ملاک های مناسب برای انتخاب همسر:
خداوند متعال انسانها را با ویژگیها و خصلتهای متفاوتی خلق نموده، و هر انسان دارای صفات و روحیات خاص و منحصر به فرد می باشد. اما اشتراکاتی نیز بین انسانها وجود دارد، و برخی در یک یا چند ویژگی به یکدیگر شباهت دارند. معمولا این اشتراکات در انتخاب دوستان خود را نمایان می کند، و در یک مجموعه دوستانه شباهتها و اشتراکات فکری و روانی بسیاری بین افراد دیده میشود، اگرچه بدون شک اختلافات فکری هم وجود خواهد داشت. هرچه سطح اشتراکات بین دوستان بیشتر باشد، این دوستی از عمق و تداوم بیشتری برخوردار است. ازدواج به عنوان یکی از عمیقترین روابط دوستانه در بین انسانها از این قاعده مستثنی نبوده و دوام یکی زندگی زناشویی در گرو اشتراکات روحی، روانی، اعتقادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی و بسیاری از صفات و خصلتهای دیگر است و هرچه زن و مرد از نظر تفکر، عقاید و خصوصیتها شباهت بیشتری به یکدیگر داشته باشند، می توان یک زندگی زیبا و با دوامتر را برای آنان انتظار داشت. بنابراین اسلام در امر ازدواج برای هر مرد و زن تأکید فراوانی بر شناخت از یکدیگر و یافتن این اشتراکات به ویژه اشتراکات فکری، اعتقادی و فرهنگی دارد.
در درسنامه قبل دو مورد از ملاکهای انتخاب همسر مناسب را که از اهمیت بسیاری در امر ازدواج برخوردارند، مورد مطالعه قرار دادیم. اولین عامل کفویت و همسنگ بودن زوجین، و عامل دوم اطمینان از اصالت و نجابت خانوادگی طرف مقابل است، که در صورت شناخت صحیح هریک از این عوامل در ویژگیهای متقابل زن و مرد میتوان یک زندگی باثبات و توأم با آرامش را برای یک زوج خوشبخت تضمین نمود
مسأله ازدواج یک امر بسیار مهم در سعادت دنیوی و اخروی هر فرد است، و باید با دقت و توجه بسیار انجام پذیرد. اگرچه دیدگاه اسلام در راستای تساهل در امر ازدواج است، اما نباید از اهمیت تحقيق و انتخاب در امر ازدواج غافل شد. معمولا خصوصیات اصلی رفتار یک انسان در طول عمر او ثابت است و کمتر دچار تغییر می شود. بنابراین یکی از راهها و روشهایی که می توان به شخصیت و خصلتهای فکری و درونی یک انسان پیبرد، شناخت پیشینه و سابقه زندگی اوست.
از امام رضا (ع) نقل شده است كه آن بزرگوار از پدران بزرگوارش روايت فرموده، كه رسول خدا(ص) فرمودهاند :
النِّكَاحُ رِقُّ، فاذا نَكَحَ أَحَدُكُمْ وَلِيدَتَهُ فَقَدْ أَرَقَّهَا، فَلْيَنْظُرْ أَحَدُكُمْ لِمَنْ يُرِقُّ كَرِيمَتَهُ. (وسائل الشيعه، ج 14 ، ص 52)
نكاح (دختران خود را به نكاح مردان در آوردن ) به منزله كنيزى باشد، پس هرگاه كسى از شما دختر خود را به نكاح مردى در آورد، مانند آن است كه او را به كنيزى داده، پس البته بايد هر يك از شما توجه و ملاحظه نمايد كه فرزند گرامى و عزيز خود را به كنيزى چه كسى در مىآورد.
برای درک شخصیت و هویت یک نفر راهی جز بررسی روحیات، تفکرات و خصلتهای اخلاقی او وجود ندارد و بررسی پیشینه او سندی از هویت و شخصیت آن فرد می باشد. در این درسنامه اوصاف اخلاقی مردان شایستهی ازدواج از دیدگاه آیات و روایات اسلامی را بررسی خواهیم کرد.
شخصیت و صفات شایسته:
انگیزه بعثت همه انبیا(ع) تزکیه نفس و باطن مردم از بیماریهای روحی و رهایی آنان از صفات و رذائل اخلاقی است، که سر منشأ همه مشکلات و نابسامانیهای زندگی بشر بوده و بدین سبب تنها راه دستیابی بدان را گسترش فضایل و مکارم اخلاقی در بین افراد جامعه دانسته اند.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
لَقَدْ مَنَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ. (سوره آل عمران، آیه 164)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.
پیامبر اسلام(ص) که خود نمونه بارز و بی بدیل کمال و شایستگی است، دلیل بعثت و رسالت خویش را در یک عبارت فرموده اند:
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ. (بحار الأنوار، ج 16، ص 210)
بهراستی که من مبعوث شدم تا شرافتهای اخلاقی را کامل و تمام کنم [و به مردم بیاموزم].
اگر همه انسانها در جامعه نسبت به فراگیری صفات و خصلت های شایسته اقدام نموده و خود را ملزم به رعایت فضائل اخلاقی بدانند، جامعه در کوتاهترین زمان ممکن راه رشد و تعالی را طی خواهد نمود. شخصیت و هویت هر فرد تاثیر بسزایی در جامعه و زندگی او می گذارد و این تاثیر در خانواده او محسوس تر است، زیرا محیط خانواده بیشتر متأثر از ویژگیهای شخصیتی اعضای آن می باشد. هر چه اعضای خانواده از صفات والاتری برخوردار باشند محیط خانواده آرامتر و پربارتر خواهد شد. بنابراین هر مرد یا زنی با دانستن اهمیت ویژگیها و صفات اخلاقی در زندگی فردی نسبت به تزکیه خود اقدام و با توجه به تأثیر خصوصیات همسر در زندگی زناشویی و تربیت نسلهای آینده باید در گزینش و انتخاب همسر خود حداکثر دقت را داشته باشد.
صفات اخلاقی مرد شایسته ی ازدواج:
یکی از مراحل مهم در انتخاب همسر برای زنان (و خانواده آنان)، تحقیق و شناخت ویژگی های رفتاری و اخلاقی مردی است که از ایشان درخواست ازدواج نموده است. اگرچه صفات و ویژگی های هر انسان مختص به همان فرد است، اما اسلام صفات یک انسان متعهد و متدین را به روشنی در یک چارچوب مشخص بیان کرده و ایجاد یک جامعه سالم را در گرو تبیین این صفات در فرد فردِ افراد آن جامعه دانسته است.
خداوند انبیا(ع) و ائمه معصومین(ع) را که دارای بلندترین مکارم و فضـائل اخلاقی بودند برای راهنمایی انسان ها مبعوث نمود. امام صادق (ع) در خصوص اوصاف و فضایل سایر انبیا(ع) فرمودهاند:
انَّ اللَّهِ عزوجل خَصَّ رُسُلَهُ بمکارم الاخلاق فَامْتَحِنُوا أنفسکم فَانٍ کانت فیکم فاحمدو اللَّهِ وَ اعملموا أَنْ ذلک خیر وَ انَّ لَا تکن فیکم فایسالوا اللَّهَ وَ ارْغَبُوا الیه فیها. [قَالَ: فذکرها عُشْرَهُ] الیقین وَ الْقَنَاعَةَ وَ الصَّبْرَ وَ الشکر وَ الحلک وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الغیرة وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَرْوَةِ. (اصول كافي، ج 2، ص 56)
خداى عزّوجلّ پیغمبرانش را به "مکارم اخلاق" زینت داد، شما نیز خود را بیازمائید، اگر چنین اخلاق والایی در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گوئید و بدانید که بودن آنها در شما خیر است و اگر در شما نبود، از خدا بخواهید و نسبت به آنها رغبت جوئید. [سپس آنها را ده چیز شمرد:] یقین، قناعت، صبر، شکر، خویشتن دارى، خلق نیکو، سخاوت، غیرت، شجاعت و جوانمردی.
اما سرآمد همه پیامبران الهی، پیامبر خاتم(ص) است که امام صادق (ع) در بیان اوصاف اخلاقی رسول خدا(ص) ميفرمايد:
كانَ النَّبىّ اکرم(ص) قَبلَ المَبعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنبياءِ لَوِ انفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيفَ مَنِ اجتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَميُخالِط مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا.(مناقب ابن شهر آشوب، ج1، ص 107)
رسول اكرم(ص) پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلتهاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل،با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبودند.
خداوند در این زمینه ایشان را به «خُلُق عظیم» ستوده و در قرآن کریم چنین فرموده است:
وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم. (سوره قلم، آیه4)
و (ای محمد) اخلاق نیک برجستهاى در اندرونت وجود دارد.
رسول خدا(ص) الگوی یک انسان کامل است و به همین دلیل برهمه مردان و زنان مسلمان لازم است با تمام ابعاد وجودی ایشان و اوصاف اخلاقیشان آشنا شوند و آنها را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهند. برخی از صفات نیک یک مرد شایسته برای یک زندگی مشترک از دیدگاه اسلام به شرح ذیل میباشد:
حسن خلق:
در فرهنگ اسلامی حسن خلق دارای دو مفهوم خاص و عام می باشد. در مفهوم عام که قبل از این بدان اشاره گردید، حسن خلق شامل کلیه اوصاف و خصلتهای پسندیده ای است که انسان باید روح و وجود خود را به آن بیاراید، که از آن به مکارم اخلاق تعبیر می شود. اما حسن خلق به معناي خاص عبارت است از خوشرويي، خوشرفتاري، حسن معاشرت و برخورد پسنديده با دیگران. شاید بتوان خوشرویی و حسن معاشرت را به عنوان اولین خصلت و صفت از مکارم اخلاق نام برد که دین مبین اسلام به آن بسیار تأکید نموده است. امام صادق (ع) در توصیف حسن خلق در مفهوم خاص فرموده اند:
حسن خلق آن است كه برخوردت را نرم كني و سخنت را پاكيزه سازي و برادرت را با خوشرويي ديدار نمايي.
حسن خلق و خوش رویی از جمله صفاتی است که اهل بیت(ع) نیز بدان بسیار سفارش نموده اند. در قرآن کریم، آیاتى اخلاقى و تربیتى بسیاری برای توّجه دادن انسان به فضایل و خصلت های نیک بیان گردیده، که دقت در واژه واژه آن چراغی برای هدایت هر انسان روشن ضمیری خواهد بود. خوش رویی و اخلاق پسندیده از مؤثرترین عوامل در ایجاد عطوفت و دوستی در روابط افراد یک جامعه است. یکی از نکات مهم و مؤثر در موفقیت پیامبران به ویژه رسول مکرم اسلام(ص) در جذب مشرکان و منافقان سخت دل در عصر جاهلیت، همین خلق و خوی مهربانانه ایشان بود به حدی که خداوند؛ بهرهمندی از این نعمت بزرگ را برای پیامبرش رحمتی از جانب خود میداند.
قرآن کریم در وصف انبیاء الهی(ع) چنین میفرماید:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَ اللَّهَ يُحِبُ الْمُتَوَکِّلِينَ. (سوره آل عمران، آیه 159)
به [برکت] رحمت الهى، در برابر آنان (مردم) نرم [و مهربان] شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن.
رسول اكرم(ص) به امیرالمؤمنین (ع) در مورد شبیه ترین افراد از نظر اوصاف اخلاقی به وجود پربرکتشان فرمودند:
أَلا اُخبِرُكُم، بِأَشبَهِكُم بى خُلقا؟ قالَ: بَلى يا رَسولَ اللّه قالَ: أَحسَنُكُم خُلقا، وَأَعظَمُكُم حِلما، و َأَبَرُّكُم بِقَرابَتِهِ وَأشَدُّكُم مِن نَفسِهِ إِنصافا. (مكارم الاخلاق، ص442)
آيا تو را خبر ندهم كه اخلاق كدام يك از شما به من شبيه تر است؟ عرض كردند: آرى، اى رسول خدا. فرمودند: آن كس كه از همه شما خوشاخلاقتر و بردبارتر و به خويشاوندانش نيكوكارتر و با انصافتر باشد.
فضایل انسانی و سجایای اخلاقی جزء سرشت هر انسان است و خانواده بهترین بستر برای شکوفایی این فضایل در روح و وجود انسان است. اساس شکلگیری و تداوم زندگی زناشویی، علاقه و تفاهم است که تحقق این امور در پرتوی حسن خلق و خوشرویی است. حسن خلق است که به پیوند ازدواج رونق، استحکام و حیات میبخشد. خانواده اصیل و شریف با فراهم کردن شرایط مناسب، زمینه را برای پرورش فرزندان فراهم کرده و فضایل اخلاقی را درون آنها بارور می کنند. بنابراین اخلاق خوب و شایسته یکی از نشانههای اصالت خانوادگی افراد می باشد.
امام علی (ع) حسن خلق را عامل مهمی در شناخت تبار و اصالت فرد دانسته و در این باره فرمودهاند:
حَسَنُ الْاخلَاقُ بُرْهَانُ کرم الاعراق. (غررالحكم، ح4855)
خوش اخلاقی، دلیل کرامت ریشه هاست.
در حالی که دین اسلام خوشخلقی و گشادهرویی را خصلتی نیکو در تمامی ابعاد زندگی هر انسانی دانسته، اما اثر آن را در محیط خانواده بسیار نیکوتر میداند. امام رضا (ع) در اینباره فرمودهاند:
أحسَنُ الناسِ إیماناً أحسَنُهم خُلقاً و ألطَفُهم باَهلِه، وَ اَنا اَلطَفُکم بِاَهلى. (عیون اخبار الرضا، ج2، ص 38)
نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلقترین و مهربانترین آنها نسبت به اهل خویش است و من مهربان ترین افراد به خانوادهام هستم.
خوش رویی و حسن خلق با همسر و اعضای خانواده از صفاتی است که در سنجش اعمال انسان در آخرت از اهمیت بسیاری برخوردار است. رسول خدا(ص) در این باره میفرمایند:
اَقرَبَکم منّی مَجْلِساً یوم القِیامه اَحسَنَکم خَلْقاً وخَیرَکم لاَهله. (بحارالانوار،ج 68،ص386)
در روز قیامت، آن کس از شما به من نزدیکتر مینشیند که خوشخوترین شما باشد و برای خانوادهاش بهترین کس باشد.
متأسفانه برخی افراد اگرچه در جامعه افرادی خوش برخورد می باشند، اما با خانواده رفتار مناسبی نداشته و موجب آزار افراد خانواده خود می شوند، که این رفتار در سیره اهل بیت(ع) کاملاً مذموم می باشد. پيامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لاَهْلِهِ وَاَنَا خَيْرُكُمْ لاَهْلى. ما اَكْرَمَ النِّساءَ اِلاّ كَريمٌ وَ لااَهانَهُنَّ اِلاّ لَئيمٌ؛ (نهج الفصاحه، ح ۱۵۲۰)
بهترين شما كسى است كه براى خانواده خود بهتر باشد و من از همه شما براى خانوادهام بهترم. زنان را گرامى نمىدارد، مگر انسان بزرگوار، و به آنان اهانت نمىكند، مگر شخص پَست و بىمقدار.
خانواده آزاری ممکن است از طریق سوء رفتار براي كنترل و سلطه جويي به وسیله ایجاد تـرس، تـحـقير، ارعـــاب، و برانگيختن احـساسات و تحميل افکار خود بر همسر و فرزندان و حتی سایر افراد خانواده شکل گیرد. که اسلام به هیچ وجه، هیچ یک از این روش ها را برنتافته و آن را متضمن عقاب و عذاب الهی می داند.
رسول خدا(ص) نیز فرمودند:
خَيْرُ الرِّجالِ مِنْ اُمَّتِىَ الَّذينَ لايَتَطاوَلونَ عَلى اَهْليهِمْ وَ يَحِنّونَ عَلَيْهِمْ وَ لا يَظْلِمونَهُمْ؛ (مكارم الاخلاق، ص ۲۱۶)
بهترين مردان امت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود خشن نباشند، اهانت نكنند، دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نكنند.
البته ازدواج خود عاملی است که باعث نیکویی خلق و خو در انسان می گردد. پیامبر خدا(ص) در این باره فرمودند:
زَوِّجُوا أیاماکُم ، فَإنَّ اللّه یُحسِنُ لَهُم فی أخلاقِهِم ، ویُوَسِّعُ لَهُم فی أرزاقِهِم ، ویَزِیدُهُم فی مُرُوّاتِهِم. (بحار الانوار،ج100،ص222)
بىهمسران خود را همسر دهید؛ زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو مىگرداند و روزیهایشان را زیاد مىکند و بر جوانمردیهاى آنان مىافزاید.
رعایت اصول اخلاقی از جانب مرد خانواده، تاثیر بسیار خوبی در رشد و پویایی خانواده دارد. زیرا اعضای خانواده با پیروی از او، آراسته و پای بند به اوصول اخلاقی می گردند و در آینده گرفتار مشکلات اخلاقی و اجتماعی نمیشوند.
ایمان و تقوا:
خداوند متعال دین اسلام را به عنوان یک دستورالعمل برای تعالی انسان تبیین نموده است. بنابراین بر هر مسلمان واجب است که نسبت به یادگیری شرع مقدس اسلام اقدام نماید. اما آنچه که از یادگیری احکام شرع مقدس و دستورات آن مهمتر است، عمل به این دستورات است. یک انسان با ایمان فردی است که علاوه بر فراگیری احکام الهی، به آنها نیز عمل کند و آنها را از اعماق دل و جان بپذیرد. از این رو قرآن کريم مؤمنین و اهل ایمان را به خاطر ایمان حقیقی آنها بهترین افراد عالم برشمرده است:
اِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَيْرُ البَريَّةِ؛ (سوره بينه ، آيه ۷)
در حقيقت كسانى كه ايمان آورده و نيكوكار شدهاند بهترين اهل عالمند.
بدون شك، ايمان يكى از مهم ترين زيرساخت هايى است كه روند زندگى انسان و تعالى و تكامل انسان را رقم مىزند و آدمى را به سر منشأ خيرات مى رساند. خداوند رمز فلاح و رستگارى را در ايمان معرفى كرده و در قرآن کریم این گونه فرموده است:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ. (سوره مؤمنون، آیه 1)
قطعاً مؤمنان رستگارند.
از نظررسول خدا(ص)عاقلترین مردم، با ایمانترین و عاملترین آنها به دستورات الهی است:
أَلَا وَ إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ. (اعلام الدین، ص337، ح15)
عاقلترین فرد کسی است که پروردگارش را بشناسد و از دستوراتش اطاعت و پیروی نماید.
انسان با ایمان و متقی از بسیاری از رذایل اخلاقی دور است و روح و روان خود را از بسیاری از این آلودگیها حفظ می کند. امام صادق (ع) در این زمینه فرمودند:
سِتَّهٌ لَا تَکوُنُ فِی المُؤمِن العُسرُ وَ النَّکَدُ وَ اللَّجَاجَه وَ الکَذِبُ وَ الحَسَدُ وَ البَغیُ. (وسائل الشیعه، ج11، ص 279)
شش صفت در درون مومن وجود ندارد: بدخویی و کمخیری و لجاجت و سرسختی و دروغگویی و حسد ورزیدن و ستم کردن.
کسانی که از ایمان حقیقی برخوردارند، در کلیه امور دنیوی خود نیز موفقتر عمل مینمایند. مهمترین عاملی که مانع سردی کانون خانواده و کاهش علاقه مرد به همسرش میشود، ایمان و تقواست. با توجه به رعایت موازین شرع مقدس اسلام، اخلاق و رفتار انسانهای مؤمن و با تقوا با همسر و اعضای خانواده در نهایت محبت و علاقه میباشد. ظواهر زندگی مادی مثل زیبایی و ثروت نقش چندانی در گرمی کانون خانواده آنها ندارد. امام مجتبی (ع) در پاسخ به سوال مردی در مورد ازدواج دخترش، اینگونه فرمودهاند:
زَوِّجْها مِن رَجُلٍ تَقِیٍّ، فإنّهُ إن أحَبَّها أکرَمَها وإن أبغَضَها لَم یَظلِمْها. (مکارم الاخلاق، ج1، ص446)
دخترت را به مرد با تقوا شوهر بده، به خاطر این که اگر دخترت را دوست داشته باشد او را مورد لطف و محبت در زندگی قرار میدهد و اگر او را دوست نداشته باشد به او ظلم و ستم نمیکند.
امام رضا (ع) دین داری خواستگار را از ملاکهای بسیار مهم در انتخاب همسر دانستهاند:
وَ أِن خَطَبَ أِلَيكَ رَجُلُ رَضِيتَ دِينَهُ وَ خُلُقَهُ فَزَوِّجْهُ ، وَ لَا يَمْنَعْكَ فَقْرُهُ وَ فَاقَتُهُ ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى "وَانٍ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ[1]" وَ قَالٍ"انَّ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ[2]". (فقه الرضا(ع)، ج 1، ص 237)
هرگاه خواستگارى آمد كه دين و اخلاقش را مىپسندى ، اجابت كن و از تنگدستى او نهراس، خداوند متعال فرموده، اگر زن و شوهر از هم جدا شوند، خدا هر كدام را از كرم خود بىنياز مىكند و نيز فرموده: اگر مردان مجرد ازدواج كنند و فقير باشند، خدا از فضل خود بى نيازشان كند.
علی بن اسباط به امام باقر (ع) دربارهی دخترانش نامهای نوشت و به عرض ایشان رساند که کسی همتای خود نمییابد، تا دخترانش را به همسری آنان در بیاورد. امام باقر (ع) به او نوشته و مرقوم فرمودند:
فَهِمْتُ مَا ذکرت مِنْ أَمْرِ بناتک وانک لَا تَجِدُ أَحَداً مثلک فَلَا تَنْظُرْ فی ذلک رحمتک اللَّهِ فَانٍ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ : اذا جاءکم مَنْ تَرْضَوْنَ خلْقِهِ وَ دینه فَزَوِّجُوهُ الَّا تَفْعَلُوا تکن فتنه فی الارض وَ فَسادُ کبیر(کافی،ج5،ص347)
آنچه در بارهی دخترانت نوشته بودی دریافتم. خدایت رحمت کناد. چنین اندیشهای به خود راه مده. چرا که رسول خدا فرمودند: هرگاه کسی برای خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دین او را میپسندید به او زن بدهد که اگر چنین نکنید گناه و تباهی بزرگی در زمین پدید خواهد آمد.
غیرتمداری:
غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. غیرت در دین به معنای دفاع از دین و پافشاری بر حفظ ارزش های دینی است و غیرت در مورد ناموس هم به معنای حفظ ناموس در برابر نامحرم است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و عزت نفس انسان در برابر وسوسههای شیطان و بی تفاوتی به ناموس و اعتقادات نشأت میگیرد.
امام على (ع) میفرمایند:
ثَمَرَةُ الشَّجاعَةِ الغيرَةُ. (میزان الحکمه، ج2، ص 1413)
غيرت، ميوه شجاعت است.
غیرت را می توان به دو دسته غیرت غریزی یا نفسانی و غیرت دینی تقسیم نمود. غیرت غریزی یا نفسانی همان نیروی غرائز درونی انسان است که بقای او را حفظ خواهد نمود. دستیابی به امیال و افزایش قدرت و دفاع از محدوده مالکیت در برابر سایر انسانها و رقبا ناشی از غیرت غریزی انسان است. دستیابی به شهوات و خودخواهیها و امیال زودگذر از آثار مذموم این نیروی غریزی است که اگر تحت کنترل قرار نگیرد، بسیار مخرب و ویرانگر خواهد بود. بسیاری از تعصبات قومی و نژادی در طول تاریخ ناشی از این نگرش و تفکر در بین انسان ها بوده، که باعث بسیاری از جنگها و خونریزیهای ظالمانه در طول تاریخ گردیده است. اما اگر این خصلت و غریزه ذاتی، تحت کنترل احکام الهی و تعالیم اسلامی قرار گیرد، غیرت نه تنها یک خصلت مذموم نخواهد بود بلکه یکی از صفات ویژه و متعالی در انسان شناخته خواهد شد. حفظ و دفاع از کیان خانواده، اعتقادات و جامعه در برابر تهاجم و ظلم ظالمان از دیدگاه اسلام یک امر بسیار ضروری تلقی می شود.
خداوند متعال نه تنها دوستدار افراد غیرتمند است بلکه غیرت جزء صفات ذات اوست. در عالم وجود غیرتمندتر از خدا یافت نمی شود. پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
إنّ اللَّه تَعالى غَیور یُحبُّ الغَیور. (نهج الفصاحه، ح 706)
خداوند غیرتمند است و مرد غیرتمند را دوست دارد.
و امام صادق (ع) نیز در حدیثی با همین مضمون فرموده اند:
اِنَّ اللّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَ غَیُور وَلِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها. (فروع کافى، ج ۵، ص ۵۳۵)
خداوند غیور است و هر غیورى را دوست دارد و به خاطر همین غیرتش بود که تمام کارهاى زشت را اعم از آشکار و پنهان تحریم فرموده است.
می توان از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان مهمترین نماد غیرت در جامعه اسلامی نام برد، که جامعه بدون رعایت آن به مرور زمان به سمت قهقرا و فساد تنزل خواهد یافت. زمانی که امام علی (ع) مرکز حکومت خود را کوفه قرار داده و به آن شهر وارد میشوند، برخی رسوم و رفتار مردم آن شهر را مغایر با شئون بلاد اسلامی دیدند. ایشان در یکی از اولین سخنان خود به مردان آن سرزمین غیرت آنها را زیر سوال بردند و فرمودند:
یا أَهْلِ الْعِرَاقِ انی نَبَأتِ أِنَّ نِسائَکُم یُدافِعنَ الرِّجَالِ فِی الطَّریق أَمَّا تستَحیون . (کافی، ج5 ، ص537 )
ای اهل عراق! به من خبر رسیده که زنانتان در گذرگاهها با مردان برخورد میکنند آیا حیا نمیکنید؟
باید علت اهمیت نیاز به وجود غیرت در مردان را در این دانست که اگر زنان با ظاهر نامناسب در جامعه حضور یابند، باعث تحریک احساسات و شهوات سایر مردان شده و جامعه به علت تباهی و فساد ساقط خواهد شد. همانگونه که عدم وجود غیرت در جامعه عاملی در بروز بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی است، افراط در این عمل نیز عامل آزار و اذیت به اطرافیان خواهد شد و این امر مورد تأیید اسلام نمیباشد.
در حدیث دیگری از حضرت امیرمؤمنین(ع) نیز نقل شده که فرمودند:
أَمَّا تستحیون وَ لَا تَغَارُونَ نسائکم یخرجن الی الاَسواق وَ یزاحمن الْعُلُوجِ . (وسائل الشیعه، ج14 ، ص174)
آیا شرم نمیکنید و غیرت نمیورزید که زنانتان به بازارها میروند و با مردان برخورد میکنند.
عبادات و اعمال مردی که اجازه دهد همسرش با پوشش نامناسب در جامعه رفت و آمد نماید، در پیشگاه خداوند پذیرفته نخواهد بود.
امام باقر(ع) فرموده اند:
ثَلاثَةٌ لا یَقبَلُ اللهُ لَهُم صَلاةً: مِنهُم الدَّیُّوثُ الَّذِی یُفجَرُ بِاِمرَأَتِهِ.(بحار الأنوار، ج 76، ص 109)
خداوند نماز سه نفر را نمیپذیرد: یکی از آنها مرد بیغیرت است که با زنش زنا میشود.
خانواده به عنوان مهمترین زیرمجموعه تشکیل دهنده جامعه اسلامی نیاز به محافظت و مراقبت توسط تک تک افراد آن را دارد. مردي كه به همسر خود اجازه ميدهد با پوشش نامناسب یا آرایش غیرمتعارف در جامعه رفت وآمد کند در مقابل انظار نامحرمان حاضر شود، چنین مردی فاقد غیرت است و مورد لعن و نفرین خدا و رسولش خواهد بود.
زنان باید در انتخاب خود در امر ازدواج موضوع غیرتمندی مرد را به عنوان یک ویژگی مثبت مد نظر قرار دهند، زیرا اگر مردی در خصوص اعمال همسر و اطرافیان خود غیرت دینی نداشته باشد، قطعا در اعمال خود نیز جدیت و التزام لازم را رعایت نخواهد نمود.
صبر و بردباری:
صبر در لغت به معنی خویشتن داری و استقامت در برابر مشکلات و مصائب دنیا است. امام على (ع) صبر را چنین تعریف نموده اند:
اَلصَّبرُ اَن يَحتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنوبُهُ و َيَكظِمَ ما يُغضِبُهُ. (غررالحكم، ج2، ص69)
صبر آن است كه انسان گرفتارى و مصيبتى را كه به او مى رسد تحمل كند و خشم خود را فرو خورد.
امیرالمؤمنین علی (ع) با بیانی بسیار زیبا نقش صبر در کارها را این گونه توصیف نمودهاند:
اَلصَّبرُ فِى المورِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَاِذا فارَقَ الرَّأسُ الجَسَدَ فَسَدَ الجَسَدُ وَ اِذا فارَقَ الصَّبرُ المورَ فَسَدَتِ المورُ. (كافى، ج2، ص90)
نقش صبر در كارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان كه اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بين مىرود، صبر نيز هرگاه همراه كارها نباشد، كارها تباه مىگردند.
صبر بر سه گونه است؛ صبر بر طاعت، صبر بر معصيت و صبر بر مصيبت. اطاعت از دستورات و فرامین خداوند متعال و عمل به احکام الهی نیاز به تلاش و مداومت بر اجرای آن دارد، چنان که بی صبری و بی حوصلگی در انجام فرائض دینی بر انسان حاکم شود باعث ترک احکام و معصیت خداوند خواهد شد. از طرفی وسوسههای شیطان همیشه نفس انسان را به سوی لذت طلبی و هواپرستی در زندگی میکشاند. اگر انسان عنان خود را به دست شیطان نسپرده و در برابر معاصی و مشقت و سختی های ناشی از آن صبر پیشه کند، او نیز جزء صابران خواهد بود. و اما سومین مقام بردباری، صبر بر مصیبت و سختی های زندگی است، و عدم استقامت بر مشکلات می تواند باعث ناسپاسی و کفران نعمات الهی گردد.
خداوند متعال در قرآن کریم فضائل بی شماری را برای صبر بر شمرده است. در سوره زمر فرموده:
قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ. (زمر، آیه 10)
بگو اى بندگان من كه ايمان آوردهايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كردهاند نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است بىترديد شكيبايان پاداش خود را بىحساب [و] به تمام خواهند يافت.
لازمه ی صبر در هر موضوعی، آگاهی کامل نسبت به سرانجام آن موضوع است. مثلا اگر فردی از عاقبت گناه خود مطلع شود، در مقابل انجام صبر می کند و خود را گرفتار عقوبت آن نمی کند، یا مثلا اگر کسی بداند خداوند در مقابل مصیبت های دنیوی که برای او پیش آمده، در آخرت اجر فراوانی نصیب او خواهد کرد، قطعا صبر کردن بر مصیبت را سر لوحه ی زندگی خود می سازد. لذا مقام صبر نزد خداوند متعال مقامی است بسیار رفیع و این جایگاه برای صابران بی پاداش نخواهد بود:
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ. (نحل،آیه 96)
آنچه پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است و قطعا كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مىكردند پاداش خواهيم داد.
شکیبایی در مصیبت ها و بلا ها کار بسیار سخت و دشواری است و این امر میسر نمیگردد مگر آن که فرد حقیقت ایمان را دریافته و عملا بدان پای بند باشد. امام رضا (ع) در این باره فرمودهاند:
لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا. (بحار الانوار، ج 75، ص 339)
هیچ بندهاى حقیقت ایمانش کامل نمی کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دینشناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها.
رسول خدا(ص) آثار و نتایج صبر و بردباری در زندگی انسان را این گونه بیان فرمودند:
فَأَمَّا الحِلمُ فَمِنهُ رُكوبُ الجَميلِ، وَ صُحبَةُ البرارِ وَ رَفعٌ مِنَ الضَّعَةِ وَ رَفعٌ مِن الخَساسَةِ وَ تَشَهِّى الخَيرِوَتَقَرُّبُ صاحِبِهِ مِن مَعالِى الدَّرَجاتِ وَ العَفوُ وَ المَهَلُ وَ المَعروفُ وَ الصَّمتُ فَهذا ما يَتَشَعَّبُ لِلعاقِلِ بِحِلمِهِ. (تحف العقول، ص16)
حاصل بردبارى: آراسته شدن به خوبيها، هم نشينى با نيكان، ارجمند شدن، عزيز گشتن، رغبت به نيكى، نزديك شدن بردبار به درجات عالى، گذشت، آرامش و تأنى، احسانو خاموشى. اينها ثمرهی بردبارىعاقلاست.
انسانی که در برابر مشکلات و سختی های زندگی صابر و شکیبا است، با یک حادثه و اتفاق درهم نمیشکند و به رحمت خداوند امیدوار است. زندگی در کنار یک انسان صبور بدون شک بسیار آرام بخش و زیبا است. اگرچه زندگی همه انسان ها با سختیها و مشکلاتی عجین گشته اما زندگی با یک انسان شکیبا با رشد و ظفر نیز همراه میباشد و آیندهای متعالی را در پیش خواهد داشت.
صداقت:
راستی یکی از فضیلتهای اخلاقی است که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد. صداقت در گفتار، پندار و کردار در نزد خداوند متعال ارزش بسیار زیادی دارد، به اندازه ای که مقام راستگویان را در کنار مقام انبیاء(ع)، شهدا و صلحا قرار داده است. خداوند متعال در سوره ی نساءآیه 69 فرمودهاست:
وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا.
و کسی که از خداوند و رسولش اطاعت کند( در روز قیامت ) همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمت خود را بر آنها تمام کرده از پیامبران و صدیقان و شهدا وصالحان هستند.
یکی از مباحث بسیار مهم در مسائل اجتماعی، میزان و نحوه ارتباط انسانها با یکدیگر است. نکته مهم در این میان، تأثیر بسیار زیاد همنشینان بر شخصیت انسان است. زیرا همنشینی و همراهی با انسانهای دارای خصلتهای نیک، باعث بالندگی و تعالی انسان میگردد ازدواج فرصتی مناسب براي انسان است تا فردی را برای همنشینی خود انتخاب نماید که با خصلت های نیکویش سعادت شریک زندگی اش را رقم بزند. خداوند متعال در آیه 119سوره توبه از مومنین خواسته با صادقین هم نشین باشند و با آنها نشست و برخواست کنند، آنهایی که قول وعمل آنها با یکدیگر هماهنگ است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ.
ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و با صادقان باشید.
امام صادق (ع) فرموده اند:
لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِيَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّى لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اداء الْأَمَانَةِ . (بحار الانوار، ج68، ص2)
به روزه و نماز مردم گول نخوريد، زيرا بسا انسان به نماز و روزه شيفته ميشود تا آنجا كه اگر ترك كند بهراس افتد، ولى آنها را به راستگوئى وادای امانت بيازمائيد.
این حدیث بیان گر این نکته است که میزان ایمان افراد را طول رکوع و سجودشان مشخص نمیکند بلکه صداقت و امانت داری آنها نشان دهندهی ایمان آنهاست. از این رو صداقت معیار مناسبی برای تشخیص دیانت افراد میباشد. اگر زندگی زناشویی بر اساس توجه به ظواهر و مادیات بدون در نظر گرفتن خصائص اخلاقی والا مثل صداقت تشکیل گردد، با گذشت مدت کوتاهی با روشن شدن حقایق به شکست میانجامد.
وفاداری به عهد و پیمان:
وفای به عهد یکی از اساسی ترین موضوعات در روابط اجتماعی میان انسان ها است. زیرا یکی از مهمترین سرمایههای هر جامعهای، اعتماد دو سویه افراد آن به یکدیگر است، که وفای به عهد اعضای آن، این اعتماد و هم بستگی را تقویت می کند و اگر در این زمینه کوتاهی کنند، بدبینی و بی اعتمادی کم کم بین مردم رواج یافته و جامعه یک پارچگی و هم بستگی خود را از دست میدهد.
خداوند در قرآن کریم بارها به اهمیت وفای به عهد در آیات مختلف اشاره کرده است:
... وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولًا. (سوره اسراء،آیه 34)
... به عهد خود وفا کنید که از عهد سوال میشود.
اگر کسی بخواهد محبوب درگاه الهی شود و روز قیامت از جمله کسانی باشد که نظر رحمت الهی شامل حالش گردد، باید وفاداری به عهد و پیمان را سرلوحه ی زندگی خود سازد.
بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ. (آل عمران، آیه76)
چنين نيست که آنان پنداشتهاند، بلکه هر کس به پيمان خود وفا کند و تقوا پيشه سازد، محبوب خداست، چرا که خدا تقواپيشگان را دوست مى دارد.
و خداوند بلافاصله در آیهی بعد همین سوره دربارهی پیمان شکنان فرموده:
کسانى که پيمان خدا و ایمانشان را در برابر زر و زيور ناچيز دنيا مىفروشند، در آخرت بهرهاى نخواهند داشت، و خداوند در روز قيامت با آنان سخن نمىگويد و به ايشان نمىنگرد، و آنان را از رشدى شايسته برخوردار نمیسازد، و برايشان در هر دو جهان عذابى دردناک خواهد بود.
کسی که معتقد به وعده های الهی در روز قیامت است، چگونه ممکن است عهد خود را زیر پای بگذارد و برای مطامع دو روزه دنیا دیگران را بفریبد.
رسول اكرم(ص) در این باره فرمودهاند:
یکی از اساسیترین ملاک های دوست خوب وفای به عهد است. امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودهاند:
لَا تَعْتَمِدْ عَلِيِّ موده مَنْ لَا يُوفِي بِعَهْدِهِ. (غررالحكم، ص٣٢٤)
بر دوستي كسي كه به عهد و پيمان خود وفا نميكند، اعتماد نكن.
زنان متدین که دوست دارند با مردان مقید و مومن ازدواج کنند، باید وفای به عهد را ملاک انتخاب همسر خود قرار دهند، زیرا نمی توان به افرادی که سابقه شکستن عهد و پیمان دارند، به ایمان آنان نیز باور داشت. امام علي (ع) در این باره فرمودهاند:
انَّ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ مِنْ عَلَامَاتِ أَهْلِ دین. (سفینه البحار،ج1،ص675)
وفای به عهد از نشانههای مردم متدین است.
در مسئلهی بسیار مهم ازدواج یافتن همسری که وفادار به تعهدات خود باشد، نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد. چنانچه مرد با ایمانی قصد ازدواج دارد باید سعی نماید نظرات و خواسته های خود را با صداقت به فرد مخاطب خود بیان نموده و از دادن وعده ای که در توانایی عمل به آن تردید دارد پرهیز نماید، و اگر مسئولیت و تعهدی را بر عهده گرفت، در اجرای آن همه سعی و تلاش خود را به کار گیرد.
امیر المومنین علی (ع) در این باره فرمودهاند:
لَا تَعِدْ مَا تَعْجِزُ عَنِ الْوَفَاءِ بِه. (عيون الحكم و المواعظ ،ج1،ص517)
چیزی را که از وفا کردن به آن عاجزی، وعده مده.
مشتاق به کسب علم:
از دیدگاه اسلام علم آموزی جایگاه ویژهای در زندگی فردی و اجتماعی انسانها دارد. دین اسلام چهارده قرن پیش آن هم در سرزمینی که خبری از علم و دانش نبود، اساس کار خود را بر علم آموزی قرار داد. پیامبر اکرم(ص) از آغاز دعوت مردم حجاز به دین اسلام، این به این موضوع واقف بودند که در صورت وجود جهل در بطن اعتقادات و افکار مردم امکان درک و پذیرش حقیقت اسلام در وجود آنان امکان نخواهد داشت، لذا کسب علم و دانش را بر هر مسلمانی واجب دانستهاند:
طَلَبُ الْعِلْمِ فریضة علی کل مُسْلِمِ الَّا انَّ اللَّهِ یجب بُغَاةَ الْعِلْمِ. (اصول کافی، ج ۱، ص30)
طلب علم بر هر انسانی واجب است. همانا خداوند علم آموزان را دوست دارد.
جهل و بی سوادی باعث از بین رفتن منزلت و عقب افتادگی انسان در جامعه و ناآگاهی از مسائل و ضروریتهای زندگی می گردد. از طرفی اگر در جامعهای علم و دانایی از منزلت و جایگاه واقعی برخوردار نباشد، آن جامعه دچار رکود و خمودگی خواهد شد. از دیدگاه اسلام انسان یا باید عالم باشد و یا در حال علم آموختن، و غیر از این برای یک شیعه مسلمان مفهوم ندارد. امام صادق (ع) میفرمایند:
يَغْدُو النّاسُ عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ عَالِمٍ وَ مُتَعَلّمٍ وَ غُثَاءٍ فَنَحْنُ الْعُلَمَاءُ وَ شِيعَتُنَا الْمُتَعَلّمُونَ و َسَائِرُ النّاسِ غُثَاءٌ.(اصول كافى، ج 1، ص34)
مردم به سه دسته شوند: دانشمند و دانشجو و خاشاك روى آب، ما دانشمندانيم و شيعيان ما دانشجويان و مردم ديگر خاشاك روى آب.
رسول خدا(ص) جایگاه جویندگان و طالبان دانش را برابر انبیا(ع) و اولیا الهی(ع) برشمرده و فرمودهاند:
طالِبُ العِلمِ طالِبُ الرَّحمَۀِ، طالِبُ العِلمِ رُکنُ الِاسلامِ، یُعطی اَجرَهُ مَعَ النَّبِیّین. (میزان الحکمه، ح 13768)
جوینده دانش جویای رحمت است ، جوینده دانش رکن اسلام است و پاداشش با پیامبران داده می شود.
شناخت علم و دانش در اسلام تنها برای علما و دانشمندان یک ضرورت نیست، بلکه هر مسلمانی موضف به یادگیری آن می باشد. زیرا اسلام برای همه جوانب زندگی انسان قوانین و قواعد مختلفی را در چارچوب احکام و شریعت برشمرده که یادگیری آن بر هر مسلمانی واجب است. امام صادق (ع) درباره اهمیت یادگیری علوم اسلامی میفرمایند:
لَیتَ السِّیاطَ عَلى رُؤوسِ أصحابی حَتّى یَتَفَقَّهوا فی الحَلالِ والحَرا م. (المحاسن، ج 1، ص 358، ح 765)
کاش بالاى سر اصحابم تازیانه بود تا در احکام حلال و حرام فقیه شوند .
یک مرد واقعی در تمامی ابعاد زندگی، حتی کسب و کار خود نیز باید اهل تحقیق و کسب تجربه باشد و دانش خود را با تلاش و پشتکار نه فقط از طریق تجربه، همچنین با مطالعه در علوم و روشهای جدید ارتقا بخشد. البته اين موضوع به اين مفهوم نمي باشد كه يك مرد حتماَ دارای تحصیلات دانشگاهی باشد، بلکه منظور این است که سبک زندگی خود را به گونه ای قرار دهد که علم آموزی در راس امور زندگی اش قرار گیرد، تا خانواده اش با پیروی از او اهل کسب علم و دانش شوند و جامعه اسلامی به سوی رشد و بالندگی هدایت یابد.
امام صادق (ع) فرمودهاند:
لايَزالُ المُؤمِنُ يُورِثُ أَهلَ بَيتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ حَتّى يُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَميعا. (مستدرك الوسائل، ج12، ص201)
مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شايسته بهرهمند مىسازد تا همه آنان را وارد بهشت كند.
کسب علم در دین اسلام بر هر مرد و زنی واجب گردیده، و اگر زنی اهل کمال و علم و فضیلت باشد، باید با هم کفو خود، یعنی کسی که خود اهل علم و معرفت است ازدواج کند تا کسب علم و دانش محور اساسی زندگی آنها قرار گیرد و زندگی آنها روز به روز شکوفاترگردد و فرزندانی طالب و دوستدار علم داشته باشند.
از طرفی بر هر مسلمان واجب است که بر احکام اسلام و شرع مقدس آگاهی داشته باشد، و این امر بدون کسب علم و دانش امکانپذیر نخواهد بود. امام باقر (ع) میفرمایند:
الْكَمَالُ كُلّ الْكَمَالِ التّفَقّهُ فِي الدّينِ وَ الصّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ الْمَعِيشَةِ. (اصول كافى، ج1، ص 32)
كمال انسان و نهايت كمالش دانشمند شدن در دين و صبر در بلا و اقتصاد در زندگى است.
فعال و پر تلاش:
در مبحث ازدواج دین اسلام بر تضمین روزی از جانب خداوند متعال متعهد گردیده، اما از طرفی بر کار و تلاش هم تاکید فراوان دارد. خداوند متعال در قرآن کریم فرمودهاند:
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى. (سوره نجم، آیه 39)
و انسان جز محصول کار خویش مالک چیزی نیست.
یک مرد واقعی در زندگی خود هدف و پشتکار دارد و تا دستیابی به اهداف خود و پیروزی در کار، دست از تلاش و فعالیت بر نمیدارد. اگر مردی بخواهد روی پای خویش بایستد، روزی حلال به دست بیاورد و سربار دیگران نباشد باید با جدیت در طلب آنچه خداوند برای او مقدر کرده برود. مردی که در زندگی هدفمند است و برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکند قطعاً در ساختن یک زندگی خوب برای خود و خانواده خود بسیار موفقتر عمل خواهد نمود. امام علي (ع) کار و تلاش برای یک انسان را در راستای طاعت خداوند متعال دانسته فرموده اند:
رسول خدا(ص) در اهمیت کار و تلاش در زندگی و اهمیت حلال و پاکیزه بودن رزق حاصل از فعالیتهای روزمره فرمودهاند:
اَلْعِبادَﺓُ عَشَرَﺓَ اَجْزاءٍ تِسْعَـﺔٌ مِنْها فی طَلَبِ الْحَلال. (مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۲)
عبادت ده جزء است که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است.
همچنین امام علي (ع) فرمودند:
عليكم بالجدّ والاجتهاد والتأهّب والاستعداد. (نهجالبلاغه، خطبه 130)
بر شما باد به تلاش و سختكوشي و مهيا شدن و آماده گشتن.
در دین مبین اسلام تلاش برای کسب معاش امری ضروری است، اما نه هر معاشی و نه به هر روشی. از دیدگاه اهل بیت تنها رزق و کسبی پسندیده است که از راه مشروع و حلال حاصل گردیده باشد. پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند:
طَلَبُ الحَلالِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ. (جامع الاخبار، ص 389)
کار کردن برای کسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.
کار و تلاش و کوشش موجب وسعت در رزق انسان و بی نیازی از اطرافیان خواهد شد. مردی که اهل تلاش و فعالیت است از دیگران و حتی والدین خود بی نیاز گشته و دارای استقلال رأی و احترام اجتماعی خواهد بود، که این امر باعث عزت و فخر همسر و کلیه اعضای خانواده خود نیز خواهد شد.
حضرت امام صادق (ع) در این باره میفرماید:
مَن طَلَبَ التّجَارَةَ استَغنَى عَنِ النَّاسِ. (قَالَ الرَّاوِی:) قُلتُ وَ إن کَانَ مُعیلًا؟ قَالَ: وَ إن کَانَ مُعِیلًا. (وسائل الشیعه، ج 12، ص 4)
کسى که به دنبال کسب و کار رود، از مردم بىنیاز میشود. (راوى گوید:) گفتم اگر چه عیالوار باشد؟ فرمود: اگر چه عیالوار باشد.
توانا در مدیریت و سرپرستی خانواده:
خداوند متعال بر اساس استعدادهای ذاتی که در وجود مردان قرار داده، وظایف مشخصی را نیز در زندگی زناشویی برای آنان مشخص نموده است. خدا در آیه 34 سوره نساء با یک جمله این نکته را بیان نموده و این وظایف را برمیشمارد:
الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ.
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به دلیل برتریهایی که خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند.
قوامیت مردان بر زنان در این آیه به مفهوم سلطه، زورگویی و استبداد مردان بر زنان نمیباشد، بلکه به این معناست که مردان به علت دارا بودن برخی استعدادها در انجام کارهای سخت و سنگین، قدرت و تسلط بیشتر نیروی فکر بر نیروی عاطفه در دفاع از کیان خانواده در مقابل مشکلات، از وظایف بیشتری نسبت به زنان برخوردارند. سرپرستی، پاسداری و مدیریت خانواده از مفاهیم ویژه قوامیت مرد در خانواده است. از طرفی چنانکه در متن آیه به صراحت بدان اشاره گردیده، از دیدگاه اسلام وظیفه تأمین معاش در خانواده بر عهده مرد است، که این موضوع نیز از دیگر مفاهیم قوامیت مرد در خانواده است. امام صادق(ع) در این باره فرمودند:
رحمالله عَبْداً أَحْسَنَ فیما بینه وَ بین زَوَّجَهُ فَانِ اللَّهِ عزوجل قَدْ ملکة ناصیتها وَ جَعَلَهُ القیم علیها . (روضهالمتقین، ج8، ص 377)
خداوند رحمت کند بندهاى را که میان خود و همسرش روابط حسنه برقرار کند، زیرا خداوند سرنوشت زن را به دست او سپرده و او را موظف به سرپرستى وى کردهاست.
قوّام بودن نتیجه و لازمه توانمندى و قدرت است؛ هرکس قدرتش بیشتر است پاسدارىاش از دیگرى بیشتر است، و از آنجا که معمولاً نیروى بدنى و مالى مردان زیادتر از زنان است پاسدارى آنان از زنان قوى تر است.
امام صادق(ع) در این باره فرمودند:
انْهَ لَا یصلح الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ الَّا ثَلاثَه : التَّفَقُّهُ فِی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلی النائِبَه وَ حُسْنِ التَقدیر فِی المَعیشه. (کافی، ج5، ص87)
مسلمان را جز سه چیز اصلاح نکند: دین شناسی، شکیبایی در گرفتاری ها و مدیریت نیکو در زندگی.
مردان به خاطر استعدادهای ذاتی که دارند از توان مدیریتی خوبی برخوردارند. اما گاهی برخی مردان با سوء تدبیر خود در زندگی، سرنوشت خود و کسانی را تحت حمایت اویند را به قهقرا میبرند و موجبات شقاوت و بدبختی خود و دیگران را فراهم کنند از این رو اهل بیت(ع) به مردان مومن توصیه نمودهاند که مدیریت زندگی خویش را خود به بهترین شکل برعهده بگیرند.
اوصاف اخلاقی مذموم:
علاوه بر این که شخصیت یک انسان را با دارا بودن برخی از صفات حسنه میتوان شناخت. اثبات عدم وجود و نفی برخی از صفات رذیله در ظاهر و باطن انسان نیز نشانگر کرامت شخصیت او خواهد بود. در ادامه به دو مورد از رذائل اخلاقی که در اسلام بسیار مردود شمرده شده، اشاره میگردد:
شرب خمر:
یکی از مطرودترین رذایل اخلاقی که در دین اسلام از آن یاد شده شرب خمر یا مصرف مواد الکلی است. وقتی فردی مشروبات الکلی مصرف میکند، خود را از موقعیت انسانی خویش تنزل داده، رفتارهایی از او سر میزند که در شان یک انسان نمیباشد. از طرفی امتیاز انسان از حیوان در عقل اوست بنابراین وقتی فردی شراب مینوشد، عقل او زایل شده و در ردیف حیوانات قرار میگیرد.
امام صادق (ع) اثرات سوء مصرف شراب را این گونه متذکر میشوند:
مفضلّ مى گويد: به امام صادق(ع) گفتم: چرا شراب حرام شده است؟ امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند شراب را به واسطه اثرات و تباهى آن حرام كرده است زيرا شرابخواری موجب لغزش مىشود و نور انسانيت انسان را مىبرد، و جوانمردى او را ويران مىكند، و انسان را به مرتكب شدن گناهان و خونريزى و زنا وادار مىكند و هنگامى كه انسان مست شد در امان نيست كه ناآگانه به محارم خود تجاوز كند، و جز بدبختى چيزى گير صاحبش نمىآيد.
و امام رضا (ع) این گونه به اثرات زیان بار شراب خواری اشاره فرمودهاند:
انَّ اللَّهَ تَعَالَى حَرَّمَ الْخَمْرَ لِمَا فِيهَا مِنَ الْفَسَادِ ، وَ بُطْلَانِ الْعُقُولِ فِى الحقايق وَ ذَهَابِ الْحَيَاءِ مِنَ الْوَجْهِ . . . وَ هُوَ يُورِثُ مَعَ ذَلِكَ الدَّاءَ الدَّفِينَ. (بحار الأنوار، ج 63، ص 491)
خداوند شراب را حرام كرده ، زيرا منشاء فساد است ، عقل را از درك حقايق باز مىدارد، حيا را از روى شرابخوار مىبرد (در مواجهه با مردم شرم نمىكند).... به علاوه باعث بيمارى نهانى در اعضاى داخلى بدن مى شود.
رسول خدا(ص) مرد شراب خوار را شایسته همسری برای زنان مسلمان و مؤمن نمیدانند و فرمودهاند:
مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ مَا حَرَّمَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ عَلی لِسانی، فَلَیسَ بِاَهل أنَّ یزوج أذا خَطَبَ. (کافی، ج6، ص396)
هر کس بعد از آن که خداوند، شراب را به زبان من حرام فرموده، شراب بنوشد، شایسته آن نیست که هرگاه خواستگاری کرد، به او زن بدهید.
وقتی زنی با مردی ازدواج می کند و با یکدیگر در یک خانه زندگی میکنند، از یکدیگر تاثیر میپذیرند. از این رو اگر مردی مومن باشد، خانه و خانواده ی او نیز الهی میشود. روایات اهل بیت نشان میدهد که آنان مخالف ازدواج زنان مسلمان با مردان فاسد و شراب خوار بودند، هرچند آن مرد از ثروت و مکنت فراوانی برخواردار باشد. آنان به خوبی می دانستند مردان و زنانی که با یکدیگر ازدواج می کنند، از هم تاثیر می پذیرند و مردی که اهل فسق و فجور است، روح ایمان و پاکی را از اعضای خانوادهی خود میگیرد و آنها را به بد سرنوشتی مبتلا میسازد. بنابراین در بدو آشنایی زن و مرد در امر ازدواج باید این موضوع مد نظر قرار گیرد.
امام رضا (ع) تزویج دختران به افراد شارب خمر را حرام دانستهاند و در توصیف چنین ازدواجی فرمودهاند:
وَ ایاک انَّ تزویج شَارِبِ الْخَمْرِ ، فَانٍ زَوْجَتُهُ فکانما قَدِمْتَ الی الزِّنَا. (بحارالانوار، ج63، ص491)
بترس از این که دختر به شراب خوار بدهی، که اگر او را به چنین تبهکاری شوهر دهی، گویا آن عفیفه کریمه را به زنا داده ای!
و باز در حدیث دیگری در این باره از ایشان نقل گردیده، که میفرمایند:
اياك انَّ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ ، فَانٍ زَوْجَتُهُ فكأنما قُدْتَ الَىَّ الزِّنَا وَ لَا تُصَدِّقْهُ اذا حَدَّثَكَ وَ لَا تُقْبَلُ شَهَادَتَةُ ، وَ لَا تأمنه عَلَى شَىْءٍ مِنْ مَالِكَ فَانِ ائْتَمَنْتَهُ فَلَيْسَ لَكَ عَلَى اللَّهِ ضَمَانُ ، وَ لَا تؤ أَكْلُهُ وَ لَا تُصَاحِبْهُ وَ لَا تَضْحَكْ فِى وَجْهُهُ ، وَ لَا تُصَافِحْهُ ، وَ لَا تُعَانِقْهُ ، وَانٍ مَرِضَ فَلَا تَعُدَّهُ ، وَانٍ مَاتَ فَلَا تُشَيِّعْ جَنَازَتَهُ . (بحار الانوار، جلد 76، ص 135)
از تزويج دختر خود به شارب الخمر اجتناب كن ، زيرا اگر چنين كنى ، مثل اين است كه براى زنا واسطه شده اى و هرگاه سخن گويد، او را تصديق نكن و شهادت و گواهى او را قبول ننما و او را به هر چيزى از مال خود امين قرار نده و اگر امين گردانى از طرف خدا بر تو ضمانتى نيست و با او هم غذا و هم صحبت نباش و به روى او لبخند نزن و با او مصافحه و روبوسى و معانقه نكن و اگر مريض شد، به عيادتش نرو و اگر مرد، جنازه او را تشييع نكن.
متأسفانه برخی از زنان از اهمیت این صفت در آینده زندگی خود، همسر و فرزندان خود واقف نبوده و به سادگی از کنار این رذیله اخلاقی می گذرند.
شهوترانی:
بدون شک شهوت و هواپرستی از هر نوع که باشد، را باید بزرگترین عامل بروز گناهان و بازدارنده انسان از دستیابی به سعادت و کمال معنوی برشمرد. پیامبر اکرم(ص) مىفرمایند:
مَا تَحْتَ ظِلِّ السَّماءِ مِن اِلَه یُعبَدُ مِنْ دُونِ اللّهِ اَعْظَمُ عِنْدَ اللّهِ مِنْ هَوىً مُتَّبِع؛(میزان الحکمه، ج 4، ص 3478، ح 21400)
در زیر آسمان معبودى جز خدا پرستیده نشده است که در پیشگاه خدا، بدتر از هوا و هوسى باشد که انسان را به دنبال خود مىکشاند.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند:
الشَّهَوَاتُ سَمُومٍ قَاتِلَاتُ ؛ (غررالحکم، ج 1، ص 30)
شهوتها و خواهشهاى نفسانى زهرهاى کشنده اند.
دستیابی به مدارج متعالی آخرت بدون ترک هوا و هوس و شهوترانی امکان پذیر نخواهد بود. امام علی(ع) فرمودهاند:
طَهِّرُوا انفسکم مِنْ دَنَسِ الشَّهَوَاتِ تدرکوا رفیع الدَّرَجَاتِ؛ (غررالحکم، ج 2، ص 472)
نفس خود را از پلیدى شهوت رانى پاک سازید تا به درجههاى بلند آخرت دست یابید.
أَربَعٌ لا تَدخُلُ بَیتاً وَاحِدَةً مِنهُنَّ إِلا خَرِبَ وَلم یَعمُر بِالبَرَکةِ؛ اَلخِیَانَةُ، وَالسِّرقَةُ، وَ شُربُ الخَمرِ، وَالزِّنَا.(بحار الأنوار، ج 72، ص 170)
چهار چیز است که یکی از آنها وارد خانه ای نمی شود مگر اینكه آن را ویران می کند و از برکت آباد نمی شود؛ خیانت، دزدی، شرابخواری و زنا.
شهوترانی و زنبارگی عامل تولد فرزندان زنا خواهد شد، که این موضوع عامل بروز بسیاری از مشکلات جوامع بشری است. امام صادق(ع) میفرمایند:
إِنَّ لِوَلَدِ الزِّنَا عَلامَاتٍ: أَحَدُهَا بُغضُنَا أَهلَ البَیتِ، وَثَانِیهَا أَنَّهُ یَحِنُ إِلی الحَرَامِ الَّذِی خُلِقَ مِنهُ، وَثُالِثُهَا اَلاِستِخفَافُ بِالدِّینِ، وَرَابِعُهَا سُوءُ المَحضَرِ لِلنَّاس. (بحار الأنوار، ج 69، ص 198)
زنا زاده نشانههایی دارد: اول آن که با خاندان ما اهل بیت دشمنی میورزد، دوم آن که به همان کار حرامی که بر اثر آن آفریده شده است (یعنی زنا) علاقه دارد، سوم آن که به دین اهمیتی نمیدهد، چهارم آن که از مردم به بدی یاد میکند. از برادران خود به بدی یاد نکند مگر کسی که از نطفه حرام یا از زنی كه در حیض بوده به دنیا آمده باشد.
یک انسان با ایمان حق ندارد با یک انسان ناپاک و فاسد ازدواج نماید. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:
الزَّانىِ لَا یَنکِحُ إِلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لَا یَنکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذَالِکَ عَلىَ الْمُؤْمِنِینَ. (سوره نور، آیه3)
مرد زناکار جز با زن زناکار و مشرک نکاح نمىکند و زن زانیه را هم جز مرد زانى و مشرک به نکاح نخواهد گرفت و این کار بر مردان مؤمن حرام است.
همچنان که در آیه دیگری از همین سوره فرموده است، زنان پاک متعلق به مردان پاک و زنان آلوده متعلق به مردان آلوده هستند:
الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ. (سوره نور، آیه 26)
زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاک اند.
خداوند مى خواهد که مجموعه مردان و زنان زنا کار را از جامعه جدا سازد تا اجتماع را با دیواری بلند و مستحکم از پاکدامنى و شرافت حفظ و حراست کند. این آیه بیانگر یک حکم شرعى و الهى است و مىخواهد مسلمانان را از ازدواج با افراد فاسد باز دارد. یعنی یک مرد مؤمن یا زن مؤمنه حق ازدواج با یک فرد فاسد و اهل زنا را ندارد. لذا باید برای انتخاب همسر به سابقه و پیشینه رفتاری و اخلاقی او دقت نمود.
اما کسانی که در گذشته به جهت غفلت و یا نادانی فریب شیطان را خورده و دست به این کار زده اند، و از کرده خود پشیمان اند، توبه کرده و هرگز به سراغ این کار نمی روند، به یقین حکم این آیه شامل حال آنان نخواهد شد؛ چرا که انسان گناه کار با توبه واقعی در زمرۀ مؤمنان قرار میگیرد. زراره میگوید: از امام صادق (ع) درباره سخن خداى عزّوجل «الزانى لاینکح إلاّ زانیة أو مشرکة» سؤال کردم؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
هُنَّ نِسَاءُ مَشْهُورَاتُ بِالزِّنَا ، وَ رِجَالُ مَشْهُورُونَ بِالزِّنَا ، شُهِرُوا بِهِ وَ عُرِفُوا ، وَ النَّاسُ الیوم بذالک الْمَنْزِلَةِ فَمَنْ أقیم علیه حَدُّ الزِّنَا أَوْ مُتَّهَمُ بِالزِّنَا لَمْ ینبغ لِأَحَدٍ أَنْ یناکحه حَتَّى یعرف مِنْهُ التَّوْبَةُ . (کافى، ج ۵، ص ۳۵۴)
آنان زنان و مردانىاند که به زناکارى (در میان مردم) مشهور و معروف شدهاند. این حکم براى مردم این زمان هم باقى است و براى احدى، سزاوار نیست با کسى ازدواج کند که حد زنا بر او جارى شده یا متهم به زنا شده است; مگر آن که توبه او محرز شود.
باید یک زن مسلمان در انتخاب همسر آینده خود دقت نماید که مبادا با مردی که دارای شهرت معصیت، شهوت پرستی و آلودگیهای اخلاقی است، ازدواج نماید. از این رو باید پیشینه و سابقه ی نیک و بد او در محیط کار، در محل زندگی و در ارتباط با دوستان و آشنایانش را مورد مطالعه قرار دهد.
خود آزمایی
1. اوصاف اخلاقی مرد شایسته از دید گاه اسلام را نام ببرید؟
2. از دید گاه اسلام صداقت چه تاثیری در انتخاب همسر شایسته دارد؟
3. چرا اسلام توانایی مدیریت و سرپرستی خانواده را بردوش مردان نهاده است؟
4. بهترین مردان امت اسلام از دیدگاه رسول خدا(ص) چه کسانی اند؟
5. اوصاف مومن از دید گاه اسلام را نام ببرید؟
6. امیر المومنین علی (ع) وفای به عهد را از ویژگی های چه مردمانی دانسته اند؟
7. آثار و نتایج بردباری از دیدگاه رسول خدا(ص) را نام ببرید؟
8. غیرت به جند دسته تقسیم میشود و آثار هر یک را توضیح دهید؟
منابع
آیین همسرداری در زندگی حضرت زهرا،محمدی نیا، اسدالله،قم، سبط اکبر،1385.
ازدواج آسان و شیوه همسرداری، محمدی اشتهاردی، محمد، قم، انتشارات نبوی،1371.
اصول کافی، کلینی ، محمد بن یعقوب ، مصحح علی اکبر غفاری، تهران، نشر دار التب الاسلامیه، چاپ سوم، 1346.
بحار الأنوار، محمّد باقر مجلسى، بيروت، نشر دار الإحياء التراث العربى، چاپ سوم، سال1403.
بهشت خانواده،مصطفوی، جواد، قم، دار الفکر، 1377.
تحکیم خانواده،محمدی ری شهری، محمد، مترجم: حمید رضا شیخی، قم، دار الحدیث، 1387.
جامعه شناسی زنان و خانواده، شیخی، محمد تقی، تهران، شرکت سهامی انتشار،1387.
خانواده در نگارش اسلام و روان شناسی،سالاری فر، محمد رضا، تهران، سازمان مطالعه وتدوین کتب، 1384.
خانواده قرآنی،عیسی زاده، عیسی، قم، بوستان کتاب، 1390.
راهنمای خانواده،محمودی الیگودرزی، امیر ملک، قم، شهاب الدین، 1386.
عیون اخبار الرضا ع، محمد بن علی ابن بابویه قمی (شیخ صدوق)، ترجمه حميدرضا مستفيد و علی اكبر غفارى، تهران، نشر صدوق، 1404ق.
عیون الحکم و المواعظ، علی بن محمد اللیثی الواسطی، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1376 ش.
غرر الحکم و درالکلم، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، ترجمه و شرح غررالحکم، دانشگاه تهران، چ سوم، 1361.
فقه الرضا ع، علي بن موسي(ع)، تحقیق: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، مشهد، نشرالمؤتمر العالمي للإمام الرضا (عليه السلام)، 1365.
محاسن، ابو جعفر، احمد بن محمد بن خالد برقی، قم، نشر دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1371.
معانی الاخبار، ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی،تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، موسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1361.
من لایحضره الفقیه ،ابن بابويه (شيخ صدوق)، محمد بن علي، تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، 1361.
مفاتیح الحیاه، جوادی آملی، عبد الله، قم: نشر اسراء، 1391.
مکارم الاخلاق، طبرسی، حسن بن فضل، بیروت، موسسة الاعلمي للمطبوعات ، 1392ق.
مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، محمد بن علي، نجف، مطبعة الحيدرية، 1376ق.
میزان الحکمه،محمدی ری شهری، محمد، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم: نشر موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، 1386.
مستدرک الوسائل، نوری طبرسی، حسین، قم: نشر موسسه آل البیت(ع) ، 1373.
نهج البلاغه، سید رضی، محمد بن ابى احمد موسوى، ترجمه محمد دشتی، قم: انتشارات مشرقین، چاپ دانش، چاپ چهارم، 1379.
نظام حیات خانواده در اسلام، قائمی، علی، تهران، انجمن اولیاء ومربیان، 1368.
نظام خانواده در اسلام،انصاریان، حسین، قم، نشر ام ابیها، 1376.
وسائل الشیعه، حرعاملی، محمدبن حسن، قم: نشر اسلامیه، 1387.
پی نوشتها: