کد مطلب: ۳۷۶
تعداد بازدید: ۲۳۴۹
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۸
به مناسبت ولادت حضرت امام محمدباقر(ع)| ۲
امام محمّد باقر علیه السّلام در روز جمعه، اوّل ماه رجب یا سوّم صفر سال ۵۷ قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشودند و مدّت عمر شریفشان ۵۷ سال بود. آن حضرت در واقعه کربلا حضور داشتند و در آن زمان کم تر از ۴ سال از عمر مبارکشان می گذشت.

خورشید پنجم

 

مختصری از زندگانی امام باقر(ع)

 

 امام محمّد باقر علیه السّلام در روز جمعه، اوّل ماه رجب یا سوّم صفر سال ۵۷ قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشودند و مدّت عمر شریفشان ۵۷ سال بود. آن حضرت در واقعه کربلا حضور داشتند و در آن زمان کم تر از ۴ سال از عمر مبارکشان می گذشت. پدر بزرگوارشان حضرت امام زین العابدین علیه السّلام و مادر آن حضرت امّ عبدالله فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السّلام است. امام باقر علیه السّلام اوّلین علوی هستند که از پدر و مادر نسب شریفشان به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السّلام می رسد.(۱)

امام صادق علیه السّلام درباره امّ عبدالله می فرمایند: «جدّه ام صدّیقه بود و در میان فرزندان امام حسن علیه السّلام زنی به درجه و مرتبه او نرسید». در عظمت و شرافت این بانو همین بس که با حضرت سیّدالسّاجدین و باقر العلوم علیهما السّلام در واقعه کربلا حضور داشت و همراه آن بزرگواران و زینب کبری و دیگر اهل بیت علیهم السّلام به اسارت رفت و وقایع کوفه و شام را دید.(۲)

اسم شریف آن امام همام محمّد و کنیه ایشان ابوجعفر بود. حضرت باقر علیه السّلام صاحب القاب متعدّدی بودند که مشهورترین آن «باقر» می باشد و علّت شهرت این لقب بدین جهت است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله آن حضرت را به جهت شکافتن علوم اوّلین و آخرین، به این لقب ملقَّب نمودند.(۳)

عمر شریف آن حضرت به سه بخش کلّی تقسیم می گردد:

اوّل- سه سال و شش ماه و ده روز با جدّشان امام حسین علیه السّلام.

دوّم- ۳۴ سال و پانزده روز با پدرشان امام سجّاد علیه السّلام.

سوّم- ۱۹ سال و ده ماه و دوازده روز مدّت امامت. در این دوره که بنی امیّه و بنی عبّاس در جنگ بودند امام باقر علیه السّلام کمال استفاده را در جهت تربیت شاگرد و استحکام و گسترش تشیّع و انقلاب فرهنگی نمودند.(4)

 

هیبت امام باقر(ع)

 

اباحمزه ثمالی می گوید خدمت امام باقر علیه السّلام نشسته بودم در حالی که گروهی از مردم خدمت حضرت بودند، وقتی امام علیه السّلام حوائج ایشان را برطرف فرمودند و آن ها رفتند، به سمت مردی توجّه نموده و فرمودند: تو کیستی؟ عرض کرد: من قَتادَة بن دِعامَة بصری هستم. امام علیه السّلام به او فرمودند:تو فقیه اهل بصره ای؟ عرض کرد: آری. ... سپس به امام علیه السّلام عرضه داشت: به خدا قسم من نزد بسیاری از فقهاء حاضر شده ام و محضر ابن عبّاس را درک کرده ام امّا نزد هیچ یک از آن ها قلبم آن طور که محضر شما اضطراب پیدا کرد، مضطرب نشد. امام علیه السّلام به او فرمودند: وای بر تو! آیا می دانی کجا هستی؟! «أَنْتَ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ بُيُوتٍ‏ أَذِنَ‏ اللَّهُ‏ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ. رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ». تو نزد خانه ‏هايى هستی كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوس بازان در امان باشد)؛ خانه ‏هايى كه نام خدا در آن ها برده مى ‏شود، و صبح و شام در آن ها تسبيح او مى ‏گويند * مردانى كه نه تجارت و نه معامله‏ اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمى ‏كند.

(در ادامه فرمودند:) پس تو در آن جائی (در جایگاه خودت هستی) و ما این گونه هستیم. قتاده عرض کرد: به خدا قسم راست می گوئید، خدا جان مرا فدای شما کند، به خدا قسم که این خانه ها خانه های سنگی و خاکی نیست ... .(5)

 

جایگاه علمی امام باقر(ع)

 

عبد الله بن عطاء مكّى گفت: به اندازه ‏اى كه دانشمندان پيش حضرت باقر علیه السّلام كوچك بودند پيش احدى چنان كوچك نبودند. حكم بن عتيبه را با مقامى كه در نزد مريدان خود داشت ديدم چون بچّه ‏اى در نزد معلّم خود خدمت آن جناب كوچك است، جابر بن يزيد جعفى هر وقت چيزى از حضرت باقر علیه السّلام نقل مي كرد مي گفت: مرا حديث كرد وصى اوصياء وارث علم انبياء محمّد بن على بن الحسين (علیهم السّلام).(6)

 

ملائکه در محضر امام باقر(ع)

 

مُعتِّب می گوید: من به خدمت حضرت صادق علیه السّلام در باغ رفتم، آن حضرت وارد باغ كه شدند دو ركعت نماز خوانده پس از نماز فرمودند: يك روز نماز صبح را با پدرم خواندم بعد از نماز پدرم مشغول تسبيح شد در اين ميان پيرمردى بلند قامت كه موى سر و ريشش سفيد شده بود آمد بر پدرم سلام كرد، پشت سر او جوانى آمد و به پدرم سلام كرد. دست پيرمرد را گرفته گفت: حركت كن، به تو دستور نداده ‏اند اين جا بيائى. وقتى هر دو رفتند گفتم پدر جان آن پير مرد و آن جوان كه بود؟ فرمود: به خدا قسم پير مرد ملك آسمان ها و آن ديگرى جبرئيل بود.(7)

ابا هذیل می گوید: امام باقر علیه السّلام به من فرمودند: «يَا أَبَا الْهُذَيْلِ! إِنَّهُ لَا تَخْفَى عَلَيْنَا لَيْلَةُ الْقِدْرِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يُطِيفُونَ بِنَا فِيهَا». ای ابا هذیل! هیچ گاه شب قدر بر ما پوشیده نیست، به درستی که ملائکه در شب قدر به دور ما طواف می کنند.(8)

 

ملکوت آسمان‌ها و زمین

 

جابر بن يزيد جعفى می گوید: از حضرت باقر علیه السّلام از اين آيه سؤال كردم: «وَ كَذلِكَ‏ نُرِي‏ إِبْراهِيمَ‏ مَلَكُوتَ السَّماواتِ‏ (و الارضِ)». و این چنین به ابراهیم ملکوت آسمان ها (و زمین) را نشان دادیم.

امام عليه السّلام با دست اشاره نموده فرمودند: سرت را بلند كن. سر بلند كردم ديدم سقف شكافته شد، از شكاف نورى ديدم كه چشمم خيره شد و فرمودند: اين طور به ابراهيم ملكوت آسمان را نشان دادند، فرمودند: به زمين نگاه كن بعد سرت را بلند كن، همين كه سرم را بلند كردم ديدم سقف مثل اوّل شده، امام علیه السّلام دست مرا گرفته و از خانه خارج كردند، يك جامه بر تن من نموده فرمودند: چشم خود را ساعتى ببند، فرمودند: تو در همان ظلماتى هستى كه ذو القرنين ديد، چشم گشودم چيزى نديدم. چند قدم كه رفتيم فرمودند: تو اكنون كنار همان چشمه حيات خضر هستى، سپس از اين عالم خارج شديم تا پنج قسمت را رد شديم حضرت فرمودند: اين ها ملكوت زمين است باز فرمودند: چشم فرو بند، دستم را گرفتند ناگاه متوجّه شدم در همان خانه اوّل هستيم. آن لباس را از تن من بيرون آوردند. عرض كردم: آقا چقدر از روز گذشت؟ فرمودند: سه ساعت.(9)

 

قطره‌ای از مکارم اخلاق امام(ع)

 

مرحوم شیخ عبّاس قمّی در توصیف حالات امام علیه السّلام به نقل از جنّات الخلود می نویسد: امام باقر علیه السّلام اكثر اوقات از خوف الهى می گریست و صدا به گريه بلند می كرد، متواضع ‏ترين خلايق بود، مزارع و املاك و دام و مراتع و غلامان بسيار داشت، و خود بر سر املاك خود رفته كار می كرد، و روزهاى گرم غلامانش زير بغلش را گرفته می بردند و آنچه به دست می آورد در راه خدا صرف می نمود، سخى ‏ترين مردم بود، و هر كس نزد ایشان آمد علمش نزد علم آن حضرت همچون قطره ای بود در برابر دريا، و چون جدّ خود امير المؤمنين عليه السّلام چشمه ‏هاى حكمت از اطرافش می جوشيد و نزد جلالت و بزرگی مقام آن بزرگوار، هر بزرگی کوچک بود.(10)

 

کلامی از امام باقر(ع)

 

حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: «مَا عَرَفَ اللَّهَ مَنْ عَصَاهُ». کسی که خدای را عصیان و نافرمانی کرد خدا را نشناخته است و سپس این شعر را سرودند:

تَعْصِي الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ‏/ هَذَا لَعَمْرُكَ فِي الْفِعَالِ بَدِيعٌ‏

لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ‏/ إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ أَحَبَّ مُطِيع‏

یعنی: خدا را نافرمانی می کنی در حالی که اظهار محبّت به او داری! به جان تو قسم که این کار در میان کارها بسیار تازه و عجیب است!

اگر محبّت تو راست بود حتماً از او اطاعت می کردی، چراکه مُحِبّ نسبت به محبوب خود مطیع و فرمان بردار است.(11)

پی‌نوشت‌ها:

 

۱- احادیث الطّلاب ص۶۶۴/تقویم شیعه ص۱۸۵و۱۸۶.

۲- تقویم شیعه ص۱۸۶.

۳- جلاء العیون ص۸۴۹.

4- داستان های شنیدنی از چهارده معصوم علیهم السّلام ص۱۰۰.

5- الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏6، ص: 256.

6- زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص:202.

7- همان ص 183.

8- بحار الأنوار، ج‏46، ص:270.

9- زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص: 186.

10- تعريب منتهى الآمال، ج‏2، ص: 138.

11- تحف العقول، ص: 294.

 

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

مسلم زکی‌زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: