کد مطلب: ۴۷۵۰
تعداد بازدید: ۵۰۹
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۲
داستان‌هایی از حضرت امام جواد(ع) | ۲
آری امام جواد(ع) با اینکه کودک بود، از حالات پدر، دریافت که او می‌خواهد به سفری برود که بازگشت در آن نیست، از فراق و غربت پدر غمگین بود، می‌خواست کنار کعبه بیشتر بنشیند و برای پدر دعا کند، ولی چه می‌توان کرد که طاغوت زمان (مأمون) حضرت رضا(ع) را با اجبار به خراسان برد، و بین حضرت جواد(ع) با پدر، فراقی جانکاه، پیش آمد...
چهار سال و چند ماه از عمر امام جواد(ع) می‌گذشت، همراه پدرش حضرت رضا(ع) برای انجام عُمره به مکّه رفتند، یکی از غلامان حضرت رضا(ع) بنام «موفّق» نیز با آنها بود، همان سالی بود که حضرت رضا(ع) ناگزیر شد که از حجاز به خراسان بیاید.
حضرت رضا(ع) با حالت مخصوصی با چشمی گریان، در کنار کعبه ایستاده بود و با خانه‌ی خدا، وداع می‌کرد، و پس از طواف، به مقام ابراهیم(ع) رفت و در آنجا به نماز ایستاد.
موفّق می‌گوید: حضرت جواد(ع) کنار حجر اسماعیل رفت و در آنجا نشست و به راز و نیاز مشغول شد، نشستن آن حضرت طول کشید، به حضور آن حضرت رفتم و عرض کردم: «فدایت گردم برخیز».
حضرت جواد(ع) فرمود: «نمی‌خواهم از اینجا جدا گردم، مگر اینکه خدا بخواهد»، آن حضرت این سخن را گفت، اما بسیار غمگین به نظر می‌رسید.
نزد حضرت رضا(ع) رفتم و گفتم: «حضرت جواد(ع) کنار حجر اسماعیل(ع) نشسته و نمی‌خواهد برخیزد»، امام رضا(ع) نزد حضرت جواد(ع) آمد و فرمود: قُمْ یا حَبیبی: «ای محبوب دلم برخیز».
حضرت جواد(ع) عرض کرد: نمی‌خواهم از این مکان برخیزم، امام رضا(ع) فرمود: ای محبوب قلبم، چرا برنمی‌خیزی؟
حضرت جواد(ع) عرض کرد: «چگونه برخیزیم با اینکه شما را دیدم به گونه‌ای با کعبه، خانه‌ی خدا، وداع می‌کردی که دیگر به اینجا باز نمی‌گردی».
امام رضا(ع) فرمود: «ای محبوب دلم برخیز».
آنگاه حضرت جواد(ع) در حالی که غمگین بود، برخاست و همراه پدر حرکت کرد.[1]
آری امام جواد(ع) با اینکه کودک بود، از حالات پدر، دریافت که او می‌خواهد به سفری برود که بازگشت در آن نیست، از فراق و غربت پدر غمگین بود، می‌خواست کنار کعبه بیشتر بنشیند و برای پدر دعا کند، ولی چه می‌توان کرد که طاغوت زمان (مأمون) حضرت رضا(ع) را با اجبار به خراسان برد، و بین حضرت جواد(ع) با پدر، فراقی جانکاه، پیش آمد که حدود سه سال طول کشید، و بعد که امام جواد(ع) حدود هفت ساله بود، کنار جنازه‌ی مسموم شده‌ی پدر آمد.
 

پی‌نوشت

 
[1]. کشف الغمّه، ج ۳ ص ۲۱۵ و ۲۱۶.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: