کد مطلب: ۵۷۱۴
تعداد بازدید: ۴۲۵
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۳
داستان‌های عبرت‌انگیز | ۱۳
نماز، ركوع و سجود دارد، عرب متكبّری كه اگر بند كفشش باز می‌شد، برای بستن آن خم نمی‌شد و می‌گفت: خم شدن برای من ننگ است یا اگر خاری به كف پایش می‌رفت، خم نمی‌شد تا آن را درآورد. پایش را به زمین می‌مالید تا خودش جا به جا شود. برای این چنین مردم نماز و ركوع و سجود سنگین است. شرط سوّم اینكه ما را وادار نكن كه بتها را بشكنیم، عواطف ما را جریحه‌دار نكن.

مسلمان شدنِ مشروط!


مردم طائف خدمت پیامبر اكرم(ص) آمدند و گفتند: یا رسول الله(ص) ما می‌خواهیم مسلمان بشویم. ما رزمندگان و دلیرمردان فراوان داریم كه با آمدن خود بر سپاه شما می‌افزاییم، ولی سه شرط داریم، یكی اینكه به ما اجازه بدهید تا یك سال به بت‌پرستی ادامه دهیم. شرط دوّم اینكه نماز را بر ما واجب نكن و ما را از نماز خواندن معاف بدار. نماز، ركوع و سجود دارد، عرب متكبّری كه اگر بند كفشش باز می‌شد، برای بستن آن خم نمی‌شد و می‌گفت: خم شدن برای من ننگ است یا اگر خاری به كف پایش می‌رفت، خم نمی‌شد تا آن را درآورد. پایش را به زمین می‌مالید تا خودش جا به جا شود. برای این چنین مردم نماز و ركوع و سجود سنگین است. شرط سوّم اینكه ما را وادار نكن كه بتها را بشكنیم، عواطف ما را جریحه‌دار نكن.
پیامبر(ص) فرمود: شرط اوّل قابل قبول نیست كه به شما مهلت بدهم بت پرستی بكنید، تا بر تعداد سپاه ما بیفزایید. پرستش بت ممنوع است. یك ساعت هم به شما مهلت نمی‌دهم. نماز را هم نمی‌شود ترك كرد. دین بی‌نماز كه دین نیست. امّا شرط سوم اشكالی ندارد. ما شما را وادار به شكستن بت‌ها نمی‌كنیم. خودمان آنها را می‌شكنیم. افرادی را مأمور می‌كنیم تبر بردارند و سر و كله‌ی بت‌ها را خرد كنند. این مقدار با شما مدارا می‌كنیم كه احساسات شما جریحه‌دار نشود.[1]

 

پی نوشت


[1]ـ صفیر هدایت (انفال/۱).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: