چنان چه پیشازاین دانستیم، یکی از ویژگیهای حجاب، فطری بودن آن است. به همین جهت طبیعی است که از ابتدای خلقت انسان، او همواره مسئلهی حجاب را موردنظر خویش قرار داده است مگر در دورههایی که اغراض شیطانی ندای فطرت را در درونش تضعیف نموده و مورد غفلت قرار داده باشد.
بنا بر آیاتی از قرآن کریم که دربارهی پوشش اوّلین انسانها یعنی آدم و حوّا سخن به میان آمده است، میتوانیم سابقهی حجاب را به نخستین روزهای تاریخ بشریّت برسانیم. خداوند متعال در سورهی اعراف میفرماید: «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً...». اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام (عورت) شما را میپوشاند و مایهی زينت شماست.[1]
از آیهی شریفه بهخوبی میتوان فهمید که وجود ساتر و درواقع حجابی برای پوشاندن قسمتهایی از بدن، نعمتی است که خدای تعالی به انسانها ارزانی داشته و بدینوسیله آنها را به زیور حجاب آراسته است. درواقع یکی از نعمتهای اوّلیهی خداوند که مطابق با فطرتِ آدم و حوّا به ایشان عنایت شده بود، لباس و حجابی بود که موجب پوشش و درنتیجه زینت ایشان بود. امّا شیطان با دسیسههای خود کاری کرد که آنها از این نعمت محروم شدند، «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُرِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ».
سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر به خاطر اینکه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند.[2]
قرآن کریم میفرماید: «يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما ...». اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد.[3]
ملاحظه میشود که آدم و حوّا حتّی در بهشت از پوشش و حجاب برخوردار بودهاند، امّا با فریب شیطان و قسمهای دروغی که بر خیرخواهی ایشان خورد، مرتکب ترک أولی شده و از میوهای که پروردگار متعال ایشان را از آن نهی فرموده بود، تناول کردند، چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما...». و براى آنها سوگند ياد كرد كه من براى شما از خيرخواهانم. * و بهاینترتیب، آن ها را با فريب (از مقامشان) فرود آورد. و هنگامیکه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان] بر آن ها آشكار شد.[4]
نتیجه آن شد که خداوند بهعنوان تنبیه ایشان، دو نعمت را از آن ها سلب نمود:
1-زندگی در بهشتی که در آن ساکن بودند
2-لباسی که پوشش، حجاب و مایهی زینت آن ها بود. در تاریخ حضرت آدم که از طریق قرآن کریم و روایات اهلبیت علیهم السّلام به دست ما رسیده است میخوانیم که بلافاصله آدم و حوّا دستبهکار شدند و از برگ درختان و گیاهان اطراف، برای خودشان پوششی تهیّه نمودند، «... وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ...». و شروع كردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند.[5]
پس تاریخ حجاب و پوشش به صفحات آغازین کتاب زندگانی انسان بازمیگردد. نکتهای که نباید از آن غفلت کرد آن است که آدم و حوّا تا پیش از تولّد فرزندان خود، اوّلین انسانهای روی زمین بودند، درواقع اصرار ایشان بر پوشاندن خود در حالی بود که بهجز آن ها انسان دیگری وجود نداشت تا به خاطر او خود را بپوشانند، و این نشانگر آن است که اصل حجاب و پوشش امری فطری و ممدوح است حتّی اگر کسی نظارهگر انسان نباشد، چه برسد به زمانی که او در اجتماع و در میان انبوهی از انسانهای دیگر زندگی و معاشرت مینماید.
از آثار و نگارههایی که بر روی غارها، دیوارههای بناهای تاریخی، ظروف و صنایعدستی و یا حتّی مکتوبات و نسخ خطی موجود از هزاران سال پیشتر، بهخوبی میتوان آثار حجاب و اعتقاد به پوشش را در میان اقوام گذشته به دست آورد. درست است که نوع و میزان پوششها بسته به شرایط اقلیمی و رسومات طوایف مختلف با هم متفاوت بودهاند، امّا اصل ضرورت پوشش را میتوان بهوضوح در تمام ادوار زندگی بشر مشاهده کرد.
بهعنوانمثال: در سرزمین عراق، نقشی از زنی بهجای مانده که متعلّق به 4000 سال پیش از میلاد است، در این تصویر ملاحظه میشود که این زن با تکّه پارچهی کوچکی سرش را پوشانده است و یا در تصاویری که قدمت آن به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح میرسد، نقّاشی مصری با ذوق سرشار خود، تصاویری از دختران و پسران را از خود به یادگار گذارده که در آن دختران تمام بدن و پسران نیمهی پایین بدن خود را پوشاندهاند. همچنین از مدارکی که بهدستآمده معلوم میشود دو هزار سال پیش از میلاد حتّی در سواحل مدیترانه و خاورمیانه و بینالنهرین، پوشش و لباسی که نیمی از بدن یا تمام آن را بپوشاند، وجود داشته است. اعتقاد به حجاب و پوشش در میان سلاطین و پادشاهان نیز کاملاً امری عادی و ضروری بهحساب میآمد.
در نقش برجستهای که از فرعون مکارتیوس، یکی از فراعنهی مصر باقیمانده و باستان شناسان و مورّخین قدمتش را 1400 سال قبل از میلاد تخمین میزنند، دیده میشود که او و همسر و دخترش، قسمت پایین بدنشان را پوشاندهاند و یا در نقش برجستهای که در تلّ العمارنه (مصر) وجود دارد، تصویر ملکه با پوشش دیده میشود.
موضوع حجاب و پوشش بهقدری در میان پادشاهان معمول و مرسوم بود که حتّی برخی از آن ها اوامر و دستوراتی را به شکل قانون برای همگان وضع میکردند که میتوان از آن به «قانون حجاب» نیز یادکرد. از باب نمونه به 1112 سال قبل از میلاد بازمیگردیم و به سراغ شاه تگلات فلازر اوّل (phalazar Teghlaath) میرویم. او که از شاهان آشوری بود فرمانی صادر میکند که میتوان از آن پی به وجوب حجاب و پوشش زنان در زمان او برد. در این فرمان آمده است: «زنانی که ازدواجکردهاند و در خیابانها ظاهر میشوند، نباید سرشان باز باشد. دختران مردان آزاد (حُرّ) باید پوشیده باشند. فاحشهها باید پوشیده باشند امّا (از باب علامت و نشانه) سرشان باز باشد».[6]
تاریخچهی بشریّت چنان با مسئلهی حجاب و پوشش گرهخورده است که مطالعات مردمشناسی، روانشناسی جنسی، و همچنین مطالعات تاریخی بیانگر این حقیقت است که انسان در هیچ مقطعی بدون پوشش زندگی نکرده است.[7]
امروزه میبینیم که دستهای پلید استکبار جهانی درصدد هستند تا با انحصار مقولهی حجاب در دین مبین اسلام و تحریف واقعیّات ادیان گذشته و همچنین سرپوش نهادن بر روی آئین حجاب در تاریخِ تمدّنهای بزرگی مثل ایران، جوّ مسمومی را علیه مسئلهی حجاب ایجاد کنند تا با مخدوش ساختن چهرهی حجاب، چنگال استعماری خود را در کالبد پاک جوامع مسلمین مانند ایران عزیز فروبرند، امّا غافل از آنکه حقیقت کاملاً عکسِ آن چیزی است که آن ها درصدد ترویج آن هستند.
در تفسیر اثنی عشری آمده است: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فُرس قدیم وجود داشته است». همچنین از دائره المعارف لاروس نیز میتوان به وجودِ حجاب در بین مادها و پارسها پی برد. نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان میدهد که زنان در دورههای مختلفی چون دورهی مادها، پارسیها (هخامنشیان)، اشکانیان و ساسانیان دارای حجاب و پوشش بودهاند، که به چند نمونه آن اشاره میشود:
در کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» آمده: «اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسّمههای ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره (مادها) از لحاظ شکل (با کمی تفاوت) با پوشاک مردان یکسان است». وی در ادامه برای توضیح نقوش برجایمانده مینویسد: «مرد و زن بهواسطهی اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند. به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سرخود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است».
هخامنشیان بهوسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس کردند. آن ها ازنظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاصّ زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوشِ مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوشش جالبی دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستینکوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است».
در این دوره نیز همانند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. دراینباره چنین میخوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستیندار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشتهاند که روی اوّلی میپوشیدند و قدّ این یکی نسبت به اوّلی کوتاه و ضمناً یقهباز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سر میکردند». در کتاب «پارتیان» نیز آمده است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن میکردند، با شنلی که بر سرافکنده میشد و نیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر میآویختند».[8]
آری این مختصری از جریان حجاب و پوشش در تاریخ تمدّن ایرانزمین است تا بدان جا که به دورهی ساسانیان میرسیم. در این دوره، آئین زرتشت بهعنوان مذهب رسمی ایرانیان اعلام میشود، به همین دلیل ادامهی مبحث حجاب در ایران باستان را به سرفصل حجاب در آئین زرتشت موکول میکنیم.
خوب است برای آشکار شدن این حقیقت که مسئلهی حجاب و پوشش منحصر در دین مقدّس اسلام و یا تمدّن ایران باستان نبوده است، به مطالعهی مختصری پیرامون حجاب در مغرب زمین یا حجاب در یونان و روم باستان بپردازیم. درباره پوشش زنان یونان باستان، دایره المعارف لاروس مینویسد: «زنان یونانی در دورههای گذشته، صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و اِمِرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند.
سخن درباره حجاب، در لابهلای کلمات قدیمیترین مؤلّفین یونانی نیز به چشم میخورد؛ حتّی "بنیلوب" (همسر پادشاه "عولیس" فرمان روای ایتاک) نیز باحجاب بوده است. زنان شهر "ثیب" دارای حجاب خاصّی بودهاند، بدینصورت که حتّی صورتشان را نیز با پارچه میپوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار میگرفت تا بتوانند ببینند. در "اسبارته" دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را از چشم مردان میپوشاندند. نقشهایی که برجایمانده، حکایت میکند که زنان سر را میپوشاندند، ولی صورتهایشان باز بوده است، و وقتی به بازار میرفتند، بر آنان واجب بوده است که صورتهایشان را بپوشانند؛ خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد (و فارس و عرب) نیز وجود داشته است.
زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بودهاند، بهطوریکه وقتی از خانه خارج میشدند، باچادری بلند تمام بدن را تا روی پاها میپوشاندند و چیزی از برآمدگیهای بدن مشخص نمیشد». همچنین از یکی از فلاسفه یونان نقل میکنند که میگفت: «نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت».[9]
همچنین در تصاویر و فیلمهای اوّلیّهای که از صد سال پیش اروپا در دست هست، جمعیّت قریب به اتّفاق زنان را مشاهده میکنیم که با پوششی کامل به همراه روسریهایی که موی سر آن ها را میپوشاند، در کوچه و خیابانهای شهر در حال تردّد هستند، و این نشانگر این مطلب است که تا حدود یک قرن پیشتر نیز میتوان آثار بهجامانده از حجاب را در میان مردم اروپا ملاحظه کرد، مردمی که هماینک بر اثر تبلیغات و سیاستهای کثیف و شیطانی دولتمردانشان، در چند دههی اخیر، از نعمت حجاب و ثمرات بیشمار آن محروم گشتهاند و در منجلاب فساد و تضعیف بنیان خانواده دستوپا میزنند.
[1] سوره اعراف/ آیه 26 (ترجمه مکارم).
[2] همان/ آیه 20.
[3] همان/ آیه 27.
[4] همان/ آیه 22.
[5] همان.
[6] عطر عفاف ص 24.
[7] راههای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب ص 2.
[8] حجاب در ادیان (زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام) ص 1 تا 3.
[9] همان ص 15 تا 17.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی زاده