری وجودیاند، هرچند با تحلیل عمیقی بگوییم که حیثیت شر بودن آنها به عدم برمیگردد. بالاخره این پرسش مطرح میشود که چرا خدای حکیم و مهربان، این امور زیانبار را خلق کرده است؟
همچنین همهی مسلمانها بلکه اهالی همهی ادیان معتقدند که در عالَمِ ابدی، دو سرا هست؛ یک سرای بهشت که هیچ شری در آن نیست، و دیگری سرای جهنم که هیچ خیری در آن نیست. لیکن این سؤال مطرح میشود که اگر خدای متعال جهنم را خلق نمیکرد چه میشد؟
در پاسخ به اینگونه پرسشها میتوان گفت مخلوقهایی که ما آنها را شر مینامیم به دو دسته قابل تقسیماند: یک دسته شروری که در این عالم تحقق پیدا مییابند، و دستهی دیگر شروری که مربوط به عالم ابدیاند.
شرور این عالم نیز خود به دو دسته تقسیم میشوند: یک دسته شروری است که بدون دخالت انسان یا موجود مختار دیگری پدید آمدهاند ـ آنها را «شرور ابتدایی» مینامیم ـ و دستهی دیگر شروری که جنبهی ثانوی یا عکسالعملی دارند؛ یعنی موجودی کاری را انجام میدهد و بر اثر آن، شری تحقق مییابد، چنانکه انسانی گناه میکند و به آثار سوء آن گناه مبتلا میشود ـ اینها را نیز «شرور ثانوی» یا «عکسالعملی» مینامیم.
یکی از بحثهایی که دربارهی شرور دنیوی درگرفته است موضوع نسبی بودن آنهاست. مثلاً آتش کاغذ را میسوزاند، ولی همچنین باعث میشود که غذا بپزد یا فضا گرم شود و جلو سرمازدگی و بیماریهای ناشی از آن جلوگیری شود. پس این شرور نسبیاند؛ یعنی برای بعضی چیزها خیرند و برای بعضی چیزها شر.
آنچه موضوع بحث ماست و بیشترِ شبهات حول آن دور میزند، این است که چرا خداوند متعال شروری را در این عالم خلق کرده است که موجب درد و رنج و ناراحتی و گرفتاریها میشود؟
پاسخ این پرسش هنگامی روشن میشود که بفهمیم اصلاً خداوند حکیم، چرا آدمیزاد را در این عالم خلق کرده است.
خدای متعال بعد از اینکه همهی عوالم را آفرید (از عوالم عِلوی، فرشتگان مقرب و «عالین»،[1] تا فرشتگان متوسط و مربوط به عالم برزخ و مثال، تا فرشتگانی که مربوط به این عالَماند)، از آنجا که همهی اینها ظرفیت خاص داشتند ـ وَ مَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ» ـ[2] خداوند به حسب ظرفیتشان، فیضی به آنها مرحمت کرد: «بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ * لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ».[3] ویژگی ملائکه این است که توان محدودی برای یک کار خاص یا کارهای خاصی دارند: مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ،[4] و آنان هیچگاه به فکر گناه و تخلف هم نمیافتند.
حال جای موجودی خالی بود که بتواند بهاختیار خودش عالیترین مرتبهی فیوضات الهی را دریافت کند.[5] پس خدای متعال به فرشتگان فرمود: إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً.[6] این موجود آنقدر ظرفیت تکامل دارد که میتواند جانشین خدا شود و رفتارهای خدایی از او ظهور یابد و به بالاترین کمالات وجودی (غیر از کمالاتی که مخصوص حق تعالی و واجبالوجود است) برسد؛ و انسان، فقط هنگامی لیاقت این فیض را پیدا میکند که مسیرش را با انتخاب خود تعیین کند.
1- «ثنویت طولی» و «ثنویت عرضی» را مختصراً شرح دهید.
2- نگرش ماتریالیستها دربارهی شرور را بیان کنید.
3- انواع شرور را نام ببرید و درباره هر یک توضیح دهید.
[1]. «عالین» نام گروهی از موجودات یا فرشتگان مقرب الهی است که در آیهی 75 سورهی «ص» به آنها اشاره شده است: قالَ يَا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ. برای اطلاع از تفسیر آن، ر.ک: محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 17، ص 226.
[2]. صافات، ۱۶۴.
[3]. انبیاء، ۲۶ـ۲۷.
[4]. فرازی از خطبهی اول نهجالبلاغه دربارهی گروهی از فرشتگان، بدین معنا که برخی از ایشان دائماً در حال سجدهاند و برخی دیگر همواره در حال رکوع.
[5]. البته ملائکه نیز نوعی اختیار دارند؛ یعنی کار خیری را که انجام میدهند، از سر علاقه انجام میدهند و از انجام دادن آن هم لذت میبرند. به بیان دیگر، آنها هم اختیار دارند، اما انتخاب به معنای اختیار بین خیر و شر، و ترجیح یکی بر دیگری ندارند.
[6]. بقره، ۳۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمّدتقی مصباح یزدی
درخصوص فلسفه افرینش انسان جواب قنع کننده ای ندادید،اصولا خداوند به چه دلیل خلقت انسان را انجام داده است؟ من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم ، جوابی ضعیف است. خداوندبی نیاز از مدحت وپرستش همه مخلوقات است پس چه نیازی برای خلقت بوده است؟ اینکه بگوییم خواست ذات احدیت بوده نیز قانع کننده نیست چون اگر نباید این پرسش طرح شود از ازل خدا چنین پویندگی را در ذهن بشر قرار نمی داد.
ممنون خواهم شد اگر با فرض پاسخ به یک بی دین ،پاسخ سوالم را بدهید
چرا خلقت صورت گرفت و نقش انسان در این میانه چیست یعنی برای چه انسان خلق شد؟
منتظر دریافت پاسخ جامعتان هستم.