اثبات امامت علی(ع) «هدایت تشریعی»
محمود بن لبید میگوید:
پس از رحلت پیامبر(ص)، فاطمه(س) را در کنار قبر حضرت حمزه در احد، در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم، فرصت را غنیمت شمرده سئوال کردم: «آیا برای امامت علی(ع) از سخنان رسول گرامی اسلام(ص)، میتوان دلیلی آورد؟»
حضرت زهرا(س) پاسخ داد:
قالَتْ وَ اعَجَباهْ أَنَسیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ؟
سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ یَقُولُ: عَلِیٌّ خَیْرُ مَنْ أخَلِّفُهُ فِیکُمْ وَ هُوَ الْإمامُ وَ الْخَلِیفةُ بَعْدِی، وَ سِبْطایَ وَ تِسْعَهٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ(ع) أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ، لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَ جَدْتُمُوهُمْ هادِینَ مَهْدِیِّینَ، وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَیَکُونُ الإخْتِلَافُ فیکُمُ إلی یَوْمِ الْقِیَامَةِ؟
قُلْتُ: یَا سَیِّدَتی فَمَا بَالُهُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ؟
قالَتْ: یَا بَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَثَلُ الْإمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ تُؤْتَی وَ لا تَأْتِی. أَما لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلی أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللهِ إثنَانِ، وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّی یَقٌومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ وَ لَکِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ الله وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللهُ: حَتَّی اِذَا أَلْحَدَ الْمَبْعُوثُ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ وَ إِخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَوَ لَمْ یَسْمَعُوا اللهَ یَقُولُ: «وَ رَبَّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ»؟
بَلْ سَمِعُوا وَ لکِنَّهُمْ کَمَا قَالَ اللهُ سُبْحَانَهُ:
«فَاِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُور»
هَیْهَاتَ بَسَطُوا فِی الدُّنْیَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْکَوْر.[1]
شنیدم که پیامبر گرامی اسلام فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار میدهم. علی(ع) امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم، (حسن و حسین(ع)) و نه نفر از فرزندان حسین(ع) پیشوایان و امامانی پاك و نیکاند. اگر از آنها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.
پرسیدم، بانوی من! پس چرا امام علی(ع) سکوت کرد و حق خود را نگرفت؟
حضرت زهرا(س) پاسخ داد: رسول خدا(ص) فرمود: مثل امام، مانند کعبه است، مردم باید در اطراف آن طواف کنند، نه آن که کعبه دور مردم طواف نماید. (سپس ادامه داد که:) آگاه باش. قسم به خدا، اگر حق را به اهلش واگذار میکردند و از عترت رسول خدا اطاعت مینمودند دو نفر هم (دربارهی حکم خداوند) با یکدیگر اختلاف نمیکردند و امامت همانگونه که رسول خدا معرفی فرمود از علی(ع) تا حضرت قائم(ع) فرزند نهم امام حسین(ع)، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید. اما (افسوس) کسی را مقدم داشتند که خدا او را کنار زده بود و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدم داشت؛ رهآورد بعثت را انکار کردند و به بدعتها روی آوردند، آنها هواپرستی و شهوت را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند، هلاکت و نابودی بر آنان باد. آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود:
«پروردگار تو خلق میکند آنچه را که میخواهد و اختیار تعیین امامت بدست اوست».[2]
آری شنیدند اما همانگونه که قرآن فرمود:
«دیدهی بصیرت آنها کور و چشم دل آنها بینور است».[3]
افسوس، که سران سقیفه، آرزوها و هوسهای خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند، ای پروردگار! من به تو پناه میبرم از کمی یاران پس از پیروی و فراوانی آنان.
یادآوری حدیث غدیر و منزلت
حضرت زهرا(س) هر جا که لازم بود با یادآوری حدیث غدیر، مغزهای خفته، و انسانهای فریب خورده را هدایت و بیدار میفرمود، و بارها تذکر میداد که:
قالَتْ: أَنَسیتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللهِ(ص) یَوْمَ غَدیرِ خُمٍّ:
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ؟
وَ قَوْلَهُ(ص) اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی.[4]
آیا فراموش کردید، سخنان رسول خدا را در روز غدیر خم (که فرمود:) هر که من مولا و رهبر او میباشم، علی(ع) نیز مولای اوست، و آیا فراموش کردید که به علی(ع) فرمود: یا علی(ع) موقعیت تو نسبت به من همانند هارون به موسای پیغمبر(ع) است.
حضرت زهرا(س) در پاسخ بیتفاوتهای بهانهجو که میگفتند: «اگر علی(ع) زودتر شروع میکرد و برای مردم صحبت مینمود، منحرف نمیشدند، فرمود:
قالَتْ: فَما جَعَلَ اللهُ لِأَحَدٍ بَعْدَ غَدیرِ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَ لا عُذْرٍ.[5]
پس از غدیر خم، خداوند برای هیچکس عذر و بهانهای باقی نگذاشته است.
و آنگاه که مهاجرین و انصار در عذرخواهی پافشاری کردند، فرمود:
قالَتْ: إِلَیْکُمْ عَنّی فَلا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذیرِکُمْ وَ لا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصیرِکُمْ، هَلْ تَرَکَ أَبی یَوْمَ غَدیرِ خُمٍّ لِاأَحَدٍ عُذْراً؟[6]
دور شوید و مرا به حال خود واگذارید. پس از کوتاهی و سهلانگاری، جایی برای عذرخواهی نمانده است، آیا پدرم پیامبر(ص) پس از حادثهی غدیر خم جایی برای عذر تراشی و (بیتفاوتی) باقی گذاشته است؟
[1]. کتاب بحار، ج 36، ص 353 و احقاق الحق، ج 21، ص 26.
[2]. قصص/ 68.
[3]. حج/ 46.
[4]. الغدیر، ج 1، ص 197.
[5]. دلائل الامامه، ص 38 و خصال شیخ صدوق، ج 1، ص 173.
[6]. دلائل الامامه، ص 38 و احتجاج طبرسی، ج 1، ص 146.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد دشتی