حضرتعالی فرمودهاید که شطرنج و پاسور حرام است، علّت حرمت آنها چیست؟
دلیل حرمت محرّمات، نهی شرعی است که از قرآن مجید و از سنّت قولیّه یا عملیّه حضرت رسول اکرم و ائمّه معصومین - صلوات الله اجمعین - استفاده میشود؛ و هر کس مؤمن باشد و به احکام خدا تسلیم باشد، بدون چون و چرا آن را میپذیرد و عمل میکند.
همانطور که در روایات است: باید ایمان به درجهای برسد که اگر حکم شرع در مورد میوهای این است که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، شخص مؤمن آن را میپذیرد، ایمان به خدا معنایش همین است که شخص تسلیم حکم خدا باشد.
از جانب دیگر نیز آنچه مسلّم است این است که احکام شرع همه بر طبق مصالح و فواید فردی و اجتماعی و حافظ و جامع همه جوانب و نواحی حیات انسانی است.
همانطور که در احادیث شریفه است در این دین حنیف به هر کاری که موجب تقرّب انسان به خدا و سعادت و بهشت و رستگاری باشد و او را از آتش و بدفرجامی دور کند، امر شده؛ و از آنچه انسان را از خدا و سعادت و رستگاری دنیا و آخرت دور ساخته و به شقاوت و آتش و بدفرجامی نزدیک میسازد، نهی شده است؛ یعنی در مجموع برنامههای اسلام این مسئله خیر و صلاح بشر و جلب مصلحت و دفع مفسدت ملاحظه شده است.
هر چند که در بعضی موارد ما درک جهات و فواید احکام را نکنیم؛ امّا با توجّه به قسمت اعظم احکام، این مطلب بر هر کس - حتّی بیگانگان - معلوم شده است و به آن گواهی دادهاند.
بنابراین، اگر در موردی هم ما نتوانستیم فایدهای برای حکمی از احکام را بفهمیم، نباید فایده آن را انکار کنیم.
ما باید به این احکام که از شارع مقدّس رسیده، دقیقاً و مو به مو مثل نسخه طبیب عمل کنیم و به همان معرفت کلّی که به مصالح و مقاصد احکام داریم، اکتفا کنیم و بدانیم که عالم تشریع نیز مثل عالم تکوین است.
چنان که برای همه، دسترسی به تمام اسرار و خواص عالم تکوین میسّر نیست، در عالم تشریع نیز همین قاعده جاری هست. هر کس به قدر خویش و در حدود اطلاعات و رشته و تخصّص خویش میفهمد. تازه، همگان نیز - مگر آنان که مؤیّد من عنداللّه باشند - همه چیز را نفهمیده و نمیفهمند. و این سخن که میگویند: همه چیز را همگان میدانند، کامل نیست.
مَثَل کسانی که در عمل به احکام شرع، بهانهگیریهایی مینمایند و میخواهند همه جهات و اسرار احکام را بفهمند تا به آن عمل کنند، مَثَل کسی است که مار بسیار سمّی خطرناک به او حمله کرده و شخص آگاهی به او هشدار میدهد که از او بگریزد؛ امّا او خود را به سؤال و پرسش در چند و چون و مقدار تأثیر سمّ و طول آن مار معطّل کند تا این که مار، او را هلاک کند.
مسئله آن است که: خدا به ما هشدار داده که شراب نیاشامید؛ مال حرام نخورید؛ ظلم نکنید؛ قماربازی نکنید؛ بت نپرستید؛ شطرنج و پاسوربازی نکنید؛ به بیعفّتی و مناهی و ملاهی نزدیک نشوید؛ دروغ نگویید؛ غیبت نکنید؛ خیانت نکنید؛ موسیقی و آلات طرب را ترک کنید و ... باید این هشدارها را که از خداوند عالم حکیم و آفریننده تمام کائنات است، دریافت کنیم و به کار ببندیم. عبودیّت و بندگی هم همین اقتضا را دارد. کمال ما به این است که عبد و بنده او و گوش به امر و نهی او باشیم تا به مراتب بلند کمال نائل شویم.
راجع به بازی با شطرنج و پاسور و سایر آلات قمار نیز جواب همین است که از این گفتهها معلوم میشود. بازی با آلات قمار حرمت شرعی دارد.
از جمله حکمتهای نهی آنها این است که: هم به تدریج ممکن است موجب تمایل به قمار شود و هم خود به خود از ملاهی و کارهایی است که بازی با آن - گر چه بی برد و باخت قماری باشد - لهو و بازدارنده انسان از یاد خدا میگردد که در قرآن مجید به آن اشاره شده است: وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ الله[۱] ؛ و بازی با این قبیل آلات، مانع از اشتغالات مفید میشود. رواج آن در مثل دانشجویان و دانشآموزان، بسیار زیانبخش و به اتّفاق، موجب افت تحصیل و رکود ترقّی آنها میشود.
این افرادی که از فلان کودک شطرنجباز - که مسابقهای را برده - تقدیر مینمایند، بسیار اشتباه میکنند. این تشویقات برای همه جوانان و نوجوانان دانشجو و دانشآموز، بدآموزی است و موجب کسر برنامههای تحصیلی آنها میشود.
این که میگویند: این بازیها موجب قوّت هوش میشود، یک بهانه برای بازداری مردم از کار و برنامههای با محتوا و مفید است. کسانی که در این راه وارد میشوند، غیر از این که اکثر عمرشان به شطرنج تلف میشود کار و فکر دیگری ندارند، والّا باید متفکّرین و مخترعین بزرگ همه شطرنجبازهای باسابقه باشند. اگر بتوانید کتاب «رنج شطرنج» را به دست بیاورید، بخوانید تا به زیانهای این بازی و خطر شیوع آن و ضررهایش برای جامعه و مملکت و ملّت آگاه شوید. با وجود این، مطلب اصلی همان است که عرض شد که ما پیرو شرعیم و بازی با آلات قمار شرعاً حرام است. از این جهت، از آن - مثل سایر محرّمات - اجتناب میکنیم.
در خاتمه برای تذکّر به چند حدیث راجع به شطرنج اشاره مینماییم:
در کتاب جامع و بزرگ «بحارالانوار»[۲] از حضرت امام رضا(ع) روایتی است که خلاصه و مختصر مضمون آن این است که: وقتی سر مبارک حضرت سیّدالشّهداء(ع) را نزد یزید ملعون آوردند، آن خبیث کافر سر مبارک را زیر تخت خود قرار داد و بساط شطرنج را بر آن گسترانیده و شطرنجبازی میکرد و به مقام اقدس آن امام مطلق و سرور و سالار شهیدان و به پدر بزرگوارش، حضرت امیرالمؤمنین(ع) و به جدّ عالیمقامش، رسولخدا(ص) جسارت و اهانت مینمود و فقاع مینوشید. حضرت رضا(ع) میفرماید: «فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا فَلْيَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ الْفُقَّاعِ وَ اللَّعِبِ بِالشَّطْرَنْجِ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَى الْفُقَّاعِ أَوْ إِلَى الشَّطْرَنْجِ فَلْيَذْكُرِ الْحُسَيْنَ(ع) وَ لْيَلْعَنْ يَزِيدَ وَ آلَ زِيَادٍ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَلِكَ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ بِعَدَدِ النُّجُومِ.».
یعنی: هر کس از شیعه ماست باید از فقّاع و شطرنجبازی بپرهیزد و هر کس نظر به فقّاع یا شطرنج نماید، باید یاد از حسین(ع) نماید و به یزید و آل زیاد لعنت کند؛ خداوند گناهان او را به این عمل محو نماید، اگر چه به عدد ستارگان باشد.
روایات متعدّدی وارد است که به شطرنجباز، سلام نکنید و سلام بر او معصیّت است و از فروش شطرنج و نرد و ساختن آنها نهی شده است.
فقیه بزرگوار، «ابن ادریس» در کتاب شریف «سرائر» از «جامع بزنطی»، از حضرت صادق(ع) روایت فرموده است: «السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِي بِالشَّطْرَنْجِ مَعْصِيَةٌ وَ كَبِيرَةٌ مُوبِقَةٌ وَ اللَّاهِي بِهَا وَ النَّاظِرُ إِلَيْهَا فِي حَالِ مَا يُلْهَى بِهَا وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِي بِهَا فِي حَالَتِهِ تِلْكَ فِي الْإِثْمِ سَوَاءٌ.»[۳] از این مقوله روایات، در کتب معتبر حدیث بسیار است.
در خاتمه، خود و شما و جوانان و نوجوانان عزیزی را که میخواهند در میان طوفانهای آزمایش و امتحانات و خطرات بسیار - که دین و ایمان و شرف و حیثیّت انسانیّت را تهدید میکند - راه سلامت را طی کنند، به این تذکّر که مضمون احادیث شریفه است، یادآور میشوم:
میفرمایند:«حلالٌ بَیِّن وَ حَرامٌ بَیِّن»؛ یعنی کار، حلالی است که حلال بودن آن ظاهر است (ارتکاب آن هیچ اشکال و خطر و مسئولیّت ندارد) و کار حرامی است که حرمت آن آشکار است (از آن کار باید جدّاً اجتناب کرد).
در این میان مشتبهات و کارهایی است که شبهه و احتمال حرمت در آنها هست «فَمَن تَرَکَ الشُّبَهَات نَجَی مِنَ المُحَرَّمَاتِ وَ مَنِ ارتَکَبَ الشُّبَهَات وَقَعَ فِی المُحَرَّمَاتِ»؛ هر کس کارهای شبههدار را ترک کند از وقوع در ارتکاب کارهای حرام نجات پیدا میکند و هر کس کارهای شبههدار را انجام دهد، گرفتار ارتکاب کارهای حرام میشود.
از خداوند متعال میخواهم که همگان را در حرکت در راه تقوا و پرهیزکاری نصرت و یاری عطا فرماید. فَإنَّ خَیرَ الزَّاد التَّقوَی وَ العَاقِبَةُ لِلمُتَّقِینَ.
من عاشق شطرنج بودم ولی از این پس دیگر نیستم
حکم امام خمینی و امام خامنه ای اینه که بازی شطرنج هیچ اشکالی نداره.
متوجه خواهید شد که نظر حضرت امام هم دلالت بر حرمت شطرنج دارد .
ملاک حکم پروردگار و ائمه معصومین می باشد
خدا شما را به سوگندهای لغوتان مؤاخذه نمی کند و لیکن به آنچه دل هایتان مرتکب میگردد مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
خداوند در این آیه گفته است که حتی اگر سوگند خوردن به نامش از روی نیت به سوگند نباشد سوگند به حساب نیامده و برای آن موأخذه نمیشوی بلکه برای نیت هایی که در قلب هایتان است موأخذه می گردید این امر کاملا واضحه اگر قصد ما از شطرنج و هر کار و ورزش دیگری قمار و امثال آن باشد حرام است در غیر اینصورت مباح. به عنوان یک مثال ساده اگ دو نفر به یک رود برسند و سر اینکه یک ماه بعد آن رود هنوز دارای آب است یا نه شرط ببندند آیا در این حال حرکت آن رود در آن مسیر حرام است؟؟؟!!!! ما در همه امور باید به باطن بنگریم اسلام دین باطن است نه ظاهر
چون همشون مارا از یاد خدا دور کرده و میشه با همشون قمار کرد!
میگن وقتی سر امام پیش اون ملعون بردند اون ملعون شطرنج بازی کرد، یعنی با حقه و نیرنگ ارسال دعوتنامه برای امام و امام را میکشونه وسط بیابون کربلا و آن حضرت را به شهادت میرسونه. بله شطرنج باعث میشه ذهنت تجزیه و تحلیل زیادی کنه چه حرکتی پیش ببره و تجزیه و تحلیل میکنه و بازی پادشاهان بوده و همانطور که گفتم فریب دادن طرف مقابل را یاد میگیری، تمام این اتفاقات در مرور زمان میوفته و بحث بسیار طولانی که اینجا محل بیان تمام موارد دیگر نیست.
اصل اسلام بازیهایی را حرام اعلام کرده که برای فرد خطرناک باشد یا اینکه باعث ترس فرد باشدو اسم هیچ بازی در اسلام نیامده و اینکه قمار را حرام اعلام کرده . درضمن دلیل حرام کردن بازی پاسور و شطرنج در زمانی بوده که این بازیها وسیله قمار بوده و توسط مجتهدین در مقطعی از زمان حرام اعلام شده بوده . باید خاطرنشان کرد که علم مردم آن زمان بسیار کم بوده و به همین دلیل مجتهدین گفته اند با دندانهای امام حسین شطرنج بازی شده که این اهانتی است به امام حسین (ع) که باعث تاسف میباشد
این فقط یک بازیه فکری هست که آدم باید سعی با تحلیل موقعیت خود بهترین تصمیم رو بگیرد و کسی که باخته فقط از این بازی ((یاد میگیرد)) اگر قراره مثل شما فکر کنیم دریبل کردن در فوتبال هم نوعی حقه و نیرنگ است در ضمن در تمام جهان شطرنج به عنوان یک ورزش فکری شناخته میشود اما فقط شرطبندی در آن حرام است بهتر است کمی شطرنج بازی کنی تا در مغزت برای درک این مربع شصت و چهار صفحه ای مشکلی ایجاد نشه
بخاطریکه در شطرنج شدید عادت نموده بودم از پوهنتون (دانشگاه) یک سال ناکام شدم.
سوال: آیا برای شیعه افغانی هم حرام است یانه