کد مطلب: ۲۷۷۹
تعداد بازدید: ۱۳۹۲
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۴۵
حجاب و عفاف| ۲۳
اساساً گذر زمان و انباشت گناهان و تکرار معاصی در بسیاری از مردم، به آرامی از صفا و پاکی اوّلیّه‌ی انسان می‌کاهد، و گاهی بدان جا می‌رسد که حتّی قلب انسان از سنگ سخت‌تر شده و پذیرش حقیقت در آن نزدیک به محال می‌شود.

فلسفه‌ی حجاب| ۳

 
تقویت کانون خانواده
یکی از آثار مهمّ و ضروری حجاب و عفاف، تقویت بنیان خانواده است. به طور کلّی هر آنچه موجب تقویت رابطه‌ی میان زوجین و همچنین سایر اعضای خانواده می‌شود، پسندیده و لازم است و به همین جهت در دین مبین اسلام در این رابطه برنامه‌ی جامع و دقیقی ارائه شده و از آیات قرآن و روایات ائمّه‌ی طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین، سفارشات فراوانی به دست ما رسیده است. به عنوان نمونه، در شریعت مقدّس اسلام هر گونه رابطه‌ی جنسی حرام و ممنوع اعلام شده است تا جایی که مرتکبین آن در شرایط خاصی، علاوه بر مجازات اخروی، به مجازات‌های دنیوی نیز محکوم می‌گردند، الّا رابطه‌ی میان زوجین پس از جاری شدن خطبه‌ی عقد و آغاز زندگی زناشویی، که در مدح و ستایش آن روایات فراوان و زیبایی وجود دارد.
دین مبین اسلام بر خلاف دنیای غرب که ارتباط جنسی را در اشکال مختلف آن، آزاد گذاشته و مجاز می‌دانند، بلکه بالاتر، به ترویج آن از طریق رسانه‌ها پرداخته و حتّی برای عادی ساختن و شیوع روابط شنیع و خجالت‌آوری همچون هم‌جنس‌گرایی، قوانینی وضع می‌کنند، آن را منحصر در محیط خانه و میان زن و شوهر می‌داند تا بدین سبب عُلقه و ارتباط بین زوجین تقویت شده و از این طریق فضای خانواده گرم‌تر و صمیمی‌تر گردد.
در کتاب «مسأله ی حجاب» استاد مطهّری، در این باره چنین آمده است: «شك نيست كه هر چيزى كه موجب تحكيم پيوند خانوادگى و سبب صميميت رابطه‌ی زوجين گردد، براى كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداکثر كوشش مبذول شود، و بالعكس هر چيزى كه باعث سستى روابط زوجين و دل سردى آنان گردد، به حال زندگى خانوادگى زيانمند است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاى جنسى به محيط خانوادگى و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهرى را محكم می‌سازد و موجب اتّصال بيشتر زوجين به يكديگر می‌شود. فلسفه‌ی پوشش و منع كاميابى جنسى از غير همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگى اين است كه همسر قانونى شخص از لحاظ روانى عامل خوشبخت كردن او به شمار برود؛ در حالى كه در سيستم آزادى كاميابى، همسر قانونى از لحاظ روانى يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار می‌رود و در نتيجه كانون خانوادگى براساس دشمنى و نفرت پایه‌گذاری می‌شود».[1]
در ادامه شهید مطهّری درباره‌ی علّت گریز جوانان از ازدواج به همین نکته اشاره کرده و به بیان ارتباط این مشکل با عدم رعایت حجاب و عفّت در جامعه می‌پردازد: «علّت اين كه جوانان امروز از ازدواج گریزان‌اند و هر وقت به آنان پيشنهاد می‌شود، جواب می‌دهند كه حالا زود است، ما هنوز بچه‌ایم، و يا به عناوين ديگر از زير بار آن شانه خالى می‌کنند، همين است؛ و حال آن كه در قديم يكى از شیرین‌ترین آرزوهاى‏ جوانان ازدواج بود. جوانان پيش از آن كه به بركت دنياى اروپا، كالاى زن اين همه ارزان و فراوان گردد، "شب زفاف را كم از تخت پادشاهى" نمی‌دانستند.
ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و آرزومندى انجام می‌گرفت و به همين دليل زوجين يكديگر را عامل نيك بختى و سعادت خود می‌دانستند، ولى امروز کام‌جویی‌های جنسى در غير كادر ازدواج به حدّ اعلى فراهم است و دليلى براى آن اشتیاق‌ها وجود ندارد. معاشرت‌های آزاد و بی‌بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به‌صورت يك وظيفه و تكليف و محدوديت درآورده است كه بايد آن را با توصیه‌های اخلاقى و يا احياناً -چنان‌که برخى از جرايد پيشنهاد می‌کنند- با اعمال زور بر جوانان تحميل كرد».[2]
پس از آن استاد مطهّری تفاوت‌های ازدواج در هر دو نوع جامعه –یعنی: 1-جامعه‌ای که روابط جنسی را محدود در خانواده و میان زن و شوهر می‌نماید، 2-و جامعه‌ای که هر گونه رابطه‌ی جنسی را آزاد دانسته و آن را محدود در خانواده و میان زوجین نمی‌کند- را موردبررسی قرار می‌دهد و نگاه جوان به ازدواج و نقش آن را در هر دو جامعه مطرح می‌نماید: «تفاوت آن جامعه كه روابط جنسى را محدود می‌کند به محيط خانوادگى و كادر ازدواج قانونى، با اجتماعى كه روابط آزاد در آن اجازه داده می‌شود، اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت، و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است. در سيستم روابط آزاد جنسى، پيمان ازدواج به دوران آزادى دختر و پسر خاتمه می‌دهد و آن‌ها را ملزم می‌سازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامى به محروميت و انتظار آنان پايان می‌بخشد.
سيستم روابط آزاد، اولًا موجب می‌شود كه پسران تا جايى كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامى كه نيروهاى جوانى و شورونشاط آن‌ها رو به ضعف و سستى می‌نهد، اقدام به ازدواج كنند و در اين موقع زن را فقط براى فرزند زادن و احياناً براى خدمت كارى و كلفتى بخواهند، و ثانياً پيوند ازدواج‌های موجود را سست می‌کند و سبب می‌گردد به‌جای اين كه خانواده بر پایه‌ی يك عشق خالص و محبّت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند، بر عكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادى و محدوديت ببيند و چنان كه اصطلاح شده است يكديگر را زندانبان بنامند».[3]
بعضی از نظریه‌پردازان مشهور غرب مانند برتراند راسل، بر این باوراند که تنها فایده‌ی جلوگیری از آزادی ارتباط جنسی، حفظ نسل است، یعنی اگر مرد و زن خارج از محیط خانه و پیوند ازدواج، برای هر گونه رابطه با هر شخصی آزاد باشند، آن‌وقت تشخیص بسیاری از فرزندان به دنیا آمده معلوم نیست. آنگاه پس از بیان این فایده، برای این مشکل راه‌حل‌های فراوانی ارائه شده است، از استفاده‌ی وسایل پیشگیری‌کننده از بارداری _چنان چه این کار از دهه‌های قبل تاکنون مرسوم است_ گرفته تا آزمایش‌هایی مثل DNA که امروزه برای شناسایی افراد انجام می‌شود. امّا آن‌ها از این نکته غفلت ورزیده‌اند که انحصار رابطه‌ی جنسی در خانه و میان زوجین، ثمرات بسیار مهم دیگری دارد که با پیشرفت علم، هر روز گوشه‌هایی از آن آشکار می‌شود.
شهید مطهری در پاسخ افرادی چون راسل می‌گوید: «مسأله، تنها پاكى نسل نيست؛ مسأله ی مهم ديگر ايجاد پاک‌ترین و صمیمی‌ترین عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگى و اتّحاد كامل در كانون خانواده است. تأمين اين هدف وقتى ممكن است كه زوجين از هر گونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانونى چشم بپوشند، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز در صدد تحريك و جلب توجه كسى جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابى جنسى در غير كادر خانواده حتّى قبل از ازدواج هم رعايت گردد».[4]  
 
خانواده‌ی سالم، کودکان سالم
خانواده به عنوان رکن اساسی تربیت، نقش بسیار مهمی در کمک به رشد و تربیت کودکان ایفا می‌کند، این امر به‌ویژه در نخستین سال‌های زندگی که تجربه‌های اولیه‌ی کودک در حال شکل‌گیری است، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و نخستین و مهم‌ترین پایگاه یادگیری، کانون خانواده است. بسیاری از مهارت‌ها در نخستین سال‌های زندگی فراگرفته می‌شوند. در اصل، خانه و خانواده پایه‌های اجتماعی شدن و ساختار شخصیت کودک را بنیان می‌گذارند. ایفای نقش پدر و مادر به عنوان عامل پرورشی در چهارچوب خانواده، شرط استقرار شخصیت سالم کودک خواهد بود.
شکل‌دهی و شکل‌گیری انسان در دوران کودکی بسیار آسان‌تر از زمان بزرگ‌سالی است. طبع لطیف و زمینه‌ی مساعدی که کودک در محیط خانواده دارد، بهترین شرایط است که می‌توان شایسته‌ترین بذرهای تربیتی را در وجود او پرورش داد.[5] امیرالمؤمنین علی علیه السّلام می‌فرماید: «إِنَّمَا قَلْبُ‏ الْحَدَثِ‏ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ».‏ صفحه‌ی دل کودک تنها مثل زمین خالی (و مستعدّی) است که هر چه در آن کاشته شود، آن را می‌پذیرد.[6]
اساساً گذر زمان و انباشت گناهان و تکرار معاصی در بسیاری از مردم، به آرامی از صفا و پاکی اوّلیّه‌ی انسان می‌کاهد، و گاهی بدان جا می‌رسد که حتّی قلب انسان از سنگ سخت‌تر شده و پذیرش حقیقت در آن نزدیک به محال می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». سپس دل‌های شما بعد از اين واقعه سخت شد همچون سنگ، يا سخت‌تر! چرا كه پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جارى می‌شود و پاره‌ای از آن‌ها شكاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز كوه) به زير می‌افتد (امّا دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه‌ی علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نيست.[7] ولی قلب کودک و جوان مانند آیینه‌ای صاف و پاک است و آمادگی پذیرش هر نوع داده‌ای را دارد، مولا علی علیه السّلام می‌فرمایند: «الْعِلْمُ مِنَ الصِّغَرِ كَالنَّقْشِ‏ فِي‏ الْحَجَرِ». (آموختن) علم در کودکی (از جهت تأثیر و ماندگاری آن) مانند حکّاکی بر روی سنگ است.[8]
یکی از راه‌هایی که کودک می‌تواند به‌وسیله‌ی آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر در رتبه‌ی نخست قرار دارند. کودکان از سال‌های نخستین زندگی خود از راه الگوپذیری به یادگیری می‌پردازند. والدین عامل اصلی تربیت او هستند و مهم‌ترین نقش را در پرورش وی ایفا می‌کنند؛ آن‌ها از یک‌سو عامل وراثت هستند و از سوی دیگر عامل محیطی. در جنبه‌ی وراثت خصایص بسیاری را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل می‌کنند و در جنبه‌ی محیط نیز، دامان والدین نخستین مدرسه برای کودک است که در آن همّت‌های بلند، ارزش‌های عالی، خلق‌وخوی نیکو و آزادگی یا به عکس پستی‌ها، کج‌خلقی‌ها و ... را می‌آموزد.[9]
وقتی پدر و مادر به خاطر آن که میل جنسی و نیازهای روحی و عاطفی خود را در خانه تأمین نکرده و دل‌بستگی به خارج از خانه دارند، همچنین یکدیگر را مانع و سدّی در برابر بسیاری از آزادی‌ها و کام‌جویی‌های خود می‌دانند، ناخواسته روابط آن‌ها به‌سرعت رو به سردی گذارده و به‌تبع آن رفتارهای ناپسند و اشتباهات فراوانی همچون: سردی برخورد، پرخاش و نزاع زیاد، ناسزا گفتن و فحّاشی، بعضاً درگیری‌های فیزیکی، بدبینی، عدم اعتماد و ... از ایشان در محیط خانه سر می‌زند. و در این میان کودک که در اوج یادگیری و تأثیرپذیری به سر می‌برد، تمام رفتارهای والدین را می‌آموزد و ثبت می‌کند. بنابراین اولین مراحل و ریشه‌های انحراف و گمراهی بسیاری از افرادِ بیمار روانی و یا خلاف‌کار را باید در همین دوران جستجو کرد.
کودکی که می‌توانست در دوران کودکی و در کنار خانواده و والدین خود، از تربیت سالم بهره برده و آینده‌ای درخشان بسازد، بدین ترتیب از این نعمت بزرگ محروم می‌شود و غالباً در آینده تبدیل به معضلی برای خود و جامعه می‌گردد. امیرالمؤمنین علیه السّلام در ابیاتی، به زیبایی اهمیت تربیت کودک در دوران کودکی‌اش را به نظم درآورده و فرموده‌اند:
حَرِّضْ بَنِيكَ عَلَى الْآدَابِ فِي الصِّغَرِ/ كَيْمَا تَقَرَّ بِهِمْ عَيْنَاكَ فِي الْكِبَرِ
وَ إِنَّمَا مَثَلُ الْآدَابِ تَجْمَعُهَا/ فِي عُنْفُوَانِ الصِّبَا كَالنَّقْشِ‏ فِي‏ الْحَجَر
-فرزندانت را در سنین کودکی بر آداب ترغیب کن تا در بزرگ‌سالی چشمانت به ایشان روشن شود.
-و مَثَلِ آدابی که در عنفوان کودکی می‌آموزی و (در خود) جمع می‌کنی، تنها مانند نقشی است که بر سنگ حک می‌نمایی. [10]
 
خودآزمایی
1-چگونه رعایت حجاب و عفاف می‌تواند در تقویت کانون خانواده تأثیرگذار باشد؟
2-رابطه‌ی حفظ حجاب و عفّت در تربیت فرزندان سالم را بنویسید؟
 
پی‌نوشت‌ها
[1] مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهّرى (مسأله حجاب) ج ‏19 ص 437.
[2] همان ص 438.
[3] همان.
[4] همان ص 439.
[5] برگرفته از(سایت) پایگاه اطّلاع رسانی حوزه، به نقل از: مجله  پاسدار اسلام/ اوّل بهمن‌ماه 1391 شماره 374/ اهمیت خانواده در آینده فرزندان.
[6] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص 393.
[7] سوره بقره/ آیه 74 (ترجمه مکارم).
[8] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج ‏1 ص 224.
[9] برگرفته از(سایت) پایگاه اطّلاع رسانی حوزه، به نقل از: مجله  پاسدار اسلام/ اوّل بهمن‌ماه 1391 شماره 374/ اهمیت خانواده در آینده فرزندان.
[10] ديوان امیرالمؤمنین عليه السّلام ص 182.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: