کد مطلب: ۴۰۶۷
تعداد بازدید: ۷۰۱
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۰
به‌سوی دولت کریمه| ۶
عدل و قسط از اموری است که همه افراد بشر به برقرار نمودن آن اظهار علاقه و میل می‌نمایند و بالفطره می‌خواهند همگان عادل باشند و به حکم وجدان خود نمی‌توانند حسن عدل و فضل شخص عادل را انکار کنند و اگر به زبان هم انکار کنند، در پیشگاه وجدان به فضیلت آن اعتراف دارند.

۸) قسط و عدل جهانی


بارزترین ویژگی‌های آن جامعه موعود و دولت کریمه، گسترش جهانی قسط و عدل است که در بیش از یک‌صد خبر با تعابیر مختلف به آن تصریح شده است. ازجمله در بعض روایات با این تعبیر:
«یَمْلَأُها قِسْطاً وَعَدْلا کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛[1]
«خداوند زمین را با عدل و داد پرمی‌کند، آن‌گونه که با جور و ستم و بیداد پرشده باشد».
در بعضی با این تعبیر:
«یَمْلَأُ اللهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلا کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛[2]
«خدا به‌ وسیله‌ی او زمین را پر از عدل و داد کند همان‌گونه که با ظلم و بیداد پرشده باشد».
و در روایاتی نیز به این تعبیر رسیده است:
«بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛[3]
«بعد از آنکه با جور و ظلم پرشده باشد».
و در بعضی دیگر به تقدیم ظلم بر جور.[4]
این الفاظ مشهور و معروف است و علما و محدثان شیعه و سنی در ضمن کتب، احادیث بسیار روایت کرده‌اند و یکی از احادیث که مانند دیگر احادیثی که به آن اشاره شد، مشهور نیست؛ امّا جالب و شایان توجّه، این عبارت است:
«یَمْلَاُ اللهُ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِها وَعَدْلاً بَعْدَ جَوْرِها وَعِلْماً بَعْدَ جَهْلِها»؛[5]
«خدا زمین را به‌وسیله‌ی حضرت مهدی(عج) پر از نور و روشنایی می‌کند بعد از تاریکی و ظلمت آن، و پر از عدل می‌کند بعد از جور و ستم، و پر از علم و دانایی می‌کند بعد از جهل و نادانی».
البته روشن است که مقصود از تاریکی و ظلمتی که در این حدیث، به آن اشاره شده است، تاریکی ظاهری که در اثر غروب آفتاب یا خاموشی‌های برق پیدا می‌شود، نیست؛ بلکه مقصود تاریکی‌هایی است که در آن روزگار در اثر دوری از معارف حقّه و نداشتن بینش صحیح و گم‌کردن راه ارتباط با خدا، جامعه به آن مبتلا می‌شود.
چنان‌که مقصود از نور هم نور حسّی نیست؛ بلکه نور معرفت خدا و پیغمبر و امام و درک حقایق و نور عقل و فطرت و وجدان است.
و همچنین مراد از جهل، جهل به علوم متعارفه و مبادی تمدن مادی و تکنولوژی نیست؛ بلکه مراد همین جهلی است که امروز بر دنیای علم و صنعت مستولی شده و روز به روز روبه افزایش است.
و مراد از علوم، علوم حقیقی و دانایی‌ها و دانش‌هایی است که به انسان کمال می‌بخشد و او را از ظاهر این عالم به باطن آن می‌رساند و سبب خوف و خشیت از خداوند متعال می‌گردد.
همانا واقعیت امر این است که، از میان بندگان خداوند، تنها اهل علم و معرفت، او را عبادت می‌کنند، چنان‌که در قرآن مجید می‌فرماید:
﴿إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمآءُ﴾؛[6]
«از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می‌ترسند».
عدل و قسط از اموری است که همه افراد بشر به برقرار نمودن آن اظهار علاقه و میل می‌نمایند و بالفطره می‌خواهند همگان عادل باشند و به حکم وجدان خود نمی‌توانند حسن عدل و فضل شخص عادل را انکار کنند و اگر به زبان هم انکار کنند، در پیشگاه وجدان به فضیلت آن اعتراف دارند.
هدف از فرستادن پیامبران و نزول کتاب‌های آسمانی و قوانین و موازین محکم الهی برپایی امور مردم به قسط است، برحسب این آیه شریفه:
﴿لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ﴾؛[7]
«ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».
عدل و قسط؛ خواه آنها را مانند دو کلمه مترادف دارای مفهوم واحد بدانیم چنان‌که بعضی از مفسرین و اهل لغت گفته‌اند و قسط را - مخصوصاً در مواردی که به‌تنهایی استعمال شده است - به عدل معنا کرده‌اند، چنان‌که ظاهر آن هم همین معناست؛ و خواه برای آنها - خصوصاً در مواردی که باهم در کلامی آورده شده باشند - معنای مشابه و مرتبط به‌هم درنظر بگیریم؛ هم شامل اعتدال و تناسب در سهام و حقوق و نظامات مالی و اقتصادی و اجتماعی است، و هم شامل عمل به این حقوق و مقررات و تخطی نکردن از آنها، و هم شامل حکم به این نظامات است؛ بنابراین، حاکم عادل آن کسی است که نظاماتی را اجرا می‌نماید که بر اساس قسط و اعتدال و تناسب مقرر شده باشد.
امّا اگر قانون، ضعیف و ناقص تدوین شده باشد؛ مثل قوانین بشری، به کسی که آن قانون را اجرا می‌نماید، عادل اطلاق نمی‌شود. عدل حاکم بدون عدل قانون مفهوم پیدا نخواهد کرد، همان‌طوری که عدل قانون نیز بدون عدل مجری مثمرثمر نخواهد شد.
انزال کتاب و میزان در آیه شریفه، اشاره به قوانین کافی و جامعی است که بر انبیا نازل شده و در هر جهت حقوق و مقرراتی که بیان نموده‌اند، براساس قسط است.
در دین اسلام چنان نیست که کسی بتواند بگوید: جایی که دل راضی است، قسط ناخشنود است - هرچند قسط را به معنای تعادل در نصیب و سهم بگیریم - زیرا قوانین اسلام که به عقیده هر مسلمانی کامل و جهانی است، عدل در سهام و حقوق را رعایت کرده است، هرچند در بعضی موارد نکته آن بر ما یا عده‌ای معلوم نباشد؛ بنابراین هر حاکمی که احکام اسلام را اجرا نماید و هرکسی حکم برطبق موازین اسلامی بدهد، حکمش به عدل است، هم از این جهت که، برطبق آن موازینی حکم کرده که مطابق با قسط و عدل بوده؛ و هم از این جهت که خودش در این حکم از قانون خدا منحرف نشده است.
و خلاصه کلام این است که، عدل و قسطی که حضرت ولی عصر، صاحب‌الزمان(عج) جهان را از آن پر می‌نمایند، معلول اجرای کامل احکام اسلام است که یگانه راه رسیدن به عدالت اجتماعی صحیح است و با اجرای آن، این مظاهر زرق‌وبرق و بی‌کنترل مترفین و مرفهین از میان می‌رود و خصوصاً امکانات دولتی بیت‌المال همه در اختیار نیازمندان قرار می‌گیرد.


به امید آن روز، آن عصر و آن دولت کریمه


در اینجا به‌علّت طولانی شدن مقاله، از بیان سایر ویژگی‌های دولت کریمه و جامعه موعود معذوریم، می‌توانید با مراجعه به کتاب منتخب‌الاثر - تألیف حقیر – بخش‌های دیگر از این ویژگی‌ها را بررسی فرمایید؛ اگرچه در آنجا هم موفّق به استقصای همه ویژگی‌ها نشده‌ایم.
در پایان به عرض می‌رسانم، یکی از علل مهمّی که موجب به وجود آمدن آن جامعه سالم است، تکامل عقول و رشد فکری مردم است که باتوجّه‌به این ویژگی، بسیاری از کمبودها و نواقصی که در اجتماعات کنونی است، مرتفع می‌شود. تنگ‌نظری‌ها و زور و زراندوزی در چنان جامعه وجهه همت همه یا بیشتر افراد نیست، زندگانی آنها درعین حالی که انواع تنعمات در اختیار افراد است، زندگی عقلانی و روحانی و انسانی است، همان اهداف و فضایلی که امروز هم باید شیعیان آن حضرت و منتظران آن دولت به آن آراسته باشند. و اگر این دعا را می‌خوانند:
«اَللّهُمَّ إِنّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الْاِسْلامَ وَأَهْلَهُ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأَهْلَهُ، وَتَجْعَلُنا فِیها مِنَ الدُّعاةِ إِلی طاعَتِکَ»؛[8]
«خداوندا از تو خواستاریم دولتی باکرامت که به وسیله‌ی آن اسلام و مسلمین را عزّت بخشی و نفاق و منافقین را منکوب سازی و ما را در آن دولت از زمره‌ی خوانندگان مردم به‌سوی اطاعت خود قرار دهی».
عملاً رغبت خود را به برقراری آن دولت و علاقه‌مندی خود را به عزّت اسلام و ذلّت کفر و نفاق با حضور در صحنه‌های خدمت به اعتلای کلمه‌ی اسلام نشان دهند و دعوت به راه خدا و دین خدا را قولاً و عملاً وجهه همّت قرار دهند و طوری خود را بسازند و به قوّت ایمان و صبر و ایثار و جهاد و تلاش بیارایند که از بوته هر امتحان، بی‌غلّ‌وغَشّ بیرون آیند تا از آنها باشند که مورد این بشارت بزرگ پیامبر(ص) هستند.
«اُولئِکَ المُخْلَصُون حَقّاً وَشِیعَتُنا صِدْقاً وَالدُّعاةُ إِلی دِینِ اللهِ سِرّاً وَجَهْراً»؛[9]
«آنها به حق مردان با اخلاص و شیعیان راستین ما و دعوت‌کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکار هستند».
و هم این بشارت‌ها شامل حالشان باشد:
«طُوبی لِلصّابِرِینَ فِی غَیْبَتِهِ! طُوبی لِلْمُتَّقِینَ عَلی مَحجَّتِهِم. اُولئِکَ مَنْ وَصَفَهُمْ فِی کتابِهِ، فَقالَ:
﴿الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ﴾[10] ... ﴿أُولئِکَ حزب‌الله الا إنّ حِزبَ الله هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[11]»[12]
«خوشا به حال صبرکنندگان در دوران غیبت آن حضرت(عج) و خوشا به حال کسانی که بر راه و طریقه‌ی آنها تقوا و پرهیز پیشه کنند. آنها کسانی هستند که خداوند در کتاب خود، آنان را این‌گونه توصیف کرده و گفته است: کسانی که به غیب ایمان می‌ورزند، آنان حزب و گروه خدایند، هان که حزب خدا همانا رستگارانند».
وَعَجِّلِ اللّهُمَّ فِی ظُهُورِ مَوْلانا صاحِبِ الزَّمانِ وَاجْعَلْنا مِنْ أَعْوانِهِ وَأَنْصارِهِ. وَ آخَرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
بارخدایا در ظهور آقایمان صاحب زمان تعجیل بفرما و ما را از یاران و مددکاران آن بزرگوار قرار بده و آخرین خواسته و گفته‌ی ما حمد و شکر خداست که پروردگار عالم‌هاست.
ربیع‌المولود ۱۴۱۲
لطف‌الله صافی گلپایگانی، قم


خودآزمایی


1- بارزترین ویژگی‌های جامعه موعود و دولت کریمه را ذکر کنید؟
2- هدف از فرستادن پیامبران و نزول کتاب‌های آسمانی چیست؟
3- یکی از علل مهمّی که موجب به وجود آمدن جامعه سالم است را بیان کنید.
 

پی‌نوشت‌ها


1 مغربی، شرح‌الاخبار، ج۳، ص۳۹۱؛ صدوق، کمال‌الدین، ص۲۸۰، ۳۸۳؛مجلسی، بحارالانوار، ج۲۴، ص۲۳۹.
2 صدوق، کمال‌الدین، ص۲۸۸، ۴۲۶؛ فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ص۲۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۲۶.
3 قندوزی، ینابیع‌الموده، ج۱، ص۲۴۱.
4 صدوق، الخصال، ص۳۹۶؛ همو، معانی‌الاخبار، ص۱۲۴؛ نعمانی، الغیبه، ص۶۹؛ طوسی، الغیبه، ص۴۶؛ ابن‌طاووس، الطرائف، ص۱۷۷.
5 صدوق، کمال الدین، ص۲۶۰؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۲، ص ۱۸۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۵۳؛ صافی گلپایگانی، منتخب‌الاثر، ص۹۲، فصل۱، باب۷، حدیث۲۴.
6 فاطر، ۲۸.
7 حدید، ۲۵.
8 طوسی، مصباح‌المتهجد، ص۵۸۱، کفعمی، المصباح، ص۵۸۱؛ محدث قمی، مفاتیح‌الجنان، ص۳۲۱ (دعای افتتاح).
9 صدوق، کمال‌الدین، ص۳۲۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۵۰؛ طبرسی، اعلام‌الوری، ج۲، ص۱۹۶.
10 بقره، ۳.
11 مجادله، ۲۲.
12 خزاز قمی، کفایةالاثر، ص۶۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۳.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: