کد مطلب: ۲۸۷۵
تعداد بازدید: ۸۱۵
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۲:۵۱
نماز از دیدگاه قرآن و عترت| ۱۳
از آنجا که هدف اصلی عبادات، کسب مقام بندگی خدا است و مقام بندگی با هرگونه گناه و نافرمانی خدا منافات دارد، و از آنجا که مقام بندگی دارای مراحل و درجات است، سزاوار است که نمازگزار، در پرتو نماز، به مقام بندگی برسد، و روز به ‌روز درجات این مقام را بپیماید، و به درجه‌ی عالی آن نائل شود.
۱۰- نماز یا تلقين دائمی دفع فساد و جذب كمال
از آنجا که هدف اصلی عبادات، کسب مقام بندگی خدا است و مقام بندگی با هرگونه گناه و نافرمانی خدا منافات دارد، و از آنجا که مقام بندگی دارای مراحل و درجات است، سزاوار است که نمازگزار، در پرتو نماز، به مقام بندگی برسد، و روز به ‌روز درجات این مقام را بپیماید، و به درجه‌ی عالی آن نائل شود.
در حقیقت نماز، تلقين لفظی و معنوی هر روزه و دائمی برای دفع هرگونه انحراف و فساد، و جلب هرگونه ارزش‌ها و کمالات است، و اصولاً هر چیزی بر اساس دفع و جذب به زندگی خود ادامه می‌دهد، و بر همین اساس، از پلّه‌ای به پلّه‌ی بالاتر نائل می‌شود.
به عبارت روشن‌تر، همان‌گونه که علماء اسلام، روزه را بر سه گونه تقسیم کرده‌اند: ۱- روزه عام ۲- روزه خاص ۳۔ روزه خاص الخاص، نماز نیز همین‌گونه است.
یک قسم از آن، «نماز عام» است، یعنی نماز عمومی، که نوع مردم انجام دهند که نوعاً فاقد شرائط کمال است. قسم دیگر، نماز خاص است، دارای شرائط کمال است، ولی در مرحله عالی کمال نیست. ولی قسم سوم نماز «خاص الخاص» است، یعنی همان‌گونه که اعضاء و جوارح انسان، نماز می‌خواند، قلب او نیز نماز می‌خواند، و اگر در نماز می‌گوید:
«إیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إیَّاکَ نَسْتَعینُ».
«تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو کمک می‌جویم».
راست می‌گوید، نه اینکه این سخن را هر شبانه ‌روز به خود تلقین کند، ولی به جای خدا، هوای خود را بپرستد، و از غیر خدا کمک بجوید.
تکرار نماز، تلقین بسیار خوبی است، ولی این تلقین باید در کانال دفع گناه، و جذب کمالات قرار گیرد، هم دارای شرائط صحّت باشد و هم دارای شرائط كمال، هم مانع اغیار باشد و هم جامع افراد.
 حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص می‌فرماید:
«وَ يَنْبَغِي أنْ يُبْدِلَ جُهْدَهُ فِي التَّحَذُّرِ عَنْ مَوانِعِ الْقَبُولِ مِنَ الْعُجبِ وَ الْحَسَدِ وَ الْكِبْرِ وَ الْغِيبَةِ وَ حَبْسِ الزَّكاةِ وَ سایِرِ الْحُقُوقِ».
«و سزاوار است که نمازگزار، در دوری از اموری که مانع قبولی (كمال) نماز می‌شود، سعی و کوشش جدّی و فراوان کند، چیزهایی که مانع قبولی نماز هستند عبارت‌اند از: خودبینی، حسادت، تکبّر، غیبت کردن، نپرداختن زکات و ادا نکردن سایر حقوق».[1]
مرجع بزرگ آیت‌الله‌العظمی سیّد محمّدکاظم یزدی(ره) دراین ‌باره می‌فرماید:
بلکه لازم است نمازگزار از همه گناهان، دوری کند، زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید:
«إنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتََّقِينَ»
«همانا خداوند از افراد پرهیزکار می‌پذیرد».[2]          
اینجاست که به راز بلند این سخن امام باقر(ع) پی می‌بریم که:
«إنَّ أوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاَةُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا».
«نخستین چیزی که از بنده در قیامت، مورد محاسبه قرار می‌گیرد، نماز است، اگر نماز مورد قبول دادگاه الهی قرار گرفت، سایر اعمال نیز قبول می‌شود».[3]
 
راه تحصیل روح نماز (پاسخ به دو سؤال مهم)
قبلاً اشاره شد که «خشوع» در نماز، روح و حقیقت نماز است، و بقیه‌ی امور نماز - خواه واجب یا مستحبّ - کالبد نماز می‌باشند، مؤمنان حقیقی به نماز به عنوان یک کالبد بی‌روح نمی‌نگرند، بلکه تمامی توجّه آن‌ها به باطن و حقیقت نماز است (مؤمنون - ۲؛ بقره - ۴۵).
و در قرآن آیه ۲، سوره‌ی انفال و ۳۵ حجّ در وصف مؤمنان آمده:
«الَّذينَ إذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ».
«آنان به‌ گونه‌ای هستند که هرگاه یاد خدا شود، دل‌هایشان در پیشگاه خدا ترسان می‌گردد».
 اینک در اینجا دو سؤال مهم مطرح می‌شود؛
1. کسی از خدا ترسان است که گنهکار باشد و در انجام وظائف كوتاهی نموده باشد، ولی آنان که از اولیای خدا هستند چرا در پیشگاه خدای مهربان، ترس‌ولرز داشته باشند؟
2. خشوع یعنی «حضور قلب، آمیخته با تواضع و احترام و ادب»، اینک این سؤال مطرح می‌شود که بسیارند افرادی که مشتاق‌اند تا نمازشان همراه حضور قلب (که همان روح نماز است) باشد، ولی هرچه می‌کوشند به چنین توفیقی دست نمی‌یابند، بنابراین برای تحصیل مقام حضور قلب، چه باید کنند؟!
 
پاسخ سؤال نخست این که:
 سرچشمه‌ی خوف و ترس، گاهی احساس مسؤولیّت و نگرانی از گناه و ترک وظائف است، و گاهی به خاطر درک عظمت مقام، و توجّه به وجود بی‌نهایت، و پر هیبت است و گاهی به خاطر هر دو.
انسان هر قدر در سطح عالی کمال و پاکی باشد، باز در برابر خدا، خود را گنه‌کار می‌داند، چرا که نمی‌توان از عهده‌ی شکر الهی و انجام وظیفه کامل در برابر خدا، برآید، وانگهی گاهی خوف و ترس، به خاطر درک عظمت مقام الهی است.
توضیح اینکه: گاه می‌شود انسان، به دیدن شخص بزرگی که راستی از هر نظر شایسته‌ی عنوان عظمت است می‌رود، شخص دیدارکننده گاهی آن‌چنان تحت تأثیر مقام پرعظمت او قرار می‌گیرد، که احساس یک نوع وحشت در درون قلب خویش می‌نماید، تا آنجا که به هنگام سخن گفتن لکنت زبان پیدا می‌کند، و حتّی گاهی حرف خود را فراموش می‌نماید، هرچند آن شخص بزرگ، نهایت محبّت و علاقه را به او و همه دارد، و کار خلافی نیز از این شخص سر نزده است، این نوع ترس، بازتاب و عکس‌العمل درک عظمت است.
بنابراین، اشتباه است که ما سرچشمه‌ی خوف و ترس از خدا را، تنها به خاطر عدم انجام وظائف و مسئولیّت‌ها بدانیم.
نتیجه اینکه: نمازگزار، با حضور قلب خود در نماز، هم به خاطر عدم انجام وظائف و مسئولیّت‌ها، نگران است، و هم به خاطر درک عظمت خدا، خود را کوچک و لرزان و ترسان، احساس می‌کند.
***
مطلب دیگر در اینجا اینکه: بخشی از نماز مانند سوره‌ی حمد و سوره‌ی بعد از آن در رکعت اول و دوم، قرآن است، انسان نمازگزار، در قسمتی از نماز قرآن می‌خواند، و با حضور قلب خود، می‌خواهد آیات قرآن را با گوش جان بشنود، و با بهره‌مندی از قرآن باطن خود را با باطن قرآن بیامیزد.
روشن است که چنین مقامی تنها با حضور قلب به دست می‌آید، بنابراین، لازم نیست که نگرانی و دلهره نمازگزار به خاطر گناه خویش و عدم انجام وظایفش باشد، بلکه هر قدر پاک باشد، در برابر عظمت قرآن، چاره‌ای جز کرنش و کمال خضوع را ندارد، تا با بهره‌گیری از قرآن، بر کمالش بیفزاید.
مگر، نه این است که در آیه ۲ سوره‌ی انفال در وصف مؤمنان می‌خوانیم.
«وَ إذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً».
«و هنگامی ‌که آیات الهی بر آن‌ها خوانده می‌شود، ایمانشان افزون می‌گردد».
 آری! یکی از آثار مهم نماز، برقراری پیوند ظاهری و باطنی با قرآن است که در نهایت، همان برقراری پیوند با ذات پاک خدا است.
 
پاسخ سؤال دوم این که:
برای تحصیل خضوع و خشوع، در نماز، باید اموری قبل از نماز و در درون نماز رعایت گردد، که ما امور زیر را که کمک شایانی برای تحصیل حضور قلب می‌کنند، به‌ علاوه برای تحصیل آن در سایر عبادات نیز اثربخش است، در اینجا می‌آوریم:
1- باید از هر چیزی که موجب حواس‌پرتی و مانع تمرکز فکر و تمرکز حواس می‌گردد، اجتناب شود، مانند توجّه به کارهای مختلف و پراکنده، خواه مادّی باشد و یا معنوی خارج از مرز نماز باشد.
۲. باید بر اثر کسب کمالات به ‌جایی رسید که همه ‌چیز دنیا در نظر انسان کوچک گردد، و در برابر آن، یاد خدا، از همه‌ چیز بزرگ‌تر و مهم‌تر شود، چنین حالتی کمک شایانی به انسان نمازگزار می‌کند که او در نماز، آن‌چنان عاشقانه با معبود خود به راز و نیاز بپردازد، که از همه ‌چیز بی‌خبر شود.
3- پرهیز از گناه، و نگهداری قلب از شائبه‌ها و آلودگی‌ها، نقش مؤثّری در تحصیل حضور قلب دارد، و انسان گنه‌کار به خاطر آلوده بودن فکر و نیّتش، نمی‌تواند به مرحله عالی حضور قلب نائل شود.
۴- انتخاب محل و مکان مناسب و ساده و دوری از مکان‌‌های پر زرق ‌و برق و شلوغ و... نیز نقش به ‌سزایی در تحصیل حضور قلب دارند.
و به طور خلاصه: مکان نمازگزار، هرچه ساده‌تر و خالی از زرق ‌و برق و تشریفات باشد، بهتر است.
۵- شناخت فلسفه نماز، و مفهوم عالی اذکار و حرکات نماز، به تحصیل حضور قلب، کمک شایانی می‌کند.
۶. انجام مستحبّات و آداب نماز، از قبل و بعد و داخل نماز، نیز یار خوبی برای به دست آوردن حضور قلب است.
۷. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، «تمرین و مراقبت» برای تمرکز فکر و حواس، اثر بسیار خوبی برای تحصیل حضور قلب خواهند داشت.
توضیح اینکه: بسیار می‌شود که در آغاز انسان در تمام نماز یک ‌لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر، پیدا می‌کند، ولی با ادامه و تمرین این کار و پیگیری آن، آن‌چنان ‌قدرت نفس پیدا می‌شود، که انسان در پرتو آن، می‌تواند در هنگام نماز، دریچه‌های فکر خود را مطلقاً بر غیرمعبود ببندد.
بسیاری از چیزهایی که انسان خیال می‌کند، غیرممکن است با تمرین و ممارست، ممکن خواهد شد.
شخصی را سراغ دارم دست راستش در جبهه‌ی جنگ از کار افتاد، و او اصلاً نمی‌توانست، با دست چپ بنویسد، امّا کم‌کم بر اثر تمرین آن‌چنان در این جهت، پیشرفت کرد که با دست چپ هم تند می‌نوشت و هم خوش‌خط (در سطح بالا) می‌نوشت.
نه‌ تنها در نماز، بلکه در هر کاری، «تمرین و ممارست» نقش مهمّی در سازندگی و پیشرفت دارد، که گفته‌اند: «کار نیکو کردن از پر کردن است».
۸- خلوص و اخلاص، و اجتناب از هرگونه ریا و خودنمایی، نیز یار شایسته‌ای برای تحصیل حضور قلب است، بنابراین، باید از هرگونه عواملی که به اخلاص انسان ضربه می‌زند، دوری کرد، تا راه تحصیل حضور قلب، آسان گردد.
۹- هم‌نشینی با افراد شایسته و پارسا که دل به خدا بسته‌اند، و دوری از هم‌نشینی با افراد حریص و دنیاپرست، که در زرق‌ و برق و آلودگی‌های مادّی، غوطه‌ورند، نیز نردبان دیگری برای رسیدن به مقام حضور قلب است.
۱۰ - اجتناب از غذای حرام و مکروه و شبهه‌ناک، و به طور کلّی دوری از هرگونه کارهای شبهه‌دار که شائبه‌ی آلودگی در آن است، و اجتناب از هرگونه افکار آلوده و پریشان در هر حال، و در مقابل آن، سحرخیزی و مناجات با خدا در فضای صاف و ملکوتی و... نیز هر کدام سهمی قابل توجّه، برای تحصیل حضور قلب دارند.
***
امید آن که همه‌ی ما در پرتو نورانیّت نماز، خود را از هرگونه انحراف و آلودگی پاک کنیم، و با رعایت شرائط کمال آن، بر کمالات خود بیفزاییم.
خدایا! تو را به نماز محمّد(ص) و امامان بر حقّ(ع) سوگند می‌دهیم که ما را از نمازگزاران قرار بدهی، و آثار و اسرار نماز را در زندگی ما آشکار فرمایی.
 آمین یا ربَّ ‌العالمین
 
پی‌‌نوشت‌ها
[1] . تحریرالوسیلة، ج ۱، ص 155.

[2] . عروة الوثقی، ص ۲5۱.

[3] . فروع کافی، ج ۳، ص ۲6۸.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمّد محمّدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: