هنگامی که امام حسن(ع) در ساعات آخر عمر، قرار گرفت گریه میکرد، یکی از حاضران گفت: «ای پسر رسول خدا! با اینکه در محضر خدا دارای مقام ارجمندی هستی، و آن حضرت در شأن و مقام تو، سخن بسیار فرموده، و بیست بار پیاده از مدینه به مکّه برای انجام حج رفتی و سه بار همه اموال خود را در راه خدا بین مستمندان تقسیم نمودی، حتی کفشهای خود را به فقیر دادی، در عین حال گریه میکنی؟» (تو باید شادان باشی که با آن همه مقامات ارجمند، از دنیا میروی نه گریان)
امام حسن(ع) فرمود:
اِنَّما اَبْکی لِحِصْلَتَیْنِ: «بدان که گریهام برای دو موضوع است»
لِهَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِراقِ الْاَحِبَّةِ
«برای وحشت روز قیام که هر کس به اطراف مینگرد، تا از اوضاع اطلاع یابد، و برای جدایی از دوستان».[1]
پینوشت
[1]. امالی صدوق، مجلس ۳۹، حدیث ۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی