فصل چهارم: مرقد مطهر حضرت عباس(ع) و سیر نوسازی آن در طول تاریخ و چند نمونه از کرامات آن حضرت| ۲
دورنمایی از آستان قدس حضرت عباس(ع)
آستان قدس حضرت عباس(ع) در مساحتی بالغ بر 4370 متر مربع میباشد، یک صحن چهارگوش دارد که حرم مطهر در وسط آن قرار گرفته و در چهار طرف صحن، حجرههایی کنار هم بنا شده است. این صحن شریف هشت در بزرگ ورودی و خروجی دارد، این درها هر کدام به نام پیامبر و امامان نامگذاری شده است.
در دو طرف ایوان جنوبی حرم، دو مناره به شکل زیبایی، سر به آسمان کشیده است؛ به طور کلّی، ظریف کاریهای صنایع مختلف در این آستان قدس، از طلاکاری، نقرهکاری و میناکاری گرفته تا آینهکاری و خطوط مختلف از نسخ، نستعلیق، شکسته، کوفی و ثلث و دهها درهای گوناگون با ظرافتهای هنری شگفتانگیز بیش از اینها است که بتوان در این کتاب کم حجم همه را نوشت. خداوند به همه ما سعادت زیارت این مرقد شریف را عنایت فرماید تا برویم و از نزدیک جلال و شکوه باطنی و ظاهری این بارگاه عظیم ملکوتی را که مطاف فرشتگان مقرب و کروبیان است، تماشا کنیم.
گفتم این روضه عباس چو خور، در نظر است
نام خورشید جهانتاب چرا پس قمر است
گفت چون نور قمر، منعکس از خورشید است
این همه نور حسین است در او جلوهگر است
گریه جانسوز علاّمه بحرالعلوم
فقیه بزرگ، مرحوم حضرت آیت الله علاّمه سیّد محمّدمهدی طباطبایی، (معروف به بحرالعلوم) از علمای برجسته قرن سیزدهم بود که به سال 1212 ق در عصر قاجاریه و در نجف اشرف رحلت کرد و در همان جا به خاک سپرده شد. در عصر این عالم ربّانی گوشههایی از حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع) ویران شده بود و نیاز به نوسازی داشت، او از این ویرانی اطّلاع یافت. با یک نفر معمار به دیدار سرداب مرقد رفتند تا از نزدیک درباره تعمیر با معمار صحبت کنند. در این بین معمار نگاهی به قبر و نگاهی به علاّمه کرد و پرسید: آقا! اجازه میفرمایید از شما سؤال کنم؟
علاّمه فرمود: بپرس.
معمار گفت: ما تاکنون خوانده و شنیده بودیم که حضرت عباس(ع) قامتی بلند داشت؛ به طوری که هر گاه بر اسب سوار میشد و پا در رکاب مینهاد، زانوانش برابر گوشهای اسب قرار میگرفت؛ بنابراین، باید قبر آن حضرت طول بیشتری داشته باشد. ولی من میبینم صورت قبر کوچک است، آیا شنیدههای من دروغ است یا کوچکی قبر علّت دیگری دارد؟
علاّمه به جای پاسخ، سر به دیوار نهاد و گریه شدید کرد. گریه طولانی و جانسوز او معمار را نگران ساخت و عرض کرد: آقای من! چرا منقلب و گریان شدی، مگر من چه گفتم؟
علاّمه فرمود: شنیدههای تو درست است؛ همانگونه که گفتی عباس(ع) قامتی بلند و رشید داشت؛ ولی سؤال تو مرا به یاد مصایب جانکاه عباس(ع) انداخت؛ زیرا به قدری پیکر مطهّرش آماج تیر و شمشیر و نیزه قرار گرفت که به قطعه قطعه شد، آیا تو انتظار داری بدن حضرت عباس(ع) (با دستها و سر بریده و اعضای قطع شده) قبری بزرگتر از این قبر داشته باشد؟![1]
پاداش زیارت مرقد مطهر حضرت عباس(ع)
روشن است که زیارت مرقد مطهر حضرت عباس(ع) که از اولیای بزرگ خدا است، به ویژه اگر با معرفت باشد، پاداش عظیم و استثنایی دارد. مطابق روایات، امام صادق(ع) به آن سفارش کرده است و زیارت نامهای با آداب مخصوصی به ابوحمزه ثمالی آموخت.[2]
برای توجّه به اهمیّت زیارت مرقد منور حضرت عباس(ع) ماجرای زیر را بیان میکنیم:
مرحوم علاّمه محقّق ملا آقا بن عابد بن رمضان علی شروانی حائری، معروف به فاضل دربندی (وفات یافته سال 1286) در کتاب اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات مینویسد: یکی از افراد مورد اطمینان در این عصر برای من نقل کرد که یکی از مؤمنان هر روز در کربلا به زیارت قبر امام حسین(ع) میرفت؛ ولی مرقد حضرت عباس(ع) را هر هفته یکبار زیارت میکرد، در عالم خواب حضرت زهرا(س) را دید، بر آن حضرت سلام کرد؛ ولی حضرت زهرا(س) از او روی گردانید، مؤمن عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت! چرا از من روی میگردانی؟ چه تقصیری کردهام؟
حضرت زهرا(س) فرمود: تو از زیارت فرزندم روی میگردانی.
او عرض کرد: من هر روز مرقد امام حسین(ع) فرزندت را زیارت میکنم.
فرمود: «تزور ابنی الحسین(ع) و لا تزور ابنی العباس الاّ قلیلا؛ تو هر روز پسرم حسین را زیارت میکنی؛ ولی پسرم عباس را جز اندک زیارت نمیکنی».[3]
در این رؤیای صادقه، حضرت عباس(ع) به تعبیر پسر حضرت زهرا(س) عنوان شده است و بیانگر آن است که اهمّیت زیارت مرقد حضرت عباس(ع)، گویی همچون اهمّیت زیارت مرقد امام حسین(ع) است. با توجّه به اینکه طبق احادیث متواتر (بسیار)، زیارت مرقد امام حسین(ع) از اهمّیت بسیار ممتاز و استثنایی برخوردار است.[4]
به عنوان نمونه، امام صادق(ع) فرمود: «و الله من زار قبر الحسین(ع)، عارفا بحقّه غفر الله له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخّر؛ سوگند به خدا! کسی که با معرفت، مرقد حسین(ع) را زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد».[5]
حضرت رضا(ع) فرمود: «من زار قبر الحسین(ع) بشطّ فرات کان کمن زار الله فوق عرشه؛ کسی که مرقد حسین(ع) را در کنار فرات زیارت کند، مانند کسی است که ذات پاک خدا را بر فراز عرش زیارت کرده است».
نمونههایی از کرامات حضرت عباس(ع)
اشاره
مردان بزرگ خدا که در زندگی، تهذیب نفس، صفا، وفا، جوانمردی، ایثار و فداکاری در راه حقّ را به احسن وجه انجام دادند، در پیشگاه خدای بزرگ، آبروی ممتازی پیدا میکنند. بر اثر بندگی خالص و با معرفت خداگونه میشوند، صاحب کشف و کرامات شده و حتی میتوانند در عالم تکوین تصرّف کنند.[6]
حضرت عباس(ع) یکی از مصداقهای شاخص و بزرگ از اولیای خدا است که در پرتو خصال عالی به این مقام رسید؛ از این رو، با لقب «باب الحوائج» خوانده شد. کرامتهای ایشان در طول تاریخ بیشمار است و به راستی که عباس(ع) اکنون نیز همانند دوران زندگیاش، معدن غیرت و مردانگی و دریای جود و کرم است. او توجّه خاصّی به بینوایان دارد و همواره لطف و مرحمتهای سرشار او به صورت کرامتهای خارقالعاده و عجیب به پناهندگان درگاهش میرسد.
درگاه او چو قبله ارباب حاجت است
باب الحوائجش همه جا گفتوگو کنند
ما در اینجا از میان صدها و هزاران مورد از کرامتهای آن بزرگوار، ده نمونه را بیان میکنیم:
۱. حکایتی عجیب از آیت الله میرزای شیرازی
مرحوم آیت الله اراکی از مرحوم مرجع بزرگ آیت الله میرزا محمّدحسن شیرازی (صاحب فتوای معروف تنباکو، وفات یافته سال 1312 ق) نقل کرد که او فرمود: من برای زیارت مرقد منوّر امام حسین(ع) از سامرا به سوی کربلا روانه شدم، در مسیر راه به یکی از طوایفی که در آنجا سکونت داشتند رسیدم و به آنها وارد شدم. رئیس طایفه به من احترام شایانی کرد، در این میان زنی نزد من آمد و گفت: «السلام علیک یا خادم العباس؛ سلام بر تو، ای خادم عباس!»
من از اینگونه سلام کردن آن زن تعجب کردم، از رئیس طایفه پرسیدم که این زن کیست؟
گفت: خواهرم میباشد.
گفتم: چرا او اینگونه بر من سلام کرد، آیا علتی دارد؟
گفت: آری!
گفتم: علتش چیست؟
گفت: من سخت بیمار بودم؛ به طوری که همه بستگان از درمان و ادامه زندگی من ناامید شدند. مرگ هر لحظه به من نزدیک میشد. در حال احتضار بودم که ناگهان منظرهای در برابر چشمم آشکار شد، خواهرم را دیدم بر بالای تپّهای رفت که در جلو محلّ طایفه ما قرار دارد، به سوی بارگاه حضرت عباس(ع) رو کرد. با گیسوی پریشان و دیده گریان گفت: یا اباالفضل! از خدا بخواه به برادرم شفا دهد. ناگاه دیدم دو نفر بزرگوار به بالین من آمدند، یکی از آنها به دیگری عرض کرد: برادرم حسین! ببین این زن مرا وسیله شفای برادرش کرده، از خدا بخواه او را شفا دهد.
امام حسین(ع) فرمود: «برادرم (عباس) این شخص نزدیک است از دنیا برود، کار از کار گذشته.
باز خواهرم برای دومین بار و سومین بار از مولانا العباس(ع) تقاضای عنایت و لطف کرد. دیدم عباس(ع) با دیده اشکبار به امام حسین(ع) عرض کرد: ای برادرم! از خدا بخواه که این بیمار شفا یابد؛ وگرنه لقب «باب الحوائجی» را از من سلب کن و بگیر.
امام حسین(ع) با توجهی کامل فرمود: ای برادر! خدایت سلام میرساند و میفرماید: این لقب و موقعیت گرانبها برای تو برقرار بوده و تا قیامت پابرجا است و ما به احترام تو این بیمار را شفا دادیم.
من سلامتی خود را بازیافتم. از آن پس خواهر من به هر کسی که ارادت خاصی داشته باشد (و مقام نورانی او در قلبش جای گیرد) او را «خادم العباس» میخواند، این است راز سلام دادن خواهرم با این طرز مخصوص به شما.[7]
خودآزمایی
1- علاّمه سیّد محمّدمهدی طباطبایی، (معروف به بحرالعلوم) علت کوچکی قبر حضرت عباس(س) را چگونه شرح داد؟
2- دلیل روی گردانیدن (در خواب) حضرت زهرا(س) از آن مومن چه بود؟
پینوشتها
[1]. الوقایع والحوادث، ج 3، ص 9.
[2]. این زیارت نامه در کامل الزیارات، ص 256 و در بحارالانوار، ج 101، ص 277 به بعد بیان شده است.
[3]. معالی السبطین، ج 1، ص ۴۵۲.
[4]. برای دریافت این مطلب به کتاب بحارالانوار، ج 101 و وسائل الشیعه، ج 10، ص 347 تا 355 مراجعه کنید.
[5]. بحارالانوار، ج 101، ص 23؛ محمد بن علی ابن بابویه، ثواب الاعمال، ص 78.
[6]. چنان که امام صادق(ع) فرمود: «العبودیّه جوهرة کنهها الرّبوبیة؛ بندگی گوهری است که حقیقت و عمق آن، ربوبیت است» (مصباح الشریعه، ص 100؛ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 6، ص 13).
[7]. الوقایع و الحوادث، ج 3، ص 36 ـ ۳۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی