حضرت امیر(ع)در ادامهی نامهی مبارک خود و وصایای دلسوزانهی پدری تذکراتی و مطالبی پیرامون دعا کردن بیان میکند و میفرماید:
«وَاعلَماَنَّالَّذيبِيَدِهِِخَزائِنُالسَّماواتِوَالاَرضِقَداَذِنَلَكَ فیِ الدُّعاءِوَتَكَفَّلَلَكَبِالاِجابَةِ»
پسرم بدان کسی که گنجینهها و خزینههای آسمانها و زمین به دست اوست و در اختیار اوست به تو اجازه داده است که به درگاه او دعا کنی و ضمانت کرده است که دعای تو را مستجاب کند و آن کس خدای متعال است. در این جمله نکات ارزندهای وجود دارد:
1ـ خزینهها و گنجینهها تحت اختیار اوست و تمام نمیشود. روزی حضرت موسی(ع)در کوه طور به خداوند عرض کرد مرا موعظه کن، خداوند متعال 4 نصیحت به او کرد. اولین موعظه این بود«یا مُوسی ما دُمْت لا تَری کُنُوزِی قَدْ نَفِدَت لاتَغْتَمَّ بِسَبِبِ رِزْقِکَ»ای موسی تا زمانی که یقینن نکردی که خزائن ثروت من تمام شده غصّه روزی خود را نخور.
2ـ وقتی دعا میکنی در واقع از کسی تقاضا میکنی که بینیاز مطلق است و نه تنها بینیاز است بلکه تمام منابع ثروت این عالم که در آسمانها و زمین است در اختیار اوست. در دعای جوشن کبیر در شبهای قدر ماه مبارک رمضان میخوانیم.
3ـ چنین خدایی به تو اجازه داده است دعا کنی به درگاه خداوند و این بزرگترین لطف و تفضّل خداست به تو که میتوانست این اجازه را به تو ندهد، گرچه دعا هم مستجاب نشود همین اندازه که با خدا حرف میزنیم و توفیق صحبت کردن با او را به ما میدهند مهمترین نعمت است اگر ما قدر بدانیم و این اجازه را به معنای دعوت کردن خداوند است و این کمال و نهایت لطف و مرحمت است که کسی محتاجین و نیازمندان را به سوی خود دعوت کند و بگوید بیائید و درخواست کنید و از همه مهمتر اینکه خداوند متعال در آخرین آیه سوره فرقان میفرماید:«قُلْما یعَبَؤُا بِکُم رَبّی لَوْلا دُعاکُمْ»ای رسول ما به این مردم بگو اگر دعاهای شما نبود پروردگار به شما هیچ توجّهی و اعتنایی نمیکرد. در قرآن هم میخوانیم:«اُدْعُونِی اَسْتَجِبْ لَكُمْ»دعا کنید و از من درخواست کنید من اجابت میکنم.[1]
4ـاشاره به این مطلب است که اساس اسلام بر این است که انسانها میتوانند رابطهی مستقیم با پروردگار خود پیدا کنند همانگونه که همه روزه در نمازهای خود از آغاز تا پایان مخصوصاً در سورهی حمد با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونهای که هیچ واسطهای میان آنها و او نیست و این افتخار بزرگی است برای اسلام و مسلمین که اسلام راه ارتباط مستقیم با خدا را بر همه گشوده و جای جای قرآن مجید شاهد و گواه برآن است به ویژه آیاتی که خداوند را با تعبیر ربّنا یاد میکند.
مسئلهی لزوم دعا کردن آنقدر مهم است که قرآن افرادی را که از دعا کردن امتناع میورزند تهدید کرده است.«اِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ»[2]کسانی که از دعا کردن امتناع میکنند و تکبر میورزند و از درخواست از خداوند متعال سر باز میزنند در روز قیامت با ذلّت و خواری داخل آتش جهنم میشوند. و در روایت آمده که مقصود از عبادت در این آیهی شریفه دعا کردن است و افضل و بالاترین عبادات است[3].
این روایت هم عجیب است که رسول خدا(ص)فرمود:«تَرکُ الدُّعاءِ مَعصِیَۀٌ»ترک دعا، گناه و معصیت است[4].
در روایات دعا کردن را اینطور معنی کردند:
1ـ هیچ کس با دعا کردن هلاک نمیشود.
2ـ دعا کردن کلید نجات و رستگاری است.
3ـ دعا کردن کلید رحمت و چراغ تاریکیهاست.
4ـ دعا اسلحهی مؤمن و رکن دین و نور آسمانها و زمینهاست.
5ـ محبوبترین اعمال نزد خداوند دعا کردن است.
6ـ زیاد دعا کردن انسان را از وسوسههای شیطان حفظ میکند.
7ـ عاجزترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز است.
8ـ دعا کردن شفا و عافیت از هر دردی و مرضی است.
به حضرت موسی خطاب شد:«سَلْنِی کُلَّ ما تَحْتاجُ اِلَیْهِ حَتَّی عَلَفَ شاتِکَ وَ مِلحَ عَجِینِکَ»ای موسی بن عمران هرچه را که احتیاج داری از من بخواه حتی نمک، آرد و علف گوسفندانت را.[5]
دعا کردن مقرون و موعود به اجابت است
«وَ اِذَا سَألَکَ عِبادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعوَۀَ الدّاعِ اِذَا دَعانِ»ای رسول اگر بندگان من از تو راجع به من سؤال کردند به آنها بگو من نزدیک به شما هستم اجابت میکنم دعای دعاکننده را هرگاه که مرا بخواند[6].
در احادیث آمده است هرکس درب خانهی خدا را بزند به روی او باز میشود. هرکس درب دعا به روی او باز شود درب استجابت هم به روی او باز میشود و هرکس اجازه دعا کردن پیدا کند دعای او را مستجاب میکند.
در دعای کمیل آمده است که«اَمَرْتَهُم بِدُعائِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ اْلاِجابَۀِ»به بندگانت امر کردی دعا کنند و ضمانت کردی آنها را مستجاب کنی. در حدیث آمده است به هرکس توفیق دعا کردن بدهند او را از اجابت دعای او محروم نمیکنند.
حضرت امیر در ادامهی نامه میفرماید:«وَاَمَرَكَاَنتَساَلَهلِيُعطِيَكَ تَسَترحِمَهُ لِیَرحِمَکَ»در این عبارت نظر مبارک امام این است که خدا نه تنها به تو اجازهی دعا کردن داده است بلکه فراتر و بالاتر از اجازه، به تو امر کرده و دستور داده که دعا کنید و میفرماید به تو امر کرده که از او درخواست کنید و طلب رحمت کنید تا خواستهی شما را برآورده کند و رحمت خودش را شامل حال شما کند. این آیه شریفه هم شاهد بسیار جالبی است«وَ اسْئَلُوا مِنْ فَضْلِـه اِنَّ اللهَ كـانَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَليماً»[7]
از فضل و رحمت خداوند سؤال کنید و درخواست نمائید خداوند فضل و رحمت خود را شامل حال شما میکند، خداوند به هر چیزی داناست و اسئلوا فعل امر است و این حاوی دستور است.
حضرت امیر در ادامهی نامه میفرماید: «وَلَم يَجعَلبَينَكَ وَ بَينَه مَن يَحجُبُکَ عَنهُ وَلمَ يلُجِئكَ اِلَي مَن يَشفَعُ اِليهِ»
یعنی خداوند میان تو و خودش کسی را قرار نداده که در برابر تو حجاب و مانع شود و خداوند تو را مجبور نکرده که به شفیعی و واسطهای پناه ببری. انسان هر وقت و هر جا و در هر شرایطی اجازه دارد با خدا حرف بزند و از او درخواست کند بدون اینکه نیاز باشد وقت قبلی بگیرد و یا برای صحبت کردن و دعا کردن، کسی را واسطه کند که از او اجازه بگیرد برای انسان و هیچکس مزاحم و مانع انسان در مقام برقراری ارتباط با خدا نیست.
در اینجا سؤالی پیش میآید که مسئلهی شفاعت در اسلام شفاعت پیامبر و امام معصوم و حتّی فرشتگان و مؤمنان صالحالعمل وارد شده است و آیات و روایات بسیاری دلالت بر شفاعت شفیعان در دنیا و آخرت میکند، آیا شفاعت با برقراری ارتباط مستقیم با خداوند منافات ندارد.
پاسخ این سؤال با توجّه به 2 نکته روشن میشود.
1ـ دلیلی بر نفی ارتباط مستقیم نیست بلکه ارتباط مستقیم با خدا در جای خود محفوظ است و مسلمانان شب و روز از آن استفاده میکنند و شفاعت هم در جای خود ثابت است و به تعبیر دیگر هر دو کنار هم قرار دارند و دو راه بهسوی رحمت خداوند میباشند.
2ـ در آیات مکرّر قرآن به این نکته اشاره شده که شفاعت نیز به اجازهی خداست. بنابراین کسی که دست به دامان رسول اکرم(ص)و امامان معصوم(ع)برای شفاعت میزند باید در کنار آن از خدا بخواهد که اذن شفاعت به آنها بدهد سپس مکمّل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست. به بیان دیگر ما حوائج خویش را مستقیماً از خدا میخواهیم ولی گاهی حاجت بهقدری مهم و پیچیده است یا ما آنقدر آلوده و گناهکاریم که احساس میکنیم بهتنهایی توفیق رسیدن به خواستهی خود را نداریم، در اینجاست که دست به دامان شخص بزرگ و آبرومندتر میزنیم که به اجازهی خدا در پیشگاه خدا برای ما شفاعت کند.
مثلاً برادران یوسف بعد از آن همه جنایت دربارهی برادر خود احساس کردند گناهشان بهقدری عظیم است که نمیتوانند مستقیماً عفو خود را بخواهند، لذا دست به دامان پدر زدند و گفتند:«یا اَبانا اِسْتَغْفِرْ لَنا ذنُوبَنا اِنّا کُنّا خاطِئینَ»[8]ای پدر برای ما استغفار کن، ما خطاکاریم از خدا بخواه که ما را ببخشد و بیامرزد.
البته در باب اجابت دعا مطالب فراوانی وجود دارد که پرداختن به آن بحث را طولانی میکند ولی اشارهای کوتاه به این موضوع خالی از فایده نیست. گاهی سؤال پیش میآید که چرا دعا مستجاب نمیشود، در حالی که خدا فرموده است دعا کنید من مستجاب میکنم. در پاسخ به این سؤال اهلبیت(ع)مطالبی فرمودند که توجه کنید:
1ـ گاهی به خاطر این است که معرفت به خداوند نداریم دعا میکنیم به درگاه کسی که او را نمیشناسیم و حقّ خدا را ادا نمیکنیم و به عهد و پیمان خود که با خدا بستیم عمل نمیکنیم. قرار بر این شد که اطاعت از شیطان نکنیم و فقط خدا را عبادت کنیم ـ دعا کردن قلب پاک و زبان راستگو میخواهد. باید غذای حلال و پاک بخورد و کسب خود را پاک و پاکیزه کند و از حرام بپرهیزد. دعا کردن حضور قلب میخواهد و باید حسن ظن به خدا داشته باشی. غافل از خداوند نباشی، دعای شخصی که مبتلا به قساوت قلب شده بالا نمیرود. با یک توجه قلبی و باطن صاف و اشک چشم و اخلاص در عمل و رقّت قلب خداوند را بخواند انشاءالله مستجاب میشود.
حضرت امیر در ادامهی نامه به امام حسن(ع)مطالبی پیرامون مسئلهی توبه میفرماید:«وَلَمیَمنَعَكَاِناَسَأتَمِنَالتَّوبَةِ»یعنی اگر گناه و مصیبت کردی خدا تو را از اینکه توبه کنی، محرومم نکرده و این اجازه را به تو داده است که توبه کنی و بازگشت بهسوی پروردگار کنی.
مسئلهی توبه اولین قدم برای پیمودن راه حق است و به همین دلیل سالکان مسیر الی الله آن را منزلگاه اول میشمارند و اگر در فرمایش امام به دنبال دعا مسئلهی توبه ذکر شده است برای آن است که توبه نیز نوعی دعاست. دعا تقاضای عفو و رحمت خداوند است و تا این گام برداشته نشود و روح و دل از غبار گناه شستشو نگردد و حجاب معصیت از برابر چشم دل کنار نرود پیمودن این راه مشکل و یا غیرممکن است. در دعاها و روایات معصومین(ع)نیز اشارات زیاد و تعبیراتت لطیفی در این باره دیده میشود. مثلاً در مناجات تائبین که اولین مناجات از مناجاتهای پانزدهگانه حضرت سجّاد(ع)است میخوانیم:
«اِلهی اَنْتَ الَّذی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً اِلَی عَفْوِک سَمَّیْتَهُ وَ التَّوبَۀِ»خدایا معبود من، تو همان کسی هستی که دری را بهسوی عفو و رحمت خود به روی بندگانت باز کردی و نام آن را توبه نهادی. سپس اذن عام دادی و گفتی همگان توبه کنند و بهسوی خداوند باز گردید. توبهای خاص از هرگونه ناخالصها، سپس کسانی که از ورود به این باب رحمت غافل میشوند چه عذری دارند. امام دست فرزندش را گرفته و از منزلگاههای این مسیر یکی پس از دیگری عبور میدهند تا به جوار رحمت الهی واصل گردد.
در روایات آمده است:
توبه خطاها و معاصی گذشته را جبران میکند
توبه رحمت خداوند را نازل میکند
هیچ شفیعی نجاتدهندهتر از توبه نیست
توبه قلب را پاک میکند و گناهان را میشوید
در احادیث آمده است محبوبترین بندگان خدا، آن مؤمن و مؤمنهای است که توبه میکند و خداوند از کسی که توبه میکند بیشتر خوشحال میشود تا خوشحالی کسی که خود را گم کرده و بعد پیدا میکند و از آن انسان عقیمی که صاحب فرزند میشود و از آن انسان تشنهای که به آب میرسد.
رسول اکرم(ص)فرمود:«تُوبُوا اِلَی الله فَاِنِّی اَتُوبُ اِلَی الله فِی کُلِّ یَوْمٍ مِأۀَ مَرَّۀٍ»[9]
توبه بهسوی خدا کنید من روزی 100 مرتبه توبه میکنم.
قرآن میفرماید:«وَ تُوبُـوا اِلَی اللهِ جَميعًا اَيُّهاَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[10]
البته باید دانست که حقیقت توبه پشیمانی است و اگر کسی این پشیمانی برای او حاصل شود مانع میشود که در آینده آن گناهان را تکرار کند و اگر کسی توبه کرد و دومرتبه گناه کرد معلوم میشود که توبه نکرده است. امام هشتم حضرت رضا(ع)فرمودند: 5 نفر خودشان را مسخره کردند: اول کسی که استغفار و توبه میکند ولی قلباً پشیمان نیست و اگر زمینه فراهم بشود مجدداً گناه میکند، روی این حساب است که علی(ع)فرمود:«نَدمُ الْقَلْب یُکَفِّرُ الذّنْبِ»پشیمانی قلبی کفّارهی گناهان است[11].
ادامهی نامه: حضرت میفرماید:«وَلَميُعاجِلكَبِالنِّقمَةِ»یعنی خداوند در عذاب و کیفر دادن تو به خاطر گناهانت عجله نکرده و آن را به خاطر اینکه شاید توبه کنی به تأخیر انداخته است. در قرآن مجید میخوانیم:«وَ رَبُّکَ الغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ یُؤاخِذُهُمْ بِما کَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ العَذابِ»[12]پروردگار تو آمرزنده و دارای رحمت است اگر میخواست آنها را به سبب اعمالشان مجازات کندد عذاب را هرچه زودتر برای آنها میفرستاد.
در دعای کمیل هم حضرت امیر همین تقاضا را از خداوند میکند:
«وَ لا تُعاجِلْني بِالْعُقُوبَةِ عَلَى ما عَمِلْتُهُ فِي خَلَواتي مِنْ سُوءِ فِعْلي وَإساءَتيالخ.»خدایا در عقوبت و عذاب کردن من عجله نکن نسبت به اعمالی که در خلوت انجام دادم از بدیها و جسارتها و شهوات زیاد و تفریطها و غفلتها و...، یک نکتهی دیگر هم در دعای ابوحمزه آمده است که امام سجّاد(ع)میفرماید:«الهی لاتْؤدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکَ»خدایا مرا بهوسیلهی عقوبت و مجازات و عذاب خود، ادب نکن، یعنی گاهی کیفر انسان، انسان را تربیت میکند و پناه به خدا میبریم.
ادامهی نامه:«وَلَمْيُعَيِّرُکَبِالاِنابَةِ»هرگز تو را به سبب توبه و انابه سرزنش نکرد همانگونه که انتقام جویان توبهکاران را زیر رگبار سرزنش قرار میدهند، نهتنها سرزنش نکرده بلکه با لطف و مرحمت دعوت کرده از بندگان و وعدهی آمرزش به آنها داده است. در سوره زمر آیه 53 میخوانیم:
«قُُلْ يا عِبادِیَ الَّذينَ اَسْرَفُوا عَلی اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ»ای بندگان من، ای کسانی که به خودتان ظلم کردید و اسراف و خودتان را بیچاره کردید از رحمت من ناامید نشوید بهسوی من بازگشت کنید و در روایت آمده است که این آیه امیدوارکنندهترین آیه در قرآن است و انسان با گرفتن امید از طرف خداوند روح او تقویت میشود.
ادامهی نامه:«وَلَميَفضَحكَحَيثُ الفَضيحَةَبِكَاَوليْ»یعنی در آنجا که رسوایی تو سزاوار تو بود تو را رسوا نکرد همانگونه که تنگنظران بیگذشت فوراً اقدام به رسواسازی و افشاگری دربارهی خطاکاران میکنند. حضرت امیر در دعای کمیل تقاضا میکند و میفرماید: «وَ لا تَفْضَحْني بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرّى» خدایا مرا رسوا نکن به خاطر آن معاصی و گناهانی که در خلوت انجام دادم و سرّی بوده.
خلاصه خداوند متعال میتوانست کاری کند که آبروی گنهکار برود ولی این کار را نکرد و آبروداری کرد نه آبروریزی. و تمام ما در این دنیا با یک آبروی کاذب مشغول زندگی کردن هستیم. علی(ع)فرمود:«لَوْ تَکاشَفْتُم ما تَدافَنْتُم»اگر پرده از روی اعمال شما برداشته میشد و همدیگر را میشناختید و از اعمال هم مطلع میشدید همدیگر را پس از مرگ دفن نمیکردید، آنقدر از هم متنفر بودید. درر حدیث آمده اگر گناه بوی گند و متعفّن داشت دو نفر قادر نبودند در کنار هم بنشینند، از بوی گند گناهان هم فرار میکردند.
ادامهی نامه:«وَلَميُشَدِّدْ عَلَیکَ فِی قَبُولِالاِنابَةِ»پسرم در قبول کردن توبه تو،بر تو سخت نگرفت و توبهی تو را پذیرفت. این جمله حضرت اشاره به این موضوع است که خداوند توبه توبهکنندگان را قبول میکند.
در قرآن مجید میخوانیم:«اَ لَمْ يَعْلَمُوا اَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَن عِبادِهِ»آیا نمیدانید که خداوند توبه را از بندگان خود قبول میکند.[13]
در آیهی دیگری میخوانیم«وَ هُوَ الَّذى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِه وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ»[14]خداوند همان کسی است که توبه را از بندگان خود قبول میکند و گناهان را عفو میکند و میبخشد.
در حدیث آمده«مَنْ اُعْطِیَ التّوبهَ لَمْ یَحرُمِ القَبُول»علی(ع)فرمود: هرکس توفیق توبه کردن را به او بدهند از قبول توبه او، او را محروم نمیکنند و هرکس توفیق استغفار پیدا کند از آمرزش او را محروم نمیکنند[15]. در قرآن میخوانیم«اِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِه وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ»امام صادق(ع) میفرمایداگر کسی شرک به خداوند بیاورد او را نمیآمرزد[16]ولی غیر از گناه شرک، جمیع گناهان و معاصی را میآمرزد کبیره و صغیره را.
ادامهی نامه:«وَلَم يُناقِشْكَ بِالجَريمةِ»در محاسبهی اعمال تو و جرائم تو دقّت و موشکافی نکرده بلکه بهآسانی از آن گذشته استيُناقِشكَاز ریشهی مناقشه است به معنای دقّت و سختگیری در حساب است.
شاید به خاطر همین جهت است که در دعا آمده است«الهی عامِلْنا بِفَضْلِکَ وَ لاتُعامِلْنا بِعَدْلِکَ»یعنی خدایا با ما با فضل و رحمت در چشمپوشی رفتار کن مبادا با ما با عدالت رفتار کنی که اگر با عدل با ما رفتار بشود همه هلاک خواهیم شد. ادامهی نامه:«وَلمَ يُؤيُسكَ مِنَ الرَّحمَةِ بَل جَعَلَ نُزوعَكَ عَنِ الذَّنبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَيِّئتََكَ واحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَكَ عَشرًا»یعنی هیچگاه تو را از رحمت خود ناامید نکرد، هرچند که گناه تو سنگین و بزرگ باشد بلکه بازگشت گناهان را برای تو حسنه محسوب میکند و از آن مهمتر گناه تو را یکی حساب میکند ولی حسنات تو را ده برابر حساب میکند.
در قرآن مجید به این حقیقت اشارهشده است«اِلّا مَنْ تـابَ وَ ءامَنَ وَ عَمِلَ صالِحًا فَاُولئِكَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات»[17]هر کس ایمان آورد و توبه کرده و عمل صالح انجام داد خداوند گناهان او را تبدیل به حسنات میکند. به حضرت داود(ع)وحی شد ای داود، بندهی مؤمن من اگر گناه کرد بعد رجوع کرد به من و توبه کرد و از من حیا کرد او را میآمرزم و کاری میکنم که کاتبین عمل گناه او را فراموش کنند و گناه او را تبدیل به حسنه میکنم و من ارحم الراحمین هستم.[18]
در قرآن مجید میخوانیم:«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّـيِّـئَةِ فَلا يُجْزَی اِلّا مِثْلَها»[19]. اگر کسی یک عمل حسنه انجام دهد برای او 10 تا نوشته میشود و محاسبه میگردد و اگر کسی را گناه انجام دهد فقط یکی برای او نوشته میشود.
ادامهی نامه:«فَاِذا نادَيتَه ُسَمِعَ نِداكَ وَاِذا ناجَيتَه عَلِمَ نَجواكَ فَاَفضَيتَ اِلَيهِ بِحاجَتِكَ وَ ابْثَثتَهُ ذاتَ نَفسِكَ وَ شَكَوتَ اِلَيهِ هُمومَكَ وَ استَكشَفتَه كُروبَكَ وَ استَعَنتَه عَلي اُمورِكَ»امام در این قسمت از نامه راه مناجات با خدا را به فرزندش یاد میدهد و میفرماید حاجت خود را از او بخواه و سفرهی دلت را برای او باز کن و غم و غصههای خود را به او بازگو کن و برطرف کردن درد و رنجهایت را از او طلب کن و در تمام کارها از او کمک بخواه.
این 5 نکته محورهای مناسبات بندگان با خداست که در عبارات کوتاه فوق به آن اشاره شده است.
کلمه افضیت از ریشهی افضا و فضا گرفته شده است. به معنای وصول به چیزی است و رسیدن به آن گوئی در فضای آن وارد شدی و کلمهی اَبثَثتَه از ریشهی بثّ به معنای پراکنده ساختن میباشد و اینجا به معنای افشا کردن و ظاهر نمودن است.
حضرت میفرماید: پسرم هرگاه خدا را میخوانی و او را صدا میزنی او میشنود. صدا کن تو را اگرچه با صدا هم او را ندا نکنی. در قرآن مجید آیات زیادی شاهد این مدعاست که«اِنّ الله سَمِیعٌ»خداوند میشنود. این شنیدن کنایه از توجه کردن است، یعنی توجه میکند به صدای تو و ندای تو و یکوقت فکر نکنی به صدای تو بیاعتنایی میکند. بعد اما میفرماید پسرم وقتی با خدا مناجات میکنی و راز و نیاز، بدان که خداوند میداند که چه میگویی و چه میخواهی. وقتی خداوند به تو توجه کرد تو به مُراد و خواسته و حاجت خود خواهی رسید و سعی کن بهطور آشکارا و علنی مطالب خود را به خداوند عرض کن و با کنایه با او سخن مگو و درد دل خود را با او در میان بگذار و از غم و اندوهی که به تو در زندگی وارد شده است به خدا شکایت کن و گله نما و تمام مشکلات خود را برای او بیان کن و برای رفع همّ و غم و مشکلات و رسیدن به حوائج خود از او کمک بخواه که تنها یاور تو است.«اِنَّهُ خَیْرُ ناصِرٍ وَ مُعِینٍ»او بهترین ناصر و یاری کننده میباشد. در سوره حمد میخوانیم:«اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیَّاکَ نَستَعِین»، خدایا فقط تو را میپرستیم و فقط از تو یاری میخواهیم، کسی غیر از خدا قادر نیست دردهای ما را مداوا کند.
پینوشتها
[1]ـسوره غافر، آیه 60
[2]ـ سوره غافر آیه 60
[3]ـ اصول کافی، ج 2، ص 466
[4]ـ تنبیه الخواطر، ص 360
[5]ـ علی(ع)غررالحکم.
[6]ـ سوره بقره، آیه 186.
[7]ـ سوره نساء، آیه 32
[8]ـ سوره یوسف آیه 97
[9]ـ کنزالعمال، حدیث 10171
[10]ـ سوره نور، آیه 31
[11]ـ مستدرک، ج 2، ص 346
[12]ـ سوره کهف، آیه 58
[13]ـ سوره توبه، آیه 104
[14]ـ سوره شوری، آیه 25
[15]ـ بحار، ج 69، ص 410
[16]ـ رسائل، ج 11، ص 264
[17]ـ سوره فرقان، آیه 70
[18]ـامام صادق(ع)بحار، ج 6، ص 28.
[19]ـ سوره انعام، آیه 160
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
عباس ابوالحسنی
درصورت امکان فایلهای صوتی این مجموعه را بارگزاری فرمائید . با تشکر