آداب و سنن آن حضرت در روزه
322) امام صادق(ع) میفرمود: رسولخدا(ص) آن قدر پی در پی روزه میگرفت که میگفتند: دیگر افطار نمیکند. سپس آن قدر پشت سر هم افطار میکرد که میگفتند: دیگر روزه نمیگیرد. پس از آن یک روز در میان روزه میگرفت.
سپس روزهای دوشنبه و پنجشنبه از هر هفته را روزه میگرفت. سرانجام سنّت بر آن جاری شد که آن حضرت در هر ماه سه روز: پنجشنبه اول ماه، و چهارشنبه وسط، و پنجشنبه آخر ماه را روزه میگرفت. و آن حضرت میفرمود: این روزه همه عمر است (اگر کسی چنین کند مثل آن است که تمام عمرش روزه باشد) .
حضرت امام صادق(ع) فرمود: پدرم میفرمود: هیچ کس نزد خداوند مبغوضتر از کسی نیست که وقتی به او نگویند: حضرت رسولخدا(ص) چنان و چنان میکرد، او در جواب بگوید: خدا مرا به خواندن نماز و روزه بسیار عذاب نخواهد کرد (نماز و روزه حد معیّنی ندارد و هر چه بیشتر بهتر!). زیرا معنی این حرف این است که گویا رسولخدا(ص) از انجام بیش از آن عاجز بود.
323) امام صادق(ع) فرمود: رسولخدا(ص) در آغاز بعثت آن قدر پی در پی روزه میگرفت که میگفتند دیگر افطار نمیکند. سپس آن قدر افطار میکرد که میگفتند دیگر روزه نمیگیرد. آنگاه از این روش دست برداشت و یک روز در میان روزه میگرفت که روزه حضرت داود(ع) باشد. سپس آن را ترک کرد و سه روز ایام البیض(سیزده و چهارده و پانزدهم هر ماه) را روزه میگرفت. و سرانجام از آن هم صرف نظر کرد و سه روز را در دهه های ماه پخش کرد: پنجشنبه دهه اول، و چهارشنبه دهه دوم، و پنجشنبه دهه سوم. و تا زنده بود این روش را ادامه داد.
324) علی(ع) فرمود: روزه گرفتن سه روز از هر ماه که پنجشنبه اول و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر باشد و روزه ماه شعبان، وسوسه را از دل، و غم و غصه را از قلب آدمی میزداید... ما اهل بیت پنجشنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط هر ماه را روزه میداریم.
325) عنبسه عابد گوید: رسولخدا(ص) رحلت فرمود در حالی که همیشه ماه شعبان و ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه میگرفت.
326) روزی رسولخدا(ص) به یاران خود فرمود: کدام یک از شما تمام روزها را روزه میدارید؟ سلمان گفت: یا رسول الله، من. یکی از حاضران گفت: ای سلمان، اکثر روزها تو را دیدهام که غذا میخوری! سلمان گفت: چنان نیست که تو گمان کردهای، من در هر ماه سه روز آن را روزه می گیرم، و خدا فرموده: «هر که یک عمل خوبی انجام دهد ده برابر آن ثواب داده می شود». و از طرفی هم روزه ماه شعبان را به ماه رمضان وصل میکنم، و هر که چنین کند ثواب روزه تمام دهر را دارد. رسولخدا(ص) به آن مرد فرمود: کجا دیگر با مثل لقمان حکیم برخورد خواهی کرد؟ آنچه خواهی از او بپرس که تو را پاسخ خواهد داد.
327) سماعه گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا رسولخدا(ص) ماه شعبان را روزه میگرفت؟ فرمود: آری، ولی تمام آن را روزه نبود. پرسیدم: چند روز از آن را افطار میکرد؟ فرمود: افطار میکرد. این سؤال را سه بار تکرار کردم و آن حضرت به جز کلمه «افطار میکرد» چیزی نمیفرمود، سپس سال بعد نیز همان سؤال را از حضرت کردم و باز همان طور پاسخ فرمود.
328) امام باقر(ع) فرمود: رسولخدا(ص) ماه شعبان و ماه رمضان را روزه میگرفت و آن دو را به هم وصل میکرد، ولی دیگران را از این کار نهی مینمود، و میفرمود: این دو ماه، ماه خداست و روزه آن کفاره گناهان قبل و بعد آنها خواهد بود.
مؤلف: شاید مراد از نهی این باشد که آن حضرت خوش نداشت مردم تمام ماه شعبان را روزه بگیرند، چنان که در پارهای از اخبار امر شده که میان روزه ماه شعبان و ماه رمضان و لو به یک روز در اواسط آن افطار کنند.
329) انس بن مالک گوید: طعام رسولخدا(ص) شربتی در افطار و شربتی در سحر بود، و بسا اتفاق میافتاد که شبانه روز جز یک بار خوردنی نداشت. و خیلی از اوقات این شربت شیر بود و گاهی غذای آن حضرت نان خیس خورده بود.
330) امام صادق(ع) فرمود: رسولخدا(ص) زمانی که رطب (خرمای تازه) وجود داشت اول چیزی که با آن افطار میکرد رطب بود و در زمان تمر (خرمای خشک) با تمر افطار میفرمود.
331) امام باقر(ع) فرمود: رسولخدا(ص) وقتی روزه میگرفت و برای افطار به چیز شیرینی دست نمییافت با آب افطار میکرد.
332) و در بعض روایات وارد است: آن حضرت گاهی با کشمش افطار میکرد.
333) شیخ مفید رحمهالله گوید: از آل محمّد(ع) روایت شده که سحری خوردن مستحب است اگر چه با یک شربت آب باشد. و روایت شده که بهترین غذای سحر «خرما» و «قاووت» است، زیرا رسولخدا(ص) در سحرها از آن میل میکرد.
334) رسولخدا(ص) بیشتر اوقات حلیم میخورد و گاهی نیز آن را غذای سحر قرار میداد.
335) رسولخدا(ص) چون ماه رمضان فرا میرسید تمامی اسیران را آزاد میکرد، و به هر سائلی چیزی میداد.
336) علی(ع) فرمود: رسولخدا(ص) دهه آخر ماه مبارک رمضان بستر خود را جمع میکرد و کمر همّت برای عبادت محکم میبست. و در شب بیست و سوم اهل بیت خود را بیدار نگه میداشت و به صورت هر کدام که خواب بر او غلبه میکرد آب میپاشید تا خواب از چشمش برود. همچنین حضرت فاطمه(س) هیچ یک از اهل خانه خود را نمیگذاشت که در آن شب بخوابند و برای اینکه خوابشان نبرد غذای کمتری به آنان میداد و از روز، خود را برای شب زندهداری آماده میکرد، و میفرمود: محروم است کسی که از خیر این شب بی بهره ماند.
337) علی(ع) فرمود: رسولخدا(ص) روز عید فطر هنگامی که میخواست برای نماز عید به سوی مصلّی بیرون رود قبلاً با چند دانه خرما یا کشمش افطار مینمود.
338) شیخ صدوق رحمهالله گوید: سنّت آن است که آدمی در عید قربان بعد از نماز، و در عید فطر قبل از نماز چیزی بخورد.
ملحقات
335) از برخی زنان پیامبر(ص) روایت شده که آن حضرت روز نهم ماه ذی حجّه و سه روز از هر ماه (پنجشنبه اول ماه و چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر ماه) را روزه میگرفت.
336) چون ماه مبارک رمضان فرا میرسید رنگ رخسار رسولخدا(ص) تغییر میکرد و نماز خواندنش زیاد میشد، و در دعا و درخواست از خداوند بسیار زاری و تضرّع میکرد و از خدا ترسان بود.
337) رسولخدا(ص) هرگاه از امری غمگین میشد، با نماز خواندن و روزه گرفتن بر دفع آن غم یاری میجست.
338) علی(ع) فرمود: چون ماه شعبان فرا میرسید، رسولخدا(ص) در اول آن، سه روز، و در وسط آن سه روز، و در آخر آن سه روز روزه میگرفت، و دو روز به ماه مبارک رمضان مانده روزه نمیگرفت، سپس ماه رمضان را روزه میداشت.
339) امام صادق(ع) فرمود: رسولخدا(ص) چون میخواست افطار کند با حلوا آغاز میکرد، و اگر حلوا نبود با یک حبّه قند یا خرما افطار میفرمود، و اگر هیچ کدام نبود با آب نیم گرم افطار مینمود.
340) جابر گوید: امام باقر(ع) فرمود: رسولخدا(ص) با دو چیز سیاه افطار میکرد. پرسیدم: دو چیز سیاه چیست؟ فرمود: یکی خرمای خشک و آب، و دیگری خرمای تازه و آب.
341) رسولخدا(ص) با خرما افطار میکرد، و هرگاه شکر مییافت با آن افطار مینمود.
342) امام صادق(ع) فرمود: چون دهه آخر ماه مبارک رمضان میرسید، رسولخدا(ص) کمر همّت میبست و از نزدیکی کردن با زنانش احتراز میکرد و شب زندهداری مینمود و خود را برای عبادت فارغ میساخت.
به روایت دیگر: خود به عبادت میکوشید و خانوادهاش را نیز به کوشش وامیداشت و آنان را از خواب بیدار میکرد.
343) شیخ طوسی رحمهالله گوید: آنچه از سنّت رسولخدا(ص) ثابت شدهاین است که آن حضرت خود متصدی رؤیت هلال ماه مبارک رمضان میشد و در جستجوی آن برمیآمد.
344) علی(ع) فرمود: جدا کردن زکات فطره پیش از [نماز] فطر از سنّت است.
345) شیخ صدوق رحمهالله گوید: گفتن تکبیر [های مخصوص] پس از ده نماز، از شب عید فطر بعد از نماز مغرب و عشا تا بعد از نماز عصر روز دوم شوال، و پس از ده نماز، از روز عید قربان پس از نماز ظهر و عصر تا بعد از نماز صبح روز دوازدهم ذی حجّه [برای کسانی که در مکّه نیستند] از سنّت است.
346) سعید نقّاش گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: آگاه باش که در عید فطر تکبیر گفتن از سنّت است. گفتم: چه زمانی باید گفت؟ فرمود: بعد از نماز مغرب و عشاء شب عید فطر و بعد از نماز صبح عید و بعد از نماز عید فطر، سپس تکبیرات را قطع کند.
347) علی(ع) فرمود: تعجیل در افطار روزه و تأخیر در خوردن سحری و خواندن نماز مغرب پیش از افطار سنّت است...
348) امام صادق(ع) میفرمود: سنّت بر این است که زکات فطره یک صاع (که تقریبا سه کیلوگرم است از یک جنس، مثلا) از خرما یا کشمش و یا جو داده شود.
349) رسولخدا(ص) فرمود: خدای متعال شش خصلت را برای من نپسندید و من نیز آنها را برای جانشینان خود و پیروان آنان نمیپسندم، که از جمله آنها: روزه، بازی کردن با زن (یا بد زبانی) در حال روزه است.
350) مردی به امام رضا(ع) در روز عید فطر عرض کرد: من امروز با خرما و با خاک قبر (تربت امام حسین(ع)) افطار کردم. آن حضرت فرمود: سنّت و برکت را با هم جمع کردهای.
351) رسولخدا(ص) با جرعهای آب، یا کمی شیر و یا چند دانه خرما افطار میکرد.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
سید محمدحسین طباطبایی