قبل از استخاره باید از دو موضوع استفاده کرد و دو مرحله را پشت سر گذاشت. اگر در آن دو مرحله نتیجه نگرفتیم، نوبت به استخاره میرسد:
مرحلهی اوّل: بهرهمندی از عقل و اندیشه در اسلام، قبل از انجام هر کاری، بر فکر و شناخت و مسائل کارشناسی و تشخیص سود و ضرر، تکیه شده است. در آیات و روایات سفارش شده است. قبل از انجام کار، دربارهی آن و نتایجش، از فکر و عقل استفاده کنید و در سود و زیان آن بیندیشید.
نظر شما را به دو روایت جلب مینمایم:
امیر مؤمنان(ع) فرمود:
أصلُ السَّلامَۀِ مِنَ الزَّلَلِ، الفِکرُ قَبلَ الفِعلِ؛[1]
اساس سالم ماندن از لغزشها، اندیشیدن قبل از انجام کار است.
نیز فرمود:
فِکرُ المَرءِ مِرآۀُ تُرِیهِ حُسنَ عَمَلِهِ مِن قُبحِهِ؛[2]
اندیشهی انسان، آیینهای است که نیک و زشت کارش را به اونشان میدهد.
مرحلهی دوم: بهرهمندی از مشورت پس از فکر، باید در هر کار مهمی، با افراد آگاه و پاک و باتجربه مشورت کرد. در قرآن یک سوره به نام «شوری» هست؛ یعنی مشورت کردن. در آیه 38 این سوره، خداوند در وصف مؤمنان متوکّل میفرماید:
وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنهُمْ؛
کارهایشان بر اساس مشورت انجام میگیرد.
امام علی(ع) میفرماید:
لاظَهِیرَ کَالمُشاوَرَۀِ وَالإستِشارَۀُ عَینُ الهِدایَۀِ [3]
پشتیبان و تکیهگاهی همچون مشورت نیست و مشورت عین هدایت است.
مشورت پشتوانه استواری است؛ زیرا باعث میشود کارها کارشناسی شود و از تجربیات دیگران استفاده گردد. بیگدار به آب زدن که حرکت بدون مشورت است، غالباً موجب غرق شدن است؛ ولی مشورت موجب هدایت و رشد خواهد بود. از این رو، امام علی(ع) فرمود:
ما شَقَی عَبدٌ قَطُّ بِمَشوَرَۀٍ، وَ لا سَعِدَ بِاستِغناءِ رَأیٍ[4]
هیچ کس با مشورت، بدبخت نگشته و با استبداد رأی خوشبخت نشده است.
پس از این دو مرحله، اگر نتوانست تصمیم بگیرد، نوبت به استخاره میرسد.
حقیقت و فلسفه استخاره از دیدگاه اسلام در آغاز باید بدانیم استخاره در اسلام، موضوعی مهم است و باید به آن اهمیت فراوان داد؛ تا آنجا که امام صادق(ع) فرمود: خداوند میفرماید:
مِن شِقاءِ عَبدِی أن یَعمَلَ الأعمالَ وَ لا یَستَخِر بِی؛[5]
از بدبختی بنده من است که کاری را بدون استخاره (طلب خیر از من) انجام دهد.
نیز فرمود:
کان النَّبِیُّ یُعَلِّمُنا الإستِخارَۀَ فِی الأمُورِ کُلِّها؛[6]
پیامبر همواره استخاره در همه امور را به ما میآموخت.
برخلاف آنچه مرسوم شده که استخاره را برای رفع تحیّر و سرگردانی میکنند، حدود 70 بلکه 80 درصد روایات[7] در مورد استخاره، مربوط به سرگردانی و رفع سرگردانی نیست، بلکه روایات میگویند: بعد از فکر و مشورت، حتماً استخاره کن؛ نه با قرآن و تسبیح، بلکه دو رکعت نماز بخوان و بعد از نماز با حضور قلب و خلوص نیّت بگو: خدایا! من از عقل و مشورت بهره بردم، اینک از تو میخواهم این کار را برای من، خیر گردانی.
امام باقر(ع) فرمود:
پدرم، امام سجاد(ع) هرگاه میخواست کاری را انجام دهد، وضو میگرفت و دو رکعت نماز میخواند. بعد از نماز، دویست بار از درگاه خدا طلب خیر میکرد، سپس دعا میکرد، بعد آن کار را انجام میداد. [8]
امیر مؤمنان(ع) در کیفیت استخاره فرمود:
ابتدا دو رکعت نماز بخوان، بعد صد بار بگو: أسْتَخِیرُ الله ، آنگاه دعا کن و کار خود را انجام بده. [9]
ابو یعفور میگوید:
امام صادق(ع) در کیفیت استخاره فرمود: نخست خدا را تمجید کن و حمد و ثنای الهی را به جا آور، بعد بر محمّد و آلش صلوات بفرست، آنگاه بگو:
اَللّهُمَّ إنِّی أسألک بِأنَّک عالِمُ الغَیبِ وَ الشَّهادَۀِ، الرَّحمنُ الرَّحِیمِ، وَ أنتَ عَلّامُ الغُیُوبِ، أستَخِیرُ اللهَ بِرَحمَتِهِ؛[10]
اگر کار، مهم و مشکل بود، دعای فوق را صد بار بخوان و اگر آسان بود سه بار بخوان.
مطابق اکثر روایات، سخن از استخاره با قرآن و تسبیح و برای سرگردانی نیست، بلکه برای همه مستحب است؛ در هر حال، قبل از انجام کار استخاره کنند؛ یعنی از خدا طلب خیر کنند. اگر این کار بعد از نماز و دعا و با طهارت و حضور قلب باشد، قطعاً بهتر است. نام این استخاره به تعبیر علّامه مجلسی در کتاب مفاتیح الغیب استخاره مطلق است.
امام صادق(ع) در مورد همین استخاره فرمود:
صَلِّ رَکعَتَینِ وَ استَخِرِ اللهِ، فَوَاللهِ مَا استَخارَ اللهَ تَعالی مُسلِمٌ إلّا خارَ اللهُ لَهُ اَلبتَّتَۀ؛[11]
دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر کن. سوگند به خدا! هیچ مسلمانی از درگاه خدا طلب خیر نکرد، مگر این که قطعاً خداوند خیر او را فراهم سازد.
فلسفه استخاره: علاوه بر طلب خیر از خدا، چنان که از روایات متعدد استفاده میشود، این است که انسان به رأی و نظر خوداستبداد نداشته باشد، بلکه متوسل به خدا شود و در تمام امور بر او توکّل کند و در پیشگاه خدا اقرار کند که به مصالح خود، ناآگاه است و از او بخواهد راه خیر را برایش فراهم سازد، چنان که بنده مخلص در برابر خدای بزرگ باید اینگونه متواضع و تسلیم باشد و خود را در برابر خدای قادر و با عظمت، درمانده و ناچیز بشمرد. بنابراین، استخاره عبادت شایسته است؛ زیرا روح عبادت، در تواضع در برابر خدا خلاصه میشود.[12]
طبق روایات، در استخاره مطلق نخست باید استخاره کرد (از خدا طلب خیر نمود) سپس با افراد شایسته مشورت نمود. چنین استخارهای، نخست مشورت با خدا است، سپس مشورت با دیگران. از این رو، امام صادق(ع) فرمود:
هرگاه یکی از شما تصمیم بر انجام کاری داشت، نخست استخاره کند (از خدا طلب خیر کند) و مشورت با خدا را بر مشورت با دیگران مقدم بدارد، سپس با دیگران مشورت نماید. هنگامی که آغاز به خدا نمود،خداوند خیر و صلاح او را بر زبان مشورتشوندگان جاری میسازد.[13]
امامان(ع) بر همین اساس، از درگاه خدا طلب خیر میکردند، زیرا بنده خالص خدا بودند و همه چیز را در دست خدا میدانستند و در هرجا پیوند خود را با او برقرار میساختند.
مشهورترین استخارهها استخارههای دیگر، که از آنها برای رفع سرگردانی و تحیّر استفاده میشود، دارای انواعی است که از مجموع روایات و گفتار علما به دست میآید مشهورترین آنها چهار نوع است:
1. استخاره با قلب امام جواد(ع) در مورد یکی از شیعیان که برای فروش زمینی که داشت، سوال کرده بود، ضمن نامهای نوشت:
صدبار بگو: أسْتَخِیرُ اللهَ خِیَرَۀً فِی عافِیَۀٍ؛ در بین این ذکر، با کسی صحبت نکن. پس از پایان صدبار، هر چه به قلبت القا شد، همان را انجام بده.[14] سزاوار است استخاره تو بعد از دو رکعت نماز باشد، بعد از نماز با هیچکس صحبت نکن و صد بار ذکر فوق را بگو، هرچه به قلبت شیرین آمد، همان را انجام بده.
پیامبر به انس بن مالک فرمود:
إذا هَمَمتَ بِأمرٍ فَاستَخِر رَبَّکَ فِیهِ سَبع مَرّاتٍ، ثُمَّ انظُر اِلَی الَّذِی یَسبِقُ إلی قَلبِکَ، فَإنَّ الخِیَرَۀَ فِیهِ؛[15]
هنگامی که به کاری تصمیم گرفتی، از درگاه پروردگارت، هفت بار طلب خیر کن. سپس توجه به قلبت کن، آنچه را که به قلبت پیشی گرفته، خیر همان است. همان را انجام بده.
2. استخاره با قرآن یسع بن عبدالله قمی به امام صادق(ع) عرض کرد: گاهی میخواهم کاری انجام دهم، ولی متحیّر هستم انجام دهم یا نه!
امام فرمود:
هنگام نماز ـ زیرا در این وقت، شیطان از هر وقت دیگر، از انسان دورتر است ـ قرآن را بگشا، نخستین چیزی [ از آیهای که در آغاز صفحه دست راست] میبینی، به آن عمل کن. [16]
علّامه مجلسی در مفاتیح الغیب میفرماید:
آیه اول صفحه سمت راست، اگر آیه رحمت یا امر به خیر باشد، به آن عمل کن. اگر آیه غضب و عقوبت یا نهی از کار زشت باشد، به آن عمل نکن. اگر دو پهلو باشد، میانه است.[17]
در آداب استخاره با قرآن، از رسول خدا(ص) نقل شده است:
سه بار توحید را بخوان، سپس سه صلوات بر محمّد و آلش بفرست، سپس بگو:
اَللَّهُمَّ تَفَاَّلتُ بِکِتابِکَ، وَ تَوَکَّلتُ عَلَیکَ، فَأَرِنِی مِن کِتابِکَ ما هُوَ مَکتُومٌ مِن سِرِّکَ المَکنُونِ فِی غَیبِکَ.
سپس قرآن را بگشا و از سطر اول، صفحه سمت راست، مقصود خود را بدست بیاور.[18]
در روایت فوق آمده است:
ثُمَّ افْتَحِ الجَامِعَ، یعنی سپس قرآن جامع را بگشا، نه قرآنی که شصت پاره یا بعضی از سورهها بر اثر پارگی حذف شده است.
استخاره امام سجاد(ع) خداوند پسری به امام سجاد(ع) داد، حضرت با قرآن استخاره کرد تا نام او را به دست آورد. با توجه و حضور قلب، قرآن را گشود، در آغاز صفحه سمت راست، این آیه آمد:
وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً؛
خداوند مجاهدان را بر نشستگان، برتری بخشیده است.
قرآن را بست و بار دیگر استخاره کرد. در آغاز صفحه سمت راست، این آیه آمد:
إِنَّ اللَّهَ اشترَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ؛[19]
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری میکند که در برابرش بهشت برایشان باشد... .
فرمود: «سوگند به خدا! این نوزاد، زید است، سوگند به خدا همان است. آنگاه نام او را زید گذاشت.[20]»
امام سجاد(ع) قبلا با واسطه از رسول خدا(ص) شنیده بود فرزندی مجاهد از او به دنیا میآید که نامش زید است و در قیامت همراه یارانش وارد بهشت میشود. [21]
3. استخاره با تسبیح علّامه مجلسی از پدرش و او از شیخ بهایی نقل میکند:
من از مشایخ و اساتید خود شنیدم که امام عصر فرمود: «استخاره با تسبیح، چنین انجام میشود:
تسبیح را به دست گرفته، سه بار صلوات بفرست، سپس با انگشت، میان تسبیح را گرفته، دو تا دو تا رد کن، اگر آخری جفت آمد، بد است، اگر طاق آمد خوب است.» [22]
علاّمه مجلسی میافزاید:
پدرم، ملّا محمّد تقی مجلسی اکثر اوقات در اموری که عجله داشت، اینگونه استخاره میکرد.
4. استخاره ذاتُ الرُّقاع هارون بن خارجه میگوید:
امام صادق(ع) فرمود: هرگاه ارادهی کاری نمودی، شش عدد کاغذ بردار. [رُقاع جمع رقعه به معنی کاغد است] در سه عدد آن بنویس:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنَ الرَّحِیمِ. خِیَرَۀٌ مِنَ اللهِ العَزِیزِ الحَکیمِ لِفُلانِ بنِ فُلانَۀ إفعَل؛
در سه عدد کاغذ دیگر همین جملات را بنویس و در آخر به جای «إفعَلْ»، بنویس «لا تَفْعَل» شش قطعه کاغذ را زیر سجاده خود بگذار، آنگاه برخیز و دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و در سجده صد بار بگو:
أستَخِیرُ اللهَ بِرَحمَتِهِ خِیَرَۀً فِی عافِیَۀٍ؛
سپس سر از سجده بردار و راست بنشین و بگو:
أللَّهُمَّ خِرلیِ وَ اختَرلِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی فِی یُسرٍ مِنکَ وَ عافِیَۀٍ؛
سپس با دست خود، شش عدد کاغذ را از زیر سجاده بیرون بیاور و مخلوط کن، آنگاه یکی از آنها را بردار، سپس یکی دیگر بردار، سپس سومی را بردار. اگر در هر سه پشت هم نوشته بود: «لا تَفْعَلْ» انجام نده [و اگر در هر سه نوشته بود اِفْعَلْ، انجام بده] اگر مخلوط بود و در اولی نوشته بود «اِفْعَلْهُ» و در دومی نوشته بود «لا تَفْعَلْ»، تا پنج عدد کاغذ را بیرون بیاور. در میان ان پنج عدد در اکثر آنها هر چه نوشته بود، همان را انجام بده و ششمین کاغذ را ترک کن که نیازی به آن نداری.[23]
استخارههای مذکور، به اضافه «استخاره مطلق» مشهورترین استخارهها است و انواع دیگری نیز در روایات ذکر شده است. در مورد «استخاره با رُقّاع» (شش قطعه کاغذ) سید بن طاووس (متوفا: 664 ه.) که کتاب پرحجمی به نام فتح الأبواب درباره استخاره نوشته، اهمیت شایانی، به آن داده است؛ طوری که علامه مجلسی میگوید:
سید بن طاووس در مورد استخاره، به روایت استخاره با رقاع اعتماد داشت برای چنین استخارهای، آثار عجیب و غریب ذکر نموده است، که خداوند به بندهاش عطا کند، و میفرماید: «هرگاه در استخاره با کاغذ، چند بار [سه بار] پشت سرهم ، امر «اِفْعَلْ» آمد، خیر محض است و اگر پشت سر هم، نهی «لا تَفْعَلْ» آمد، شر محض است.»[24]
آداب استخاره 1. اخلاص و حضور قلب؛
2. دو رکعت نماز استخاره و رو به قبله بودن؛
3. استخاره باید در امور مباح باشد، نه مکروه و حرام؛ مثلا اگر کسی استخاره کند سیگار بکشد، چنین استخارهای در مورد مکروه بیمورد است، همچنین در حرام.
4. هنگام استخاره با کسی صحبت نکند تا پیوندش با خدا، به طور صحیح برقرار شود.
5. اطمینان به استخاره. هرگاه انسان برای موضوعی استخاره کرد و خوب آمد و انجام داد، ولی در ظاهر بد شد، بدبین به استخاره نشود؛ زیرا گاهی مصلحت و خیر همین است. اگر استخاره کرد به سفر برود، خوب آمد و به سفر رفت و در راه بر اثر تصادف پایش شکسته! نباید به استخاره بدبین شود، زیرا ممکن است خطر مهمتری در کمین او بوده که با خطر کوچکتر رفع شده است. ما که از پشت پرده خبر نداریم. از این رو، ظاهربین نباشیم، بلکه عمقنگر باشیم.
استخاره وکالت علّامه مجلسی میگوید:
سید بن طاووس گفته است: من حدیثی ندیدهام که کسی برای دیگران استخاره کند. بنابراین، روایات بسیاری که در مورد پاداش قضای حوایج برادران دینی آمده است، باید از این باب، شخص برای دیگری استخاره کند و گرنه اصل آن است که هر کسی برای خودش استخاره نماید.
علّامه مجلسی در بیان این مطلب میگوید:
اَوْلی و احوط آن است که هر کسی برای خودش استخاره کند؛ زیرا حدیثی نداریم که شخصی به وکالت از دیگری استخاره نماید. اگر وکالت در استخاره جایز یا بهتر بود، شایسته و سزاوار بود اصحاب از امامان تقاضای استخاره نمایند. اگر چنین چیزی بود، نقل میشد و دست کم یک روایت دراین مورد به ما میرسید.
علاوه بر آن، مضطر و حاجتمند [اگر خودش استخاره کند] نزدیکتر به اجابت است و دعای او به اخلاص در نیّت نزدیکتر میباشد، مگر همان را بگوییم که سید بن طاووس فرموده که استخاره برای دیگری به عنوان وکالت نباشد، بلکه به عنوان قضای حاجت مؤمن باشد؛ چرا که عمومات روایات قضای حاجت مؤمن، شامل این مورد خواهد شد.[25]
پینوشتها: [1]- غررالحکم، ج 2، ص 516
[2]- همان.
[3]- وسائلالشیعه: ج 8، ص 425. در استخاره مطلق، نخست باید استخاره کرد؛ یعنی با خدا مشورت نمود، سپس با مردم.
[4]- تفسیر ابوالفتوح رازی، ذیل آیه 159 آلعمران.
[5]- بحارالانوار، ج 91، ص 222.
[6]- همان، ص 224.
[7]- این روایات در بحارالأنوار، ج 91؛ وسایلالشیعه، ج 4 و 5 ؛ فروع کافی، ج 3 آمده، هم چنین در مفاتیحالغیب علّامه مجلسی که آغاز تا انجام درباره استخاره است، نقل شده است.
[8]- مکارمالاخلاق، ص 322.
[9]- همان، ص 320.
[10]- بحارالأنوار، ج 91، ص 256.
[11]- مکارمالاخلاق، ص 373.
[12]- بحارالأنوار، ج 91، ص 287.
[13]- المقنعه، ص 36؛ بحارالأنوار، ج 91، ص 252.
[14]- بحارالأنوار، ج 91، ص264.
[15]- همان، ص 265.
[16]- تهذیبالاحکام، شیخ طوسی، ج 3، ص 310.
[17]- مفاتیحالغیب، ص 43.
[18]- بحارالأنوار، ج 91، ص 241.
[19]- توبه (9) آیه 111.
[20]- سفینةالبحار، ج 1، ص 577.
[21]- عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 195. قبلا در بحث امامزادگان، درباره مقام زید بن امام سجاد سخن گفتیم. ضمناً از مطلب فوق فهمیده میشود یکی از موارد استخاره، نام گذاری فرزند است.
[22]- بحار الأنوار، ج 91، ص250.
[23]- فروع کافی، ج 3، ص 470ـ471.
[24]- بحارالأنوار، ج 91، ص 288.
[25]- همان، ص 285.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّدتقی عبدوس ـ محمّد محمّدی اشتهاردی