مصارف زکات| ۱
مصرف زکات باید دقیق و به جا و در مواردی که خداوند دستور داده است باشد. در روایات میخوانیم: اگر زکات در جای خود مصرف نشود، انسان ضامن است.[1]
قرآن بعد از آنکه موارد هشتگانهی مصرف زکات را در آیهی ۶۰ سورهی توبه بیان میکند، در پایان میفرماید: «فَریضةً مِنَ الله وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ». در هر یک از کلمات فریضه، علیم و حکیم نکتهای نهفته است:
«فریضة»، یعنی تقسیم زکات واجب است و آن را جدی بگیرید.
«علیم حکیم» یعنی خداوند میداند که حل مشکلات فقرا و نابسامانیها در سایهی انجام صحیح واجبات الهی و تقسیم صحیح زکات است، بنابراین مصارفی که در قرآن برای زکات آمده عالمانه و حکیمانه است و اگر زکات در جای خود مصرف نشود، بر خلاف علم و حکمت است.
در برخی روایات آمده است: اگر زکات در جایی مصرف شود که مورد نهی خداوند باشد، پروردگار آن را قبول نخواهد کرد.[2]
قرآن دربارهی تقسیم زکات میفرماید: «انَّما الصَّدَقات لِلفُقَراء وَ المَساکِین وَ العَاملین عَلیها و المُؤلّفَة قُلُوبهم وَ فِی الرِّقَابِ وَ الغَارمین وَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَ ابن السَّبیل فَریضَة مِنَ اللهِ وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ»[3]
همانا صدقات (زکات)، برای نیازمندان و درراهماندگان و کارگزاران زکات و جلب دلها و آزادی بردگان و ادای بدهی بدهکاران و (هزینهی جهاد) در راه خدا و تأمین در راهمانده است، این دستور، فرمانی است از جانب خدا و خداوند، دانا و حکیم است.
با توجّه به این آیه، زکات در هشت مورد قابل مصرف است:
مصارف هشتگانه
اوّل و دوم: «الفقراء و المساکین» فقرا و مساکین
امام صادق(ع) در تفاوت فقیر و مسکین فرمودند: فقیر، نیازمندی است که از دیگران درخواست کمک نمیکند، ولی مسکین کسی است که به خاطر فشار فقر، از مردم درخواست کمک میکند.[4] شاید دلیل آنکه حضرت دربارهی فقیر فرمودند: کسی است که سؤال نمیکند، آیهی ۲۷۳ بقره باشد که میفرماید: «لِلفُقَراءِ الَّذینَ احصَرُوا فِی سَبِیلِ الله» تا آنجا که میفرماید: «یَحسَبُهُم الجَاهِل اَغنِیاء مِنَ التَّعَفُف» فقرا همان کسانی هستند که به خاطر عفّت و سؤال نکردن از دیگران، بیخبران آنان را اغنیا میپندارند.
ناگفته نماند شرط فقیر و مسکین بودن بیکاری نیست، چه بسا افرادی دارای شغل و کار و سهم یا سهامی باشند، ولی درآمد آنان کفایت مخارج زندگی آنها را نمیکند.
قرآن دربارهی آن کشتی که حضرت خضر آن را سوراخ کرد، میفرماید: صاحبان کشتی جمعی از مساکین کارگر بودند. «وَ اَمّا السَّفِینَة فَکانَت لِمَساکِین یَعمَلُونَ فِی البَحرِ»[5]
اسلام فقرزدایی را در رأس مصارف زکات قرار داده است. اگر نگاهی به آیات و روایات و سیرهی پیامبر اکرم و اهل بیت معصومش(ع) بیاندازیم، اهمیّت مسأله را بهتر و بیشتر درک خواهیم کرد. به چند نمونه توجّه کنیم:
قرآن میفرماید: در قیامت بهشتیان از دوزخیان میپرسند چه چیز سبب دوزخی شدن شما شد؟ آنان در پاسخ میگویند: «وَ لم نَک نطعمُ المِسکین»[6] ما به فکر گرسنگان نبودیم.
حتّی اگر انسان مال و ثروتی ندارد، نمیتواند در برابر نیازمندان بیتفاوت باشد، بلکه باید دیگران را به کمک کردن تشویق و وادار کند و گرنه مورد توبیخ واقع میشود. «وَ لَاتَحَاضُّون عَلَی طَعَامِ المِسکِین»[7]
قرآن رسیدگی به گرسنگان و فقرا را، طی کردن گردنههای آزمایش میداند.[8]
توجّه به گرسنگان، اختصاص به گرسنگان مسلمان ندارد، بلکه باید همهی مردم جامعه سیر باشند. حضرت ابراهیم پس از بنا کردن خانهی کعبه، در دعای خود گفت: «وَ اَرزق اَهلَه مِنَ الثَّمَراتِ مَن آمَنَ مِنهُم» پروردگارا از مردم مکه هر کس ایمان دارد او را روزی ده. خداوند فرمود: من کفّار گرسنه را نیز رزق میدهم. «وَ مَن کَفَرَ فَامتَّعَه قَلِیلاً»[9]
سیر کردن گرسنگان عبادتی است که امامان ما و اهل بیت(ع) شخصاً انجام میدادند و برای این کار کسی را نایب نمیگرفتند. در تاریخ میخوانیم که در کیفر و جریمهی کفّار سخاوتمند، تخفیف داده میشد. نه تنها انسانها که به حیوانات و گیاهان نیز باید رسیدگی شود تا آنجا که در حدیث میخوانیم: سیراب کردن درخت تشنه همچون سیراب کردن مسلمان تشنه است.
در اسلام، توجّه به گرسنگان تا آنجا مهم است که اگر گرسنهای نان مردم را سرقت کرد، به عنوان دزدی دستش قطع نمیشود.
و اگر شخصی غذای مردم را در انبار خود احتکار نمود و با تذکرات حاکم اسلامی بیدار نشد، حکومت اسلامی میتواند با او برخورد انقلابی کرده و گندم را از انبار او خارج کند.
سوّم: «العالمین علیها» کارگزاران زکات
یکی از مصارف زکات، کسانی هستند که برای جمعآوری، تقسیم و حفظ اموال زکاتی، تلاش میکنند.[10] آری، همانگونه که زندگی قاضی باید تأمین شود تا به فکر گرفتن رشوه نیفتد، زندگی دستاندرکاران مسألهی زکات نیز باید به نحوی تأمین شود و حتّی اگر بینیازند باید سهمی از زکات به آنان پرداخت شود[11] و بدین وسیله مورد تشویق و محبت دیگران قرار گیرند تا به خاطر توسعه در زندگی به فکر رفتار ناروا نیفتند.
حضرت علی(ع) پس از سفارشاتی که به کارگزاران مسألهی زکات میکند، میفرماید: اگر به این سفارشات عمل کنید، قطعاً به پاداش بزرگتری خواهید رسید و به کمالی که در شأن شماست نزدیک خواهید شد، زیرا خداوند به اموال زکاتی و به شما کارگزاران امر زکات و به تلاش و دلسوزی که نسبت به حاکم اسلامی و فقرای تحت پوشش او دارید، نگاه لطف و مرحمتی دارد و هرکس که مورد نظر و لطف خداوند قرار بگیرد، در بهشت با ما خواهد بود.[12]
چهارم: «المؤلّفة قلوبهم» تألیف قلوب
سهمی از زکات باید در راه توسعه و ترویج فرهنگ اسلام و دعوت دیگران به دین اسلام از راه ایجاد روابط حسنه و جذب قلوب آنان مصرف شود. از قدیم گفتهاند هر گردوئی گرد است، ولی هر گردی گردو نیست. هر مؤمنی مسلمان هست، ولی هر مسلمانی مؤمن نیست. بسیارند کسانی که مسلمان هستند، یعنی از شرک دورند و در مدار توحید قرار گرفتهاند، ولی در مرحلهی ضعیفی از ایمان قرار دارند، اسلام برای آنکه دست این افراد را بگیرد و به مراحل بالاتر ببرد، راههایی را مطرح کرده است؛ از جمله سهمی از زکات برای کمک یا توسعه در زندگی آنان صرف شود تا با این عمل معرفت و شناخت در جان آنان تثبیت شود. کسانی که با اسلام داغ شدهاند، باید با محبتها پخته شوند، زیرا هر داغی سرد میشود، ولی هر پختهای دیگر خام نمیشود.
کسانی که به اسلام وارد شدهاند: «یَدخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ»[13] با این گونه رفتارها و محبّتها، اسلام در درون جان آنان جای گیرد.
آری، فرق است میان کسی که داخل در اسلام شده با کسی که اسلام و ایمان در روح او داخل شده است.
امام باقر(ع) فرمود: مراد از «مُؤلَّفَةُ قُلُوبِهِم» گروهی هستند که توحید را پذیرفته و از مدارک شرک خارج شدهاند، ولی هنوز معرفت پیامبر(ص) در قلبشان رسوخ نکرده است. پس باید سهمی از زکات صرف این افراد شود تا محبت و معرفت در آنان تثبیت شود.[14]
امروزه ابرقدرتها با فرستادن کتابها، کشیشها، کارشناسها، دعوتنامهها، بورسیهها، هیأتهای علمی و فنّی و صدها راه دیگر برای توسعهی فکر خود و سلطهگری، سایهی شوم خود را بر کشورها گسترش دادهاند، سفرها کردند، کنگرهها گرفتند، توطئهها کردند، افرادی را با پول خریدند، به اسم جهانگرد وجب به وجب سرزمینهای ما را گشتند و به اسم کارشناس نظامی، قوای مسلح ما را زیر نظر گرفتند و بدتر از همه اینکه از بودجهی خود ما علیه خود ما استفاده کردند، ولی متأسفانه مسلمانان با داشتن دهها فرمان به سیر و سفر، به هجرت و تبلیغ، به فراگیری علوم از شرق و غرب، از گهواره تا گور و از زمین تا ثریا در خواب غفلت فرو رفتهاند.
فراموش نکنیم که حضرت علی(ع) در روزهای آخر عمر مبارکشان با ناله میفرمود، مبادا دیگران در عمل به اسلام از شما جلو بیفتند.
اگر ما امروز با پرداخت حق الهی دل افراد ضعیف را جذب کنیم، تمام توطئهها و تبلیغات و تهاجمات دشمن را خنثی خواهیم کرد.
پنجم: «فی الرّقاب» آزادی بردگان
سهمی از زکات برای آزادسازی بردگان است. در طول تاریخ، درگیری، جنگ، قتل و اسارت وجود داشته و آنچه مهم است بررسی سرچشمهها، هدفها و نتایج این نزاعها است. اسلام انگیزهی جنگ ابتدایی و جهاد را رفع فتنه و دفع موانع برای دعوت مردم به حق میداند و برای همهی امور جنگ و از جمله اسیران، برنامهها و آداب بسیار عالی و حکیمانه دارد.
بردگان معمولاً کسانی هستند که در جبههی جنگ با مسلمانان، اسیر شدهاند که دربارهی آنان چند طرح را میتوان تصور کرد:
۱- تمام اسیران را یکجا بکشیم که این کار با عاطفه و عقل و رأفت سازگار نیست.
۲- تمام آنان را یکجا آزاد کنیم. این عمل سبب میشود که آنان دوباره تجدید قوا کنند و به جنگ ما بیایند.
۳- آنان را در اردوگاهها نگهداری کنیم. این کار سبب تحمّل هزینهی زیاد و باری بر دوش جامعه اسلامی است.
۴- اسرا را در میان مسلمین تقسیم کنیم و پس از مدتی به تدریج آزاد نمائیم که این طرح اسلام و دارای امتیازاتی است. از جمله:
الف: در این طرح هزینهی اسرا در میان مسلمین تقسیم میشود و فشاری بر نظام وارد نمیگردد.
ب: اسرا در میان تودهی امّت اسلامی با برنامههای اسلام آشنا میشوند و بسیاری از آنان دست از کفر و شرک برمیدارند. در تاریخ نام بسیاری از بردگانِ مسلمان شده که منشأ آثار و برکات و به دست گرفتن مسئولیّتهای حساس شدهاند، آمده است تا آنجا که مادر شش امام معصوم ما، از کنیزان بودهاند و فرزندان بسیاری از بردگان در زمرهی نوابغ قرار گرفتهاند.
لذا کفّارهی روزه خوردن و یا بسیاری اعمال ناروای دیگر، آزاد کردن بردگان قرار داده شده سهمی از زکات نیز برای خرید بردگان و آزاد کردن آنان اختصاص داده شده است.
ششم: «الغارمن» بدهکاران
سهمی از زکات برای بدهکارانی است که توان پرداخت بدهی خود را ندارند.
پیامبر(ص) فرمود: «ایّما مؤمن او مسلم مات و ترک دَیناً لم یکن فی فساد و لا اسراف فعلی الامام ان یقضِه فان لم یقضه فعلیه اثم ذلک»[15] بر امام و حاکم اسلامی است که بدهی کسانی را که بدهکارند و بدهی آنان به خاطر اسراف و فساد نیست، از سهم زکات پرداخت نماید و در غیر این صورت گناهکار است.
چه بسیارند افراد آبرومندی که به خاطر بدهی، گرفتار وامهای با بهره(ربا) میشوند و هر روز بدهی آنان اضافه میگردد و به تدریج ورشکست شده و به فروش خانه و مغازه و ماشین خود مجبور میشوند و آبروی چندین سالهی آنان یکجا فرو میریزد و فرزندانشان تحقیر میشوند. اگر هر یک از احکام الهی درست عمل شود، مشکلات جامعه حل میشود. خدای علیم و حکیم، از علم و حکمت بینهایت خود دستور داد تا بخشی از سهم زکات صرف پرداخت بدهی بدهکاران شود.
بدهکاری که امروز گیرندهی زکات است، همچون پیچ و مهرهی زنگ زدهای است که اگر کمی روغن به آن برسد، دوباره به حرکت درمیآید و فعالیّتهای اقتصادی خود را از سرگرفته و چه بسا در فاصلهی کمی، خودش هم از زکاتدهندگان شود.
هفتم: «فی سبیل الله» در راه خدا
یکی از مصارف زکات، کارهای عامّ المنفعة است که رنگ الهی داشته باشد، یعنی خداپسندانه و به مصلحت عموم مردم باشد. همچون ساخت مدارس، مساجد، مسکن برای محرومان، درمانگاه، پل و یا کمک به ازدواج جوانان، کمک به زلزلهزدهها، جنگزدهها، یا کمک به کتابخانهها، تبلیغات اسلامی، تعظیم شعائر اسلامی، اصلاح و آشتی میان مسلمین، ایجاد اشتغال برای بیکاران، آموزش حرفه و فن برای کسانی که تخصص ندارند و دهها نمونهی دیگر.[16]
یکی از امتیازات دین اسلام آن است که هرگز بنبست ندارد و در کنار کارهای مشخص و رسمی، انواع کارهای داوطلبانه و آزاد را نیز قرار داده است:
اگر هفده رکعت نماز واجب و رسمی داریم، بیش از سیصد نوع نماز مستحبی داوطلبانه داریم.
اگر سفر حج در ایام مخصوص است، سفر عمره در هر ماه جایز است.
اگر خواندن سورهی حمد در نماز واجب است، بعد از آن خواندن بیش از صد سورهی دیگر آزاد است.
اگر روزه در ماه رمضان رسمی است، در تمام ایام سال (غیر از عید فطر و قربان) روزهگرفتن داوطلبانه و اختیاری است.
اگر خمس و زکات به مقدار معینی واجب شده است، پرداخت انواع صدقات و انفاقات بستگی به ارادهی پرداختکننده و شرائط دیگر دارد.
اگر در مصرف زکات نامی از بدهکاران، بردگان، فقرا و کارگزاران زکات آمده است، مورد «فِی سَبِیلِ اللهِ» دست را باز گذاشته است که هر کار خداپسندانهی دیگر را نیز میتوان انجام داد.
ممکن است در زمانی کار خداپسندانه ساختن آبانبار باشد و در زمان دیگر لولهکشی آب. اگر در زمانی چاپ کتاب راه خداست، ممکن است در شرایط و زمان دیگر کار خداپسندانه امر دیگری باشد. بنابراین عبارت «فی سبیل الله» هر کار خیری را دربرمیگیرد.
هشتم: «ابن السّبیل» در راه مانده
«ابن السّبیل» یعنی فرزند راه، یعنی کسی که در وطن خود فقیر نیست، ولی در سفر به مناطق دیگر به خاطر تصادف، دزدی، بیماری، گرانی و یا هر امر دیگر نیاز به کمک دارد که اگر مورد حمایت قرار نگیرد، جان یا آبروی او در معرض خطر قرار میگیرد و نیاز مالی از یک سو و احساس غربت از سوی دیگر، فشار روحی و روانی خاصّی بر او وارد میکند. مکتب زندهی اسلام که در تمام برنامههایش به مسألهی جان و مال و آبرو و شخصیّت افراد توجّه خاصی دارد، در اینجا نیز با اختصاص سهمی از زکات، هم آبرویشان را حفظ میکند و هم دغدغهی آنان را برطرف مینماید.
خودآزمایی
1- «فریضة» و «علیم حکیم» در آیه : «فَریضةً مِنَ الله وَ اللهُ عَلیمٌ حَکیمٌ» به چه مفهومی هستند؟
2- مصارف هشتگانه زکات را نام برید.
3- امام باقر(ع) فرمودند مراد از «مُؤلَّفَةُ قُلُوبِهِم» چیست؟
خودآزمایی
[1]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۴۷.
[2]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۳۴۷.
[3]. سورهی توبه، آیهی ۶۰.
[4]. وافی، ج ۱۰، ص ۱۶۴۰.
[5]. سورهی کهف، آیهی ۷۹.
[6]. سورهی مدّثر، آیهی ۴۴.
[7]. سورهی فجر، آیهی ۱۸، همچنین حاقّه، ۳۴، ماعون، ۳.
[8]. سورهی بلد، آیهی ۱۱.
[9]. سورهی بقره، آیهی ۱۲۶.
[10]. وافی، ج ۱۰، ص ۱۶۵.
[11]. تحریر الوسیله، امام خمینی(ره).
[12]. وافی، ج ۱۰، ص ۱۵۶.
[13]. سورهی فتح، آیهی ۲.
[14]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۲۴۲.
[15]. جامع الأحادیث، ج۹، ص ۲۵۹.
[16]. تحریر الوسیله، امام خمینی (با اضافات).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محسن قرائتی